نقش جهان بینی الهی در تربیت اقتصادی

از آنجایی که بین رفتار انسانی و جهان بینی او ارتباط عمیق و ناگسستنی وجود دارد هر یک از مکاتب اقتصادی جهان، بر اساس برداشت خاصی که از مقوله ی خدا، انسان و جهان ارائه داده اند به تفسیر و تحلیل رفتارهای اقتصادی
شنبه، 12 بهمن 1392
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
نقش جهان بینی الهی در تربیت اقتصادی
 نقش جهان بینی الهی در تربیت اقتصادی

 

نویسنده: فاطمه اسدی کنی (1)




 

از آنجایی که بین رفتار انسانی و جهان بینی او ارتباط عمیق و ناگسستنی وجود دارد هر یک از مکاتب اقتصادی جهان، بر اساس برداشت خاصی که از مقوله ی خدا، انسان و جهان ارائه داده اند به تفسیر و تحلیل رفتارهای اقتصادی انسان پرداخته و ساختار نظام اقتصادی خویش را بر این اساس بنیان نهاده اند.
نگارنده در این مقاله تلاش نموده است، تا با استفاده از آموزه های وحیانی به تبیین نقش جهان بینی توحیدی در تربیت اقتصادی انسان، پرداخته و رفتارهای اقتصادی او را بر پایه ی اعتقاد به توحید و جهان بینی مبتنی بر آن، تحلیل کند.
با توجه به وجود شواهد فراوان از آیات و روایات، نگارنده معتقد است که اصل توحید و عدل الهی در تربیت اقتصادی انسان، نقش بسیار مهمی دارد و با پذیرفتن این اصل، بسیاری از فعالیت های اقتصادی او تحت تأثیر قرار می گیرد. هم چنین بحث امامت و معاد به عنوان دو عنصر محوری در تربیت اقتصادی انسان مطرح بوده و رفتارهای اقتصادی او را در زمینه ی مبادله، تولید، توزیع و مصرف کنترل نموده و نظام اقتصادی مبتنی بر قسط و عدل را به وجود می آورد.
هدف اساسی از ارسال رسل و نزول کتاب های آسمانی، تربیت انسان و هدایت آنان به سوی کمال و سعادت بوده است، تعالیم قرآن کریم که هماهنگ با فطرت و جان آدمی است در تمام ابعاد زندگی او جریان داشته و تمامی ساحت های حیات انسانی را پوشش می دهد.
یکی از مهم ترین ابعاد زندگی انسان، بعد معیشتی و اقتصادی اوست. شاید بتوان گفت ادیان الهی به خصوص دین اسلام بعد از توحید و مسایل عبادی، بیش از هر چیزی به مسایل اقتصادی انسان توجه نموده است. این مطلب را می توان از سلوک عملی و رفتار تبلیغی برخی انبیای الهی بهره جست. حضرت شعیب (ع) بعد از دعوت مردم به توحید، مسایل اقتصادی را سر لوحه ی کار خویش قرار داده و با دستور « فَأَوفُوا الکَیلَ وَ المیِزانَ وَلاَ تَبخَسوا النَّاسَ أَشیَاء هُم» به ترتیب اقتصادی جامعه می پردازد.
اسلام با وجود اینکه؛ هدف از آفرینش انسان را تکامل معنوی او می داند، در عین حال توجه خاصی به مسایل اقتصادی و مادی او دارد و در کنار توجه به آخرت، به انسان گوشزد می کند که نصیب دنیا را نیز از دست ندهد، قرآن کریم می فرماید: « ( وَابتَغ فِیمَا آتَاکَ اللهُ الدَّارَ الآخِرَةَ وَ لاَ تَنسَ نصِیبَکَ مِنَ الدُّنیَا وَ أَحسِن کَمَا أَحسَنَ اللهُ إلَیکَ وَ لاَ تَبغِ الفَسَادَ فِی الأرضِ إنَّ اللهَ لاَ یُحِبُّ المُسِدِینَ)، و در آنچه خدا به تو داده، سرای آخرت را بطلب و بهره ات را از دنیا فراموش مکن و همان گونه که خدا به تو نیکی کرده نیکی کن و هرگز در زمین در جستجوی فساد مباش، که خدا مفسدان را دوست ندارد.
چنانچه در سوره ی جمع در کنار مسایل عبادی و سعی الی ذکر الله، انسان ها را به بهره گیری از مواهب مادی دستور می دهد:
( فَإذَا قُضِیَت الصَّلَاةُ فَانتَشرِوا فِی الارضِ وَابتَغَوُا مِن فَضلِ اللهِ) ؛ و هنگامی که نماز پایان گرفت ( شما آزادید) در زمین پراکنده شوید و از فضل خدا بطلبید.
عده ای که چندان اطلاع از آموزه های اسلامی ندارند، می پندارند، که اسلام با مال و ثروت مخالف است و نظر مثبتی در این زمینه ندارد، در حالی که اگر قدری در آیات قرآن کریم و روایات اسلامی تأمل کنند به وضوح خواهند فهمید که اسلام عنایت ویژه ی به مسایل اقتصادی و معیشتی دارد.
رسول اکرم (ص) می فرماید: « لولا الخبزماصمنا و لا صلینا و لا أدینا فرائض ربنا»؛ اگر نان نبود، نه روزه می گرفتیم و نه نماز می خواندیم و نه سایر فرایض خداوند را اداء می کردیم. بدیهی است که در فرمایش رسول اکرم (ص) واژه ی خبز جنبه ی سمبلیک دارد و مقصود حضرت صرف نان و غذا نبوده بلکه هر نوع محصولی که ادامه ی حیات انسانی به آن بستگی دارد را شامل می شود.
امیرمؤمنان علی بن ابی طالب (ع) می فرماید: « من وجد ماء و ترابا ثم افتقر فأبعده الله» اگر فرد، ملت و جامعه ی آب و زمین کافی برای زراعت و کشاورزی در اختیار داشته باشد، اما آبها را مهار و زمین را برای زراعت آماده و از آنها بهره برداری نکند و بر اثر کم کاری و بی توجهی فقیر گردد، خداوند آنها را از رحمت خویش دور گرداند!
امام صادق (ع) می فرماید: « الکاد علی عیاله کالمجاهد فی سبیل الله»؛ کسی که برای [ کسب روزی] خانواده اش بکوشد، همچون مجاهد در راه خدا است.
بنابراین اسلام به عنوان یک مکتب و ایدئولوژی دنیا را به طور مطلق نفی و استفاده از نعمات دنیوی را مذموم نمی داند، بلکه استفاده ی نادرست و نگاه استقلالی به دنیا را نهی می کند. حتی طبق فرمایش امام صادق (ع) گاهی تلاش در جهت بدست آوردن نعمات الهی از چنان فضیلتی برخوردار می شود که همسان جهاد در راه خدا قرار می گیرد.
به نظر می رسد جامع ترین و در عین حال رساترین تعبیر در این زمینه بیان نورانی امیرمؤمنان علی ابن ابی طالب (ع) است، که خطاب به فرزند عزیزش فرمود: « واعمل لدنیاک کانک تعیش ابدا و اعمل لآخرتک کانک تموت غدا»؛ آنچنان در زندگی مادی کوشا باش، گویا می خواهی تا ابد زندگی کنی، و برای حیات واپسین نیز چنان تلاش کن که گویی فردا می میری.
با این بیان روشن شد که استفاده از دنیا و نعمت های مادی آن، مادامی که به عنوان هدف عالی قرار نگیرد یا با کمال انسانی و منافع اخروی انسان، در تضاد نباشد نه تنها از نظر اسلام اشکالی ندارد بلکه لازم است، انسان در جهت بدست آوردن آن تلاش نماید. بنابراین آنچه که اهمیت دارد نحوه ی نگرش انسان به دنیا است؛ زیرا اصلاح نگرش انسان به دنیا و چگونگی تعامل او با مواهب مادی، می تواند در روند سعادت و رشد و شکوفایی کمالات انسانی نقش مؤثری ایفا کند.
از این رو تربیت اقتصادی و نگاه اصولی به معیشت در اسلام، یکی از ساحت های مهم تربیت به شمار آمده و از اولویت ویژه ی برخوردار است، بخصوص در دنیای امروز که حکومت های خودکامه در جهت استیلا بر منابع اقتصادی ملت ها و ترویج فرهنگ اشرافی گری از هیچ تلاشی دریغ نمی کنند.
در چنین شرایطی بر اندیشوران و متولیان فرهنگی کشور لازم است که بیش از هر زمانی همت نموده، نظرات اقتصادی اسلام را به صورت نظام مند و سیستماتیک، از منابع اسلامی ( قرآن و سنت) استنباط و در جهت اجرائی شدن آن، در جامعه تلاش نمایند.

1- تربیت اقتصادی

هر چند تاکنون تعریف جامعه و مانعی از تربیت اقتصادی از سوی دانشمندان علوم تربیتی ارائه نشده است و شاید بدست آوردن یک تعریف فراگیر و مورد اتفاق همگان کاری بس دشوار یا غیر ممکن باشد، لیکن با روشن شدن واژه ی تربیت و اقتصاد می توان گفت که، مقصود ما از تربیت اقتصادی عبارت است از: فرایندی که مربی در طی آن به شکوفا سازی و پرورش استعدادهای متربی در زمینه ی شناخت، ارزیابی و انتخاب روشهای تولید و توزیع کالا و خدمات، به منظور مصرف هر چه بهتر، جهت رساندن به کمال نهایی اش همت گمارد.

2- اهمیت و ضرورت تربیت اقتصادی

انسان که یک موجود اجتماعی است و بسیاری از استعدادهای او در بستر جامعه شکوفا می شود، در مسیر تکامل مادی و معنوی خویش نیازمند جامعه ی سالم است، یکی از مهم ترین ارکان جامعه ی سالم، اقتصاد سالم است، جامعه ای که از اقتصاد سالم بهره مند است، افراد آن جامعه می توانند با رعایت سایر اصول و ضوابط اجتماعی از زندگی اجتماعی سالمی برخوردار شوند، و اگر جامعه ی در مسایل اقتصادی از تربیت اقتصادی صحیح بهره ای نبرده باشد، بلکه فرهنگ اشرافیت داد و ستد ربوی، احتکار، کم فروشی، رشوه و سایر مفاسد اقتصادی در آن جامعه حاکم باشد سلامت آن جامعه در تمام ابعاد سیاسی، فرهنگی و اجتماعی در معرض خطر خواهد بود.
حضرت امیرالمؤمنین (ع) می فرماید: « احتج الی من شئت و کن اسیره» ؛ محتاج هر که شوی اسیر او خواهی بود؛ یعنی: اگر ملتی در مسایل اقتصادی نیازمند دیگران باشد، به عبارت دیگر استقلال اقتصادی نداشته باشد، آن ملت در واقع به اسارت ملت دیگر در آمده است. طبق این بیان، بسیاری از وابستگی ها و عقب ماندگی های فرهنگی، اجتماعی و سیاسی و نظامی یک جامعه در اثر عدم کارایی اقتصادی آن جامعه و نداشتن یک اقتصاد فعال و پویا است. امروزه توسعه ی تعلیم و تربیت در کشور، تأمین صحت عامه و بهداشت عمومی، مهار مهاجرت بی رویه ی هم وطنان که به یک بحران جدی در کشورمان تبدیل گشته، مبارزه با مفاسد اخلاقی - اجتماعی، ثبات و استقلال سیاسی و...همه و همه نیاز مند اقتصاد سالم است و حتی گسترش زمینه های خداشناسی و تکامل معنوی تا حدود زیادی بستگی به امور اقتصادی دارد. از این رو بدون تردید می گوییم: که جامعه ی سالم در ابعاد وسیع فرهنگی، سیاسی و اجتماعی جز در سایه ی تربیت اقتصادی و داشتن اقتصاد سالم میسر نخواهد بود.
به همین جهت است که پیامبران الهی بعد از توحید، مردم را به حق و عدالت به خصوص در زمینه های مالی توصیه می کردند. از جمله حضرت شعیب (ع) بعد از دعوت به توحید، قومش را به عدالت در امور مالی و تجاری دعوت می کند: ( وَالَی مَدیَنَ اَخَاهُم شُعَیباً قَالَ یَا قَوم اعبُدُوا الله مَا لَکُم مَّن إلَهٍ غَیرُهُ وَ لاَ تَنقُصُوا المِکیَالَ وَالمِیزَانَ إنَّیَ أرَکُم بِخَیرٍ وَ إنَّیَ اَخَافُ عَلَیکُم عَذَابَ یَومٍ مُّحِیطٍ)؛ و بسوی « مدین» برادرشان شعیب را ( فرستادیم) گفت: « ای قوم من! خدا را پرستش کنید، که جز او معبود دیگری برای شما نیست. پیمانه و وزن را کم نکنید ( و دست به کم فروشی نزنید) من ( هم اکنون) شما را در نعمت می بینم ( ولی) از عذاب روز فراگیر، بر شما بیمناکم.
این آیه و دیگر آیات مشابه که در قرآن کریم فراوان ذکر شده، بیانگر این نکته است، که اقتصاد سالم و کارا، یکی از بنیادی ترین و مهم ترین مؤلفه های جامعه سالم به شمار می آید و در هر جامعه ای اصلاح و تعدیل رفتارهای اقتصادی افراد آن جامعه و تربیت صحیح آن ها در بعد اقتصادی از اهمیت خاصی برخوردار است، به طوری که پیامبران الهی تنها مأمور تبلیغ و تربیت مسایل اخلاقی - عبادی مردم نبوده اند، بلکه اصلاح وضع نابسامان اجتماعی و تربیت اقتصادی جامعه در رأس برنامه های سعادت آفرین آنان و بخش مهمی از دعوت آن بزرگواران را تشکیل می داده است، تا آنجا که آن را بعد از دعوت به اصل توحید، قرار می داده اند.

3- جهان بینی الهی و نقش آن در تربیت اقتصادی

اعتقاد به جهان بینی توحیدی نقش اساسی در تربیت اقتصادی افراد جامعه دارد، اعتقاد یک فرد مسلمان به توحید و اصول برگرفته شده ی از آن، در فعالیت های اقتصادی او نقش مهمی ایفا می کند و نظام اقتصادی او را به سمت توحید سوق داده و به رفتارهای اقتصادی - مالی او رنگ الهی می دهد: « صبغَه ی اللهِ وَ مَن أحسَنُ مِنَ اللهِ صِبغَه ی»؛ رنگ خدایی ( بپذیرید) و چه رنگی از رنگ خدایی بهتر است.
شهید صدر ( ره) در این زمینه می فرماید: ارتباط اقتصاد اسلامی با مفاهیم اسلام درباره ی جهان و زندگی و روش خاصی که اسلام در تفسیر پدیده ها به کار می برد، مثل مفهوم اسلامی درباره ی مالکیت خصوصی و سود. از نظر اسلام مالکیت حق امانتی است مسئولیت آور، نه سلطنت مطلق. هم چنین اسلام به سود یک مفهوم وسیعی عطا می کند که قابل مقایسه با سود مادی نیست، از این جهت بسیاری از فعالیتهایی که در نظر مادیون خسارت و زیان به شمار می آید، بر اساس جهان بینی اسلامی سود محسوب می شود.
جهان بینی الهی سبب می شود معنی سود و زیان، مطلوبیت و خسارت و سایر مفاهیمی از این دست، نزد انسان عوض شود و مصادیق آنها گسترش پیدا کند؛ بطوری که بسیاری از مفاهیمی که در نزد دیگران خسارت و ضرر صرف تلقی می شود از نظر یک موحد آن مفهوم در چارچوب « سود» قرار می گیرد.
منابع :
مقاله علمی - پژوهشی محمد طاهر اخلاقی برگرفته از سایت www.andishah.com.

پی نوشت ها :

1. مدرس درس آشنایی با قرآن کریم.

منبع مقاله :
 



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط
موارد بیشتر برای شما