خوددرمانی یا دیگر درمانی؟!!!

گاهی بیمارداران در وضعیتی قرار می گیرند که ما آن را «همه توانی» می نامیم. آن ها در این وضعیت تصور می کنند با تکیه بر دانش محدود خود، و با مطالعه ی چند کتاب و مقاله، جست وجو در اینترنت، و با دیدن چند برنامه ی
جمعه، 12 ارديبهشت 1393
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
خوددرمانی یا دیگر درمانی؟!!!
 خوددرمانی یا دیگر درمانی؟!!!

 

نویسنده: عبدالحسین رفعتیان




 

گاهی بیمارداران در وضعیتی قرار می گیرند که ما آن را «همه توانی» می نامیم. آن ها در این وضعیت تصور می کنند با تکیه بر دانش محدود خود، و با مطالعه ی چند کتاب و مقاله، جست وجو در اینترنت، و با دیدن چند برنامه ی تلویزیونی می توانند بیماری را تشخیص بدهند و خودشان به مقابله با آن بپردازند. در حال حاضر با زیاد شدن رسانه های گروهی، وسایل ارتباط جمعی مثل اینترنت، روزنامه ها، مجلات و گسترش نشر در زمینه ی علوم پزشکی، این افراد فکر می کنند با به دست آوردن اطلاعات و دانش جزئی، می توانند بر مشکل تسلط پیدا کنند. این واکنشِ دفاعی به راهی برای انکار اضطراب و ترس شان تبدیل می شود و خیال می کنند که با این مقدار شناخت، می توانند به تنهایی از پسِ همه ی مشکلات بربیایند!
درمان و کمک کردن به کسی که به بیماری درمان ناپذیری دچار شده، یا بیماری اش مزمن است، از عهده ی یک نفر خارج است. کسی هم انتظار ندارد یک نفر بتواند همه ی کارها را انجام بدهد، حتی اگر فردی حرفه ای یا پزشک حاذقی باشد.
بیمار نیاز دارد در لحظه های تنهایی و پراضطراب، با کسی حرف بزند، درد دل کند، نظرش را بپرسد و حتی گاهی به او تکیه و احساس وابستگی کند. بیماردار نباید از این حد پا بیرون بگذارد و در همه ی امور، خود را توانا ببیند و در آن ها دخالت کند که «فلان دارو خوب است، فلان دکتر بد است، باید این کار را کرد، باید آن کار را نکرد و...» سرانجامِ این گونه رفتارها و دخالت ها، گرفتار شدن در همان تله ی «همه توانی» است.
همه ی انسان ها می خواهند به شکلی با مرگ مقابله کنند،‌ این مقابله که نوعی واکنشِ دفاعی ناخودآگاه است، به ترس از مرگ برمی گردد و به این که آدم ها می دانند در برابر مرگ ناتوانند و کاری از دست شان بر نمی آید؛ اما سرانجام باید روزی این مسأله را بپذیرند.
بیماردار باید بکوشد تا در دام هیچ کدام از تله ها نیفتد؛ ‌زیرا اگر بیمار -حتی به طور نسبی- بهبود پیدا کند، این تله ها تأثیرات منفی زیادی به جا می گذارند. از زمانی که بیماری معلوم و اعلام می شود، هم روی بیمار تأثیرات جسمی و روانی می گذارد، هم روی عزیزان او. اگر فراید درمان بیمار به خوبی پیش برود و او -چه در کوتاه مدت و چه در درازمدت- بهبود پیدا کند حتی اگر عوارض پس از بیماری خیلی آزاردهنده نباشد، تأثیر روانی خطاهایی که در طول مدت درمان مرتکب شده اند، همچنان ادامه خواهد داشت. این اثرات نامطلوب -آگاهانه یا ناآگاهانه - کار خودشان را می کنند و آثارشان تا مدت ها روی اطرافیان سنگینی خواهد کرد.
منبع مقاله :
رفعتیان، عبدالحسین؛ (1386)، همراهی نزدیکان در طول بیماری (چگونگی برخورد با بیماری های سخت درمان)، تهران: نشر قطره، چاپ دوم



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.