برای حفظ و صیانت از کتاب مقدس آسمانی مسلمین یعنی قرآن کریم یا از حافظه مردم و یا از کتابت و نگارش استفاده می شد. نزول تدریجی قرآن کریم، در مدت تقریباً بیست و سه سال کامل شد. بر اساس روایات، دلایل و شواهد بسیاری به صورت قطع و یقین، جمع آوری قرآن را در عصر رسول خدا ثابت می کند. در این مورد گروهی عالمان بر این عقیده هستند که آنچه امروز در میان همه امتهای اسلامی به عنوان قرآن کریم موجود است، دقیقاً با همین شکل و ترتیب آیات و سوره ها، در زمان حیات رسول الله (ص) جمع آوری شده است و هیچگونه جابجائی در آن صورت نگرفته است.
معنای جمع و تدوین قرآن
کلمه « جمع» معمولاً به معنی گرد آوری و افزودن چیزی به چیز دیگر است، در تاریخ علوم قرآن این کلمه را به معنای مختلف به کار برده اند. با نگاهی به روایات و احادیثی که درباره مراحل مختلف جمع و گردآوری قرآن سخن به میان می آید به خوبی نشان می دهد که این کلمه در مراحل مختلف به معانی مختلف و متناسب با مقصود به کار رفته است. بنابراین بر حسب زمان و به اقتصای کلام، معانی مختلفی را در بر گرفته است.1- جمع به معنی حفظ کردن و به حافظه سپردن و از برکردن است. از اینجا به آن دسته صحابی که قرآن از حفظ داشتند « حفاظ قرآن» یا « جماع قرآن» و یا جامعان قرآن یعنی جمع کنندگان قرآن می گفتند. این معنای جمع، بدون تردید در عهد رسول خدا رایج بوده است. به طور قطع در این زمان عده ای به نام « حفاظ یا قراء و یا جماع قرآن» از آغاز تا پایان آنرا کاملاً و با دقتی درخور توجه، به خاطر سپردند و آن را حفظ کردند که در راس همه آنها پیامبر اکرم (ص) به عنوان نخستین حافظ قرآن قرار داشت.
2- جمع قرآن به معنی نوشتن یا نگارش بوده، منتها به صورت پراکنده و متفرق نوشته شده و در یک جلد جمع نشده و بعضی از سوره ها نیز مرتب بوده است. این مرحله دوم جمع آوری است که طبق اسناد و گواهی با ارزش و معتبر، قطعاً همزمان با حیات رسول خدا (ص) به ثمر رسید و هیچ محققی در علوم قرآنی به آن تردید ندارد.
3- زمانی هم جمع به معنی اینکه قرآن به صورتی که سوره های آن مانند آیات، مرتب شده باشد جمع آوری و تدوین گردید. این مساله ای است که اکثر محققان علوم قرآنی را به پژوهش مشغول کرد.
4- معنی دیگر هم به تدوین و گرد آوری یک متن و نص مرتب بر حسب قرائت متواتر رایجی نیز می گفتند. این نکته یادآوری شود که منظور از تالیف هرگز نگارش و تصنیف نیست بلکه منظور همان جمع آوری کردن آیات و سوره هاست.
آنهایی هم که مرحله اول را قبول ندارند. جمع را سه دوره میبینند: جمع در زمان رسول خدا را « تالیف» می گویند، اقدام ابوبکر را « جمع» می نامند و آنچه را در زمان عثمان انجام شد « نسخ» یا نسخه برداری و تکثیر نسخه می دانند. (2)
در نزد تعدادی از صحابی، قرآنهایی وجود داشته که مخصوص خود آنان بوده است مانند مصحف علی (ع) و ابن مسعود و... رافعی می گوید: « بر این مطلب اتفاق نظر است که علی بن ابی طالب، ابن مسعود، ابی بن کعب و زیدبن ثابت، از کسانی هستند که قرآن را به طور کامل نوشته و قرآنهای ایشان برای قرآنهایی که بعد نوشته شد، اصل قرار گرفت. (3)
پس همه جا نمی توان جمع را به معنی حفظ گرفت، معنی کلمه بر حسب مورد فرق می کند. وقتی علی (ع) ردا به دوش نمی گیرد تا قرآن را جمع کند هرگز نمی تواند بدان معنی باشد که به حفظ کردن و از بر کردن قرآن همت گماشته است. بلکه همچنانکه تاریخ شاهد است او و بسیاری از صحابه مجموع قرآن را نوشته اند در دوره نبوی هم، جمع همین معنی را می دهد. یعنی هم حفظ و هم نوشتن و هم گرد آوری است. (4)
اطلاق لفظ کتاب بر قرآن
در زمینه جمع قرآن در زمان پیامبر گرامی (ص) امام شرف الدین استدلالی دارد مبنی بر اینکه لفظ « کتاب» از دیرباز بر قرآن اطلاق می شده است. در حالی که الفاظ تا زمانی که مکتوب نشود و به رشته تحریر در نیاید، کتاب نامیده نمی شود. پس اطلاق لفظ کتاب بر قرآن، پس از نوشتن آیات بوده است و این امر نشان می دهد که قرآن در عصر نزول نوشته می شده است. (5)ولی ما نمی توانیم این نتیجه گیری را بپذیریم، زیرا چه بسا گفته شود که اطلاق لفظ کتاب از سوی خداوند بر قرآن، به این جهت بوده است که بعد از نزول تدریجی و تکمیل شدن همه آیات آن، مجموعه های مکتوب پدید آید، و اطلاق کتاب بر قرآن به اعتبار آن باشد نه فضیلت آن. سپس این استعمال به عنوان یک اصطلاح در میان مردم رواج یافته باشد بدون اینکه قرآن را نوشته باشند.
کاتبان وحی
پیامبر اکرم (ص) به منظور صیانت از نصوص قرآنی، علاوه بر استمداد از نیروی حافظه خود و حافظه مردم، دستور داد قرآن را بنویسند و همگان را به کار نوشتن تشویق می کرد.آنانکه دستاندر کار نگارش قرآن بوده اند « کتاب وحی» نامیده می شدند که طبق مطالعات محققان اسلامی و گروهی از خاورشناسان شمار نویسندگان وحی به چهل و سه یا چهل و پنج نفر می رسد که در زمان پیامبر به کتابت وحی اشتغال داشتند. (6)
با عنایت به اینکه در اوایل بعثت در تمام قریش تنها هفده نفر خواندن و نوشتن می دانستند و در مدینه کمتر از این تعداد بوده است که با تشویق پیامبر (ص) تعدادشان زیاد شد. (7)
کاتبان وحی در مکه
کتابت وحی در دوران اقامت رسول خدا در مکه شروع شد. زیرا اگر آیات مکی و مدنی را با هم مقایسه کنیم از یکصد و چهارده سوره قرآن هشتاد و شش سوره در مکه آمده و یا اینکه از مجموع 6236 آیه، نزدیک به 1600 آیه فقط مدنی است. البته آیات مکی کوتاهتر است. و به همین جهت اگر شمار کلمات را در نظر بگیریم. به تقریب کمی، بیش از یک ثلث قرآن در مدینه و نزدیک دو ثلث آن در مکه نازل شده است. بدین ترتیب اهمیت نویسندگان وحی در مکه بیشتر نمودار می شود. به علاوه که آگاهیهای ما از دوران مکه نسبت به مدینه کمتر است.درباره اولین کاتب وحی در مکه، محققان، نام عبدالله بن سعد بن ابی سرح را نام می برند و نخستین کسی که از قریش در مکه برای رسول خدا (ص) نوشت، عبدالله بن سعد بن ابی سرح بود که مرتد شده و در ایام فتح مکه به اسلام بازگشت. (8)
کاتبان وحی در مدینه
در این دوره تعداد نویسندگان بیشتر شد. و نخستین نویسنده وحی در مدینه، نام ابی بن کعب را به میان می آوردند و اولین کسی که در مدینه نگارش وحی را به عهده گرفت ابی بن کعب بود که پیش از زیدبن ثابت، به این مهم در مدینه اشتغال داشت. (9) و بر اساس روایات، آنکه بیش از همه به نگارش وحی، موفق بود، در مرحله اول علی (ع) و سپس زیدبن ثابت بود. چون این دو بیش از دیگران با پیغمبر بوده اند. (10)مساله دیگر اینکه کاتبان همه در یک سطح قرار نداشتند، بعضی کتابت را خوب گرفته بودند و برخی در این فن کمبود داشتند. پارهای چون زید و ابی، سریانی و یا عبری هم می دانستند و عده دیگر، هم آیات را می نوشتند و هم نامه ها و رساله ها را تنظیم می کردند.
کسانی که بیش از همه یاور پیامبر در مکتوب کردن کتاب وحی بودند علی (ع) وعثمان بودند در غیاب آنها ابی در این کار معاضدت می کرد. بعد زید کتابت آموخت و بدین جمع پیوست.
او چون جوان بود و خانه اش نزدیک خانه پیامبر بود هر لحظه که احتیاج می شد در دسترس بود این بود که پیامبر او را احضار کرده و دستور کتابت می فرمود. در مورد علی (ع) تقریباً همه تصریح دارند که از کاتبان اولیه و مداوم وحی بوده است.(11)
در مورد طرز نوشتن هم چنین بود که هر گاه آیه ای نازل می شد پیغمبر کسی یا کسانی از نویسندگان وحی را احضار نموده و دستور نوشتن می فرمود. نویسندگان وحی آیات را با دقت می نوشتند و بر پیامبر گرامی می خواندند. گاه بود که او خود انگشت بر روی کلمه می نهاد و آن را می پرسید و یا دستور می داد که هر آیه ای را در کجا باید گذارد. در اواخر عمر گاهی بر روی درست نوشتن، واضح نوشتن بعضی از حروف کشیده و یا دندانه دار کردن حرفهای نیز تذکراتی می فرمود.
زمانی که قبایلی اسلام می آوردند پیامبر تنی چند از یاران را برای آموزش قرآن و تعلیم احکام به نزد آنها می فرستاد.
نوشت افزار معمول برای نگارش وحی
در قرآن و حدیث عموماً ابزارهائی برای نگارش یاد شده است که اکثر آن ها کم و بیش مورد استفاده کتاب وحی در نگارش قرآن کریم همزمان با حیات پیامبر اکرم (ص) بوده است.در قرآن نام نوشت افزارهای زیرا به مناسباتی می بینیم.
قرطاس: یعنی کاغذ که در آیه ولو انزلنا علیک کتاباً فی قرطاس و...(12)
قلم: که به صورت مفرد و به صورت جمع « اقلام» در چهار مورد در قرآن بکار رفته است. (13)
صحف: به معنی برگهایی از کاغذ که روی آن نوشته شده است برگی که از دو رو مکتوب باشد این واژه به همان صورت، در هشت مورد از آیات قرآن آمده است. (14)
رق: به معنی پوست نازک و ظریفی که بر آن می نویسند و برگ سفید این کلمه در آیه در فی رق منشور بکار رفته است (15)
این واژه ها که ابزاری برای نگارش می باشند در قرآن دیده می شود البته نه به عنوان اینکه این نوشت افزارها برای نگارش قرآن در زمان پیامبر بکار می رفت.
نوشت افزار معمول برای نگارش قرآن
در احادیث مربوط به نگارش قرآن در زمان پیامبر (ص) نوشت افزارهایی جالب به چشم می خورد که مورد استفاده کتاب و نویسندگان وحی بوده است. و ما با استناد به همین احادیث به اسامی زیر اشاره می کنیم:عسب: این کلمه، جمع عسیب و آن عبارت از جریده و چوبه نخل است که برگهای آخر آن را می کندند و در قسمت پهنای آن، قرآن می نوشتند.
لحاف: جمع لخفه و به معنی سنگهای سفید نازک و ظریف می باشد.
اکتاف: جمع کتف به معنی استخوان شانه، معمولاً استخوان شانه شتر و یا گوسفند پس از خشک شدن به صورت آماده می ساختند که بتواند روی آن بنویسند.
اقتاب: جمع قتب به معنی چوبهایی بود که بر اشتران می نهادند تا بر آن ها سوار شوند.
رقاع: جمع رقعه که دارای معنی گسترده ای است و شامل برگ کاغذ یا درخت و گیاه و پوست حیوانات می شود.
قراطیس: جمع قرطاس و به معنی کاغذ است.
اصطلاحات فوق الذکر در روایات و تاریخچه هایی که مربوط به نگارش قرآن در زمان پیامبر (ص) است که به چند نمونه آن اشاره می کنیم:
اجمع منالرقاع و اللخاف والعسب و صدور الرجال و... زیدبن ثابت روایت شده است که می گفت:
« کنا عند رسول الله مؤلف القرآن حسن الرقاع» (16)
از امام صادق (ع) نقل شده است که رسول خدا به علی (ع) فرمود: یا علی، قرآن در پشت سر خوابگاه من در صحیفه ها و حریرها و کاغذها است آن را جمع کنید و نگذارید قرآن ضایع گردد چنانکه یهودیان تورات را ضایع و تباه نمودند. (17)
شواهد و دلایل درباره اینکه قرآن در زمان حیات پیامبر خدا (ص) گرد آوری شده بسیار است که در شماره آینده نشریه به این موضوع می پردازیم.
پی نوشت ها :
1. دانشجوی مدیریت دولتی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران جنوب.
2. البرهان فی علوم القرآن، ص 235.
3. مباحث فی علوم القران قطان، ص 260-273.
4. تاریخ قرآن دکتر محمود رامیار، ص 213.
5. اجوبه مسائل، موسی جارالله، ص 31.
6. تاریخ القرآن، زنجانی، ص 42.
7. فتوح البلدان، ص 457.
8. تاریخ قرآن، محمد باقر حجتی، ص 203-202.
9. تاریخ القرآن، عبدالصبور، ص 164.
10. اعجاز القرآن، رافعی، ص 35.
11. سوره انعام، آیه 7.
12. سوره علق، آیه 4؛ سوره لقمان، آیه 27؛ سوره ن و القلم؛ سوره ال عمران، آیه 44.
13. سوره طه، آیه 133، سوره نجم، آیه 36؛ سوره عبس، آیه 13؛ سوره تکویر، آیه 10؛ سوره اعلی، آیه 19-18؛ سوره مدثر، آیه 52؛ سوره بینه، آیه 2.
14. سوره انبیاء، آیه 104.
15. الاتقان، ج 1، ص 99.
16. همان منبع، ج 1، ص 99؛ البرهان ، ج 1، ص 237.
17. الوافی، ج 2، ص 238.