نویسنده: دکتر علی اکبر ولایتی
قرن های پنجم و ششم هجری دوران عظمت و اقتدار علمی، فرهنگی و سیاسی سرزمین گرگان بوده است. در این دو قرن علم و ادب و طب و نجوم و ریاضیات و شعر و ادب گرگان با خراسان بزرگ و فرارود برابری می کرد. در این روزگار بود که سرزمین آباد و پهناور گرگان ده ها دانشمند، شاعر، نویسنده، مورخ، طبیب، منجم و ریاضی دان به خود دید و اگر قرن های پنجم و ششم را عصر ریاضیات و طب و ادبیات بدانیم بیراه نگفته ایم. وجود امیران ادب پرور و علم دوست همچون قابوس بن وشمگیر (ـ مقتول 433)، که خود ادیب و فاضل و خوش نویس بود و ادیبان و طبیبان را ارج می نهاد، و همچنین نواده او کیکاووس بن اسکندر صاحب کتاب ارجمند قابوسنامه، خود شاهدی بر موقعیت علمی و حضور دانشمندان بسیار در این خطه بوده است (حمیدی، ص115-116). علاوه بر این، با آن که در این قرون، و قبل و بعد از آن، خراسان و فرارود پیوسته در معرض تعدیّات و هجوم خاندان های متعدد و حتی اقوام بیگانه بود که زیان و خسارات آن هجوم ها و غارت ها حتی به گرگان هم رسیده بود، اما می توان گفت که در آن زمان، گرگان، در مقایسه با سایر سرزمین های شمال و شرق ایران، از امنیت بیشتری برخوردار بود و در پناه همین امنیت بود که ده ها دانشمند در ادب و حکمت در گرگان آن زمان ظهور کردند (همان، ص116). برخی دانشمندان بزرگ نیز سال ها در این شهر توقف داشته و زیسته اند، از جمله ابن سینا که مدتی در گرگان زیست و تدریس کرد و حتی کتاب اول قانون را نیز در همان جا تألیف کرد. همچنین ابوالفرج علی بن حسین بن هندو، صاحب کتاب مفتاح الطب از سال 400 ق تا پایان عمر را در گرگان گذراند و به تدریس علوم مشغول بود (بهپور اسکویی(الف)، ص56).
منبع مقاله: ولایتی، علی اکبر؛ (1390)، سید اسماعیل جرجانی، تهران: امیرکبیر، چاپ اول
/م