دیدگاه کارشناسان قرآن و اقامه نماز معاونت پرورشی استان ها درباره فعالیت های مرتبط با تربیت دینی و اخلاقی (در بستر سند ملی آموزشی و پرورش)

فعالیت های مرتبط با تربیت دینی و اخلاقی در مدارس

هدف نخست از پژوهش حاضر، تشخیص و تحلیل دیدگاه های کارشناسان اقامه نماز و قرآن استان های سراسر کشور، برای گنجاندن آنها در سند چشم انداز بیست ساله آموزش و پرورش بود که به دلایلی، این کار انجام نشد. گزارش پیش
سه‌شنبه، 13 اسفند 1392
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
فعالیت های مرتبط با تربیت دینی و اخلاقی در مدارس

 فعالیت های مرتبط با تربیت دینی و اخلاقی در مدارس
 

 

نویسندگان: دکتر محمود سعیدی رضوانی(1)-محسن افخمی روحانی(2)




 
دیدگاه کارشناسان قرآن و اقامه نماز معاونت پرورشی استان ها درباره فعالیت های مرتبط با تربیت دینی و اخلاقی (در بستر سند ملی آموزشی و پرورش)

چکیده

هدف نخست از پژوهش حاضر، تشخیص و تحلیل دیدگاه های کارشناسان اقامه نماز و قرآن استان های سراسر کشور، برای گنجاندن آنها در سند چشم انداز بیست ساله آموزش و پرورش بود که به دلایلی، این کار انجام نشد. گزارش پیش رو حاصل پژوهش یاد شده است و به دو پرسش پاسخ می دهد: 1. از دید کارشناسان قرآن و اقامه نماز، نقاط ضعف چهار زیر نظام ساختار، منابع انسانی، منابع مالی کالبدی و برنامه های مرتبط با تربیت دینی و اخلاقی چیست؟ 2. با توجه به مقایسه دیدگاه کارشناسان با دیدگاه های صاحب نظران مرتبط با سند، و تحلیل آن، چه ارزیابی را می توان از سطح علمی و تجربی این کارشناسان به دست داد؟
روش پژوهش، پیمایش، و ابزار گردآوری اطلاعات، پرسش نامه ای بازپاسخ، مشتمل بر هفت پرسش ناظر بر چهار مولفه (زیر نظام) مورد بررسی بوده، پاسخ دهندگان نیز همه کارشناسان اقامه نماز و قرآن استان های سراسر کشور (در سال 1385) بوده اند و مجموعاً 32 نفر پرسش نامه را تکمیل کرده اند.
مهم ترین یافته های این پژوهش به شرح زیر است: بررسی دیدگاه های کارشناسان یاد شده نشان داد که از دید ایشان مهم ترین مشکلات حوزه تربیت دینی و اخلاقی، ضعف در نیروی انسانی (دبیران دینی، قرآن و پرورشی)، ظاهرگرایی و شعاری بودن برنامه ها، کمبود منابع مالی و کالبدی، و ناهماهنگی عناصر برنامه های تربیتی بوده است.
تحلیل دیدگاه های این کارشناسان و مقایسه آن با دیدگاه های صاحب نظران مرتبط با سند، نشان می دهد که مبانی نظری و ساختاری برنامه ها، کمتر مورد توجه این گروه است (یعنی به نظر می رسد کارشناسان کمتر به اهمیت مبانی نظری و ساختاری توجه دارند).

پیشینه

الف) سابقه تشکیل امور تربیتی

امور تربیتی نهادی است که در اسفند ماه 1359 در وزارت آموزش و پرورش با مهندسی شهیدان رجایی و باهنر تاسیس شد. برخی از اهداف این نهاد مقدس عبارت بود از: هدایت و رهبری نسل جوان در دوران هشت سال دفاع مقدس، فضاسازی فرهنگی برای دفاع از ارزش های انقلاب در مدارس، ترویج فرهنگ انسان سازی برای در دست گرفتن مدیریت های آینده کشور، مقابله با توطئه های فرهنگی استکبار و به طور خلاصه پرورش استعدادهای آینده سازان میهن اسلامی.
فعالیت های پرورشی در مدارس، در آغاز، تحت هدایت و رهبری «ستاد امور تربیتی در مدارس» بود. این ستاد از سه عضو تشکیل شده بود و اعضای آن عبارت بودند از:
1. مدیر مدرسه و یا یکی از معاونان که به مسائل تربیتی شناخت بیشتری داشت؛
2. مربی تربیتی مدرسه (یا مربی ارشد)؛
3. یکی از معلمان یا دبیران مومن و متعهد، دارای حسن شهرت و سابقه اعتقادی و اخلاقی موفق در اجرای وظایف آموزشی، و آشنا به مبانی و روش های تربیتی اسلام، به انتخاب شورای معلمان مدرسه.
ستادها همه برنامه ریزی های امور تربیتی را در مدرسه بر عهده داشتند و مدیر آموزشگاه که در مقررات، مسئول ستاد تربیتی شناخته می شد، بیشتر نقش ستادی داشت و به پشتیبانی از فعالیت ها می پرداخت.
براساس آیین نامه های مربوط، وظایف مربی تربیتی برای رسیدن به اهداف بلند و باارزش خود عبارت بود از: برنامه ریزی و اجرای مراسم در ایام الله و مناسبت هایی مانند ماه رمضان، دهه فجر، اوقات فراغت پایگاه های تابستانی و...، برگزاری مسابقه های فرهنگی و هنری برای رسیدن به هدف های تربیتی، برگزاری اردو و بازدید ها، برگزاری مراسم آغازین تدریس در کلاس های پرورشی، شرکت در جلسه های اداره و انجمن اولیا و ...، راه اندازی کتابخانه و نوارخانه، تهیه سرود برای مناسبت ها و... و نظارت بر آنها، و مدیریت تشکل های دانش آموزی (بسیج، انجمن اسلامی، شورای دانش آموزی، پیشتازان، فرزانگان، هیئت های مذهبی و ...).

ب) وضعیت کنونی

پس از انحلال امور تربیتی در آموزش و پرورش و تبدیل نسبی آن به سازمان دانش آموزی، این نهاد در چند سال اخیر، ضربات بسیار سهمگینی را خورد؛ به گونه ای که حتی با عزم مسئولین بلندمرتبه کشور هنوز هم نتوانسته است جایگاه خود را پیدا کند. برخی از نکته های آسیب رسان به امور تربیتی عبارت اند از:

1. از بین رفتن تشکیلات امور تربیتی:

براساس قانون کوچک شدن دولت که در زمان حذف امور تربیتی تصویب گردید، بهترین فرصت برای کم توجهی به این نهاد فراهم شد؛
بنابراین امور تربیتی تا حد امکان کوچک شد و تشکیلات منسجم آن از بین رفت. همان گونه که شهید مظلوم بهشتی فرموده بودند که هیچ مجموعه ای بدون تشکیلات به جایی نمی رسد، اولین ضربه، از همین ناحیه بر پیکره امور تربیتی وارد شد؛ به گونه ای که پس از احیای امور تربیتی، باز هم کمبود تخصیص نیروی انسانی در مدارس به چشم می خورد و هیچ دردی از دردهای بخش پرورشی درمان نشده است. هم اکنون برای تشکیل معاونت پرورش در مدارس، بودجه مناسبی پیش بینی نشده است و به ویژه در مدارس راهنمایی و متوسطه پسران، به دلیل حق الزحمه اندک مربیان پرورشی، کسی حاضر به پذیرش این سمت در مدارس نیست؛ چرا که در ماه باید دست کم هشت روز بیشتر به مدرسه برود!

2. تضعیف همه امکانات و اموال امور تربیتی:

پس از حذف امور تربیتی، امکانات آن در قسمت های دیگر آموزش و پرورش تقسیم شد و بنابراین پس از احیای آن، معاونت پرورشی برای مقابله با تهاجم فرهنگی دشمن تا دندان مسلح - که از هیچ ابزاری برای حمله فرهنگی خود چشم پوشی نمی کند - آماده نیست.

ج) پژوهش های انجام شده

با آنکه در حوزه تربیت دینی و اخلاقی، از جمله درباره نام و کتاب های دینی و قرآن، پژوهش های بسیاری انجام شده است، ولی پژوهش در باره امور تربیتی چندان مورد توجه کتابخانه های دانشگاه ها و پایگاه های sid و irandoc واقع نشده است.جست و جوهای نگارنده در پایگاه های مربوط دارای رشته کارشناسی ارشد علوم تربیتی، پژوهش های اندکی را که در پایین آمده است نشان می دهد:
شمشیری (1385)، پژوهشی را با عنوان «ارائه الگوی نظری، به منظور جهت دهی و سامان دهی فعالیت های امور تربیتی در نظام آموزش و پرورش ایران، با اقتباس از آموزه های عرفان اسلامی» انجام داده است. وی در مقدمه الگوی پیشنهادی اش، به ناکامی
نسبی فعالیت های امور تربیتی اشاره کرده، مهم ترین عامل را «عدم توجه به مبانی نظری» معرفی می کند.
دمیرچی (1373)، در پژوهشی با عنوان «سنجش خصوصیات مطلوب مربیان تربیتی شهر تهران»، نگرش دانش آموزان شهر تهران به نقش های مختلف مطلوب برای یک مربی تربیتی را مد نظر قرار داد. مهم ترین یافته پژوهش او این بود که دانش آموزان تمام مناطق از هر دو جنس، بیش از همه، بر نقش مشاوره ای مربی تاکید دارند.
دمیرچی (1373)، در پژوهشی دیگر، رضایت شغلی مربیان امور تربیتی شهر تهران را بررسی کرد. آزمون استفاده شده با مقیاس تورستون، محقق ساخته و دامنه کلی نمرات، از 18 تا 90 بود. نتایج نشان داد که میانگین نمرات رضایت شغلی، 70/3 بوده است؛ همچنین از لحاظ جنسیت، سوابق کار، میزان تحصیلات، نوع استخدام و تاهل، تفاوت معناداری بین مربیان وجود نداشت.
در پژوهشی دیگر، ملک پور افشار (1377) نگرش ستاد تربیتی به عوامل آزمایشگاهی تاثیرگذار بر تربیت دینی دانش آموزان مقطع متوسطه شهر کرمان را بررسی کرده است. جامعه آماری، همه اعضای ستاد تربیتی 108 دبیرستان پسرانه و دخترانه شهر کرمان و نمونه آماری، پنجاه درصد از اعضای ستادهای تربیتی نواحی 1 و 2 (45 دبیرستان) آن شهر بود. انتخاب نمونه نیز به صورت تصادفی انجام شده بود. نتایج تحقیق نشان می داد که با توجه به محاسبه تحلیل واریانس، بین نگرش های اعضای ستاد در پاسخ به پرسش های متغیرهای منش، دانش، روش و بینش، تفاوت معناداری دیده نمی شود. همچنین نتایج نشان داد که بین نگرش نیروهای ستاد تربیتی دانش آموخته در رشته های مختلف، تفاوت معناداری وجود دارد. پس از انجام آزمون توکی نتایج زیر به دست آمد: 1. نیروهای ستاد تربیتی دانش آموخته در رشته های علوم پایه، در مقایسه با نیروهای دانش آموخته در رشته های علوم تربیتی، نگرش مثبت تری به عوامل تاثیرگذار در تربیت دینی دارند. 2. نیروهای دانش آموخته در رشته های علوم پایه در مقایسه با دانش آموختگان رشته های علوم
تربیتی نگرش مثبت تری به تاثیر روش، دانش و بینش در تربیت دینی دارند. افزون بر این، در دبیرستان های دخترانه، نگرش مثبت تری به این تاثیر وجود دارد.
فضایلی (1382)، در پژوهشی بر روی یک نمونه 500 نفری از دانش آموزان متوسطه، در خصوص روش های تربیت اسلامی، چنین مطرح می کند که 17/5 درصد از دانش آموزان، دبیر دینی، 15/8درصد ناظم، 12/4درصد مدیر و 9/8 درصد مربی پرورشی را موثرترین فرد در مدرسه در راستای تربیت دینی - اخلاقی می دانند؛ در حالی که 43/2درصد از پاسخ گویان، سایر دبیران را تاثیرگذارترین افراد در مدرسه دانسته اند.

بیان مسئله

پس از تدوین سند چشم اندز بیست ساله جمهوری اسلامی، سازمان ها و نهادها مبادرت به تنظیم سند چشم انداز کردند. اندیشه تدوین سند در وزارت آموزش و پرورش نیز از سال 1383 شکل گرفت .

سند آموزش و پرورش دارای دو زیر مجموعه عمده، شامل مبانی نظری نظام آموزش و پرورش، و تحلیل و ارزیابی وضع موجود در درون و بیرون نظام آموزش و پرورش است.
در بخش نخست، مبانی نظری، فلسفه نظام تربیتی اسلام و جمهوری اسلامی، و مسائل بنیادین دیگری از این قبیل، بررسی می شود.
در بخش دوم، تهدیدها و فرصت های نظام های دیگر (بیرون آموزش و پرورش) برای این نظام، و نقاط قوت و ضعف درونی آن در ساحت های مختلف - از جمله ساحت تربیت دینی و اخلاقی - بررسی می گردد. برای تشخیص این نقاط قوت و ضعف، نظام آموزشی به پنج زیر نظام شامل مدیریت و راهبری، تامین منابع انسانی، تامین منابع مالی و مادی، برنامه ریزی و آموزش، و تحقیق و توسعه تقسیم شده؛ سپس هر زیر نظام مورد ارزیابی قرار می گیرد. بررسی وضع موجود تربیت دینی و اخلاقی آموزش و پرورش، موضوع نوشتار حاضر است.
نتایج بررسی دیدگاه صاحب نظران تربیت دینی و اخلاقی درباره وضع موجود نظام آموزش و پرورش در ساحت تربیت دینی و اخلاقی - توسط نگارنده - نشان داد که مهم ترین نقاط ضعف در نظام مدیریت و راهبری، به ترتیب عبارت اند از: فقدان و یا ضعف در مبانی نظری، سیاست گذاری و راهبری کلان، و مدیریت امور اجرایی، ساختاری و تشکیلاتی. عمده ترین مشکل در نظام تامین منابع انسانی نیز، انتخاب، جذب و تربیت نیروی مناسب و با انگیزه برای انجام فعالیت های تربیت دینی است. در نظام برنامه ریزی درسی و آموزشی نیز مهم ترین مشکل بی توجهی به نیازسنجی آموزشی و مشخص نبودن انتظارات از مخاطبان است و استفاده از ساختارهای رسمی، غفلت از حیطه عاطفی و اشکالات محتوایی کتاب های دینی و قرآن، از دیگر مشکلات عمده هستند. نظام تامین منابع مالی و مای نیز، چندان مورد توجه صاحب نظران قرار نگرفته است. (به نقل از پیش نویس بخش تربیت دینی و اخلاقی سند ملی آموزش و پرورش).
پژوهش حاضر - بررسی دیدگاه های کارشناسان امور تربیتی آموزش و پرورش - نیز در همین راستا انجام شد، ولی به دلایلی، نتایج این پژوهش در سند نیامد. بنابراین در این مقاله «امور تربیتی» با توجه به زیر نظام های پیش گفته، و براساس دیدگاه های کارشناسان قرآن و اقامه نماز استان های سراسر کشور، ارزیابی و سپس با دیدگاه های صاحب نظران یاد شده مقایسه شده است. لازم به ذکر است که با توجه به تخصصی بودن زیر نظام «تحقیق و توسعه» و مطالعات مقدماتی که نشانگر عدم اشراف علمی و کارشناسان یادشده به این زیر نظام بود، تنها چهار زیرنظام ارزیابی گردید.
همان طور که در بخش روش خواهد آمد، در این پژوهش، برای آگاهی از دیدگاه های کارشناسان، از روش تحقیق پیمایشی از نوع نظرسنجی استفاده شده است. نکته اساسی که معمولاً در پژوهش های مبتنی بر نظرسنجی مورد غفلت قرار گرفته است، هدف اساسی و روایی نتایج این گونه پژوهش هاست (محمود سعیدی و هادی سعیدی، 1384). توضیح آنکه به نظر می رسد در تحقیق پیمایشی، دو نوع استنباط از نتایج می تواند مد نظر باشد:
اول آنکه «دیدگاه ها»، کاشف از واقعیت باشد (یعنی پذیرفت که می توان براساس دیدگاه های به اصطلاح کارشناسانه و بدون مراجعه به میدان اصلی پژوهشی، واقعیت های اجتماعی را تبیین کرد)؛ مثلاً در پژوهش حاضر، دیدگاه کارشناسان را در باره نقاط ضعف و عوامل ناکامی نسبی فعالیت های امور تربیتی، صائب بدانیم؛
دوم آنکه خود «دیدگاه ها»، موضوع تحقیق است؛ برای نمونه، در این پژوهش می توان محتوای «دیدگاه ها»ی کارشناسان را، از حیث میزان توافق، بررسی کرد. مثلاً این پرسش مطرح شود که این «دیدگاه ها» تا چه میزان از همگرایی یا پراکندگی برخوردار است؟ و یا اینکه «دیدگاه ها»ی کارشناسان تا چه حدی منطبق با دیدگاه های صاحب نظران و نظریه پردازان عرصه تربیت دینی و اخلاقی است؟
بنابراین در استنباط از نتایج یک پیمایش، باید به این دو نوع نتیجه گیری ممکن و تفاوت های آن دو توجه داشت، چه بسا در یک مورد، یکی از دو نوع نتیجه گیری و در
مورد دیگر، گاهی هر دو نوع نتیجه گیری روا باشد.
در این پژوهش، به هر دو نتیجه گیری یاد شده توجه شده است، یعنی دیدگاه کارشناسان هم از این جهت تحلیل می شود که واقعیت موجود امور تربیتی را نشان می دهد و هم از آن جهت که شباهت و تفاوت بین دیدگاه های کارشناسان و صاحب نظران را بیان کند؛ به عبارت دیگر مشخص می شود که کارشناسان تا چه حدی همه جانبه و متقن (مانند یک صاحب نظر) به موضوع نگریسته اند. بنابراین پرسش های پژوهشی به شرح زیر هستند: 1. از دید کارشناسان قرآن و اقامه نماز، نقاط ضعف چهار زیرنظام ساختار، منابع انسانی، منابع مالی کالبدی و برنامه های مرتبط با تربیت دینی و اخلاقی چیست؟ 2.با توجه به مقایسه دیدگاه کارشناسان با دیدگاه های صاحب نظران و تحلیل آن، چه ارزیابی را می توان از سطح علمی و تجربی کارشناسان به دست داد؟

روش پژوهش

روش پژوهش، پیمایشی و ابزار گردآوری اطلاعات، پرسش نامه ای بازپاسخ، مشتمل بر هفت پرسش ناظر بر چهار مولفه (زیرنظام) مورد بررسی، بوده است.
پاسخ دهندگان نیز همه کارشناسان اقامه نماز و قرآن استان های سراسر کشور بوده اند که موظف بودند در کارگاه آموزشی در تابستان 1385 در مشهد، شرکت کنند. مجموعاً 32 نفر پرسش نامه را تکمیل کرده اند که از این تعداد، 9 نفر که دیدگاه های کاملاً انتقادی داشتند، به هر دلیل، از تکمیل بخش اطلاعات جمعیت شناختی پرسش نامه خوداری و یا اطلاعات ناقص وارد کرده اند. اطلاعات این بخش از 23 پرسش نامه دیگر نشان می دهد که کارشناسان از استان های تهران، خراسان، همدان، سیستان و بلوچستان، کهگیلویه، چهارمحال و بختیاری، لرستان، گلستان، آذربایجان شرقی، کردستان؛ بوشهر، ایلام، اردبیل، سمنان، مرکزی و گیلان بوده اند. با احتساب پرسش نامه ناقص از حیث اطلاعات جمعیت شناختی، به نظر می رسد می توان اطمینان بالایی داشت که کارشناسان
اکثریت مطلق استان های کشور، پرسش نامه ها را تکمیل کرده اند. میانگین سابقه کار افراد در حدود پانزده سال بوده است. تعداد 9 نفر، کارشناس الهیات (معارف اسلامی)، 6 نفر کارشناس آموزش ابتدایی و دیگران از رشته های غیر مرتبط مانند انگلیسی، شیمی و جغرافیا بوده اند.

یافته ها

1. نقاط ضعف ساختار موجود و تشکیلات آموزش و پرورش در ارتباط با تربیت دینی و اخلاقی، از دیدگاه کارشناسان

در مجموع حدود 23 نفر از کارشناسان در این باره، اظهار نظر کرده اند که دیدگاه های ایشان و تعداد افراد دارای دیدگاه های مشابه، در زیر آمده است:

1-1. ضعف در استخدام و گزینش نیروی انسانی (11 نفر)

8 نفر اظهار کرده اند که یکی از نقاط ضعف در تربیت دینی واخلاقی، بی توجهی در انتخاب و گزینش دبیران صالح و آشنا با موازین اسلامی است، مثلاً یک کارشناس می نویسد: «متاسفانه معلمان دینی و قرآن به طور صحیح گزینش و انتخاب نشده اند. در زمان فعلی انتخاب بر اساس صرف مدرک بوده است و ارزیابی اصولی به عمل نیامده است». سه کارشناس دیگر نیز اظهار کرده اند که بین گفتار و عمل، فاصله بسیاری وجود دارد و خود کارکنان و دبیران، در مواردی، ناقض موازین دینی و اخلاقی هستند.

2 -1.ظاهرگرایی و عدم اهتمام واقعی (8 نفر)

برخی از کارشناسان بیان کردند که بیشتر فعالیت های تربیت دینی و اخلاقی، جنبه تشریفاتی داشته است و در سیستم آموزش و پرورش بیشتر به سطح آموزش (درصد قبولی) توجه شده و به اهداف تربیتی و اخلاقی اهمیت کمتری داده شده است؛ امور فرهنگی و مذهبی به حالت روزمرگی درآمده و مسئولین مربوط، اصل «هدف» را در حاشیه قرار داده اند، برای نمونه بیشتر برنامه های اجرایی، فقط در بخش نامه ها آمده است.
برخی از این کارشناسان پیشنهاد کرده اند که فعالیت های تربیتی به صورت اجرایی طراحی شده؛ سپس با نظارت دقیق اجرا شود تا کیفیت نیز افزایش یابد.

3 -1. نبود سیستم نظارت بر فرایند تربیت دینی (2 نفر)

4 -1. ابهام در جایگاه فعالیت های دینی (2 نفر)

تحلیل دیدگاه کارشناسان درباره زیرنظام ساختار موجود آموزش و پرورش، و مقایسه آن با دیدگاه صاحب نظران.
بررسی این دیدگاه ها موارد زیر را نشان می دهد:
1. کارشناسان پاسخ دهنده، یکی از ضعف های مهم را مربوط به مسائل اجرایی دانسته اند. به نظر می رسد اکثریت مطلق این افراد، آموزش و پرورش را از حیث «ساختار» نقد نکرده اند. لازم به ذکر است که چهار نفر از کارشناسان نیز با اشاره به عوامل ساختاری احتمالاً معتقدند که با همین ساختار موجود، به شرط توجه به مواردی مانند برطرف کردن ضعف در استخدام و گزینش نیروی انسانی و داشتن اهتمام واقعی و پرهیز از ظاهرگرایی، می توان به اهداف رسید؛
2. تعداد قابل توجهی از صاحب نظران عرصه تربیت دینی و اخلاقی کشور، عدم تعریف ساختار مناسب را نقطه ضعف بنیادین در فعالیت های حوزه تربیت دینی و اخلاقی دانسته اند و حتی تعدادی از صاحب نظران معتقدند که اصولاً نظام آموزش و پرورش، به دلیل رسمی بودن، نمی تواند ابزار مناسبی برای رسیدن به اهداف تربیت دینی و اخلاقی باشد.
دو عامل اشاره شده، یعنی نبود سیستم نظارتی و ابهام در جایگاه فعالیت ها، در دیدگاه های صاحب نظران، به طور کاملاً برجسته ای در سند گنجانده شده است؛ به گونه ای که روشن نبودن مبنای نظری تربیت دینی و اخلاقی، مهم ترین عاملی است که به عنوان مانع تربیت دینی و اخلاقی، مورد تاکید قرار گرفته است.

2 . نقاط ضعف موجود در دبیران قرآن، دینی و پرورشی در ارتباط با تربیت دینی و اخلاقی از دیدگاه کارشناسان

در مجموع حدود 27 کارشناس در این باره اظهار نظر کرده اند. 6 کارشناس دید نسبتاً مثبتی به عملکرد نیروی انسانی مرتبط با تربیت دینی و اخلاقی داشته اند و دیدگاه های 21 کارشناس منتقد به شرح زیر است:

1 -2. نبود انگیزه لازم در برخی از دبیران و مربیان (9 نفر)

کم انگیزگی و بی انگیزگی مورد تاکید برخی از کارشناسان بوده است. برای نمونه یکی از کارشناسان معتقد است برخی از دبیران دینی انگیزه کافی برای تدریس ندارند. دیگری تصریح می کند: انگیزه، به طور کلی، ضعیف است و این، فاجعه بزرگی است. کارشناس دیگری می گوید: مربیان با بی میلی و بی رغبتی تمام، به فعالیت می پردازند. برخی از عوامل این موضوع، از دیدگاه کارشناسان، در زیر آمده است:
معمولاً به دبیران درس هایی مانند فیزیک و ریاضی، با دید دیگری نگریسته می شود؛ از نیروهای متخصص و با ارزش در حوزه خودشان استفاده بهینه نمی شود؛ کلاس های قرآن و دینی خشک و بی محتوا شده اند. فشار کاری بالا و فعالیت بیش از اندازه مربیان، بی توجهی مسئولین به آنان، سایر انتظارات همکاران از ایشان و کم رنگ شدن نقش نهاد مقدس امور تربیتی در سال های اخیر، به بی انگیزگی ایشان انجامیده است. باید به مربیان پرورشی و دبیران دینی، اهمیت ویژه ای داده شود.
نیروی انسانی پرورشی از نظر تشکیلات و اعتبارات، و اثربخشی فعالیت هایشان، پشتوانه محکمی ندارند؛ بنابراین در سطح مدارس و منطقه کمتر مورد توجه هستند. نخستین و مهم ترین شکل کادر پرورشی، کم اهمیت نشان دادن کار ایشان می باشد، در نتیجه مربیان با بی میلی و بی رغبتی تمام به فعالیت می پردازند.

2-2. نداشتن علم و تجربه کافی برخی از دبیران و مربیان (8 نفر)

یکی از کارشناسان بر این باور است که تعداد جوانان خوش بیان، با اطلاعات علمی و معنوی بالا و آشنا به بیشتر مسائل مربوط به رشته، خیلی کم است. کارشناس دیگری می گوید: مشکلات به خود افراد بر می گردد؛ چرا که فعالیت و توان لازم را ندارند و در کلاس های ضمن خدمت نیز شرکت نمی کنند؛ در نتیجه معلمان ما، معلمان با تجربه ای نیستند و نمی توانند نسل جوان را جذب کنند. دیگری می گوید: بار علمی معلمان دینی و پرورشی، کم است. یک کارشناس دیگر، با توجه به حوزه انتخابی خود می گوید: مربیانی که در حوزه آموزشی و اداری، کارایی ندارند، در حوزه پرورشی جای گزین می شوند و متأسفانه، در زمینه پرورشی، قرآن و معارف نیز تخصص کافی ندارند.

3 -2. عدم التزام عملی کافی برخی از دبیران و مربیان (4 نفر)

یکی از کارشناسان معتقد است برخی از مربیان برای تدریس معارف اسلامی و پرورشی مناسب نیستند و حتی آداب ظاهری مسئله را رعایت نمی کنند. «وجدان اخلاقی فردی که خودش پایبند به نظام اخلاقی اسلامی است، باعث می شود دانش آموزان با علاقه و حسن نیت، به سوی اخلاق برتر هدایت شوند». کارشناس دیگری نیز می گوید: «... یکی از مشکلات دیگر، انتخاب افرادی است که خود اعتقاد کافی به امور دینی و پرورشی ندارند». کارشناس دیگری تصریح می کند که اگر یک معلم دینی، قرآن و پرورشی، عامل به گفتار باشد، بسیار اثرگذار خواهد بود.

تحلیل دیدگاه کارشناسان در زیرنظام منابع انسانی و مقایسه آن با دیدگاه صاحب نظران

مسائلی مانند نبود انگیزه لازم، دانش و تجربه ناکافی و نیز عدم التزام دبیران دینی و قرآن، و مربیان پرورشی، سه نقطه ضعف مورد اشاره کارشناسان در مقوله نیروی انسانی مرتبط با تربیت دینی و اخلاقی بوده است. مندرجات سند نیز نشان می دهد که صاحب نظران عرصه تربیت دینی و اخلاقی کشورمان، نقطه ضعف های یادشده را از بالاترین موانع تربیت دینی و اخلاقی، به ویژه در عرصه اجرا می دانند. گروه قابل توجهی از صاحب نظران، اصلاح فرایند تربیت دینی و اخلاقی را در گرو بالابردن سطح دانش، انگیزش و نگرش مربیان و دبیران دینی و قرآن می دانند و حتی گروهی معتقدند که دبیران
و مربیان دیگر رشته ها نیز در فرایند تربیت دینی و اخلاقی بسیار موثر هستند و بنابراین باید مورد توجه قرار گیرند. نکته مهم اینکه دیدگاه های کارشناسان مذکور و صاحب نظران در باره نیروی انسانی دست اندرکار تربیت دینی و اخلاقی، کاملاً به یکدیگر شباهت دارند؛ یعنی صاحب نظران نیز به مشکلات و مسائلی مانند کاستی ها در انگیزه، دانش و نگرش های مربیان و دبیران مرتبط با تربیت دینی و اخلاقی اشاره داشته اند.

3. نقاط ضعف منابع مالی و کالبدی در ارتباط با تربیت دینی و اخلاقی از دیدگاه کارشناسان

تعداد 23 نفر در این باره به شرح زیر اظهار نظر کرده اند:
20 نفر از پاسخ گویان اذعان کرده اند که منابع مالی و کالبدی چندانی برای مسائل دینی و اخلاقی هزینه نشده است. در بیشتر مدارس مکان مناسبی برای نمازخانه وجود ندارد و بودجه بسیار کمی به این مسائل اختصاص یافته است. فضای مورد نیاز وجود ندارد، امکانات، ناقص و ضعیف است و در این زمینه، برنامه ریزی لازم انجام نشده است.
3 نفر دیگر از پاسخ دهندگان معتقدند: فضای تجهیزات و امکانات وجود دارد، ولی کسی که احساس مسئولیت کرده، بتواند منابع و امکانات را مدیریت کند، وجود ندارد. دو نفر دیگر نیز گفته اند که بودجه وجود دارد، ولی معلمان پرورشی و مدیران کم کاری می کنند.

تحلیل دیدگاه کارشناسان در زیرنظام منابع مالی و کالبدی و مقایسه آن با دیدگاه صاحب نظران

آنچه کارشناسان درباره نقاط ضعف منابع مالی و کالبدی بیان کرده اند، ساده و بسیط به نظر می رسد. اکثریت مطلق افراد، بودجه و امکانات را اندک می دانند. قابل توجه اینکه، دیدگاه صاحب نظران نیز در این باره چیزی بیش از این نیست. جالب است که برخی از کارشناسان، به مصرف نادرست بودجه توجه کرده اند و معتقدند مسئله اساسی در هزینه کرد بودجه های پژوهشی و نه کمبود آن است؛ اما صاحب نظران به این مسئله توجه نکرده اند.

4. نقاط ضعف برنامه های آموزش و پرورش در ارتباط با تربیت دینی و اخلاقی از دیدگاه کارشناسان

در مجموع، 21 نفر به شرح زیر اظهار نظر کرده اند:

1 -4. تناسب نداشتن اهداف، روش ها و فعالیت ها (10 نفر)

هفت نفر معتقدند که هدف ها خوب و مناسب هستند، ولی روش ها و فعالیت ها برای رسیدن به آنها نامناسب هستند و درست تعیین نشده اند. دو کارشناس دیگر نیز معتقدند که اهداف و فعالیت ها، در یک راستا قرار ندارند. سه نفر نیز اذعان کرده اند که باید مسئولان در متن کارها قرار بگیرند و در این زمینه باید کارشناسی کرد.

2 -4. شعاری و ظاهری بودن برنامه ها(7 نفر)

4 نفر معتقدند که اهداف و برنامه ها، در واقع شعاری، بی معنا و بی محتوا هستند و در باره آنها کاری انجام نمی شود. سه نفرنیز معتفدند که اصولاً اهداف، روش ها و فعالیت ها هیچ یک مناسب نیستند و کاری در مورد آنها صورت نمی گیرد.

3 -4. ناتوانی معلمان و مدیران در اجرای برنامه ها (2 نفر)

2 کارشناس نیز معتفدند که معلمان و مدیران، خود، الگو و نمودهای مناسبی برای تربیت دینی و اخلاقی نیستند و بنابراین کاری را نمی توانند انجام دهند.

تحلیل نظر کارشناسان در زیرنظام برنامه های تربیت دینی و اخلاقی

تناسب نداشتن اهداف، روش ها و فعالیت ها و سپس شعاری و ظاهری بودن برنامه ها، دو نکته اساسی مطرح شده از سوی کارشناسان بوده است. مشکل اجرای برنامه ها نیز از سوی تعداد کمتری از کارشناسان مطرح شده است. دیدگاه های بالا، به طور کلی، نشان دهنده نوع بدبینی و به بیانی، ناامیدی از برنامه های مرتبط با تربیت دینی و اخلاقی است. نکته قابل تأمل آنکه با وجود تاکید مجری پژوهش بر تدقیق و تفصیل درارائه دیدگاه ها، کارشناسان دیدگاه های بسیار کلی ارائه کرده اند (البته 10 نفر از کارشناسان به ضرورت هماهنگی اهداف، روش ها و فعالیت ها اشاره کرده اند که در عین کلی بودن، نکته دقیق و بسیار با اهمیتی است)، اما بررسی سند نشان می دهد که صاحب نظران با تفصیل و تدقیق،
نقاط ضعف برنامه های مرتبط با تربیت دینی و اخلاقی را مشخص کرده اند. جدول زیر عیناً از سند آمده است:
نقاط ضعف برنامه های مرتبط با تربیت دینی و اخلاقی (تلخیص از سند ملی آموزش و پرورش 1376)

 

نظام برنامه ریزی درسی و آموزش

عدم توجه به نیازسنجی آموزشی

20

تسلط ظاهرگرایی و نقل گرایی بر سایر وجوه در تربیت دینی

19

تسلط حیطه شناختی (دانش) در تربیت دینی و غفلت از حیطه عاطفی و عملی

15

عدم تناسب نظام آموزش و پرورش رسمی متمرکز با تربیت 

15

محتوای نامناسب کتابهای تعلیمات دینی

13

انتظارات نادرست نظام تعلیم و تربیت دینی از مخاطبان

10

تأثیرپذیری تربیت دینی از فهم برنامه ریزان از دین

8

الگوپردازی نامناسب در تربیت دینی

7

بی توجهی به قرآن و مفاهیم معنوی

6

پرورش ندادن روحیه پرسشگری در جوانان

6

عدم توجه به زبان روز و تحولات دنیای جدید

6

ارزشیابی نامناسب تربیت دینی

6

مستقیم بودن آموزش در تربیت دینی

4

همراهی بیش از اندازه تربیت دینی با غم

4

عدم همراهی دعوت عملی با دعوت کلامی در تربیت دینی

3

عدم ترجیح دین یابی به دین دهی

3

تسلط وجه عاطفی در تربیت دینی و لزوم توجه به گفتمان عقلی

3

خلط دین و انقلاب در تربیت دینی

2


با هم نگری یافته ها

این پژوهش دو هدف عمده، شامل تحلیل نقاط ضعف فعالیت های تربیت دینی و اخلاقی (به ویژه امور تربیتی) از نگاه کارشناسان و تعیین میزان اتقان و جامعیت دیدگاه های کارشناسان از راه مقایسه دیدگاه های ایشان با دیدگاه صاحب نظران را پیگیری کرده است. بررسی دیدگاه های کارشناسان نشان داد که از نظر ایشان، ضعف در نیروی انسانی (دبیران دینی، قرآن و پرورشی)، ظاهرگرایی و شعاری بودن برنامه ها، کمبود منابع مالی و کالبدی و ناهماهنگی عناصر برنامه های تربیتی، مهم ترین مشکلات حوزه تربیت دینی و اخلاقی هستند. تحلیل و مقایسه دیدگاه های کارشناسان با دیدگاه صاحب نظران نشان می دهد که مبانی نظری و ساختاری برنامه ها کمتر مورد توجه این گروه قرار دارد (یعنی به نظر می رسد کارشناسان کمتر به اهمیت مبانی نظری و ساختاری توجه دارند). اکثریت این گروه گمان می کنند که تنها با برخی اصلاحات برنامه ای و تشکیلات، تربیت و گزینش نیروی انسانی مناسب، برطرف کردن محدودیت های بودجه ای، و پرهیز از تظاهر، و اهتمام واقعی، می توان تا اندازه بسیار زیادی موانع تربیت دینی و اخلاقی را برطرف کرد؛ ولی بررسی اجمالی دیدگاه های صاحب نظران مندرج در سند، نشان می دهد که افزون بر موارد یاد شده، تعیین و تدوین فلسفه تربیتی اسلام و نیز اصلاح کاملاً اساسی ساختار نظام آموزشی - حتی در سطح جایگزینی فعالیت های غیر رسمی برای رسیدن به بسیاری از اهدافی که با ساختارهای رسمی نمی توان به آن رسید - از نخستین ضرورت های برطرف کردن موانع است. اگر چه این ضعف نگرشی کارشناسان ممکن است طبیعی به نظر برسد (یعنی چنین تصور شود که این کارشناسان، بیشتر وظیفه اجرایی دارند و چندان به درک فلسفه فعالیت های پرورشی نیاز ندارند)، اما باید توجه داشت که این گونه نگرش های ضعیف، از عوامل به وجود آورنده برخی از نقاط ضعف عمده مانند «شعاری و تصنعی بودن» برنامه هاست. چنان که باقری و ایروانی (1380) در پژوهش خود با عنوان «جایگاه نظریه های تربیتی در عمل معلم» نشان می دهند که کارکرد راهنما بودن نظریه های تربیتی، برای معلمان و نیز برنامه ریزان آموزش و پرورش اهمیت ویژه ای دارد؛ زیرا مبنای تصمیم گیری ها،
برنامه ریزی ها و نیز عمل معلم در کلاس قرار می گیرد. همان گونه که پاک سرشت (1386) می گوید: نظریه به تعلیم و تربیت «انسجام، جهت و پویایی» می بخشد. محسن پور (1383) نیز بیان می کند: «مهم ترین مشکل نظام آموزش از زمان تشکیل رسمی آن تاکنون، فقدان نظریه برنامه درسی می باشد». امین خندقی (1387) نیز تصریح می کند: پرداختن به مسئله نظریه برنامه درسی، از دو بعد مشکلات و مسائل مبتلابه برنامه درسی، و مسائل بومی - کشوری، ضروری است؛ بنابراین اگر بدنه کارشناسی - و حتی کاملاً اجرایی، مانند معلمان و مربیان - با فلسفه تدوین و برنامه ها و تغییرات در روش ها و ... آشنا نباشند، اثربخشی برنامه ها و فعالیت های مرتبط با تربیت دینی و اخلاقی، به شدت تهدید خواهد شد.
با وجود آنچه گفته شد، دقت نظر کارشناسان در بسیاری از امور، مانند اهمیت ویژه معلمان و مربیان، و توجه به هماهنگی اهداف، روش ها و فعالیت ها، و همسویی دیدگاه کارشناسان و صاحب نظران در بسیاری از امور (مانند بحث نیروی انسانی و منابع مالی و کالبدی)، نشانه هایی از امیدواری به کارشناسان شاغل در معاونت پرورشی، برای تحقق اهداف تربیت دینی و اخلاقی هستند.

پی نوشت ها :

1-دکترای برنامه ریزی درسی، استادیار دانشکده علوم تربیتی و روان شناسی دانشگاه فردوسی مشهد.
2-کارشناس علوم قرآنی و حدیث، مربی پرورشی ناحیه 7 مشهد.

منابع تحقیق
1. امین خندقی، مقصود، (1387) «تبیین ماهیت نظریه در حوزه برنامه درسی و ارائه طبقه بندی مفهومی جدید از نظریه های معتبر در این حوزه»، رساله دکترا، دانشگاه تربیت مدرس.
2. باقری، خسروی و شهین ایرانی، (1380) «جایگاه نظریه های تربیتی در عمل معلم»، مجله روان شناسی و علوم تربیتی، سال سی و یکم، ش2.
3. پاک سرشت، محمدجعفر، (1386) «نظریه های تربیتی و چالش های نظریه پردازی در آموزش و پرورش ایران»، فصلنامه نوآوری های آموزشی، سال ششم، ش2.
4. دمیرچی، محمد (1373) «بررسی رضایت شغلی مربیان امور تربیتی شهر تهران»، طرح پژوهشی منتشر نشده مصوب شورای تحقیقات اداره کل آموزش و پرورش شهر تهران.
5. دمیرچی، محمد (1373) «سنجش خصوصیات مطلوب مربیان تربیتی شهر تهران»، طرح پژوهشی منتشر نشده مصوب شورای تحقیقات اداره کل آموزش و پرورش شهر تهران.
6. سعیدی رضوانی، محمود و هادی سعیدی رضوانی، (1385) «تاثیر منفی اختلافات منابع روش تحقیق بر روند پژوهش ها در حوزه علوم تربیتی»، مجموعه مقالات اولین همایش بین المللی روش های تحقیق در علوم، فنون و مهندسی.
7. سند ملی آموزش و پرورش، (1386) کمیته مولفه های اصلی ساحت تربیت دینی و اخلاقی؛ مجری: دکتر محمود سعیدی رضوانی، حسین باغگلی و مقصود امین خندقی.
8. شمشیری، بابک، (1385) «ارائه الگویی نظری به منظور جهت دهی و سامان دهی فعالیت های امور تربیتی در نظام آموزش و پرورش ایران، با اقتباس از آموزه های عرفان اسلامی»، مجله علوم اجتماعی و انسانی دانشگاه شیراز، دوره بیست و پنجم، ش4، پیاپی 49.
9. محسن پور، بهرام، (1383) «ضرورت تدوین نظریه برنامه درسی برای آموزش و پرورش جمهوری اسلامی ایران»، فصلنامه نوآوری های آموزشی، سال سوم، ش7.
10. ملک پور افشار، عزت الله، (1377) «بررسی نگرش ستاد تربیتی نستب به عوامل تاثیرگذار بر تربیت دینی دانش آموزان مقطع متوسطه شهر کرمان»، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه تربیت معلم.

منبع مقاله :
جمعی از نویسندگان، (1388)، مجموعه مقالات همایش تربیت دینی، قم، انتشارات مؤسسه آموزشی و پرورشی امام خمینی (رحمه الله).



 



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.