• دکتر محمدباقر وثوقی
• دانشگاه پیام نور، چاپ سوم، 1385
شناخت و نقد منابع یکی از مهم ترین اصول در مطالعات تاریخی است، اهمیت این فصل در مطالعات مربوط به جهان باستان، به دلیل کمبود منابع و پیچیدگی هایش دو چندان می شود به همین علت، قصد داریم یکی از کتب دانشگاهی را درباره ی این موضوع بررسی کنیم.
کتاب بررسی منابع و مآخذ تاریخ ایران پیش از اسلام از دکتر وثوقی شامل یک مقدمه و سه فصل است. عناوین زیر است: مقدمه، فصل اول: منابع تاریخ پیش از هخامنشیان، فصل دوم: منبع دوره ی هخامنشی و اشکانی، فصل سوم: منابع دوره ی ساسانی، تاریخ ایران باستان در شبکه ی جهانی اینترنت، فهرست مقالات ایران باستان از سال 1370 تا 1381 خورشیدی.
مؤلف پس از مقدمه، در فصل اول، به معرفی منابع تاریخ ایران قبل از هخامنشیان بر پایه ی الواح آشوری، بابلی، سومری و اورارتویی پرداخته، سپس در ادامه به یافته های باستان شناسان شامل تپه ها، قلعه ها و گوردخمه ها از قبیل تپه سیلک، تپه حسنلو، گوردخمه ی کان داود و فخریکا اشاره کرده است، اما توضیح و تذکر چند نکته ضروری می نماید:
-درباره ی مهاجرت آریاییان به فلات ایران پرداختن به منابع سانسکریت-حتی در حد اشاره ای کوتاه-فراموش شده است.(1)
-در صص 7 و 8 از گوردخمه های متعلق به دوران ماد سخن گفته شده در صورتی که این گوردخمه ها متعلق به دوران بعد از هخامنشیان هستند نه مربوط به دوران مادها.(2)
فصل دوم، با معرفی کتیبه های شاهان هخامنشی شروع شده و در ادامه با معرفی آثاری معماری جحاری آن دوره، منابع خارجی، کتیبه های اشکانی، متون اوستایی، سکه های هخامنشی، سلوکی و اشکانی پایان پذیرفته است. به نظر می رسد تذکر چند نکته در این فصل خالی از فایده نباشد:
-در ص 12 اظهار شده که خط میخی فارسی باستان دارای 42 نشان هجایی و حرفی است در صورتی که فارسی باستان دارای 36 حرف، 2 واژه جداکن و 8 اندیشه نگار است.(3)
-همان طور که می دانیم از کوروش بزرگ(559-530ق.م) سه کتیبه در دست است(4) در صورتی که دکتر وثوقی تنها یک کتیبه را ذکر کرده است(ص 14).
-در ص 15، در مورد اختراع خط پارسی باستان به مضمونی از کتیبه ی بیستون داریوش بزرگ اکتفا نموده در صورتی که نظریات در این مورد مختلف است.(5)
-در پایان قسمت معرفی کتیبه های هخامنشی باید یادآور شد که کتیبه های هخامنشی در این کتاب ناقص معرفی شده اند.(6)
-در ص 59 اظهار شده که در گات ها خدای مطلق اهورامزدا است و جلوه های خاص او امشاسپندان در مقابل روح مخرب یا اهریمن قرار دارند. این یکی از نظریه های متعدد در مورد اهورامزدا و امشاسپندان در اوستاست. شایسته بود مؤلف محترم به نظر مغایر دیگر که اعتقاد دانشمندانی چون روانشاد پورداود(7) و ژان کلنز(8) است (عدم تضاد خیر و شر (اهوره مزدا و اهریمن) در گات ها) نیز اشاره می شد.
-در قسمت توضیحات اوستا به ارزش تاریخی اوستا برای دوره ی ماد اشاره نشده است.(9)
-در ص 82 اظهار شده که در سکه های اشکانی نیمرخ چپ شاهان اشکانی نمایان است؛ ولی باید یادآوری نمود که نشان دادن نیمرخ چپ از زمان مهرداد دوم برای پیوند با فرهنگ هخامنشی و بریدن از فرهنگ یونانی انجام شده است(10) و قبل از مهرداد نیمرخ راست شاهان اشکانی در سکه ها نمایان است.(11)
-در قسمت منابع تاریخی اشکانی به ارزش منابع خارجی این عصر مانند آپولودروس، ایزیدور خاراکنی(12) و هرودیان و ... اشاره نشده است.(13)
- در قسمت سکه های پارتی شایسته بود مانند سکه های ساسانی به ضرب آخرین سکه های اشکانی حتی بعد از سقوط این سلسله و بر آمدن ساسانیان یعنی تا 8-227 میلادی اشاره می شد.(14)
- در فصل سوم منابع دوره ی ساسانی، به معرض کتیبه های ساسانی، سکه های ساسانی، آثار معماری و حجاری، متون پهلوی و مانوی، منابع خارجی و منابع تاریخی دوران اسلامی پرداخته شده ولی توضیح و تذکر چند نکته لازم است:
- در ص 90 در مورد دینکرد شایسته است به مجلاتی که تاکنون به فارسی ترجمه نشده اند اشاره شود.(15)
- در قسمت معرفی کتاب اندرزی و اخلاقی و بزرگترین اندرزنامه ی پهلوی یعنی کتاب ششم دینکرد نام برده نشده است.(16)
- همان طور که می دانیم مهرهای اشکانی و ساسانی ارزشی فوق العاده در مطالعات تاریخی دارند و به طور کلی با یادآوری ارزش تاریخی این مهرها در کتاب حاضر توجه نشده است.(17)
- مورد دیگر این که منابع دوران هخامنشی و اشکانی با هم در یک بخش و ماد و ساسانی در بخش های مجزا بررسی شده اند حال آنکه در کار سترگی همچون تاریخ ایران و پژوهش دانشگاه کمبریج ماد و هخامنشی(18) با هم و اشکانی و ساسانی (19) با هم تألیف شده اند و معلوم نیست که مبنای تقسیم بندی محقق محترم در این باره چیست؟
در قسمت معرفی سایت های اینترنتی لازم است دوسایت نیز معرفی شود وب سایت ساسانیکا www.sasanika.com به سرپرستی دکتر تورج دریایی که تقریباً تمام جنبه های تاریخ، تمدن و فرهنگ ساسانیان در آن نمایش داده شده است. دکتر دریایی به همراه دکتر مهرداد قدرت دیزجی و دکتر روزبه زرین کوب (سردبیران) که هر سه از متخصصان ایران ساسانی هستند، فصلنامه ای اینترنتی دارند که با این مشخصات www.iranancienthistoruy.com قابل دسترسی است.
امید است که اگر این پیشنهادها در نظر مؤلف گرامی پذیرفته باشد، در تجدید چاپ های این کتاب به کار گرفته شود.
پی نوشت ها :
1. برای آگاهی درباره ی منبع سانسکریت رک: رضایی باغ بیدی، حسن، «معرفی زبان و ادبیات سنسکریت»، مهر و داد و بهار (یادنامه ی استاد دکتر مهرداد بهار)، به کوشش امیر کاوس، بالازاده، تهران: انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، 1377، صص 119-159.
2. Hubertus van Gatt, "zu den medischen Felsgr?bern im Nordwestirab und Iraqi kurdistan", Archaelogische Anzeiger,1996,pp.19-43.
3. اشمیت، رودریگر، راهنمای زبان های ایرانی، جلد اول، ترجمه زیرنظر حسن رضایی باغ بیدی، ققنوس، تهران، 1382، ص 188.
4. تفضلی، احمد، تاریخ ادبیات ایران پیش از اسلام، انتشارات سخن، تهران، 1383، ص 25 و برای متن و ترجمه ی کتیبه ها رک:
R.G.kent, Old persian, New Heaven, Connecticut, 1953,p.116.
5. رضازاده سالار، «کتیبه های کوروش بزرگ به زبان پارسی باستان»، مجله فروهر، سال 43، خرداد و تیر 1387، شماره 427، ص 10.
6. برای آگاهی از تمام کتیبه های هخامنشی رک: لوکوک پی یر، کتیبه های هخامنشی، ترجمه ی نازیلا خلخالی، زیرنظر دکتر ژاله آموزگار، انتشارات فروزان روز، تهران، 1382، صص 203-231.
7. پورداود، ابراهیم، گاتها، انتشارات اساطیر، تهران، 1384، ص 71.
8. کلنز، ژان، مقالاتی درباره ی زردشت و دین زردشتی، ترجمه ی احمدرضا قائم مقامی، انتشارات فروزان روز، تهران، 1386، ص 24.
9. دیاکونوف، ایگور میخائیلوویچ، تاریخ ماد، ترجمه ی کریم کشاورز، انتشارات علمی و فرهنگی، تهران، 1383، ص 15.
10. ولسکی، یوزف، شاهنشاهی اشکانی، ترجمه ی مرتضی ناقب فر، ققنوس، تهران، 1384، ص 112.
11. سلوودف، دیوید، «سکه های پارتی»، تاریخ ایران (از سلوکیان تا فروپاشی دولت ساسانیان)، پژوهش دانشگاه کمبریج، ترجمه ی دکتر حسن انوشه، جلد سوم، قسمت اول، گردآوری احسان یارشاطر، امیرکبیر، تهران، 1383، ص 382.
12. ولسکی، یوزف، همان، صص 23 و 24.
13. برای آگاهی بیشتر در مورد منابع خارجی عصر اشکانی، رک: ویدنگرن، گ، «منابع تاریخ پارتیان و ساسانیان»، تاریخ ایران (از سلوکیان تا فروپاشی دولت ساسانیان)، پژوهش دانشگاه کمبریج، ترجمه ی دکتر حسن انوشه، جلد سوم، قسمت دوم، گردآوری احسان یارشاطر، امیرکبیر، تهران، 1381، صص 873-874.
14. فرای، ریچارد نلسون، تاریخ باستانی ایران، ترجمه ی مسعود رجب نیا، انتشارات علمی و فرهنگی، تهران، 1382، ص 69.
15. هیچ یک از این مجلدات تا زمان تألیف کتاب به فارسی ترجمه نشده بودند.-فضیلت، بهروز، کتاب سوم دینکرد، انتشارات مهرآئین، تهران، 1384.- ژاله آموزگار و احمد تفضلی، کتاب پنجم دینکرد، انتشارات معین، تهران، 1386، محمدتقی راشد محصل، کتاب هفتم دینکرد، (زیرچاپ).
16. تفضلی، احمد، همان، صص 135 و 181.
17. دراین باره می توان به کتاب ارزشمند دانشمند فرانسوی خانم ریکا گیزلن اشاره کرد که اخیراً به زبان فارسی هم ترجمه شده است: چهار سپاه شاهنشاهی ساسانی، ترجمه سیروس نصراله زاده، سازمان میراث فرهنگی، تهران، 1384.
18. با اینکه ترجمه ی فارسی به صورت دو جلد مجزا از هم منتشر شده ولی در اصل انگلیسی دو دوره با هم هستند. رک:
The Cambridge History of Iran, vol2, The Median and Achaemenian periods, edited by I. Gerschevitch, Cambridge,1985.
19. در این باره به یادداشت های 11 و 13.
کتاب ماه تاریخ و جغرافیا، شماره 126، صص 99-98.