فرزندان با والدین

همانند سازی طبیعی جنسیتی

پسرانی که تا سن 3 سالگی از محبت و عشق مادری لبریز و از آغوش مهر او سرشار شده اند، آرام آرام از آغوش مادران بیرون می آیند و به سمت پدر می روند. پدری که نقش پدری را پذیرفته و به خوبی نقش پدرانه را در زندگی...
چهارشنبه، 2 بهمن 1392
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
همانند سازی طبیعی جنسیتی
همانند سازی طبیعی جنسیتی

 

نویسنده: دکتر مجتبی امین زاده




 
 فرزندان با والدین

همانند سازی طبیعی پسران با پدران، در سن 3 تا 6 سالگی چه خصوصیاتی دارد؟

پسرانی که تا سن 3 سالگی از محبت و عشق مادری لبریز و از آغوش مهر او سرشار شده اند، آرام آرام از آغوش مادران بیرون می آیند و به سمت پدر می روند. پدری که نقش پدری را پذیرفته و به خوبی نقش پدرانه را در زندگی شخصی خود ایفا می کند، مردانگی را به پسر خود هدیه می دهد. مردانگی را نمی توان با سخنرانی و در کلاس درس، به فرزند پسر خود آموزش داد. پسران، مردانگی را در جریان زندگی ازپدرانی کسب می کنند که حرکات و رفتار مردانه دارند و می توانند سرمشق و الگوی خوبی برای فرزندشان باشند. از دیدگاه پسران در این سن، پدر نقش یک قهرمان شکست ناپذیر را دارد که می تواند با همه ی کسانی که او را تهدید می کنند، بجنگد و پیروز شود. از نگاه او، پدر، قوی ترین، بلندترین و باهوش ترین آدم روی زمین است و می تواند از او در برابر تهدیدهای خارجی و بیرونی، مثل بچه های قلدر محله یا در برابر ترس های درونی، مثل ترس از تاریکی، غول، دزد، رویاها، خیالات و کابوس های ترسناک محافظت کند.
پدر، نماد نظم، انضباط، قانون و اخلاق در خانواده است. کودکان و خصوصاً پسران، وجدان اخلاقی خود را عمدتاً از پدر به ارث می برند. کودکان تا 6 سالگی باید محارم خود را بشناسند. نمادهای وجدان و اخلاق مثل خوب و بد، زشت و زیبا، ثواب و گناه، درست و غلط، بهشت و جهنم، شیطان و خدا، بر اساس ارزش های اخلاقی خانواده، الگوهای رفتاری پدر و مادر، فرهنگ، مذهب و مناسک دینی تا 6 سالگی در ذهن کودکان نهادینه می شود و در آینده، کودکان براساس این الگوها، رفتار خواهند کرد. والدین و علی الخصوص مادران بایستی از ترویج رفتار زنانه در پسرها خودداری کنند. پسرها نباید اسامی زنانه داشته باشند، لباس های تنگ بپوشند یا موی سرشان را بلند و مثل دخترها آرایش کنند. از پسرها نباید انظار داشت که به پاکیزگی و انعطاف پذیری دخترها باشند یا ادا و اطوارهای زنانه از خود نشان دهند. این گفته که « پسر همیشه پسر است» گفته ی صحیح و خوبی است و این را می رساند که پسرها بایستی راهی برای خالی کردن انرژی مردانه شان در فعالیت های عضلانی داشته باشند. به پسرها باید اجازه داد خشن تر باشند و این دو دلیل دارد: یکی به دلیل این که پسرها انرژی بیشتری دارند و دیگر این که جامعه از پسرها انتظار قاطعیت و رفتار محکم دارد، چرا که در ارتباط با پسران هم سن و سال خود باید بتوانند از حق خود دفاع کنند.
پسری که با پدر همانند سازی کره باشد، در خاتمه ی 6 سالگی احساس آشکاری از پسر بودن و مردانگی دارد. پدر با ایجاد ارتباط با او، به او خوش آمد می گوید و از میل پسرش برای تقلید از طرز راه رفتن، صحبت کردن و لباس پوشیدن پدر استقبال می کند.
این تقلید ها را نباید مورد تمسخر قرار داد بلکه آن ها را باید تشویق کرد. تقلید از طرز گفتار و رفتار ممکن است به تقلید از علایق و ارزش ها منجر شود. پدر در برخوردهای صمیمانه اش با پسر خود به او نشان می دهد که معنا و مفهوم مرد در خانواده و در جامعه چیست.
کودکان با مشاهده ی مهارت ها، تلاش ها و از خود گذشتگی های پدر، در موقعیت های شغلی، اجتماعی، تحصیلی و ورزشی در بیرون از خانه، احساس غرور و افتخار بیش تری می کنند. کودکان هنگامی که وقت خود را در محل کار پدر و در فعالیت های فرهنگی، سیاسی و ... و بیرون از خانه صرف می کنند. از علاقه و افتخاری که یک مرد نسبت به کارش ابراز می کند، آگاه می شوند.

نشانه های پسری طبیعی که با پدرش همانندسازی کرده است، چیست؟

- شاد، سالم و مستقل است و کارهای شخصی خودش را، خود انجام می دهد.
- به پسر بودن خود افتخار می کند و تمایل دارد بیش تر وقت خود را با پسرها سپری کند.
- اجتماعی است و به راحتی با بچه های هم سن و سال خود بازی می کند.
- محارم خود، مثل مادر و خواهر، خاله و عمه را می شناسد.
- وجدان اخلاقی دارد ( بدون اجازه به وسایل و اسباب بازی های دیگران دست نمی زند. اگر کار خطایی بکند، احساس گناه و پشیمانی می کند).
- در اتاق خود، به تنهایی می خوابد.
- تمایل به انجام دادن بازی ها و فعالیت های پسرانه دارد و کارهای مردانه انجام می دهد. ( مثل ماشین بازی، تفنگ بازی، دزد و پلیس بازی، کارهای مکانیکی، کاراته، فوتبال).
- ظاهر ( موها و لباس) کاملاً پسرانه دارد.
- حامی دختران کوچولو، خصوصاً خواهر کوچولوی خود خواهد بود.
- اگر به او بگویند دختر است یا با اسم دخترانه صدایش کنند، اخم می کند و ناراحت می شود.
- در بلوغ و بزرگ سالی، وابستگی شدید عاطفی و عاشقانه به مادر ندارد، به جنس مخالف علاقه مند می شود و از همسر خود انتظاراتی شبیه به انتظاراتی که از مادرش داشته است، نخواهد داشت.

پسری که در خردسالی با پدر خود همانندسازی نمی کند، چه خصوصیاتی دارد؟

اگر در این سن به هر علت، حضور فیزیکی و معنوی مثبت در خانه و زندگی پسرش نداشته باشد، مثلاً فوت کرده باشد، یا بین پدر و مادر جدایی و طلاق اتفاق افتاده باشد، یا به دلیل مشکلات کاری و شغلی، هفته ها، ماه ها و حتی سال ها از منزل به دور باشد، یا به دلیل ابتلا به بیماری روانی مثل افسردگی شدید و مزمن، عقب ماندگی ذهنی، اسکیزوفرنی، اعتیاد به مواد مخدر و... حضور معنوی و عاطفی در منزل نداشته باشد ، در چنین شرایطی اگر به جای پدر، جانشین مناسب مردانه ای مثل عمو یا دایی در زندگی پسر نباشد، پسر ناخودآگاه به سمت مادر گرایش پیدا می کند و با او همانندسازی می کند و خصوصیات و ویژگی های زنانه در او تقویت می شود. آن ها در آینده رفتار مردانه نخواهند داشت و از جنسیت خود راضی نخواهند بود.
پسرانی که پدر خود را به عنوان الگو انتخاب نکرده اند، در سال های بعدی زندگی با مشکلی همیشگی روبه رو خواهند بود. آن ها در انتخاب نقش خود گیج و گمراه می شوند. این گمراهی در همانندسازی جنسی بعدها در دوره ی بلوغ، پایه ای برای گمراهی در همانندسازی اجتماعی خواهد شد که فرد در اندیشه و رفتار و همانندسازی با یک دسته ی خاص اجتماعی ثبات ندارد.
پسرانی که با مادر همانندسازی کرده اند، وقتی کسی نقش مادر را برای آنها داشته باشد، او را مقدس می دانند، چون مادر مقدس بوده است.
این پسران در انتخاب همسر به سوی دختری کشیده می شوند که همانند مادرشان است. این مردان خیال می کنند که تنها زن است که باید آن ها را دوست بدارد و مردان هیچ تکلیفی ندارند، چون همیشه مادر او را دوست داشته است. برخی از این مردان، تمامیت هستی زن را برای خود می خواهند. همان گونه که مادرشان را برای خود می خواستند. رفتار آنان در مجموع نشان می دهد که همیشه کودک می مانند و هیچ گاه بالغ نمی شوند . کارهای جدی و مسئولانه را چندان دوست ندارد. اگر کارهای جدی را شروع کنند، آن ها را ناتمام باقی می گذارند.
در ارتباط با زنان حامی نیستند و همیشه هم یک سرنخ عشق شان به مادرشان وصل است. این گروه اغلب زن را فدای مادرشان می کنند و زن خود را با مادرشان اشتباه می گیرند و از او انتظار مادری دارند. در رفتار خود با مادرشان، حسادت همسرشان را بر می انگیزند.
همیشه افسرده اند، مضطربند، اهل جنگ و بی قرارند، نسبت به دختران احساس خشم دارند و از طرفی با پسرها راحت نیستند . در ایفای نقش مردانه ی خود گیج و گمراهند چون این نقش را یاد نگرفته اند و همیشه دشمن پدر باقی خواهند ماند.
در برخی خانواده ها که نقش های جنسی وارونه می شوند و پدر نقش رئیس خانواده را ندارد، پدر ویژگی ها و خصوصیات مردانه، جهت همانند سازی پسران را ندارند. کودکن با احترام یا تحسین اندکی نسبت به مردها بزرگ می شوند. هم پسرها و هم دخترها به پدر از دیدگاه مادر نگاه می کنند. پسری که در این خانواده پرورش می یابد پسری ظریف و مهربان اما سست و بی اراده است، یک آدمی خوش قلب با اشتباهات احمقانه، کاریکاتوری از انسان، پسری با قالب و ظاهری مردانه ولی ویژگی ها و خصوصیات زنانه است.

همانند سازی دختران در 3 تا 6 سالگی چه خصوصیاتی دارد؟

در 3 تا 6 سالگی دختران اغلب گرایش به مادر دارند ولی پدر را دوست می دارند و گاه به علت توجه ویژه ی پدران به دختران، روابط عاطفی و عاشقانه بین دختران و پدران شدید می شود. حتماً این جمله ی عامیانه را شینده اید که « دخترها بابایی اند و پسرها مامانی». اگر روابط شدید دوستانه و عاطفی دختران با پدران در 3 تا 6 سالگی هم ادامه پیدا کند، احتمال بروز اختلال در همانند سازی دختران با مادران و پیدایش زنانگی، در آنان خواهد شد.
اگر مادر، زن بودن خود را بپذیرد و زنانگی خود را دوست بدارد و از طرفی پدر هم به گونه ای مهربان، از زیر بار رابطه ی دوستانه با دختر شانه خالی کند، همانندسازی دختر با مادر به درستی انجام می گیرد. پدران نباید اصرار کنند که در 3 تا 6 سالگی این رابطه ی شدید عاطفی را با دختران خود ادامه دهند، چون به احساس زنانگی دختران شان در آینده آسیب خواهند رساند. والدین می توانند بدون رعایت جنسیت، تا 3 سالگی بدون حد و مرز عواطف و احساسات شان را نثار فرزندان کنند. ولی در 3 تا 6 سالگی باید به فرزندان شان اجازه دهند به والدین همجنس خود جهت همانندسازی نزدیک شوند . مادران، سکاندار کشتی و نظم دهنده ی اصلی خانواده به حساب می آیند و به نوعی حاکم پنهان خانواده، مادران هستند که همه ی خانواده را دور سفره ی محبت و عشق خود جمع می کنند. عشق مادری چیز دیگری است. عشق مادر غیرمشروط است و به نسبت مساوی بین فرزندان تقسیم می شود. مادران به سختی می توانند بگویند که کدام فرزندشان را بیش تر دوست دارند. دوست داشتن و عشق مادر ربطی به سیاه و سفید، زشت و زیبا، باهوش و کم هوش بودن فرزندان ندارد. عشق مادر ذاتی، فطری و خداگونه است. خدا همه ی بندگانش را، سفید و سیاه، زشت و زیبا و حتی بندگان گناهکارش را دوست دارد و مادر هم همین گونه است. مادری که نقش و وظیفه ی مادری را در خانواده، به خوبی انجام می دهد و عاشقانه، دخترش را دوست دارد، وقت کافی در اختیار دخترش قرار می دهد و بیش تر اوقاتش را با او می گذراند، به دخترش فرصت همانند سازی با خود را می دهد. مادر با کلام و رفتار خود مرتباً محبت و علاقه ی خود را به دخترش نشان می دهد و این احساس را در او ایجاد می کند که او موجود بسیار خوبی است . کارهای شخصی دختر، مثل لباس عوض کردن، دست شویی و حمام رفتن را باید مادر انجام دهد، مادر سعی کند دخترش را در محیط ها و فعالیت های زنانه، مثل خریدهای زنانه، رفتن به مجالس، میهمانی ها و عروسی ها به همراه خودش ببرد، موها، لباس و ظاهر او را کاملاً دختران و زنانه آرایش کند. دختران در این سن مثل آینه، رفتار مادران را تقلید می کنند و به وسایل آرایشی مادرشان ناخنک می زنند و گاه جلو آینه می ایستند و با وسایل آرایشی مادر به صورت خود، ور می روند و به سر و صورت خود رنگ و ژل می مالند.
بعضی دختران پا توی کفش مامان می کنند و لباس ها و کفش های او را می پوشند و جلو آینه خود را ورانداز می کنند، در چنین شرایطی مادران باید بدون این که عصبانی شوند و توی ذوق بچه بزنند، به او بگویند « چه دختر خوشگلی دارم، چه قدر خانم شدی» و بدین وسیله احساسات زنانگی آن ها را تقویت کنند.

دخترانی که به طور طبیعی با مادر همانند سازی می کنند ویژگی هایی دارند؟

- ظاهر و پوشش کاملاً زنانه دارند و از زن بودن و زنانگی خود راضی هستند.
- بسیار مهربانند، عشق مادرانه دارند. محبت مادرانه ی آن ها از همان کودکی در ارتباط با عروسک های شان هویداست.
- دوست دارند با دخترها بازی کنند. بازی های دخترانه مثل خاله بازی، مامان بازی و عروسک بازی انجام می دهند.
- به کارهای زنانه مثل گل دوزی، خیاطی، آشپزی علاقه دارند.
- محارم خود را ( پدر، برادر، دایی، عمو) می شناسند و در ارتباط با نامحرم ها حیا می کنند.
- با غریبه ها و جنس مخالف خیلی محترمانه و با وقار و نجابت برخورد می کنند.
- در برخورد با هم جنس ها و دیگر دختران حداقل حسادت را دارند.
- میزان مجادله در این خانم ها بسیار پایین است. زندگی را با عطر محبت و ملاطفت خوشبو می کنند و خشم و عصبانیت را به کم ترین حد ممکن خود می رسانند. اهل صلحند نه اهل جنگ.
- بسیار صبورند و در برخورد با مصیبت ها و مشکلات بر خود مسلطند و خویشتن داری می کنند.
- در ارتباط با همسر خود احساس خوبی دارند، ضد مرد نیستند. او را تحقیر نمی کنند. با تمام وجود احساس خوشبختی می کنند و خوشبختی را نثار همسرشان می کنند.
- هرگز و تحت هیچ شرایطی به همسرشان خیانت نمی کنند و در زندگی شان همیشه وفادار باقی می مانند.

دخترانی که تنها با پدر همانندسازی می کنند، چه ویژگی ها و خصوصیاتی دارند؟

اگر دختری در سن همانند سازی ( 3 تا 6 سالگی)، به هر علت از نعمت داشتن مادر بی بهره باشد ( مثل فوت کردن، طلاق مادر) یا به علت مشغله کاری، مادر حضور کمی در منزل دارد و برای دخترش وقت کافی صرف نمی کند، یا مادر حضور فیزکی دارد ولی به علت بیماری شدید روانی یا عقب ماندگی ذهنی، حضور معنوی در زندگی دخترش ندارد یا نقش های والدین عوض شده است و مادر بیش تر خصوصیات مردانه دارد تا زنانه.
اگر به علل فوق، دختری، تنها با پدرش زندگی می کند و بیش تر اوقاتش را با پدر می گذراند و هیچ جانشینی ( مثل عمه یا خاله) به جای مادرش نداشته باشد، وی با پدر همانندسازی می کند و رفتار و خصوصیات مردانه را یاد می گیرد. این گونه دختران، مادر را به عنوان رقیب عشقی خود می بینند. از این رو، رابطه ی بدی با مادر خود دارند. از همان ابتدا علاقه به بازی با پسران و بازی های پسرانه، علاقه بیش تر به حضور در جمع پسران، نفرت از جمع های زنانه و دختران دارند. بیش تر تمایل دارند به فعالیت ها و کارهای مردانه رو بیاورند و متأسفانه این خصوصیت، بعضی اوقات مورد تمجید و تحسین پدر و مادر هم قرار می گیرند که « دختر من برای خودش یک مرد است» و این بدترین توهین برای یک دختر می تواند باشد، چرا که بزرگ ترین هنر یک دختر این است که یک زن باشد نه یک مرد.
آرایش موی این دختران پسرانه است. آن ها از لباس دخترانه متنفرند و بیش تر تمایل به پوشیدن لباس مردانه مثل ( شلوار پیراهن) دارند.
تمایل به ورزش های سنگین و خشن مردانه مثل کشتی، وزنه برداری، بوکس و ورزش های رزمی دارند. این دختران در بلوغ و بزرگ سالی با جنس مخالف مشکل پیدا می کنند.
در ازدواج دچار مشکل می شوند، چرا که مردان از ازدواج با چنین دختران خشنی که هیچ گونه لطافت و ظرافت و احساس زنانه ندارند، گریزانند.
اگر ازدواج کنند با همسر خود دایماً در جنگ و رقابتند، زیرا می خواهند رئیس خانواده و به همسر خود مرتباً دستور و فرمان دهند. به قول سعدی « هزار درویش در گلیمی بخسبند، ولی دو پادشاه در اقلیمی نگنجند».
منبع مقاله: امین زاده، دکتر مجتبی، مسائل جنسی کودکان (تعلیم و تربیت فرزندان)، تهران: نشر قطره، چاپ اول، (1389).



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط