میزان اهمیت دادن به موفقیت تحصیلی

واکنش خانواده ها به عملکرد تحصیلی فرزندان متفاوت است. بسیاری از این واکنش ها متأسفانه تأسف برانگیز و دردناک است.
جمعه، 9 خرداد 1393
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
میزان اهمیت دادن به موفقیت تحصیلی
 میزان اهمیت دادن به موفقیت تحصیلی

 

نویسنده: دکتر شکوفه موسوی




 

واکنش خانواده ها به عملکرد تحصیلی فرزندان متفاوت است. بسیاری از این واکنش ها متأسفانه تأسف برانگیز و دردناک است.
در این زمینه اول باید رفتارهای درست را شناخت. برخورد درست با دانش آموز باید همراه با علاقه و احترام به او باشد. این علاقه نباید مشروط باشد یعنی اگر فلان کار را بکنی، دوستت دارم، بلکه باید بی قید و شرط باشد یعنی: من دوستت دارم و برایت ارزش قائلم.
واکنش بعدی نسبت به عملکرد آن هاست. چه قدر مسئولانه با آن چه در مقابلش مسئولند عمل می کنند؟ وظیفه ی پدر و مادر و معلمان این است که برای فعالیت ها و تلاش آنها ارزش قائل شوند. یعنی دانش آموز در مقابل کاری که انجام می دهد، احساس ارزش کند. باید به او بفهمانیم که این طرز فکر و عمل او راجع به وظایف است که اهمیت دارد، نه نتیجه ی کار یا نمره. تشویق هایمان باید در این راستا باشد.
در واقع این شجاعت را داشته باشیم که برای تلاش صادقانه ی فرزندمان، حتی اگر نمره اش 14 باشد، ارزش قائل شویم. یک نمره ی 18 که در پس آن اعتقاد و تلاشی نیست چه ارزشی می تواند داشته باشد؟ باید به فرزندانمان ثابت کنیم که توانایی های آن ها دارای ارزش است. توانایی هایی مثل: برخورد با مسائل روزمره، حل مسئله، توانمندی های ذهنی، کنترل بر رفتار، برنامه ریزی، مدیریت زمان، نظم و ترتیب و... در حالی که این برخورد از طرف والدین زیاد دیده نمی شود.
والدینی که بدون توجه به توانمندی ذهنی فرزندشان، میزان تمایلات و انگیزش های آن ها به درس خواندن، میزان مهارت آن ها در روش های درس خواندن و یا میزان تجربه در حل مسئله، فقط و فقط به نمره فکر می کنند و برای فرزندشان ارزشی برابر نمره و رتبه قائل می شوند و از آن بدتر ارزش او را با دیگران و براساس نمره مقایسه می کنند. در واقع نه تنها به موقیت کلی فرزندشان در زندگی کمک نمی کنند و دید رشدیافته ای از تلاش و رقابت و عملکرد به او نمی دهند بلکه خودشان را نیز تا حد رقابت هایی کودکانه پایین می آورند. این برخورد موجب ناامنی زیادی در دانش آموز می شود مثل این که مردی به زنش بگوید: « من بر اساس خوشمزه بودن غذایت دوستت دارم.» یا زنی به شوهرش بگوید: « من براساس درآمدی که داری به تو علاقه دارم.»
اگر این طور باشد همه جیز برعکس می شود. نه تنها انگیزه ی موفق شدن در مخاطب بیشتر نمی شود بلکه ناامنی مشروط بودن عاطفه و رابطه باعث می شود که اعتماد به نفس فرد بسیار افت کند و همیشه نگران باشد که آیا نتیجه ی کارش مطلوب طرف مقابل هست یا نه. یا برعکس به دلیل آن که با طرف مقابل بجنگد، در واقع از همین ابزار استفاده می کند. در ضمن لطیفه ی دیگ ملانصرالدین یادمان نرود اگر ما از یک باور غلط ولو مدتی کوتاه استفاده کنیم و سود ببریم، در درازمدت ممکن است دچار ضررهای زیادی بشویم یعنی اگر فردی خودش را فقط و فقط با موفقیت تحصیلی بسنجد و موفق نشود، بسیار افسرده خواهد شد و چاره جویی برایش سخت خواهد شد. اما حتی اگر به موفقیت تحصیلی هم دست پیدا کند، ممکن است در زمینه های جدی و متعدد زندگی دچار ضعف ها و نقص های قابل ملاحظه بشود.
اگر والدین اساس نظام ارزشی شان را بر نمرات درخشان فرزندشان بگذارند، خود را در زمینه های تربیتی و اخلاقی مثل دوست یابی و مسئولیت پذیری آن ها محدود می کنند. به این معنی که چون نمره ی خوبی می گیرد می تواند با هر کس که می خواهد دوست شود یا لازم نیست مسئولیتی در خانه داشته باشد. این، در آینده اثرات منفی، حتی بر موفقیت تحصیلی فرزندان می گذارد؛ یعنی وقتی والدین از زندگی و انتخاب های شخصی فرزندانشان در سنین حساس نوجوانی و جوانی حذف شوند آثار مخربی بر زندگی و روند رشد شخصیت فرزندان وارد می شود. و این آثار مخرب اخلاقی باعث افت تحصیلی آنان خواهد شد. متأسفانه بسیاری از والدین تلاش زیادی می کنند تا فرزندانشان نمرات خوبی کسب کنند و از بسیاری از زمینه های مهم دیگر غافل می شوند. به گفته ی مولیر « خوردن برای زیستن است نه زیستن برای خوردن»، « درس خواندن برای زندگی کردن است نه زندگی کردن برای درس خواندن»، لذا توجه به مهارت های اساسی که هر انسان در زندگی به آن نیاز دارد و نیز رفع نقایص و مشکلات رفتاری و فکری فرزندان، بسیار ضروری است. حتی اگر آن ها از نظر درسی موفق باشند.
ما باید از همان شروع دوره ی تحصیلات فرزندمان، رقابت و نمره و رتبه را به خودش واگذار کنیم و به او بفهمانیم این مسئله خود اوست نه ما، یعنی توپ را توی زمین او بیندازیم. او که می خواهد در جمع بدرخشد و تشویق شود، باید تلاش کند و ناکامی ها را تجربه کند، بگذاریم توپ در زمین او باشد و او بازی کند. ما فراهم کننده ی شرایط مناسب هستیم و قوانین بازی را به او یاد می دهیم. ما مثل مربیان نباید وارد زمین شویم، زمین و بازی از آن او است.
منبع مقاله :
موسوی، شکوفه؛ (1386) موفقیت تحصیلی: نقش والدین در تحصیل فرزندان، تهران: نشر قطره، چاپ پنجم



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط
موارد بیشتر برای شما