اسلام با بیان موضوعات گوناگون در صدد تقویت روابط اجتماعی و از بین بردن عوامل گسست اجتماعی درمیان افراد است. امیر مؤمنان (علیه السلام) در نهج البلاغه می فرماید:
با مردم آن چنان معاشرت نمایید که اگر شما از دنیا رفتید، بر شما بگریند و اگر زنده ماندید، آرزومند دیدار شما باشند.(1)
آن حضرت در بیانات خویش به معاشرت نیکو و آثار مثبت و سازنده آن نیز اشاره نموده است:
معاشرت نیکو بر محبت دل ها می افزاید.(2)
با معاشرت نیکو پیوند [میان افراد] تداوم می یابد.(3)
معاشرت نیکو، مودّت [میان افراد] را تداوم می بخشد.(4)
هر کس معاشرتش نیکوتر باشد، [دوستان و] برادرانش زیاد می گردند.(5)
اهمیت و ضرورت معاشرت نیکو و برقراری روابط اجتماعی و تقویت آن هنگامی روشن می گردد که بدانیم در چه عصری زندگی می کنیم. امروزه زندگی بسیاری از افراد با فن آوری های پیشرفته گره خورده است؛ آن گونه که سبب شده حصار خاصی به دور آنان کشیده شود. افراد زیادی به بازی های رایانه ای و پاره ای نیز به اینترنت و چت کردن در دنیای مجازی می پردازند. بیشتر اینان در محیط های بسته خانه یا در مکان های محدود مانند کافی نت ها محصورند و کمتر علاقه مندند که با دیگران ارتباط یابند.
امروزه موضوع «اعتیاد به اینترنت»(6) به عنوان یک بیماری در پزشکی مطرح گردیده به دنبال یافتن راه های درمان آن اند. پژوهشگران در تحقیقات خود بدین نتیجه رسیده اند که بازی های رایانه ای سبب در خود فرو رفتن فرد و روحیه انزواجویی وی می گردد و در دوران کودکی نیز باعث کُند ساختن حافظه می شود و توسعه مهارت های اجتماعی را فرو می نشاند. به احتمال بسیار، این روحیه در دوران بزرگسالی نیز افزایش می یابد.(7)
اسلام با در نظر گرفتن شبکه ارتباطی گسترده میان فرد و دیگران درصدد است که روحیه اجتماعی افراد تقویت گردد؛ به ویژه در عصر حاضر که ضرورت استمرار پیوندهای عاطفی و اجتماعی بیش از پیش احساس می گردد.
از سوی دیگر، بشر کنونی در معرض انواع فشارهای روانی و اجتماعی است. در این دوران و در بسیاری از جوامع شاهد خود محوری، بی اعتنایی و بی مهری مردمانیم. امروزه احساس تنهایی، اضطراب و افسردگی از مهم ترین بیماری های روانی است، از این رو پیوند افراد با یکدیگر و صلح و آشتی میان آنان از والاترین وظایف انسانی به شمار می رود. از همین رو، یکی از موضوعات مورد توجه روان شناسان در سال های اخیر، «بهداشت روانی» است که می توان آن را این گونه تعریف نمود:
بهداشت روانی، یعنی پیشگیری از پیدایش بیماری های روانی و سالم سازی محیط روانی و اجتماعی افراد تا آنان بتوانند ضمن برخورداری از تعادل روانی، با عوامل محیط خود رابطه و سازگاری صحیح برقرار کرده و به هدف های تکامل انسانی برسند.
بخشی از سلامت روانی فرد آن است که در زندگی اجتماعی، ملاک فقط رقابت های فردی نباشد، بلکه رفاقت های صمیمانه نیز وجود داشته باشد تا زندگی اجتماعی کم رنگ نگردد. در واقع کسانی که از نظر روانی سالم اند، می توانند به سایر اعضای جامعه علاقه مند شده و آنان را دوست بدارند. قرآن نیز برای الگوی روابط میان افراد، عالی ترین نمونه از پیوندهای عاطفی و اجتماعی را درباره ی مؤمنین مطرح کرده و ارتباط آنان را در بالاترین سطح ممکن، یعنی برادری در نظر گرفته است:
فقط مؤمنان برادر یکدیگرند. پس میان دو برادرتان [هنگام اختلاف] صلح و آشتی برقرار کنید.(8)
نکته مهم این که در روابط عالی اجتماعی نیز ممکن است میان دو برادر اختلاف پیش آید که باید هر چه سریع تر آن را بر طرف نمود. قرآن کریم نیز بیان داشته که اگر میان مؤمنان اختلاف نظر و کدورتی رخ داد، بر همگان لازم است که برای رفع اختلاف و برقراری صلح و آشتی میان آنان از هیچ کوششی دریغ نورزند. پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله) در این زمینه فرمودند:
آیا شما را به صدقه ای آسان آگاه نسازم که خداوند آن را دوست می دارد؟ مردم گفتند: آن چیست؟! حضرت فرمود: برقراری صلح و آشتی [میان افراد] آنگاه که با یکدیگر قطع ارتباط کرده باشند.(9)
هر کس به وسیله ستمی، درگیری و دشمنی [میان افراد] را دامن بزند، پیوسته مورد خشم خداست تا [از آن کار] دست بردارد.(10)
امام صادق (ع) نیز می فرماید:
صدقه ای که خداوند آن را دوست دارد، برقراری آشتی میان مردم است هرگاه که میان آنان [جدایی و] تباهی واقع گردد و نزدیک سازی آنان به یکدیگر است هر گاه که از هم دور شده باشند.(11)
پینوشتها:
1. نهج البلاغه، حکمت 10.
2. تمیمی آمدی، غررالحکم و دررالکلم، ص 435 ، ح 9951.
3. همان، ح 9953.
4. همان، ح 9950.
5. همان.
6. جان دبلیو سانتراک، زمینه روان شناسی سانتراک، ج 2، ص 397.
7. آندرو اسوالد در پایان سال 2001 در مطالعه ای 2500 نفر را که به صورت تصادفی انتخاب شده بودند، مورد بررسی قرار داد. وی نتیجه گرفت کسانی که روابط اجتماعی بیشتری برقرار می کنند، بیش از کسانی که ارتباط برقرار نمی کنند، به اجتماعات گروهی و انجام کارهای داوطلبانه اجتماعی علاقه مند هستند و میان زندگی اجتمایع و الکترونیکی (وسایل و ابزار جدید) تعادل خاصی برقرارکرده اند. آنان بر خلاف افراد منفعل و بی کفایت، بیشتر وقت خود را صرف کامپیوتر و دیگر فن آوری های الکترونیکی نمی کنند، بلکه به صورت داوطلبانه و پویا به روابط اجتماعی علاقه نشان می دهند. (ر. ک: به: تونی بازان، نیروی بلوغ اجتماعی، ص 189).
8. حجرات(49): 10.
9. نوری طبرسی، مستدرک الوسایل، ج 7، ص 263، ح 8199.
10. ابوالقاسم پاینده، نهج الفصاحه، ح 2946.
11. کلینی، اصول کافی، ج 2، ص 209، ح 1.
/م