اسماعیلیان در گذر زمان

راجع به اسماعیلیان در چند دهه ی اخیر مطالعات گسترده ای انجام شده است. بخش عمده ای از این تحقیقات توسط مستشرقان و محققان غربی و بعضاً عرب زبانان نوشته شده است. بخشی از این آثار توسط بخش تحقیقات علمی و انتشارات
پنجشنبه، 25 ارديبهشت 1393
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
اسماعیلیان در گذر زمان
اسماعیلیان در گذر زمان

 

نویسنده: دکتر محمدعلی چلونگر(1)




 
• اسماعیلیه از گذشته تا حال
• نوشته: محمدسعید بهمن
• تهران: انتشارات فرهنگ مکتوب، چ اول، 1386، 496ص.

راجع به اسماعیلیان در چند دهه ی اخیر مطالعات گسترده ای انجام شده است. بخش عمده ای از این تحقیقات توسط مستشرقان و محققان غربی و بعضاً عرب زبانان نوشته شده است. بخشی از این آثار توسط بخش تحقیقات علمی و انتشارات مؤسسه ی مطالعات اسماعیلی لندن تهیه و تدوین شده است. ترجمه ی این آثار به زبان فارسی، موجب آشنایی گسترده تر فارسی زبانان ایرانی با زوایای مختلف فرقه اسماعیلیان و فاطمیان گردیده است. از آثار مختلفی که در دو-سه دهه ی اخیر ترجمه شده است، می توان به آثار فرهاد دفتری، رئیس بخش تحقیقات علمی و انتشارات مؤسسه ی مطالعات اسماعیلی لندن، اشاره کرد که از پرکارترین مؤلفان در این زمینه است. از آثار ترجمه شده ی ایشان می توان به تاریخ و عقاید اسماعیلیه، مختصری در تاریخ اسماعیلیه، افسانه های حشاشین، تاریخ و اندیشه های اسماعیلی در سده های میانه و ... اشاره کرد.
از دیگر مؤلفانی که در این زمینه صاحب اثر بوده اند، می توان به هاینتس هالم، استاد تاریخ اسلام در دانشگاه توبینگن، عباس همدانی، استاد تاریخ خاورمیانه در دانشگاه ویسکانسین در میلواکی، از یک خانواده برجسته بهره ای اسماعیلی از سورات هند و متخصص در مطالعات اسماعیلی و مالک مجموعه بسیار نفیسی از دست نویس آثار اسماعیلی، ویلفرد مادلونگ، استاد عربی در دانشگاه آکسفورد و عظیم ا. نانجی، استاد سابق دانشگاه فلوریدا و رئیس فعلی مؤسسه ی مطالعات اسماعیلی اشاره کرد.
هم زمان با ترجمه ی آثار متعدد در مورد اسماعیلیان، توجه محققان و نویسندگان ایرانی هم به موضوع اسماعیلیان جلب شده است و آثاری چند در این زمینه به رشته تحریر درآمده است. از جمله این آثار می توان به اثر حاضر تحت عنوان اسماعیلیه از گذشته تا حال نوشته محمدسعید بهمن پور توجه کرد. مؤلف این اثر را در بین آثار منتشر شده در مورد اسماعیلیان تلاشی متواضعانه برای ارائه تدوینی نو از تاریخچه ی عقاید و اوضاع کنونی پیروان مذهب اسماعیلیه در جهان می داند. وی معتقد است: «بیشتر تحقیقات و ادبیات جدید در این موضوع، یا تدوینی پیچیده و غیرتعلیمی دارد یا به صورت ترجمه از زبان های خارجی ارائه شده است یا اقتباس از کارهای مستشرقان است که هر چند با دقت نظر زوایای بسیاری از تاریخ و عقاید این مذهب را به نور تحقیق روشن کرده اند، اما به خاطر نگاه بیرونی و یگانه بودن با بسیاری از مفاهیم، گوشه های دیگری را در تاریکی فرو نهاده و یا فرو برده اند و در مواردی دچار اشتباهات فاحش شده اند.»(2)
آنچه در این اثر ارائه شده در آثار دیگر هم می توان مشاهده کرد. از نظر محتوای مطالب نوآوری خاصی که ذکر شده است، نمی توان مشاهده کرد. شاید مزیت این کتاب به نسبت آثار منتشر شده ی دیگر، مانند تاریخ و عقاید اسماعیلیه، جداشدن بخش تاریخ از بخش عقاید و بخش سازمان و تفکیک معتقدات امروزین فِرق مختلف اسماعیلیه باشد. مطلبی که خود مؤلف هم به عنوان یک مزیت نسبت به آثار دیگر به آن اشاره می کند.(3)
کتاب در چهار فصل تنظیم شده است.
فصل اول تحت عنوان تاریخچه در سه بخش ارائه شده است. بخش اول به تاریخ اسماعیلیان از آغاز تا تشکیل خلافت فاطمیان در مغرب در سال 297 هـ.ق می پردازد. در این جا به بحث ریشه و زمینه ی تشکیل فرقه اسماعیلیه و امامان اسماعیلیه در دوران ستر و دعوت اسماعیلیان در این دوران در مناطق مختلف جهان اسلام از جمله عراق، بحرین، خراسان، ری، دیلم و مغرب پرداخته شده است.
بخش دوم این فصل به حکومت فاطمیان در افریقیه و مصر می پردازد. منطقه ی افریقیه محل استقرار اولیه ی فاطمیان از نظر جغرافیایی برابر با تونس گرفته شده است که به نظر می رسد دقیق نباشد. چرا که افریقیه منطقه ای وسیع تر از تونس است. قاضی نعمان، فقیه و مؤلف پرکار اسماعیلیان، مصری معرفی شده است که در آثار او به عنوان تمیمی مغربی معرفی شده است.
آنچه در این بخش ارائه شده است، حجم کوچکی از کتاب را تشکیل می دهد. با این که حکومت فاطمیان مهم ترین حکومت اسماعیلی تاریخ تشیع به شمار می رود، به زوایای این حکومت و نقش تمدنی فاطمیان در تمدن اسلامی کمتر پرداخته شده است.
آن چه در این بخش و هم چنین بخش های دیگر به آن پرداخته شده است، تاریخ توصیفی است که کمتر به تحلیل مسائل این دوره مثل علل صعود و سقوط فاطمیان پرداخته شده است. عصر فاطمیان عصر درخشش تمدن اسلامی در مصر است. متأسفانه در اکثر آثار نوشته شده راجع به فاطمیان، از جمله اثر حاضر، کمتر به این حوزه پرداخته اند و صرفاً تاریخ سیاسی و درگیری های آنان ذکر شده است.
از مباحثی که در کتب مربوط به اسماعیلیان آورده می شود و اختلاف جدی نسبت به آن هست، ریشه اسماعیلیان و نقش شخصیت عبدالله بن میمون القداح و نسب ائمه ی اسماعیلی است. در این کتاب، مجموع اعتقادات در این زمینه، گردآوری و دسته بندی شده است. مؤلف در مورد عبدالله بن میمون معترف به وجود شخصیت خارجی عبدالله بن میمون قداح و نقش آنان در شکل گیری فرقه اسماعیلیان است. دلایلی که به استناد منابع ارائه می شود، قابل خدشه است و نمی توان با توجه به مشوش و درهم بودن مطالب منابع، به نظریه ای قطعی در مورد نقش عبدالله بن میمون قداح در نهضت اسماعیلیان رسید. در مقابل این دیدگاه، بعضی از معاصران منکر وجود خارجی شخصیت عبدالله بن میمون هستند و این شخصیت را ساخته و پرداخته ی مخالفان اسماعیلی می دانند. در این بخش جای نموداری از خلفای فاطمی همراه با سال های خلافت آنان خالی است.
بخش سوم این فصل به انشعابات و فِرق اسماعیلیان از دوران مستنصر (487-427هـ.ق) پرداخته است. اسماعیلیان هم زمان با وفات مستنصر به دو شاخه ی نزاریه و مستعلویه انشعاب یافتند و این سرآغازی بر انشعابات بعدی در بین پیروان این فرقه ی شیعی بود. علاوه بر نزاریه و مستعلویه، فرقه های عمده ای هم چون طیبی های هند، بهره ها، داوودی، سلیمانی ها و نزاریان الموت در این بخش معرفی شده اند. در کنار این فرقه ها، وضعیت نزاریان ایران، بعد از سقوط الموت تا قرن سیزدهم قمری که دوره آقاخان ها آغاز می شود، آماده است. در این بخش، به زمینه ها و علل ایجاد این فرق کمتر اشاره شده است و به صورت توصیفی مطالبی آمده است.
بخش چهارم این فصل به دروزیان اختصاص دارد. دروزیان امروزه به عنوان فرقه ای اسماعیلی شناخته نمی شوند. آن چه موجب شده است این فرقه در کنار اسماعیلیان قرار گیرد، انشعاب اولیه ی آنان از اسماعیلیان در دوران الحاکم بامرالله است. در بسیاری از کتبی که در مورد اسماعیلیان نوشته شده، معمولاً از دروزیان ذکری نشده است. در این کتاب تاریخچه ای از فرقه دروزیان از آغاز شکل گیری تا زمان معاصر آمده است. در این کتاب به صورت مفصل از تاریخ و عقاید دروزیان بحث شده است که از مزیت های این اثر است.
فصل دوم به عقاید اسماعیلیان اختصاص دارد. بخش اول از این فصل، به عقاید کلامی این فرقه پرداخته است. زیربنای عقاید اسماعیلیه، عقاید غلات شمرده شده است و مؤلف معتقد است کلام اسماعیلیه را عقاید غالیان شیعه تشکیل داده است. نکته ای که در این زمینه قابل ذکر است آن است که گرچه عقاید اسماعیلیان همراه با تفکرات غالی گرایانه بوده است؛ ولی فاطمیان از آغاز تشکیل تا پایان دوران مستنصر، تلاششان بر آن بوده که از تفکرات غالی گرایانه دوری گزینند. این تفکرات در دوران الحاکم بیشتر حکم استثناء دارد. در این دوران عقاید غالی گرایانه بیشتر در فرقه ها و گروه هایی هم چون قرامطه وجود دارد.
در این بخش، در کنار عقاید کلامی به اصل تعلیم و سازمان دعوت اسماعیلیان پرداخته شده است. «از عقاید محوری اسماعیلیان نزاری مخالف فاطمیون که با اصل امامت رابطه ی نزدیک داشت، اصل تعلیم بود که از اصول کلیدی و مورد تأکید حسن صباح به شمار می رفت. این اصل در بین نزاریان خصوصاً در زمان حسن صباح تا آن حد بود که پیروان دعوت نزاری را تعلیمیه نیز خوانده اند.»(4)
از ارکان مهم تشکیلات اسماعیلیان، که نقش مهمی در گسترش آنان داشته است، وجود سازمان دعوت است. سازمان دعوت اسماعیلیان که در آغاز از دعوت عباسیان در دوران قبل از تشکیل خلافتشان را الگو گرفته بود، بعداً با نوآوری های اسماعیلیان به تشکیلات منحصر به فردی تبدیل شد که سابقه ای در جهان اسلام نداشت. مؤلف در این جا به بحث سلسله مراتب دعوت، فن دعوت و مراتب دعوت از دیدگاه غزالی و نویری پرداخته است. آنچه در مورد سازمان دعوت اسماعیلیان آمده است، مطالب گرفته شده از آثار مخالفان اسماعیلیان است. مخالفان اسماعیلیان، هم چون غزالی در بیان کشف حقیقت نبودند؛ بلکه درصدد غیرموحد و ملحد نشان دادن اسماعیلیان بوده اند.آنچه که آنان در زمینه ی مراتب دعوت بیان کرده اند، تمام حقیقت نیست. غزالی و هم فکران او هم چون نویری، چهره ای اباحی گرانه و دارای عدم تقید به چارچوب شرع از اسماعیلیان در سازمان دعوت ترسیم می کنند.
بخش دوم این فصل به معرفی فلسفه از دید اسماعیلیان اختصاص دارد. فلسفه در اعتقاد اسماعیلیان اهمیت زیادی دارد تا آن جا که «ادعا شده که فلسفه را از اولین بار اسماعیلیان وارد اندیشه ی اسلامی کرده اند. مؤسس فلسفه ی اسماعیلی محمد بن احمد النسفی (م 322 هـ ق) است که بعد از الکندی (م 242 هـ.ق) می زیسته و معاصر فارابی (م 330 هـ.ق) بوده است.»(5)
در این بخش به معرفی رسائل اخوان الصفا پرداخته شده است. مؤلف این آثار را از آثار اسماعیلیان می داند که تحت تأثیر فلسفه ی نوافلاطونی تحریر شده است.(6) این که رسائل اخوان الصفا از آثار اسماعیلیان است و توسط نویسندگان اسماعیلی به رشته تحریر درآمده است، محل بحث و تأمل دارد. به نظر می رسد، به طور قطع نتوان نویسندگان این رسائل را اسماعیلی دانست. آنچه مسلم است نویسندگان رسائل مخاطبینی گسترده تر از اسماعیلیان و حتی مسلمانان در نظر داشته اند.(7)
بخش سوم این فصل به فقه اسماعیلیان اختصاص دارد. مؤسس فقه اسماعیلی ابوحنیفه نعمان بن محمد بن منصور بن احمد بن حیّون التمیمی المغربی مشهور به قاضی نعمان معرفی شده است.(8) مطلب محل بحث، مذهب قاضی نعمان است. به نظر می رسد شواهد ارائه شده بر اسماعیلی بودن وی قابل قبول تر نسبت به تشیع امامی بودن وی است. آنچه که موجب شده است عده ای به امامیه بودن وی متمایل باشند، وجوه مشترک احادیث وی با امامیه است.
بخش چهارم به اخلاق اسماعیلی پرداخته است. مؤلف تعریفی مشخص از اخلاق ارائه نداده است تا بر مبنای آن به اخلاق اسماعیلی بپردازد. اخلاق در این کتاب به تعریف آداب معاشرت و بعضی از دیگر مصادیق مشابه خلاصه شده است. به نظر می رسد اسماعیلیان در این زمینه دارای ایده و عقاید خاصی بوده اند و مطالبی هم چون فلسفه ی اخلاق، رابطه ی اخلاق و اعتقادات و مباحثی مشابه را با غور در کتب اعتقادی و فلسفی اسماعیلیان می توان به دست آورد.
بخش پنجم این فصل به تأویل از دید اسماعیلیان اختصاص دارد. «اسماعیلیان بیشتر بر معانی باطنی و رمزی آیات قرآن و احکام آن تأکید دارند تا بر معانی ظاهری و لفظی؛ تا آن جا که آنان را باطنیه خوانده اند. به تعبیر فضل الله همدانی اعتقاد باطنی بر آن است که هر کلمه از قرآن را ظاهری است و باطنی و لفظی و تأویلی و تصریحی و تعریضی و اشارتی و رمزی که عوام را بر لفظ ظاهری اطلاع است و خواص را بر تأویل باطن.»(9)
در این بخش برای آشنا شدن خوانندگان با نمونه ای از تأویلات باطنی در کتب اسماعیلیه فصولی از کتب اساس التأویل در تأویل بعضی قصص قرآن و فصولی از کتاب تأویل الدعائم و فصل هفتم از کتاب کلام پیر در تأویل باطنی بعضی از احکام شریعت آمده است.(10)
در این قسمت به صورت تفصیلی به نمونه های تأویلی پرداخته شده است و حجم زیادی از کتاب را به خود اختصاص داده است. در کتاب بعضی مطالب غیرضروری، به تفصیل و در مقابل، بعضی مطالب مهم به اختصار آمده اند. برای نمونه تاریخ فاطمیان که از مباحث مهم و کلیدی در تاریخ اسماعیلیان است، به صورت مختصر آمده است. مبحث تأویل از مباحث مهم است؛ ولی در این کتاب به اصل مسأله ی تأویل کمتر توجه شده است و به نقل مطالب نمونه های مطالب تأویلی از کتب اسماعیلیان پرداخته است.
بخش ششم از فصل دوم، به بیان عقاید دروزیان در موضوعات خداشناسی، تکوین و خلقت شناسی، تقمص و قیامت، اصول عقاید وتأویل دین شریعت اختصاص دارد.
به نظر می رسد با توجه به انفکاک کامل دروزیان از اسماعیلیان، طرح موضوعات مربوط به دروزیان آن هم به صورت تفصیلی که در این کتاب آمده است، نیازی باشد. نویسنده خود معترف است رابطه ی دروزیان با مسلمانان تنها یک رابطه ی تاریخی است.(11)
فصل سوم به تاریخ اسماعیلیان در دوران معاصر اختصاص دارد که از مباحث مهم کتاب به شمار می رود و نسبت به آثار دیگر کمتر تکراری است. آن چه در آثار مربوط به اسماعیلیان(12) آمده است معمولاً تاریخ آنان از آغاز تا پایان دوران الموت است.
بخش اول به طیبی ها(بهره) اختصاص دارد. طیبی ها در حال حاضر به دو گروه داوودی و سلیمانی تقسیم می شوند. گروه سومی به نام علیّه هم وجود دارد که بسیار کوچک است و اختلاف این گروه بر سر سلسله ی امامان است و هیچ گونه اختلاف عقیدتی دیگری با داوودیه ندارد.
این کتاب به تفصیل به بحث داودی ها پرداخته است و به طور مختصر اشاره به سلیمانی ها کرده است. جامعه ی داوودی بخش اصلی بهره ها را تشکیل می دهند و بر اساس آمار ارائه شده در این کتاب، جمعیت آنان حدوداً یک میلیون است که از این تعداد 80% آنان در هند و بقیه در پاکستان، شرق افریقا، یمن، امارات، سریلانکا، اروپا و امریکا زندگی می کنند. بخشی از آماری که در مورد جمعیت این فرقه ها ارائه شده، مربوط به چندین دهه قبل است. در ارائه ی آمار تعداد پیروان توسط خود فرقه ها، می باید با احتیاط نگریست. بسیاری از این گونه آمار ارائه شده اغراق آمیز و غیرواقعی است. واقعیت آن است که این فرقه ها، که معمولاً در مناطق خود در اقلیت به سر می برند، با این آمارهای غیرواقعی می خواهند جمعیت خویش را بیشتر از تعداد واقعی نشان دهند.
در این بخش به سازمان دعوت، آداب مذهبی، آداب و مراسم اجتماعی، نهضت اصلاح طلبی در جامعه بهره ها نیز توجه شده است.
بخش دوم این فصل به فرقه نزاری ها(خوجه ها) اختصاص دارد. مهم ترین فرقه ی اسماعیلیه، نزاری های شاخه قاسم شاهی ها یا آقاخانی ها هستند. عمده ی جمعیت اسماعیلیان فعلی اختصاص به این گروه دارد. اینان «عمدتاً در هندوستان و پاکستان و افریقای شرقی ساکنند، اما جوامع کوچکی از آن ها در نقاط مختلف جهان پراکنده شده اند. شمار جمعیت آقاخانی ها به طور دقیق شناخته شده نیست، هر چند ارقام مبالغه آمیزی نظیر ده میلیون در 1952 تا بیست میلیون در 1970 گفته شده است. امروزه بیشتر جمعیت آقاخانی ها را خوجه های هندی الاصل تشکیل می دهند.»
مؤلف در این بخش به سازمان مذهبی، آداب مذهبی و حیات آقاخان ها در دوران معاصر پرداخته است. آنچه در مورد آقاخان ها آمده است تا پایان حیات آقاخان سوم در سال 1956 است. به وضعیت اسماعیلیان در دوران آقاخان فعلی که از سال 1956 امامت اسماعیلیان را برعهده دارد، اشاره نشده است. وضعیت اسماعیلیان آقاخانی در دوران کریم آقاخان دچار تحولات زیادی شد. فعالیت های بین المللی کریم آقاخان موجب شده است که اسماعیلیان مورد توجه قرار گیرند. قسمتی که در این بخش جای آن خالی به نظر می رسد، وضعیت اسماعیلیان در این چند دهه اخیر است. کریم آقاخان در دوران ریاستش بر اسماعیلیان تلاش کرده است فراتر از اعتقادات فرقه ای، جریان اسماعیلیان را مطرح کند و با اقدامات بین المللی خویش، که جنبه ی خیریه و عمومی دارد، اسماعیلیان را به عنوان یک گروه پیشرو در جهان مطرح کند؛ گرچه در جامعه ی مسلمانان پذیرش آنان به عنوان یک فرقه ی مسلمان در نظر بسیاری از فرق اسلامی محل تردید است. با توجه به اهمیت و فزونی جمعیت آقاخانی ها نسبت به فرقه بهره ها، مناسب بود مبحث آقاخان ها مقدم بر بحث بهره ها در کتاب مطرح شود.
بخش سوم این فصل به وضعیت دروزیان در دنیای معاصر اختصاص دارد. «آثار دقیقی از جمعیت دروزیان در دست نیست، اما کل جمعیت آنان در جهان در سال 1988 حدود یک میلیون نفر تخمین زده شده است. بر طبق این تخمین، که کمیته ی روابط عمومی دروزیان امریکا انجام داده است، شمار کل دروزیان در لبنان 390 هزار نفر(تقریباً 10% چهارمیلیون جمعیت کل لبنان) در سوریه 420 هزار نفر (از 12 میلیون جمعیت سوریه) در اسرائیل 75 هزار نفر (شامل 15 هزار دروزی بلندی های جولان) در اردن 15 هزار نفر و در سایر نقاط جهان 80 هزار نفر بوده است.»(13)
در این بخش جمعیت احوال اجتماعی معروف ترین خاندان های دروزی، آداب و قوانین مذهبی، عبادات، کتب مذهبی دروز اصلاح طلبی در جامعه دروز مورد بحث واقع شده است.
آنچه در مورد دروزیان آمده است، این تصور را برای خواننده ایجاد می کند که دروزیان فرقه ای از اسماعیلیان معاصر هستند در حالی که این خلاف واقع است.
فصل چهارم به کتاب شناسی اختصاص دارد. در این فصل اهم نسخ خطی اسماعیلی، به ترتیب تاریخ تألیف ذکر شده است و همراه آن برجسته ترین فرهنگی این فرقه نیز معرفی شده است. منابع نسخ خطی مؤلف در این فصل مجموعه نسخ خطی کتاب خانه های دانشکده ی ادبیات و مرکزی تهران، دوشنبه، لندن، لیدن، مجلس شورای اسلامی، اتباع، ملک، وکیل و همدانی و مجموعه های شخصی نسخ خطی سیدنصرالله تقوی، زاهدعلی، شیخ ابراهیم بن شیخ عبدالقیوم، شیخ عبدالقیوم بن عیسی بای، اسماعیلی فیضی، کینخواب والا و ملا قربان حین است.
در این کتاب شناسی 139 جلد کتاب از مجموعه های مذکور معرفی شده است. بسیاری از این کتب تصحیح و چاپ شده است و در این کتاب به تصحیح و چاپ آنان اشاره نشده است. اشاره به چاپ آنان برای اطلاع محققان کاری لازم به نظر می رسد و مناسب بود علاوه بر تاریخ، بر اساس موضوعاتی هم چون کتب تاریخی، فلسفه، فقه، رجال، حدیث و غیره نیز دسته بندی می شد.

پی نوشت ها :

1. عضو هیأت علمی گروه تاریخ دانشگاه اصفهان.
2. بهمن، محمدسعید؛ اسماعییه از گذشته تا حال، تهران، میراث مکتوب، چاپ اول، 1386، ص 9.
3. همان جا.
4. همان؛ ص 193.
5. همان؛ ص 234.
6. همان؛ ص
7. همان؛ ص 339.
8. همان؛ ص 231.
9. همان؛ ص 239.
10. همان جا.
11. همان؛ ص 274.
12. همان؛ ص 339.
13. همان؛ ص 369.

منبع مقاله :
کتاب ماه تاریخ و جغرافیا، شماره 123، صص 84-80.



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط