بررسی رابطه سلطان مراد چهارم و شاه صفی

نبردهای بین امپراتوری عثمانی و سلطنت صفوی پیرامون شهرهای شیعی عراق و ایروان در زمان سلطان مراد چهارم و ده سال کوشش و کشاکش در جهت استیلای نظامی و سیاسی بر عراق عرب و ایراوان بین شاهان صفوی و سلاطین
شنبه، 27 ارديبهشت 1393
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
بررسی رابطه سلطان مراد چهارم و شاه صفی
 بررسی رابطه سلطان مراد چهارم و شاه صفی

 

نویسنده: دکتر سید میر حسین علامه(1)




 

 

چکیده:

نبردهای بین امپراتوری عثمانی و سلطنت صفوی پیرامون شهرهای شیعی عراق و ایروان در زمان سلطان مراد چهارم و ده سال کوشش و کشاکش در جهت استیلای نظامی و سیاسی بر عراق عرب و ایراوان بین شاهان صفوی و سلاطین عثمانی، بخش مختصر، اما قابل توجه در فراز و فرود رابطه عثمانی و صفوی محسوب می شود. در این زمان است که صفویان هیچ تلاشی برای باز گرداندن گستره دولت خود بر حوزه شهرهای شیعی عراق انجام نمی دهند و حتی حاضر به پذیرش صلحی می شوند که منافع رقیب در آن لحاظ شده است.
در این میان، جامعه ی شیعیان هزینه ی منفعت طلبی اقتصادی- نظامی مراد چهارم در بسط ثغور شرقی و عافیت طلبی و راحت انگاری شاه صفی را با خون خود و از دست دادن شهرهای مقدسشان پرداخت می نمایند.
ابتکار عمل معاهده زهاب توسط عثمانی، حرکت نظامی سلطان مراد را در بستر سیاسی تثبیت نمود و با حذف عتبات عالیات و انضمام رسمی عراق عرب به عثمانی، در بستر ایدئولوژیک نیز برای صفویه خسارت به بار آورد. و در نگاه اقتصادی، علاوه بر خروج مسیرهای تجاری غربی ایران از کنترل صفویه، منافع عثمانی را در تسلط بر منابع اقتصادی شیعیان عراق تضمین نمود. نظریه تعدادی از مستشرقان همچون برناردلوئیس و رودی مته نیز درباره ی عدم لحاظ جنبه ی مذهبی و ایدئولوژیک شهرهای مقدس عراق برای شیعیان، قابل تصحیح و تکمیل است.
کلیدواژه ها: سلطان مراد چهارم، شاه صفی، شیعیان، صلح زهاب.

مقدمه

پس از نفوذ و استیلای شاه عباس اول، ایران شاهد ضعف جایگاه صفویان در زمان شاه صفی (1038 ق) و رویارویی با برخی مسائل داخلی و خارجی است که هر یک از آنها به نحوی در تنزل جایگاه مذکور تأثیرگذار بودند. خلأ حضور شاه عباس اول (در بعد داخلی) و نیز نبردهای سه گانه با عثمانی ها در زمان شاه صفی (در عرصه ی بیرونی) سلطنت صفوی را با خطر سقوط مواجه می نماید. سلطان مراد چهارم نیز به آمیختن سیاست های نظامی در تقابل با صفویان همت می گمارد:
الف) پس از اعزام خسرو پاشا در رمضان 1038 قمری و پیشروی نیروهای عثمانی تا همدان و سپس محاصره ی بغداد و حمله ی سلطان مراد به این شهر، صفویان در صدد مقابله با ایشان برآمدند. سرانجام، با تلاش نیروهای قزلباش صفوی، آن هجمه دفع گردید. شاه صفی همراه با نیروهای تحت فرمانش در 17 ربیع الثانی 1039 ق وارد بغداد شد و پس از زیارت مضاجع امامان شیعه، به پایتخت صفویان بازگشت.
ب) در گام دوم، ثغور شمال غربی مورد حمله نیروهای عثمانی قرار می گیرد. سلطان مراد چهارم با همراهی نیروهای عثمانی در ایروان، آنجا را به محاصره در می آورد. آتش زدن تبریز، پس از تصرف ایروان به تاریخ 23 صفر 1045 ق صورت می گیرد. مراد نیز در حالی راهی دیار روم می شود که هم ایروان را متصرف شده، و هم تبریز را ویران کرده است. هشت ماه بعد، در زمستانی سرد، صفویان به کمک نیروهای قزلباش و فرماندهی شاه صفی و بعد از چهار ماه محاصره، ایروان را از نیروهای عثمانی بازپس می گیرند.
ج) سلطان مراد چهارم پس از رسیدگی به مسائل حدود و ثغور اروپایی دولت عثمانی، ضمن تدارک تهاجم کارآمد برای پاسخگویی به تسلط دوباره ایران به ایروان، اقدام به لشکرکشی به بغداد می نماید. کوشش پژوهش حاضر، بررسی انگیزه ها و پیامد این تقابل و کشتار شیعیان عراق می باشد.
پرسش هایی که مطرح می شود این است: با توجه به اینکه شهرهای شیعی عراق قسمت مهمی از گستره ی دولت صفوی را تشکیل می دهند، به چه علت با یک برخورد انفعالی از دست می روند؟ انگیزه ی شاه صفی در پذیرش و رضایت به صلح زهاب که در برگیرنده ی منافع عثمانیان می باشد چیست؟
فرضیه ی اصلی پژوهش برای علت یابی در پذیرش صلح زهاب از طرف صفویان، نه باور برخی از مستشرقان است که آن را از سر ضعف و ناتوانی نظامی دولت صفویان معرفی دانسته اند (Matthee, 2003, p.170-171). ونه «رفاهیت عامه عبادالله» می باشد (تفرشی، 1387، ص 116)، بلکه انگیزه ی اصلی در تسلیم و سازش، ویژگی های شخصیتی شاه صفی، از جمله راحت نگاری و رفاهیت وی، بوده است. مستندات ترکی عثمانی همچون تاریخ نعیما و تاریخ پچوی و منزلنامه سلطان مراد و نیز منابع فارسی همگام با رویداد مذکور، از جمله تاریخ جهان آرای عباسی و خلد برین، تاریخ شاه صفی و خلاصة السیر، می تواند از دو طرف نبرد داده های تطبیقی تاریخی به دست دهد.

کوشش های سیاسی شاه صفی قبل از حمله سلطان مراد به شیعیان عراق

بعد از بازپس گیری ایروان و اخراج نیروهای عثمانی از آن، شاهد کوشش سیاسی از جانب دولت صفویه هستیم:
الف) کوشش در جهت ایجاد یک وحدت سیاسی با لهستان علیه سلطنت عثمانی به عنوان دشمن مشترک و کنترل تهدید آن، در قالب ارسال سفیر و نامه. شاه صفی در 27 شوال 1045 ق خطاب به پادشاهی لهستان آورده است: «جبراً و قهراً بر ایروان مسخر شده» و «حالیاً طالب محبت و اتحاد موروثی و روابط خلت و یگانگی» با لهستان می باشد (ثابتیان، 1343، ص 337).
ب) اعزام مقصود سلطان خلفا به عنوان سفیر در دولت عثمانی و همزمان، استقبال و اکرام فرستاده ی صلح وزیر اعظم عثمانی در اردبیل: «در دارالارشاد اردبیل، فرستاده ی وزیر اعظم به پایه سریر معلّی، قرین انعام و رواق گردید. و مقصود سلطان به ایلچی گری روم روانه شد» (واله قزوینی، 1380، ص 243/ وحید قزوینی، 1383، ص 281).
بررسی رویدادهایی که در استانبول بعد از تصرف ایروان روی داده، برخورد غضبناک سلطان عثمانی با ایلچی ارسالی از ایران را طبیعی می نمایاند. این برخورد خشن، برخلاف نظر برخی محققان پیش از آنکه ناشی از محتوا و مفاد صلح نامه ی پیشنهادشده باشد (پورگشتال، 1367، ص 240)، معلول تلاش قزلباشان در بازپس گیری ایروان است (وحید قزوینی، 1383، ص 288).
دستور سلطانی در برگزاری محافل جشن و شادمانی در استانبول به واسطه ی فتح نمایان ایروان و سپس از دست رفتن آن از یک طرف، و تلاش مشاوران سلطان مراد در جبران شکست مذکور از سوی دیگر (وحید قزوینی، 1383، ص 287)، می تواند از قرائن عدم امضای پیمان صلح با ایران، در این مقطع زمانی باشد.
منابع نیز استدارک شکست ناشی از «استرداد قلعه ی ایروان» را «تدارک سلطان مراد در تلافی نقصان قلعه ی مبارکه ایروان» (واله قزوینی، 1380، ص 264) یا «تهیه ی جمعیت لشکر به تدارک ضرب تیغ انتزاع ایروان» (وحید قزوینی، 1383، ص 289) ذکر کرده اند.

برخورد با شیعیان و انگیزش های مذهبی

نقش رویکردهای مذهبی و تشبّثات خاص دینی سلطان مراد، در لشکرکشی گران به سمت عراق مؤثر است. در این خصوص، نشانه های تاریخی زیر را می توان ملاحظه نمود:
الف) تصریح سلطان مراد در نامه به شاه صفی به «قلع و قمع» شیعیان با عبارت «رفضه خاسره» به عنوان علت یورش به بغداد، که اسناد و مکاتبات سیاسی ایران آن را گزارش می کند (نوایی، 1360، ص 25، به نقل از: منشآت فریدون بیک، ج 2، ص 299). این سند مربوط به بعد از فتح بغداد و در هنگامی است که سلطان مراد به استانبول مراجعت می نماید.
ب) همراهی نوح افندی، به عنوان مفتی عثمانی، با سلطان مراد.«وجوب مقاتله با شیعیان»، «کشتن و به یغما بردن اموال شیعیان» و «اسیر نمودن زنان و فرزندان ایشان»، از جمله عبارات متن فتوای اوست (افندی اصفهانی، 1375، ج 4، ص 338). در این لشکرکشی، جلب پشتوانه ی معنوی مفتی عثمانی برای سلطان مراد کارساز بود.
ج) نامه ی جهانگیرخان گورکانی به سلطان مراد، که پس از بازپس گیری ایروان توسط دولت صفویه، از هند برای او ارسال شده است. در این نامه، سلطان گورکانی هند از سلطان مراد به عنوان «مروّج شریعت غرّا و مؤید ملت بیضا»، می خواهد نسبت به از جا کندن ریشه ی شیعیان به عنوان «مبتدعین ناپاک» و «جماعت اهل ضلالت» و «استخلاص عراق عرب از شیعیان» درنگ ننماید. و از این توافق مذهبی ضدشیعی، با عبارت «اکمل افراد توافق» یاد می نماید (نوایی، 1360، ص 21- 22).
د) بر پا داشتن خیام سلطانی در زیارتگاه ابوحنیفه، به عنوان «حضرت امام اعظم»، پس از ورود به بغداد. سلطان مراد تصریح می کند بعد از زیارت پیشوای مذهبی اش از «خجالت سابق» رهایی خواهد یافت (چارشلی، 1372، ص 269).
هـ ) بازسازی و مرمت مقابر «اکابر دین»، از جمله «حضرت سید محی الدین عبدالقادر گیلانی» که از اولین دستورهای سلطان مراد به مفتی عثمانی، پس از فتح بغداد می باشد (پورگشتال، 1367، ج 3، ص 2036)؛ همان گونه که پادشاه گورکانی نیز، به این مهم تصریح کرده و آن را از سلطان مراد خواسته بود (نوایی، 1360، ص 21- 22).
و) کشتن علمای شیعه و رهبران مکتب تشیع، از جمله «سید درّاج» متولی نجف اشرف توسط درویش پاشا. این در حالی است که همو مسبوق به نجات دادن بسیاری از اهل تسنن در حرکت استغلایی شاه عباس بر بغداد بود. (پورگشتال، 1367 ج3، ص2045) علاوه بر انگیزه ی دینی این تهاجم، بعید نیست بتوان از سیاهه ی کامل اصناف و استفاده از تجار استانبول در فتح گشایی بغداد و نیز از اضافه شدن بیگلر بیگی ها در بین راه، مهم بودن هدف اقتصادی - تجاری این اردوکشی و تسلط بر منابع اقتصادی شیعیان عراق را رصد نمود.
اولیا افندی، عامل فرمان سلطانی برای تهیه و تدارک لشکرکشی بزرگ قسطنطنیه بود. او «سیاهه ی کاملی از خرد و کلان اصناف، دکاکین، بیگیت باشی ها، کهایا، نقیبان و چاوشان»(1) در برابر «آلای کوشک» آماده نمود که کامل تر از سیاهه سابق ملاّ زکریا افندی برای سلطان سلیم می باشد. در بین راه نیز «بیگلر بیگی های سیواس، شام و مصر» به اردوی همایونی پیوستند (لوئیس، 1365، ص 160- 161).
این تجمع نیرو و بسیج قوا، مسبوق بود به از پیش فرستادن بایرام پاشا صدر اعظم عثمانی با یک اردوی مجهز، برای تهیه مقدمات سفر بین راهی لشکر اصلی که به فرماندهی سلطان مراد از استانبول روانه بغداد می گردید. بخش اصلی تدارک سفر از 23 ذی العقده تا 24 ذی الحجه 1047 ق در اسکدار صورت می گیرد. شرح و بسط رفتارهای خشونت بار سیر 284 روزه سلطانی در طی مسیر راه را می توان در منزل نامه سلطان مراد مشاهده نمود(کراهان، 1967، ص281).
لشکر عثمانی در بدون ورود، بدون توقف و اتلاف وقت، به دستور سلطان محاصره و به توپ بستن بغداد را آغاز می کند. در مقابل، شاه صفی هم که به طرف ثغور غربی در حال حرکت بود، به پیشنهاد مشاورانش، طاق بستان را برای اردو زدن و رصد جریان نبر بغداد انتخاب می کند (وحید قزوینی، 1383، ص 290- 294).
گزارش ابوالمفاخر مبنی بر «رسیدن پیاپی اخبار بهجت از مأموران حصانت قلعه بیگلر بیگی عراق به سریر خلافت و رایات اجلال دولت جاوید طراز که سرادق کامکاری را در مخیم طاق بستان نهاده بودند» (تفرشی 1387، ص 112) نشان از امتداد مقاومت قزلباشان، و لشکر تصور عثمانی ها در تسلط به یکباره بغداد به کمک توپ های قلعه کوب و لشکر عظیم خود دارد. این صعوبت در تسخیر بغداد و نبرد شبانه روزی، 47 روز گلوله باران و کشته شدن طیار محمد پاشا، صدر اعظم عثمانی را در پی داشت (اصفهانی، 1368، ص 262 / نعیما، 1383، ص 370). آه مراد و گفتارش بر سر جنازه ی طیار محبوبش که او «بهتر از صد قلعه بغداد» است (پورگشتال، 1367، ج 3، ص 2032) شاهدی از فرسایشی بودن نبرد، و هزینه های رویارویی آن دارد. «زدن 45 هزار گلوله در یک روز به قلعه و مبالغه غازیان قلعه دار با سینه سپر بلا در برابر سیل بی زنهار عساکر بی شمار از صباح تا رواح و اشتعال نائره شور ایشان» (واله قزوینی، 1380، ص 268- 269) حکایت از تصلّب سلطان بر فتح قلعه بغداد و مقاومت قزلباشان در حراست از آن دارد. در منابع عثمانی، از این نبرد با عبارت «جنگ عظیم غیرقابل وصف» یاد شده است (کراهان، 1967، ص 280).

کشتار شیعیان و سقوط بغداد

گزارش های گوناگونی درباره ی علت سقوط بغداد ذکر شده است که در ذیل به برخی از آنها اشاره می شود:
الف) امان خواهی بکتاش خان و تصمیم او بر خروج از شهر که در منابع عثمانی آن را ناشی از فشار نظامی سلطان مراد دانسته و «قزلباش بد معاش، بکتاش خان حاکم بغداد نزد حُنکار» آنها می رود (کراهان، 1967، ص 280).
ب) نفاق و عداوت میان مردم و «خصوصاً ارباب دولت» که به سبب «رفتن خلف بیک فرمانروا، بکتاش خان از امر قلعه داری دلسرد شده و اهتمام یک جهتان فدویت شعار از کف رفته و مردم نیز طالب مصالحه شدند» (وحید قزوینی، 1383، ص 291). این رویداد «شب جمعه 25 شعبان المعظم که لشکر رومیه داخل بغداد شده، بکتاش خان و نقدی خان و میر فتّاح با برخی از یوزباشیان به درگاه آنها رفته اند» روی می دهد (اصفهانی، 1368، ص 262).
ج) بیماری شاه صفی و خبر آن بر «غازیان قلعه دار» که با اطلاع از «انحراف مزاج اعتدال سرشت خاقان جهانیان از طاق بستان» مردم قلعه «غریق بحر اضطراب» می شوند (واله قزوینی، 1380، ص 269).
اما نباید جغرافیای نظامی - تاریخی شهر را نیز نادیده گرفت. قلعه، به دلیل عدم تعمیر و نگه داری و مرمت به هنگام از زمان ساخت خلفای عباسی، دارای استحکام نظامی متوازنی در تمامی جهات نبوده است. خیانت یکی از قلعه بانان که «میر محمد قزوینی» نام داشته و «به طلب مالیه دیوانی قرای قریب بغداد پیش از آمدن قیصر» از شهر خارج شده بود و «با ده خدعه سلطان مراد آن حرام نمک مردود را فریفته و طریق تسلط به قلعه را که از ایام عسسی خود پیموده و جانب دیوار سستی که در زمان خلفای عباسی ساخته و به جنبش نسیمی فرو می ریخت»، به آنها نشان می دهد (تفرشی، 1387، ص 113).
انگیزه ی کشتار عمده شیعیان پس از محاصره 47 روزه قلعه را که تا 30 هزار نفر گزارش شده است، عمدی بودن حادثه «آتش گرفتن باروت خانه و ویران شدن ایچ حصار» پس از ورود وزیر اعظم و «صدور فرمان عالی بر قتل عام» شیعیان ذکر نموده (نعیما، 1281، ج3، ص 374) و منابع عثمانی «اطلاع حنکار پادشاه از عناد قزلباش ها و مباشرت آنها به جنگ» یاد کرده اند (پور گشتال، 1368، ج 3، ص 2043).
برخی «سکون و آرامش موقتی مراد به قتل نفوس» را همچون «خواب جانوران درنده خود» دانسته اند که با صدای انبار باروت بغداد بیدار شده باشد و نیز از «جارِ جارچیان در کشتار تمامی اسرای ایرانی» یاد کرده اند. در این میان، «جمع زیادی از شیعیان زائر نیز که به میل خود به اردوی عثمانی رفته بودند به قتل می رسند. در یکی از این کشتارها، 1000 نفر از اسرا متفقاً، پیش چادر سلطان در یک زمان، به اشارت او گردن زده می شوند (پورگشتال، 1367، ج 3، ص 2036).
توصیف کامل از تبعات ناصواب حادثه ی باروت خانه چنین است که «به آتش ناگاه باروت قلعه، ابواب تلف به جباخانه و قورخانه گشوده شد و به اسناد آن حرکت به اهل قلعه، دست تیغ بی رحمی به قتل بی گناهان گشودند» (واله قزوینی، 1380، ص 271).
به نظر می رسد حادثه باروتخانه بهانه ای برای کشتار شیعیان و پاسخی به انگیزش های ضد شیعی پیش گفته ی سلطان مراد باشد.

طرح پیشنهاد صلح عثمانی و تسلط بر منابع اقتصادی شیعیان

انتصاب مصطفی پاشای وزیر، به عنوان «نایب مناب استحکام قواعد امر مصالحه» و بیماری سلطان مراد به «مرض مهلک»، باعث شد او «طالب صلح و صلاح و راغب فوز و فلاح» شده (وحید قزوینی، 1383، ص 293) و روانه استانبول گردد. از طرف عثمانی، نخستین ایلچی، محمد پاشا نیز عازم «درگاه جهان پناه شاه صفی» می شود (اصفهانی، 1368، ص 264). از سوی دیگر، ممانعت از تکرار واقعه ایروان و «بیم آنکه مبادا خسرو خدیو کشور ستان در صدد استرداد قلعه بغداد به تیغ جهان گشا، همچون ایروان» گردد (واله قزوینی، 1380، ص 272)، باعث شد عثمانی با فرستادن ایلچی های متعدد، به تثبیت پیروزی خودش بپردازد. اما نباید فقط به بیماری سلطان مراد و جلوگیری از سقوط بغداد توجه داشت، بلکه به نظر می رسد بسط ثغور شرقی و تسلط بر منابع اقتصادی شیعیان عراق به وسیله اتصال به خلیج فارس از طریق شاهراه تجاری بغداد به بصره، علت کارآمدی برای به دست گرفتن پیشتازی سیاسی و ابتکار عمل، از طریق پیشنهاد صلح زهاب و انجام دو سال مذاکره از 21 رمضان 1408 هجری تا 7 محرم 1050 هجری توسط عثمانی ها باشد.
عهدنامه مزبور اگر چه تا زمان انعقاد عهدنامه ارزنة الروم مبنای رفع اختلاف حدود بود، اما این عهدنامه برد- برد به نفع عثمانی است؛ چرا که جایگزینی ایروان به جای بغداد - با توجه به مسبوق بودن هر دو محل به استیلای ایران بر آنها -جز از دست رفتن شهرهای شیعی عراق و عراق عرب، برای ایران ثمره ای نداشت.
رابطه ی اعتقادی - مذهبی یا کسب مشروعیت دینی و سیاسی که دولت صفوی با عتبات عالیات و شهرهای مذهبی عراق داشت، بیشتر از وابستگی عثمانی از لحاظ ایدئولوژیکی به حوزه ی عراق است. بنابراین، نظر برناردلوئیس و رودی مته در بررسی انحصاری مؤلفه های اقتصادی (لوئیس، 1365، ص 45/ Matthee, 2003, p.166) و در نظر نگرفتن جنبه ی ایدئولوژیک شهرهای شیعی عراق برای دولت صفوی، قابل تشکیک است. نمونه هایی همچون «حضور شخص شاه صفی در طلیعه سلطنت در عتبات و خدمت در تک تک حرم های ائمه شیعه، بعد از بیرون راندن قوای خسرو پاشا» (اصفهانی، 1368، ص 267) نشان از اهمیت راهبردی شهرهای عراق برای ایران در جغرافیای سیاسی آن زمان دارد، که قابل مقایسه با ایروان نخواهد بود.
حتی تداوم ضریب نفوذ معنوی ایران در عراق تا زمان قاجار که کارگزاران عثمانی، مبارزه با تشیع در عتبات را برای تعمیق وابستگی های سیاسی این شهرها نسبت به عثمانی به انجام می رساندند، به خاطر وجود پیوند وثیق شیعی بین ایران و شهرهای مذهبی عراق قابل مشاهده است (اصفهانی، 1368، ص 277).
همچنین با مقایسه دو تاریخ 14 شوال 1049 ق با 12 صفر1052 ق که به ترتیب، تاریخ وفات سلطان مراد و شاه صفی را در آغازه ی دهه سوم زندگی هر دو نفر نشان می دهد، نسبت به تسخیر بغداد که در 25 شعبان 1048 ق روی داده است، کمینه ی زمانی کوتاه مدت پس از فتح و تأثیر اقتضائات دهه دوم زندگی هر دو پادشاه را در این رویارویی قابل توجه می نمایاند. از این رو، نظر برخی از محققان در مورد علت نظامی برای این رویداد قابل تکمیل است (صالحی، 1386، ص 120).

علل و انگیزه ها

این پرسش ضروری دور از ذهن نیست که برخورد سهل انگارانه با از دست رفتن بغداد و تصمیم سیاسی در پیکار از پیش طراحی شده ی وزیر اعظم عثمانی علی رغم شجاعت سابق در ایروان، به چه دلیل روی می دهد؟ چرا خاطره ی فتح بغداد در 1039 ق و استرداد ایروان در اوج زمستان 1049 ق تکرار نمی شود؟
از طرفی، تناقض در منابع تاریخی معاصر شاه صفی که ناشی از تبدیل در احوالات و مشخصات روحی شخص شاه بوده، قابل مشاهده می باشد. چگونه حضرت ظل اللهی که «بیان قاطع تیغ» داشته و «صمصام خون آشام و شواهد جحود بر تیغ برّان» بوده (اصفهانی، 1368، ص 202)، مبدّل به «مستوثق به لطف الهی و صبر صلاح و دل آگاه پرتو افکن صلح» (همان، ص 267) می گردد؟ در واقع همو که «بهشت را در شمشیر، و تیغ در نیام را مایه حذف نظام می دانست» (همان، ص239) «ساروخان طالش را برای صلح مرخص می نماید» (همان، ص267)
در بررسی منابع، منبع دست اول تاریخ جهان آرای عباسی، به صراحت به سابقه فتح ایروان به دست قزلباشان و ترس عثمانی نسبت به از دست رفتن بغداد و تلاش آنها برای تثبیت فتح لرزان بغداد، توجه می کند. اما هیچ اشاره ای به مقاصد اقتصادی این حرکت استغلابی ندارد و تنها بیماری مراد را به عنوان علت پیشنهاد عثمانی مطرح می نماید (وحید قزوینی، 1383، ص 293). از دو علت پیش گفته، علت اول نقش اساسی دارد.
دسته دوم منابع، علاوه بر بیان علت پیشنهاد صلح توسط عثمانی، در انگیزه پذیرش صلح از طرف شاه صفی به «فراغ بال کافة برایا و رفاه حال رعایا» و عمل به مقتضای «الصلح خیر» (نساء202) اشاره می کند (واله قزوینی، 1380، ص 282). از این رو، «نوّاب خاقان رضوان مکان محمد قلی بیگ جغتای جلودار باشی سابق را از قزوین به رسم استعجال برای مصالحه به درگاه معلّی» فرا می خواند (وحید قزوینی، 1383، ص 293).
نظر اخیرالذکر برای پذیرش صلح از طرف ایران نیز با نامه و اسناد تاریخی از شخص شاه صفی، تطبیق تاریخی دارد. در وکالت نامه معرفی ساروخان برای تشخیص سرحد طرفین، شاه صفی خود را «صادق الودادی» معرفی می کند که «برای آسایش عباد و آرامش بلاد و رستگاری یوم التنّاد به دنبال رضای کریم جواد» است (نوایی، 1360، به نقل از: منشآت فریدون بیک، ج2، ص 298).
چرا چنین سایه ی صلحی که هزینه آن، از دست دادن عتبات عالیات و شهرهای شیعی عراق، آذربایجان و کردستان و الحاق آن به خاک عثمانی است، توسط مصلحت سنجان سلطنتی مُشار اسناد مذکور مورد ارزیابی قرار نمی گیرد و تأمین پایانی همیشگی صلح نیز داده می شود؟ (نوایی، 1360، ص 29) رصد دیگر منابع تاریخی در زمان صفویه نشان می دهد علاوه بر «میل درونی شاه به رفاهیت عامه»، موانع و مشکلات خارجی موجود در طاق بستان عامل پذیرش صلح بوده است (تفرشی، 1387، ص 117). اما بیان شاکله خارجی به عنوان علت تامه و اصلی صلح با مقایسه شرایط جغرافیایی و سوابق لشکرکشی به ایروان منطبق نبوده و قابل تردید است. آنچه تحت عنوان سرمای زمستان و از بین رفتن امکانات نظامی، مثل اسب های لشکر صفوی و «از دست رفتن توان نصیریان موکب مسعود و اسبان عساکر منصور به واسطه کثرت برف» (تفرشی، 1380، ص 117) نقل می شود، با زمستان سخت قفقاز و حدود چهار ماه تحمل سابق آنها تا بازپس گیری ایروان در 1045 ق از دست عثمانی، سازگار نیست (وحید قزوینی، 1383، ص 271).
علاوه بر توصیف میل درونی شاه به رفاهیت عامه و عدم تمکن نظامی در حمله، ذیل گزارش های تاریخی با صدر آنها منطبق نبوده و متناقض است؛ آنجا که از تصمیم شاه صفی برای حمله پس از فتح بغداد و قبل از اطلاع از تصمیم مصالحه مراد سخن گفته شده و «انتهاض شاه بر انساب مقاتله و محاربه و مجادله به طرف قلعه» ترتیب داده می شود (تفرشی، 1387، ص 118). آنگاه او «تسلیم مقرّبان بساط گردون انبساط و نظر دوربینان فرزانگی شده، صلاح وقت را در مصالحه» می یابد (همان).
چگونه است شاه صفی از یک طرف به ایلچی عثمانی می گوید: «صف آرایی دشوار نیست» و از طرف دیگر، همت جهان گشایش را در «رفاهیت و امنیت کافه عباد الله و عامه خلق از بدو طباشیر صبح اقبال تا مطمح نظر آفتاب اشراق جهت استقرار شیرازه صلح» اعلام می کند؟ (اصفهانی، 1368، ص 274/ تفرشی، 1387، ص 116).
وزیر اعظم عثمانی هنگامی به طیب خاطر عراق عرب را به سمت استانبول ترک می کند که مطمئن می شود رایات صفوی در طاق بستان نخواهد بود و شاه صفی قصد دارالسلطنه قزوین را دارد (اصفهانی، 1368، ص 275). این نگرانی از نیروی بالقوه موجود در طاق بستان را می توانیم در فرستادن پیاپی ایلچیان عثمانی و اعلام «مشوش بودن خاطر ابنای دیار از بودن رایات جاه و جلال قریب به دارالسلام بغداد» (تفرشی، 1387، ص 119) مشاهده کنیم.
به ذهن می رسد بررسی عملکردهای پس از صلح شاه صفی بر تاریخ صفویه، منعکس کننده ی انگیزش های او در پذیرش صلح باشد و درست سنجی بین «رفاهیت عامه یا خوش باشی های شخصی» را میسور بسازد. برپایی محافل می گساری و عشرت و عیش توسط شاه در دارالسلطنه قزوین و عمل رستم خان در ترخیص لشکر (وحید قزوینی، 1383، ص 295)، خط پایانی بود بر تن پوشی رزم، و دگردیسی نمایانی بود تا آخر عمر، به شاکله بزم. 25 شعبان 1049 ق در سالگشت این معاهده، توصیف تمام و وصف بلیغی درباره ی سفر به مازندران و گیلان و خوش باشی های شاهانه در منابع دیده می شود. برخی آن را «بهجت بر بهجت، ادوات لهو لعب فراهم آورده و در فرح آباد بهشت نهاد به خوشه چینی از سرزمین سرسبز و اصطیاد مرغابیان و زنگ زدایی از مرآت قلوب» گزارش نموده اند (تفرشی، 1387،ص 187). برخی دیگر، «فارغ بالی بر روزگار دولت ابد مدت، مفتوح، داد دلخوشی سر داده با پردگیان و مقربان حریم، آن گوهر یکتا همراه با زورق ها در هوای سیر دریا چون موج بحر پیمایی نموده» ثبت کرده اند (واله قزوینی، 13810، ص 294).
بعید نیست خوش گذرانی شاه صفی، حاصل از تغیر در خاستگاه روحی و از دست رفتن حمیّت و شیرصفتی، و رسیدن به انفعال و خوش گذرانی و بره صفتی باشد. آنجا که «حضرت ظل اللهی در هر لحظه و مقامی به خوردن باده ارغوانی مشغول و سرزمین بهشت نشان گیلان و مازندران به یمن قدم او رشک فرمای خلد برین» می شود. (اصفهانی، 1368، ص 278) از دست شستن از لوازم و هنجارهای اجرایی حکومتی و متمسک شدن به خلوت کامرانی پس از صلح، می توان دریافت که تبیین رفاهیت عامّه به انگیزه ی صلح، به نوعی پوشاسازی تغییر گرانیگاه درونی شاه، و حذف تسلیم و شکست، در آوردگاه سیاسی صلح زهابی است که عثمانی توانست به کمک آن، تمامی اهداف توسعه شرقی خود را تضمین کند.

نتیجه

افول اقتدار شاه عباس اول در زمان تسلط شاه صفی بر دولت صفوی، معلول برخی از صعوبت های داخلی و خارجی بوده است. از دو لشکرکشی عظیمی که علیه دولت صفویه توسط عثمانی روی می دهد، اگر چه اولی در ایروان بعد از گذر حدود 7 ماه جبران می گردد، اما در جریان از دست دادن بغداد علاوه بر شکست نظامی، سلطنت عثمانی با به کارگیری ابتکار عمل سیاسی معاهده ی زهاب تلاش می کند حرکت استغلابی نظامی خود را در عرصه ی سیاسی نیز تثبیت نماید. حذف عتبات عالیات و انضمام رسمی عراق عرب به عثمانی در بستر ایدئولوژیکی هم به صفویه خسارت وارد می کند. و در نگاه اقتصادی، علاوه بر خروج کنترل صفویه بر مسیرهای تجاری غربی ایران، منافع عثمانی را در تسلط بر منابع اقتصادی شیعیان عراق تضمین می نماید و از این به بعد، دولت شاه صفی رو به سهل انگاری و عافیت طلبی می رود.

پی نوشت :

1- استادیار دانشگاه هنر اصفهان

منابع تحقیق:
1. اصفهانی، محمد معصوم بن خواجگی؛ خلاصة السیر: تاریخ روزگار شاه صفی صفوی؛ تصحیح ایرج افشار؛ تهران: علمی، 1368.
2. افندی اصفهانی، میرزا عبدالله؛ ریاض العلما و حیاض الفضلا، ترجمه محمدباقر ساعدی، مشهد: آستان قدس رضوی، 1375.
3. پورگشتال، هامر؛ تاریخ امپراتوری عثمانی؛ ترجمه میرزا زکی علی آبادی؛ به اهتمام جمشید کیانفر؛ تهران: زرین، 1367.
4. تاریخ صفویان: خلاصة التواریخ: تاریخ ملاکمال؛ تألیف دو نفر از درباریان شاه عباس دوم، تصحیح ابراهیم دهگان؛ اراک: فروردین، [بی تا].
5. تفرشی، ابوالمفاخر؛ تاریخ شاه صفی، [بی جا]، مکتوب، 1387.
6. ثابتان، ذبیح الله؛ اسناد و نامه های تاریخی دوره صفویه، تهران: کتابخانه ابن سینا، 1343.
7. چارشلی، اوزون؛ تاریخ عثمانی، ترجمه وهاب ولی؛ تهران: مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی (پژوهشگاه)، 1372.
8. حسینی استرآبادی، سید حسن بن مرتضی، از شیخ صفی تا شاه صفی؛ به اهتمام احسان اشراقی؛ تهران: علمی، 1366.
9. خوانساری اصفهانی، میرسید محمد باقر؛ روضات الجنات فی احوال العلما و السادات؛ ترجمه محمد باقر ساعدی؛ تهران: اسلامیه، 1360.
10. درینگل، سلیم؛ «مبارزه با تشیع در عراق دوران عبدالحمید دوم»، ترجمه نصرالله صالحی، فصلنامه علمی - تخصصی نامه تاریخ پژوهان؛ سال یکم، ش 2، تابستان 1384.
11. رساله اطلاعات فنیه راجع به بغداد؛ ترجمه محمد عارف؛ منشی دارالترجمه خاص همایونی ناصرالدین شاه از ترکی به فارسی، کتابخانه عمومی اصفهان، شماره 11426.
12. رفیق، احمد؛ «شیعیان و بکتاشیان در قرن دهم / شانزدهم، حاوی اسناد مربوط به شیعیان و بکتاشیان محفوظ در خزینه اوراق ترکیه»، ترجمه، معارف، دوره دهم، ش1، فروردین -تیر 1372.
13. شاو، استانفورد؛ تاریخ امپراتوری عثمانی و ترکیه جدید؛ مشهد: آستان قدس رضوی، 1370.
14. صالحی، نصرالله، «رویارویی ایران و عثمانی»، مجله مطالعات تاریخی، ش 15، بهار 1386.
15. صفت گل، منصور؛ «جُنگ احمد غلام: متنی ناشناخته و مهم برای پژوهش درباره ی سال های پایانی فرمانروایی صفویان»، مقالات تاریخی و جغرافیای تاریخی؛ نخستین همایش ایران شناسی، بنیاد ایران شناسی، 1383.
16. عابدینی، ابوالفضل؛ «متن منفح معاهده زهاب بین ایران و عثمانی (1049 ق / 1639م)». گزارش گفت وگو، ش 16، فروردین و اردیبهشت 1384.
17. گزیده اسناد سیاسی ایران و عثمانی، دوره قاجاریه؛ تهران: دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی وزارت امور خارجه، 1369.
18. لوئیس، برنارد؛ استانبول و تمدن امپراتوری عثمانی، ترجمه ماه ملک بهار؛ تهران: علمی و فرهنگی. 1365.
19. منصوری، فیروز؛ مطالعاتی درباره تاریخ، زبان و فرهنگ و آذربایجان؛ تهران: مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، 1379.
20. نعیما، مصطفی افندی الحلبی؛ تاریخ نعیما: روضة الحسین فی خلاصة الاخبار الخافقین، دوره 6جلدی، چاپ سربی، استانبول: [بی نا]، 1281- 1283 ق.
21. نوایی، عبدالحسین، اسناد و مکاتبات سیاسی ایران (از سال 1038 تا 1105 ق) همراه با یادداشت های تفصیلی، تهران: بنیاد فرهنگ ایران، 1360.
22. واله قزوینی، محمدیوسف؛ ایران در زمان شاه صفی و شاه عباس دوم (1071 - 1083)؛ حدیقه ششم و هفتم از روضه هشتم خلد برین؛ تصحیح محمد رضا نصیری؛ تهران: انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، 1380.
23. وحید قزوینی، میرزا محمد طاهر؛ تاریخ جهان آرای عباسی؛ تصحیح سید سعید میر محمد صادق؛ تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، 1383.
24. Peçevi. Ibrahim Efendi, Peçevi Tarihi, Hazirlayan, Bekir Sitki Baykal, T. C. Kültür Bakanliği, Ankara. C. II , 1999.
25. IV/ Sultan murâd’in Revân Ve Tebriz Seferi Rûz- Nâmesi, Hazirlayan, Yunus Zeyrek, T. C. Kültür Bakanliği, Ankara, 1999.
26.Ünver, A.Süheyl, "Dördüncü Sultan Murad’in Revan Seferi Kronolojisi, (Şevval 1044/1635- Recep 1045/1635", Türk Tarih Kurumu Belleten , C.XVI, Ekim, Sayi:64, S.547576, 1952.
27."Dördüncü Murad’in Bağdat Seferi Menzilnamesi (Bağdat Seferi Harp Jurnali, Hazirlayan, Halil Sahilioğlu", Belgeler (Türk Tarih Belgeler Dergisi), C.Ii, 1965, Sayi:3-4, S.1-35, 1965.
28.Karahan, Abdülkadir, Iv. "Murd Devri Bağdat Seferleri Hakkinda Bir Fetihname Ve Genç Osman'in Tarihi Şahsiyeti", Vi. Türk Tarih Kongeresi (Ankara: 20-26 Ekim 1961), Türk Tarih Kurumu Basimevi, Ankara, S.312-321, 1967.
29.Rhoads, Murphey, "Dördüncü Sultan Murad'a Sunulan Yedi Telhis", VIII.Türk Tarih Kongeresi (Ankara: 11-15 Ekim) Türk Tarih Kurumu Basimevi, Ankara, 1981, II.Cilt, S. 1095-1099, 1976.
30.Rudi Matthee, " The Safavid _ Ottoman Frontier: Iraq-I Arab As Seen By The Safavids", Internation Journal Of Turkish Studies, Summer, Vol.9, No.1&2, P.157-173, 2003.

منبع مقاله :
فصلنامه ی علمی - پژوهشی، شیعه شناسی، سال نهم، شماره 36، زمستان 1390



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
موارد بیشتر برای شما
اردن برای رهگیری پهپادهای ایرانی با ما همکاری کرد!
play_arrow
اردن برای رهگیری پهپادهای ایرانی با ما همکاری کرد!
تولید سوسیس و کالباس از گوشت ماهی بدون بو و با طعم مطبوع
play_arrow
تولید سوسیس و کالباس از گوشت ماهی بدون بو و با طعم مطبوع
اصابت دقیق راکت هدایت‌شونده حزب‌الله به پایگاه متولا
play_arrow
اصابت دقیق راکت هدایت‌شونده حزب‌الله به پایگاه متولا
شعار رزمندگان عراقی لحظه حمله موشکی به دو ساختمان موساد در تل‌آویو
play_arrow
شعار رزمندگان عراقی لحظه حمله موشکی به دو ساختمان موساد در تل‌آویو
وقتی بایدن خشکش می‌زند!
play_arrow
وقتی بایدن خشکش می‌زند!
گریه بی‌صدای رهبری؛ شعرخوانی در حضور آیت‌الله خامنه‌ای
play_arrow
گریه بی‌صدای رهبری؛ شعرخوانی در حضور آیت‌الله خامنه‌ای
نحوه ساخت یک جعبه ابزار کاربردی با لوله پلیکا به روشی ساده
play_arrow
نحوه ساخت یک جعبه ابزار کاربردی با لوله پلیکا به روشی ساده
حضور یک شهروند با گریم صدام حسین در استادیوم فوتبال!
play_arrow
حضور یک شهروند با گریم صدام حسین در استادیوم فوتبال!
پاسخ جالب رهبر انقلاب به ابراز ناراحتی قرائتی و درخواست او؛ شوخی قرائتی با خندیدن آیت‌الله خامنه‌ای
play_arrow
پاسخ جالب رهبر انقلاب به ابراز ناراحتی قرائتی و درخواست او؛ شوخی قرائتی با خندیدن آیت‌الله خامنه‌ای
تسلط شگفت‌انگیز ماهی‌فروش اهوازی به زبان انگلیسی حین صحبت با دو دختربچه
play_arrow
تسلط شگفت‌انگیز ماهی‌فروش اهوازی به زبان انگلیسی حین صحبت با دو دختربچه
طحان نظیف: موارد ردصلاحیت روحانی متعدد است
play_arrow
طحان نظیف: موارد ردصلاحیت روحانی متعدد است
مهمترین مساله حمله ایران، شکست اطلاعاتی اسرائیل بود!
play_arrow
مهمترین مساله حمله ایران، شکست اطلاعاتی اسرائیل بود!
حکمت | نا امید مثل صادق هدایت / استاد عالی
music_note
حکمت | نا امید مثل صادق هدایت / استاد عالی
علت خشکی گلو بعد از بیدار شدن از خواب چیست؟
play_arrow
علت خشکی گلو بعد از بیدار شدن از خواب چیست؟
قبل از رزرو هتل به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
قبل از رزرو هتل به چه نکاتی باید توجه کنیم؟