نویسنده: مریم دهقان بنادکی
دست اندرکاران تعلیم و تربیت خوب می دانند که امر مشاوره و مطالعه ی رفتار، اساسی ترین و لازم ترین عنصر در تعلیم و تربیت است؛ زیرا نه تنها دانش آموزانی که عامل غیرعادی در کلاس هستند از آن رفتار متأثر می شوند، بلکه همکلاسی ها و معلمان نیز از عوامل آن رفتار رنج می برند و این امر مستقیماً به آموزش و فراگیری لطمه می زند.
بیشتر معلمان ما آموخته اند که اصطلاح «بی انضباط» و «رفتار دانش آموزان خوب نیست» را به اولیای تعلیم و تربیت تحویل دهند؛ اما به دلیل نداشتن اطلاع از مسائل تربیتی، هیچ اقدامی در بهبود یا از بین بردن رفتار آنان نمی کنند.
اگر رفتار دانش آموز مورد اعتراض باشد چه باید کرد؟
راه های مختلفی که یک مشاور یا رفتاردرمان باید طی کند عبارت اند از:
1. معلوم کند که در رفتار دانش آموز، چه اشکالی وجود دارد و نوع آن رفتار ناهنجار چیست؟
2. ابتدا تشخیص بدهد و سپس تعریف، نظارت و یادداشت کردن رفتار را با توجه به مطالعه ی محیط انجام دهد، همچنین باید مشخص کند آن رفتار ناهنجار چه کیفیتی دارد و مورد اعتراض چه کسی است. عوامل محیطی ادامه ی رفتار چیست، نشانه های قابل مشاهده ی رفتار ناهنجار چیست، آیا کمک در اصلاح رفتار و مشاوره به فرد اجازه می دهد که خود را با محیط سازگار کند؟
3. مداخله: انجام یا تصمیم در تعبیر رفتار با یک برنامه ریزی خاص.
4. ارزشیابی شامل:
الف - نظارت بر اصلاح رفتار مورد مطالعه
ب- تشخیص این که اصلاح رفتار، صحیح و دلخواه است یا خیر؟
ج- تشخیص این که معلم باعث به وجود آمدن رفتار نامطلوب شده است یا خیر؟
د- پی گیری این که رفتار پس از خاموشی ادامه خواهد یافت یا خیر؟
البته طبقه بندی های متفاوتی از کودکان ناسازگار ارائه شده است که یکی از این طبقه بندی ها، کودکان را به سه دسته ی زیر تقسیم می کند:
1. ناسازگاران اجتماعی
2. ناسازگاران حسی - حرکتی
3. ناسازگاران ذهنی و عقلی
گفتنی است که بحث ما در مورد ناسازگاران اجتماعی است.
علل احتمالی رفتار ناسازگارانه
بشر از هنگامی که پا به عرصه ی زندگی گذاشت، نیازهایی را طلب کرد و روش هایی را برای ارضای خواسته هایش در پیش گرفت. اکنون چنانچه به هر صورت نیازهای زندگی او ارضا نشود ممکن است در برخی افراد ایجاد ناسازگاری کند. در مورد کودکان و نوجوانان ما - به ویژه گروهی که در محیط زندگی خویش (خانه و مدرسه) علاوه بر برآورده نشدن نیازهای ضروی شان، مورد سرزنش و تحقیر نیز قرار می گیرند - این عوامل ممکن است سبب ناسازگاری آنان گردد و آنان را به لجبازی، پرخاشگری یا کارهای خلاف وادار کند. عامل محیط نامناسب در ناسازگاری کودک از عوامل مهم به شمار می رود. محیط نامناسب خانه، مدرسه، محله و جامعه هر یک ممکن است سبب ناسازگاری و حتی انحراف و بزه کاری فرد گردد. فقر از جمله علل و عوامل مهم دیگری است که سبب ناسازگاری می شود، فقر عامل بسیاری از ناهنجاری هایی است که ناسازگاری از نتایج آن است؛ البته هر فقری ناسازگاری ایجاد نمی کند و هر فقیری ناسازگار یا بزه کار نیست؛ بلکه فقر زمانی به ناسازگاری می انجامد که وجود آن سبب برآورده نشدن نیازهای کودک یا نوجوان و سرکوبی امیال او گردد، این نیازها می توانند جسمانی، عاطفی (حتی نیازهای امنیتی و آسایش)، درک مطالب و کسب دانش یا حتی نیاز به ظاهری آراسته و ایجاد امکان برای مورد توجه قرار گرفتن باشد. شکست خوردن در موارد مختلف و همچنین شماتت شدن از سوی اولیای مدرسه یا پدر و مادر نیز ایجاد ناسازگاری می کند. معلولیت ها نیز سبب انزواطلبی، پرخاش گری و ناسازگاری می شوند.بنابراین در مورد ناسازگاری باید علت را جویا شد و در رفع آن کوشید و در صورت نیاز از خدمات مربیان متخصص، مشاوران و افراد کارشناس استفاده کرد.
گردآوری اطلاعات
با بررسی های انجام شده و مصاحبه با پدران و مادران و پرسشنامه ای که توسط معلم و پدر و مادر علی پر شد و نیز اطلاعاتی که از طریق اولیای مدرسه به دست آوردم متوجه شدم که علی به علت نحوه ی نادرست صحبت و مشکل در گفتار، مورد بی محبتی از سوی پدر و مادر قرار گرفته است و دانش آموزان دیگر، او را در فعالیت های گروهی شرکت نمی دهند. معلمان نیز به این دلیل که مرتّب در درس های مختلف عوض می شوند، درک درست و صحیحی از او ندارند و به طور کلی در مدرسه، خانه و اجتماع برخورد خوبی با او نشده و نیازهای عاطفی او مثل نیاز به موفقیت، توجه، کارگروهی و... بر آورده نشده و او از همین عوامل، آسب دیده است.لازم بود برای به دست آوردن اطلاعات بیشتر با مادر علی و اولیای مدرسه نشست هایی داشته باشم تا به وضعیت موجود پی ببرم.
وضعیت موجود (طبق اظهارات مادرش)
- او همواره وسایل دیگر افراد را خراب یا دستکاری می کند.- همه جا را کثیف می کند.
- کتاب هایش را پاره و خط خطی می کند.
- دچار اختلالات گوارشی است.
- رفتار او در محیط های خانوادگی مناسب نیست و فراتر از شیطنت ها و بازی گوشی های معمولی بچه ها است.
- با سایر کودکان، رفتار خوبی ندارد و بدون دلیل آن ها را آزار می دهد.
خلاصه ای از نظرات معلمان مدرسه
- به طور معمول، گرفته و خواب آلوده است و همیشه فکر می کند که همه ضد او عمل می کنند.- افت تحصیلی دارد.
- غیبت های او در کلاس زیاد است.
- از مدرسه فراری است.
- بدون اجازه در کلاس رفت و آمد می کند و جا به جا می شود.
- تمرکز حواس کمی دارد و نسبت به مسائل اطراف بی تفاوت است.
- همکلاسی هایش او را دوست ندارند؛ زیرا همیشه با آن ها مخالفت می کند.
- هیچ گاه برای پیشرفت سعی نمی کند.
- تمرکز خود و دانش آموزان را به هم می زند.
- سعی می کند کارهایی انجام دهد که مخالف کارهای معلم و دوستانش است.
- عمداً به معلم جواب های بی ربط می دهد.
- همیشه مخالف است و سعی می کند موضوع صحبت را عوض کند.
- به قوانین و مقررات احترام نمی گذارد و همیشه می خواهد نظر خود را بگوید.
- رفتارهای خشن و نامطلوب از خود بروز می دهد.
راهکارهای پیشنهادی ارائه شده به اولیای مدرسه
- برای شروع سعی کردم طی جلساتی با مشاور و اولیای مدرسه، هماهنگی به وجود آورم تا به رفتارهای نامناسب و نابالغانه ی علی، با طرد کردن او پاسخ ندهند؛ بلکه مسئولیت هایی را به او بسپارند که به طور مستقیم با اولیای مدرسه روبه رو شود.- جلسات هفتگی با علی داشته باشند و در آن به بررسی وضعیت رفتاری او پرداخته، رفتارهای مطلوب و مثبت او را مورد توجه و تشویق قرار داده، رفتارهای نامطلوب او را با راهنمایی های مسئولان مدرسه و معلمان مدیریت کنند.
- علی به گفتار درمان گر ارجاع داده شود تا نحوه ی بیان او اصلاح گردد.
- مسئولان مدرسه باید توجه داشته باشند که این موضوع بسیار جدّی است و علی باید اصلاح شود و نحوه ی اصلاح رفتار او باید مورد توافق خانواده و اولیای مدرسه باشد.
- همیشه این موضوع که علی نمی خواهد نیازهای خود را از راه های مثبت برطرف کند، مورد توجه قرار گیرد. مسئولان مدرسه باید در نظر داشته باشند که رفتار منفی علی تلاشی برای ارضا کردن خود در کسب موقعیت های اجتماعی و کسب موفقیت است؛ از این رو باید سعی شود تجربه های مثبتی را که می تواند به ارضای این نیاز او کمک کند برایش فراهم شود.
- مسئولان مدرسه باید دلایل هر رفتار نامطلوب را پیدا کرده، آن را از میان بردارند؛ به عنوان مثال اگر علی در کلاس درس جواب های بی ربط می دهد، معلم پی گیری کند که آیا این پاسخ به دلیل یاد نگرفتن درس است یا نوعی جلب توجه؟ و...، سپس با توجه به آن علت، شیوه ی مناسب را در پیش گیرد. اگر دانش آموز برای جلب توجه همکلاسی ها و معلم، پاسخ های بی ربط می دهد به جای توجه به جواب های بی ربط او یا بحث و جدل با او که چرا با جواب های خود، نظم کلاس را به هم می ریزی؟ می توان با بی توجهی و نادیده گرفتن، این رفتار نامطلوب او را به مرور زمان خاموش کرد. باید توجه داشت که هر گونه عکس العمل یا توجه افراطی به این مسئله، رفتار نامطلوب او را تقویت می کند.
راهکارهای ارائه شده به پدران و مادران
- توجه داشته باشید که احساس بی کفایتی، به بروز واکنش های افراطی نامطلوب منجر می شود؛ بنابراین سعی کنید در او احساس توانمندی به وجود آورید (با واگذاری مسئولیت های مختلف به او).- احساس خشم به ناسازگاری منجر می شود؛ بنابراین سعی کنید تا جایی که امکان دارد او را با رفتار خود خشمگین نسازید.
- گوش دادن و ارتباط مفید، بهترین روش برای کمک به او است.
- فرزندتان را متقاعد کنید که بدون «قانون»، آزادی وجود نخواهد داشت و این قانون است که می تواند از او دفاع کند؛ از این رو نباید به قوانین به دیده ی تنبیه بنگرد؛ زیرا قانون شرایطی را به وجود می آورد که همه از جمله خود او در امنیت و آزادی به سر می برند.
- در مواقع لزوم، به او حق انتخاب داده شود، حتی اگر این فرصت انتخاب نحوه ی انجام یک تکلیف از میان دو تکلیف باشد و تا جایی که امکان دارد دامنه ی آزادی عمل او گسترش یابد.
- او را به خاطر اعمالش مورد بی مهری قرار ندهید؛ زیرا این بی مهری به رابطه ی دو طرفه ی شما لطمه زده، میزان اثربخشی اصلاح رفتار وی کاهش خواهد یافت.
- برای رسیدن به موفقیت، به او کمک کنید. (کارهایی را به او واگذار کنید که مطمئن هستید می تواند به خوبی انجام دهد.)
- با همکاری خانواده در روزهای خاصی او را به کلاس گفتار درمانی ببرند. همچنین از مسئول کتابخانه ی مدرسه بخواهید تا او به عنوان همکار در زنگ های تفریح به ایشان کمک کند و به بچه ها کتاب بدهد.
- با موافقت مسئولان مدرسه با چند نفر از هم کلاسی های او صحبت کنید تا هر چند وقت یک بار روزنامه دیواری بنویسند و او در گردآوری و نوشتن مطالب یا کشیدن نقاشی با آنان همکاری کند.
- از مسئولان مدرسه بخواهید تا مسئولیت های کوچک را به او واگذار کنند و در موفقیت ها، بی درنگ او را مورد تشویق قرار دهند.
- بگذارید با نظارت معلم خود، بخشی از کارها را به عهده بگیرد.
- طی جلسات مشاوره کم کم او را از نامطلوب بودن رفتارش آگاه کنید تا به مروز زمان، اعتماد به نفس و احساس ارزشممندی او تقویت شود و رفتار ناسازگارانه اش کاهش یابد.
از مربی پرورشی بخواهید تا او در فعالیت های نمایش مدرسه، نقش های کوچکی را اجرا کند.
نتیجه
چند ماه بعد:- علی خوشحال است و دیگر احساس نمی کند که همه با او مخالفند.
- برای موفق شدن، راه مطلوب و قانون مند را انتخاب می کند.
- با کمک هم کلاسی هایش عقب ماندگی درسی او تا اندازه ای جبران شده است.
- غیبت هایش بسیار کم است.
- در کارهای فوق برنامه، بسیار موفق است.
- درمان گفتاری او هنوز ادامه دارد و خانواده اش بسیار راضی است.
- مشاوره با پدر و مادرش مفید بوده؛ زیرا باعث شده تا اندازه ای تغییر رفتار بدهند.
- بچه ها علی را دوست دارند.
نکته ی مهم:
با توجه به مسائل مختلفی که در محیط آموزش و پرورش با آن روبه رو هستیم، شناخت مشکلات فردی دانش آموزان از نخستین وظایف یک معلم است؛ چون دانش آموز، مرکز تمام برنامه ها است، بنابراین هدف نهایی ما تعلیم و تربیت دانش آموزان و به وجود آوردن فضای مناسب آموزشی است تا آن ها بتوانند از آن بهره مند شوند.
ما به عنوان معلم، مشاور و درمان گر باید توجه داشته باشیم که هر انسانی همزمان با رشد جسمانی، به بهره برداری از طرز فکر خود نسبت به دیگران تمایل پیدا می کند، پس محیط، اثر عمیقی روی واکنش های او برای پیدا کردن راه حل برای رسیدن به خواسته هایش خواهد گذاشت. انسان ها به طور ذاتی خوب آفریده شده اند، مگر این که محیط نامناسب، آن ها را به شرارت و رفتار نادرست بکشاند؛ بنابراین یکی از وظایف مهم تعلیم و تربیت، ایجاد محیط مناسب است تا احتمال ناسازگاری و بی انظباط به کمترین مقدار آن کاهش یابد؛ یعنی در مقابله با ناسازگاری و دیگر مشکلات رفتاری باید روشن شود که این اقدام برای ارضای چه نیازی صورت گرفته است و با توجه به تفاوت های فردی دانش آموزان، راه مناسبی برگزیده شود.
خصوصیات شخصیتی کودک ناسازگار
- معمولاً عبوس و بی حوصله است- تصور می کند همه با او مخالف هستند
- از عدم موفقیت هراسی ندارد و برای موفق شدن سعی نمی کند
- گاهی افت تحصیلی دارد
- از مدرسه خوشش نمی آید و زیاد غیبت می کند
- دعوا و مشاجره می کند
- در کلاس، بدون اجازه جا به جا می شود.
- تمرکز حواسش کم است
- نسبت به مسائل بی تفاوت است
علل احتمالی ناسازگاری کودکان
- عدم ابراز محبت و علاقه از طرف والدین- اثرات محیطی
- شرکت ندادن در فعالیت ها
- عدم درک صحیح بزرگ تر ها و گروه هم سالان
- برخورد ناصحیح
- احساس حقارت
- کمبود مواد غذایی
- نامناسب بودن ظاهر
- احساس شرمساری از والدین
- ضعف در رشد جسمانی
منبع مقاله :
دهقان بنادکی، مریم (1388)، شناخت و درمان مشکلات رفتاری کودکان، قم: جمال، چاپ چهارم