شتر را به نمد داغ می‌کنند

شتری از صاحب خود به شتری دیگر شکایت کرد که همواره بارهای گران بر پشت من می‌گذارد و مرا طاقت تحمل آن نیست. شتر پرسید: بار او چه چیز است که از حمل آن عاجزی؟ گفت: اغلب اوقات نمک است. گفت: اگر در راه جوی
شنبه، 10 اسفند 1392
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
شتر را به نمد داغ می‌کنند
شتر را به نمد داغ می‌کنند

 



 


 

زمینه پیدایش

شتری از صاحب خود به شتری دیگر شکایت کرد که همواره بارهای گران بر پشت من می‌گذارد و مرا طاقت تحمل آن نیست. شتر پرسید: بار او چه چیز است که از حمل آن عاجزی؟ گفت: اغلب اوقات نمک است. گفت: اگر در راه جوی آبی باشد، یکی دو مرتبه در آن جوی آب بخواب تا نمک‌ها آب شود و بار تو سبک گردد و نقصان به صاحب تو رسد تا بعد از این تو را رنجه ندارد. شتر به سخن ناصح عمل کرد. صاحب شتر دریافت که خوابیدن شتر در میان آب، به سبب ضعف و بی‌قوتی نیست، بلکه از روی حیله است. پس این بار نمد بارش کرد. شتر ساده‌لوح به طریق معهود، در میان آب خوابید، ولی بارش دو چندان شد. صاحب شتر به زجر و شلاق، تمامش برخیزانید و شتر از بیم چوب، دیگر هرگز در میان آب نخوابید و این مثل شد که شتر را به نمد داغ می‌کنند.(1)

پیامها

نیرنگ و فریب، سرانجامی جز شکست ندارد.
کاربرد: این مثل در بیان سرانجام انسان مکار و فریب‌کار به کار می‌رود.
ضرب المثل های هم مضمون
آخرت پشت هم اندازی، خماری است.
اگر خلق را بفریبی، خالق را نتوانی فریفت.
سرانجام رُسوا شود مکر ساز.(2)

اشعار هم مضمون

ـ مردی از شاه و خدعه از بدخواه * حمله از شیر و حیله از روباه (سنایی)
ـ نکرد هرگز کس بر فریب و حیلت سود * مگر کلیله و دمنه نخوانده‌ای ده بار(3)

ریشه های قرآنی حدیثی

قرآن کریم: «وَمَکَرُواْ وَمَکَرَ اللّهُ وَاللّهُ خَیْرُ الْمَاکِرِینَ؛ ». (آل عمران: 54)
حضرت علی(علیه السلام): «مَنْ مَکَرَ بِالنّاسِ رَدَّ اللهُ سُبْحانَهُ مَکْرَهُ فی عُنْقِهِ؛ هرکه به مردم نیرنگ زند، خداوند سبحان نیرنگ او را گریبان‌گیر خودش می‌کند».(4)

لغات

نمد: پارچه‌ای ضخیم که از پشم یا کرک مالیده تهیه می‌شود.
خماری: سردرد و کسالتی که پس از نشئه شراب یا هر اعتیادی ایجاد می‌شود.

پی‌نوشت‌ها:

1. حسن ذوالفقاری، داستان‌های امثال، تهران، مازیار، 1385، چ 2، ص 369.
2. غلامرضا حیدری ابهری، حکمت‌نامه پارسیان، قم، نشر جمال، 1385، چ 1، ص 570.
3. همان، ص 571.
4. تمیمی آمدی، غررالحکم و دررالکلم، ترجمه: سید جلال الدین محدث، تهران، دانشگاه تهران، 1360، چ 3، ح 8832.

منبع مقاله : مرکز پژوهشهای اسلامی صدا و سیما



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط