سبک سنجی و بررسی روش های موجود

سبک سنجی رویکردی در تحلیل متون زبانی است که در آن سعی می شود تا صاحب اثر و سبک فردی او بر اساس متغیرهای آماری و قابل اندازه گیری موجود در متن تعیین شود. امروزه، از سبک سنجی و یافته های آن در بسیاری از
سه‌شنبه، 15 بهمن 1392
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
سبک سنجی و بررسی روش های موجود
سبک سنجی و بررسی روش های موجود

 

نویسنده: امیر محمدیان (1)




 

چکیده

سبک سنجی رویکردی در تحلیل متون زبانی است که در آن سعی می شود تا صاحب اثر و سبک فردی او بر اساس متغیرهای آماری و قابل اندازه گیری موجود در متن تعیین شود. امروزه، از سبک سنجی و یافته های آن در بسیاری از حوزه های علمی و ادبی، از جمله تحلیل و نقد ادبی برای تشخیص مؤلف متن، تعیین سبک فردی او و تعیین یکدستی اثر استفاده می شود. با توجه به حوزه های کاربردی گوناگون سبک سنجی، در مقاله ی حاضر سعی شده است تا روش های و رویکردهای سبک سنجی، به ویژه یکی از مهمترین آنها با نام «کیوسام» معرفی و بررسی شوند.
کلیدواژه ها: زبان شناسی، سبک سنجی، کاربر زبان، میانگین، روش کیوسام.

مقدمه

زبان به عنوان یکی از پیچیده ترین ویژگی های بشری، همواره یکی از وجوه اصلی تمایز انسان از سایر موجودات دانسته شده است. بررسی و مطالعه ی این مشخصه ی شگفت انگیز در حوزه ی زبان شناسی(2) انجام می گیرد. زبان شناسی معمولاً مطالعه ی علمی زبان یا شاخه ای از دانش است که به بررسی زبان می پردازد. اما روشن است که در زبان شناسی نیز مانند دیگر حوزه های دانش، پرهیز از مطالعات صِرف نظری و نیز توجه کردن به جنبه های کاربردی مطالعات، دستاوردها و نتایج پربارتری در پی خواهد داشت. از این رو امروزه، بیشتر پژوهش های زبان شناختی با دیگر شاخه های علم در آمیخته اند و سعی می شود تا از یافته های زبان شناختی برای رسیدن به دستاوردهای جدید در حوزه های دیگر استفاده شود. پیدایش و ظهور زیرشاخه های جدید در علم زبان شناسی، پیامدِ تغییر در رویکرد زبان شناسان از بررسی های نظری به جنبه های کاربردی است که از آن میان می توان زیر شاخه های آموزش زبان، زبان شناسی اجتماعی و زبان شناسی قانونی(3) را نام برد.
زبان شناسی قانونی یکی از زیرشاخه های زبان شناسی است که فصل مشترک و نقطه ی تلاقی مسائل حقوقی و زبان به شمار می رود. در این زیرشاخه ی جدید، مواردی مانند تشخیص صدای افراد، بررسی عدم توازن قدرت در دادگاه ها، ارتباط وکیل و موکل، ماهیت شهادت دروغ، تقلب در نامهای تجاری، ترجمه ی مکالمات در دادگاه ها (در مورد اتباع خارجی)، تحلیل مکالمات ضبط شده و نیز سبک سنجی(4) برای تشخیص مؤلف متن از مسائل مورد توجه است (شای، 1383: 365).
سبک سنجی بررسی گونه های زبانی مورد استفاده ی کاربران زبان است. منظور از کاربر زبان، شخصی است که از یک زبان طبیعی، به صورت نوشتاری یا گفتاری استفاده می کند. اساس کار در سبک سنجی بر این است که هر کاربر زبان به هنگام کاربرد آن، عادات زبانی ناخودآگاه و منحصر به فردی دارد که به شکل الگوهای قابل تشخیصی در صورت های زبانی و تولید شده به وسیله ی او آشکار می شود، تا جایی که بسیاری از صاحب نظران زبان و صورت های زبانی تولید شده ی هر شخص را مانند اثر ا نگشت او، منحصر به فرد می دانند. چیستی و ماهیت سبک سنجی با سبک شناسی(5) متفاوت است. هدف کلی از سبک شناسی، آشنایی با دوره های مختلف سبکی و انواع نثر و مختصات سبکی آنها در هر دوره است. بنابراین، متن مورد تحلیل- که در بررسی های سبک شناسی اغلب از نوع متون ادبی است- بر اساس ویژگی های نگارشی هر دوره ی ادبی بررسی و دسته بندی می شود (شمیسا، 1376). اما در سبک سنجی، ملاک های آماری و قابل اندازه گیری مختلفی نظیر میانگین طول واژه ها و جملات متن، میزان استفاده از واژگان نقشی(6) و غیره بررسی می شود. به بیان ساده تر، سبک شناسی بررسی سبک زبانی غالب و عمومیِ هر دوره، و سبک سنجی بررسی سبک زبانی فردی است.
معرفی سبک سنجی به عنوان یکی از زیرشاخه های زبان شناسی قانونی، موارد استفاده از آن را به مسائل قضایی محدود نکرده است. امروزه، سبک سنجی علاوه بر حوزه ی زبان شناسی قانونی و حل مسائل دادگاهی- که به نوعی به زبان مربوط هستند- در دیگر پژوهش های زبانی، از جمله مطالعات تاریخی زبان، تعیین سبک ادبی و نیز تحلیل و نقد ادبی هم جایگاه ویژه ای دارد؛ چرا که تشخیص مؤلف متن و تعیین یکدستی آن- که نتیجه ی سبک سنجی متن هستند- پیش شرط اساسی در هر کدام از حوزه های کاربردی ذکر شده، به ویژه تحلیل و نقد ادبی است. با در نظر گرفتن توضیحات بالا و کاربردهای گوناگونی که برای سبک سنجی بیان شد، در این مقاله پس از معرفی مختصر روش ها و رویکردهای سبک سنجی و تعیین سبک فردی، یکی از برجسته ترین آنها به نام روش «کیوسام» معرفی و بررسی شده است. گفتنی است که کارایی و اعتبار نتایج این روش در بسیاری از زبان ها تأیید شده است. در ادامه، شیوه های سبک سنجی ساده و اولیه و سپس روش های پیشرفته تر آمده است.

شیوه های موجود در سبک سنجی

بسیاری از شیوه های نخستین سبک سنجی بر پایه ی متغیرهای ساده و محدود بنا شده بودند که به نظر می رسد نبود ابزار مناسب محاسباتی و رایانه ای برای اندازه گیری و انجام دادن محاسبات پیچیده در گذشته، دلیل اصلی این مطلب باشد. در ادامه، چند روش آغازین در سبک سنجی معرفی شده است. در این روش ها، میانگین حضور یکی از متغیرهای قابل اندازه گیری موجود در متن به عنوان سبک فردی کاربر زبان معرفی شده است.

1. میانگین طول واژه ها

در برخی از رویکردهای آغازین سبک سنجی، میانگین طول واژه های متن ملاکی برای تشخیص سبک فردی مؤلف آن بوده است. پیشینه ی استفاده از این روش به مدت ها قبل باز می گردد. برای مثال، در سال 1851م دمِورگان (7) در پاسخ به نامه ی دوستش- که از او در مورد چگونگی تشخیص متون نوشته شده توسط پل قدّیس(8) راهنمایی خواسته بود- چنین توضیح داده است:
... می توانی تعداد زیادی از واژگان و نیز حروف به کار رفته در آنها را در یک متن، مثلاً کتابی از هرودوت شمرده و سپس مجموع تعداد حروف را بر مجموع تعداد واژگان آن متن تقسیم کنی و به این ترتیب، به طور میانگین تعداد حروف را بر مجموع تعداد واژگان آن متن تقسیم کنی و به این ترتیب، به طور میانگین تعداد حروف موجود در هر واژه ی آن کتاب را به دست آوری. اگر همین اعمال را در مورد کتاب دیگری از هرودوت انجام دهی، خواهی دید که اعداد حاصل، نزدیکی چشمگیری با یکدیگر خواهند داشت. مثلاً اگر میانگین به دست آمده از تحلیل کتاب اول 624/5 حرف در واژه باشد، دور از تصور نیست اگر کتاب دوم، عدد 619/5 حرف در واژه را به دست دهد. نکته ی جالب توجه دیگر اینکه پس از اِعمال این محاسبات بر دو کتاب از نویسنده ای دیگر، به ترتیب اعداد 713/5 و 728/5 به دست آمده اند. بنابراین واضح است که اعداد حاصل از محاسبه ی میانگین تعداد حروف به کار رفته در هر واژه، برای هر نویسنده ی خاص، تقریباً ثابت و نزدیک به هم، و برای نویسندگان مختلف، اعدادی متفاوت و نسبتاً دور از هم خواهند بود... (نقل از Olsson, 2004: 12).
اگرچه کاربرد این شیوه در متون فارسی نیز در مواردی نتیجه ی مورد نظر دمِورگان را دارد، اغلب مشاهده می شود که میانگین طول واژه ها در دو متن مختلف از نویسنده ای واحد متفاوت است و یا طول واژه های دو نویسنده ی مختلف در تحلیل های دیگر یکسان است. از این رو، به نظر می رسد میانگین طول واژه های متن نمی تواند معیاری معتبر برای تعیین سبک فردی باشد.

2. میانگین طول جمله ها

از معیارهای ابتدایی دیگر برای تعیین سبک فردی نویسنده، اندازه گیری میانگین طول جملات موجود در متن مورد تحلیل بوده است. به این ترتیب که حاصل تقسیم تعداد واژگان موجود در متن بر تعداد جملات متن، عددی خواهد بود که نشان دهنده ی سبک فردی نویسنده متن است. چنانچه این عدد در محاسبات بعد و در مورد متون دیگر آن نویسنده ثابت باشد، سبک فردی او تعیین می شود. بازرگان با استفاده از این روش به بررسی سبک فردی نویسندگان پرداخته است. او با محاسبه میانگین طول 154 جمله ی آغازین دیباچه ی گلستان و مقایسه ی آن با مقدمه ی فروغی در همان کتاب، به این نتیجه رسیده است که دو متن مورد تحلیل، نویسندگان متفاوتی داشته اند (بازرگان، 1356: 49-63). با این حال، بررسی ها نشان می دهد عدد مربوط به میانگین طول جملات یک شخص همواره و در تمام متون او ثابت نیست و در مواردی اختلاف هایی نیز مشاهده می شود. اما به نظر می رسد میانگین طول جملات می تواند به عنوان یک متغیر مکمل و نه قطعی برای تعیین سبک فردی در نظر گرفته شود؛ چرا که برای مثال- به طور میانگین- جملات هدایت نسبتاً بلند و جملات علوی نسبتاً کوتاه هستند.

3. بسامد واژگان نقشی

واژگان دستوری(9) یا نقش واژه هایی هستند که برخلاف واژگان قاموسی(10)، در بردارنده ی معنای واژگانی خاصی نیستند و به بیان دیگر، معنایی دستوری دارند. نمونه هایی از این واژگان در زبان فارسی عبارت اند از: و، در، از، که، به، با، را، تا. در برخی از روش های سبک سنجی، میزان و بسامد استفاده ی نویسنده از واژه های نقشی، رفتار زبانی ناخودآگاه و منحصر به فردی تلقی می شود. در این موارد، تعداد کل واژه های نقشی متن بر تعداد جملات آن تقسیم می شود و به این ترتیب، میانگین حضور این واژه ها در هر جمله به دست می آید. این میانگین، نشان دهنده ی سبک فردی نویسنده خواهد بود. البته ناگفته نماند که میزان حضور واژگان نقشی در متن، با موضوع و میزان رسمی بودن آن ارتباط مستقیمی دارد؛ از این رو متغیر بسامد واژگان نقشی موجود در متن نمی تواند به تنهایی ملاکی قطعی برای تعیین سبک فردی کاربر زبان باشد.

4. صورت های زبانی فردی

در برخی موارد مشاهده می شود که کاربر زبان از صورت های زبانی خاصی، بیشتر از دیگران استفاده می کند؛ بنایراین این صورت ها یکی از مشخصات سبک فردی او به شمار می رود. استفاده ی بیش از حد ضرب المثل ها، کاربرد زیاد تشبیه برای بیان و توضیح مطلب، با هم آوردن برخی از واژه ها یا صورت های زبانی با یکدیگر و ... و نیز استفاده از گونه های مختلف زبانی از مؤدبانه تا غیرمؤدبانه برای هر کدام از نمونه های ذکر شده، از جمله ی این موارد هستند. مثال هایی از این موارد را در سبک فردی نویسندگان و شاعران ایرانی می توان یافت. برای مثال در بیشتر نوشته های داستانی هدایت از ضرب المثل های غیرمؤدبانه استفاده شده است؛ در بیشتر سروده های نادرپور تشبیه برای بیان بسیاری از مطالب به کار رفته است؛ یا در سروده های حافظ واژه ی پیر معمولاً با خرابات یا مغان همراه است. با این حال، این نکته را نیز نباید نادیده گرفت که بافت زبانی تا حد زیادی ارزش متغیرهای ذکر شده در بالا را تعیین می کند؛ به این معنا که بسته به نوع موضوع و نوع مخاطب و بسیاری از عوامل دیگر، میانگین طول واژه ها، جمله ها، استفاده از واژگان نقشی و حتی صورت های زبانیِ فردی می تواند تغییر کند. پژوهشگران، به طراحی روش های قابل اعتمادتری برای سبک سنجی و تعیین سبک فردی روی آوردند و با پیدایش و گسترش رایانه ها و در نتیجه امکان پذیر شدن انجام محاسبات پیچیده تر، روش هایی بر پایه ی اندازه گیری متغیرهای چندگانه و پیشرفته تر طراحی کردند.

5. تحلیل های آماری

از نیمه ی دوم قرن نوزدهم با رشد و شکوفایی دانش رایانه، امکان محاسبات آماری پیچیده برای پژوهشگران فراهم شد؛ به این ترتیب بسیاری از مفاهیم تخصصی حوزه ی آمار به حوزه های دیگری از جمله سبک سنجی- که به نوعی با اندازه گیری و محاسبه سر و کار داشتند- وارد شد. به این منظور برخی از ابزارهای آماری مانند تحلیل خوشه ای(11)، تحلیل متناظر(12) و تحلیل اجزای اصلی(13) برای تحلیل متون زبانی به کار گرفته شد. اما نکته ی قابل توجه این است که این ابزار فقط اطلاعات آماری موجود در متن از قبیل تعداد اجزای کلام مانند اسم، فعل و غیره را مشخص می کنند و بیشتر برای تحلیل و آماده سازی پیکره های زبانی متناسب اند و نه تعیین سبک فردی. به علاوه، در تحلیل متون با استفاده از این ابزار، هیچ گونه روال و چارچوب مشخص زبان شناختی مشاهده نمی شود. نکته ی دیگر این است که برای تحلیل های آماری ذکر شده، به مجموعه ی بزرگی از متون مختلف کاربر زبان نیاز است؛ در حالی که ممکن است از یک شخص متون زیادی در دسترس نباشد. این گونه موارد باعث شد نیاز به طراحی شیوه ای دقیق برای تعیین سبک فردی- که چند ویژگی اساسی داشته باشد- ضرورت یابد. این ویژگی ها عبارت اند از:
1. قابل استفاده برای همه باشد؛ به این معنا که استفاده از آن روش فقط به کسانی که با مفاهیم و اطلاعات پیچیده ی شاخه های علمی نظیر آمار آشنایی دارند محدود نباشد.
2. چارچوب مشخصی داشته باشد؛ یعنی برای انجام آن، مراحل مشخصی طی شود و پژوهشگر بداند که باید به دنبال چه متغیر یا متغیرهایی در متن باشد.
3. بر هر نوع متنی قابل اجرا باشد، به این معنا که بتوان آن را بر هرگونه از متن، از نوشتاری تا گفتاری و با هر موضوع و میزانی از رسمی بودن، انجام داد.
4. اندازه و تعداد متون متعلق به کاربر زبان برای تعیین سبک فردی او در نتیجه ی نهایی تأثیری نداشته باشد؛ یعنی روش طراحی شده به گونه ای باشد که بتوان با تحلیل حتی یک متن از شخصی خاص، سبک فردی او را تعیین کرد.
از میان تمام شیوه هایی که با هدف دارابودن این ویژگی ها طراحی شده اند، به نظر می رسد روش «کیوسام» توانسته است تا حد زیادی موفق تر از دیگر شیوه ها باشد؛ چرا که امروزه به عنوان یکی از برجسته ترین شیوه های سبک سنجی در بسیاری از حوزه های علمی، ادبی و قانونی کاربرد فراوانی دارد.

6. روش کیوسام

«کیوسام» یکی از روش هایی است که به منظور سبک سنجی و تشخیص سبک فردی مؤلف، در سال 1988م توسط مورتون(14) طراحی شد. این روش دستاورد تلاش های چهل ساله ی مورتون در این زمینه بود. امروزه، کیوسام یکی از مهمترین شیوه های سبک سنجی شناخته شده است. ساده و قابل فهم بودن، چارچوب مشخص داشتن و مهمتر از همه قابل اعتماد بودنِ نتایج این شیوه، از عوامل برتری آن نسبت به دیگر شیوه های سبک سنجی است. مورتون معتقد است روش کیوسام بر هر متنی با هرگونه زبانی- از نوشتاری تا گفتاری- و با هر اندازه ای قابل اجراست و روایی نتایج به دست آمده به طور گسترده ای اثبات شده است (Farringdon, 2004).
اساس کار در روش کیوسام، بر پایه ی اندازه گیری چند متغیر زبانی موجود در متن مورد تحلیل است که به گفته ی طراحان این شیوه، هر کاربر زبان به صورت ناخودآگاه و منحصر به فرد از آنها استفاده می کند. این روش از دو مرحله تشکیل و هر یک به سه بخش تقسیم شده است. در مرحله اول، پس از اندازه گیری میانگین طول جملات متن و اختلاف با میانگین هر جمله، اعداد مربوط به اختلاف با میانگین هر جمله با جمله ی بعدی به صورت تصاعدی جمع می شود که با استفاده از آن، می توان منحنی مربوط به توزیع طول جملات متن را رسم کرد. در مرحله ی دوم نیز پس از محاسبه ی میانگین حضور واژه های پربسامد نقشی و واژه هایی که با واکه آغاز می شوند و نیز اختلاف با میانگین هر جمله، منحنی عادات زبانی نویسنده بر اساس اعداد به دست آمده از جمع تصاعدی اختلاف با میانگین هر جمله با جمله ی بعدی از نظر میزان دارا بودن این دو متغیر کشیده می شود. جدول زیر ترتیب این مراحل را به شکلی ساده نشان می دهد:
جدول 1: مراحل روش کیوسام

مرحله ی اول:
تعیین توزیع طول جملات متن مورد تحلیل

مرحله ی دوم:
تعیین عادات زبانی نویسنده

1- محاسبه ی میانگین طول جملات متن:
تعداد کل واژگان تقسیم بر تعداد کل جمله ها

1- محاسبه ی میانگین حضور واژه های نقشی و واکه  ی آغازین در هر جمله:
تعداد کل واژه های نقشی به علاوه ی تعداد کل واژه های واکه آغازین متن تقسیم بر تعداد جمله ها.

2- محاسبه ی تفاوت با میانگین هر جمله:
تعداد واژه در هر جمله منهای میانگین

2- محاسبه ی تفاوت با میانگین هر جمله از نظر داشتن این دو متغیر:
مجموع واژه های نقشی و واکه ی آغازین موجود در هر جمله منهای میانگین

3- جمع تصاعدی اختلاف با میانگین هر جمله با جمله ی بعدی و رسم منحنی

3- جمع تصاعدی اختلاف با میانگین هر جمله با جمله ی بعدی و رسم منحنی

در روش کیوسام چنانچه دو منحنی ترسیم شده بر یکدیگر منطبق باشند، یکدستی متن مورد تحلیل تأیید می شود؛ زیرا در تمام جمله های متن، سبک فردی نویسنده ای واحد اعمال شده است. برای مثال، اِعمال کیوسام بر بیست جمله از دو متن مختلف از نوشته های علوی (جمله های 1 تا 10 از داستان دزاشوب و 11 تا 20 از داستان گیله مرد) نموداری به شکل زیر به دست می دهد که در آن، دو منحنی ذکر شده با یکدیگر همپوشی دارند؛ بنابراین یکدستی سبک فردی نویسنده در تمام جملات تحلیل شده تأیید می شود:
شکل 1: تحلیل دو متن از آثار علوی
سبک سنجی و بررسی روش های موجود
در حالی که جایگزین کردن جمله هایی از نویسنده ای دیگر (جمله های 1 تا 10 از داستان دزاشوب اثر علوی و 11 تا 20 از داستان بازی ناتمام اثر ترقی) و برهم زدن یکدستی اثر، باعث به هم خوردن انطباق دو منحنی با یکدیگر می شود:
سبک سنجی و بررسی روش های موجود
شکل 2: تحلیل دو متن از دو نویسنده مختلف
در دو دهه ی اخیر، این شیوه در برخی کشورها به عنوان ابزاری کمکی در دادگاه ها به منظور تحلیل نامه های مربوط به خودکشی افراد، اعترافات، شهادت شهود، تلفن های ناشناس، مکالمات ضبط شده، سرقت های ادبی و ... استفاده شده است (Lindskoog, 1996). کاربرد شیوه ی کیوسام در مسائل حساس قضایی، بر امکان پذیری استفاده از آن در دیگر حوزه ها دلالت دارد. از این رو، در بسیاری از شاخه های ادبیات مانند بررسی متون منسوب، ترجمه ها، بررسی و تشخیص نویسنده ی متون ناشناس و نقد ادبی نیز می توان از یافته های این روش سود برد. طراحان این شیوه معتقدند روش کیوسام در تمام زبان ها موفق عمل می کند و نتایج معتبری دارد، مگر اینکه برای اولین بار خلاف آن ثابت، و استثنایی برای آن پیدا شود. با وجود این، پژوهش های انجام شده برای بررسی کارایی این روش در زبان فارسی، از جمله محمدیان (1386) و استاجی (1387) نشان داده اند که نتایج تحلیل متون در برخی از موارد با پیش بینی های کیوسام همخوانی ندارد و باید تغییراتی در متغیرهای آن ایجاد شود.

7. بحث و نتیجه گیری

این مقاله با هدف معرفی و بررسی رویکردهای مهم سبک سنجی از گذشته تاکنون نوشته شده است. پس از معرفی مختصر سبک سنجی و اشاره به حوزه های کاربردی آن، شیوه های مهم در تعیین سبک فردی- که بر پایه ی اندازه گیری متغیرهای درون متن طراحی شده اند- معرفی شده است. همانگونه که مشاهده شد، در شیوه های آغازین سبک سنجی یکی از متغیرهای موجود در متن اندازه گیری می شود و میانگین آن به عنوان سبک فردی صاحب متن در نظر گرفته می شود. اما نتایج بدست آمده از این شیوه ها چندان قابل اعتماد نیستند؛ چرا که به نظر می رسد بافت زبانی و عواملی مانند موضوع گفتمان، نوع مخاطب، میزان رسمی بودن متن و غیره بر ارزش هر یک از این متغیرها تأثیرگذار است. از سوی دیگر، رشد و شکوفایی دانش رایانه امکان طراحی شیوه های پیچیده تر و چند متغیری را فراهم کرده است. امروزه، در میان این شیوه ها، روش کیوسام به دلایل متعددی- از جمله قابل فهم بودن، چارچوب مشخص داشتن و از همه مهمتر قابل اعتماد بودن نتایج آن- به عنوان برجسته ترین شیوه ی سبک سنجی مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است. در زبان فارسی نیز تلاش هایی برای آزمایش و اعمال تحلیل کیوسام انجام شده است. این پژوهش ها نشان داده اند که ایجاد تغییراتی در متغیرهای کیوسام برای رسیدن به نتایج قابل اعتماد در زبان فارسی، ضروری است.
با در نظر گرفتن این نکته که در بسیاری از حوزه های ادبیات از جمله نقد ادبی، متن عنصر پیش روی تحلیل گر است و نیز توجه به اینکه تشخیص مؤلف و تعیین یکدستی آن که حاصل سبک سنجی است- گام اولیه در تحلیل به شمار می رود، اهمیت سبک سنجی و استفاده از نتایج آن برای پژوهشگران حوزه های ادبی مشخص می شود. با این حال متأسفانه هنوز سبک سنجی نتوانسته است در تحلیل و نقد ادبی فارسی، آن گونه که سزاوار است، جایگاه ثابت و شناخته شده ای برای خود بیابد. دلیل آن را شاید بتوان نبود شیوه ای قطعی برای تعیین سبک فردی و سبک سنجی متون در این زبان دانست. از این رو، آزمایش دقیق شیوه های مختلف سبک سنجی و ارزیابی نتایج حاصل از اِعمال آنها بر متون فارسی به منظور طراحی روشی مطمئن و به دور از اشکال برای سبک سنجی آثار و تعیین سبک فردی نویسندگان فارسی، پیشنهادی است که پیش روی علاقه مندان و پژوهشگران قرار می گیرد. بدیهی است که در صورت دست یابی به این هدف، تحلیل و نقد ادبی فارسی گام دیگری در مسیر پیشرفت خود خواهد پیمود. به امید اینکه این معرفی مختصر، انگیزه ای را برای پژوهش های بیشتر در پژوهشگران ایجاد کرده باشد.
منابع تحقیق:
-استاجی، اعظم. (1387). «تشخیص مؤلف متون ادبی و قانونی بحثی در زبان شناختی قانونی». مجله ی زبان و زبان شناسی. دوره ی 4. ش2. صص 15-33.
-بازرگان، مهدی. (1356). جمله شناسی قرآن. تهران: بعثت.
-ترقی، گلی. (1380). جایی دیگر. تهران: نیلوفر.
-شای. راجرو. (1383). «زبان شناسی قانونی». ترجمه ی اعظم استاجی. مجله ی حقوقی دادگستری. ش 48و 49. صص 365-380.
-شمیسا، سیروس. (1376). سبک شناسی (2). تهران: انتشارات دانشگاه پیام نور.
-علوی، بزرگ. (1381). گیله مرد. تهران: نگاه.
-محمدیان، امیر. (1386). بررسی کارایی تحلیل کیوسام در تشخیص مؤلف متون فارسی. پایان نامه کارشناسی ارشد. گروه زبان شناسی دانشگاه فردوسی مشهد.
Farringdon, Jill (2004). Funeral Elegy Not Written by W.S. after all studies in Bibliography. Virginia. Virginia University Publications.
Lindskoog, Kathryn. (1996). Analysing for Authorship with the Cusum Technique. The Lewis Legacy-Issue 70:
<http://www.discovery.org/cslewis/legacy>
Olsson, John. (2004). Forensic Linguistics: an introduction to language. London, New York: crime and law, Continuum.
Wikipedia. (2011). Stylometry:
<http://en.wikipedia.org/wiki/stylometry>

پی نوشت ها :

1-دانشجوی دکتری زبان شناسی همگانی دانشگاه فردوسی مشهد.
2-Linguistics
3- Forensic Linguistics
4-Stylometry
5-Stylistics
6-Function Words
7-De Morgan
8-Saint Paul
9-Grammatical Words
10-Lexical Words
11-Cluster Analysis
12-Correspondence Analysis
13-Principal Component Analysis
14-Morton

منبع مقاله : فتوحی، محمود؛ (1390)، نامه ی نقد( مجموعه مقالات نخستین همایش ملی نظریه و نقد ادبی در ایران، تهران: نشر خانه کتاب، چاپ اول



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.