بازتاب قرارداد 1907 م /1325 ه. ق در روزنامه‌ی انجمن مقدس اصفهان

به دنبال قدرت روزافزون آلمان در بالکان و عثمانی و اوضاع هرج و مرج و درگیری میان شاه و مجلس، و از طرفی فعالیت گسترده‌ی انگلستان و روس در جهت حفظ منافع خود در منطقه با میانجی‌گری فرانسه قراردادی در سال (1907
شنبه، 24 خرداد 1393
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
بازتاب قرارداد 1907 م /1325 ه. ق در روزنامه‌ی انجمن مقدس اصفهان
بازتاب قرارداد 1907 م /1325 ه. ق در روزنامه‌ی انجمن مقدس اصفهان

 

نویسندگان:
رقیه علیپور بهزادی(1)
علی حدادی(2)
منبع:راسخون




 

با تکیه بر دیدگاه سید حسن مدرس

چکیده:

به دنبال قدرت روزافزون آلمان در بالکان و عثمانی و اوضاع هرج و مرج و درگیری میان شاه و مجلس، و از طرفی فعالیت گسترده‌ی انگلستان و روس در جهت حفظ منافع خود در منطقه با میانجی‌گری فرانسه قراردادی در سال (1907 م/1325 ه.ق) میان انگلستان و روسیه منعقد شد که بر اساس آن معاهده، ایران به سه ناحیه تحت نفوذ تقسیم شد. قسمت شمالی سهم روسیه شد. جنوب به انگلستان تعلق گرفت و ناحیه ای بی طرف. از آن‌جا که مطبوعات نقش مهم و گسترده ای در اطلاع رسانی و بیداری مردم بر عهده دارند، با انتشار این قرارداد واکنش ها به این معاهده اوج گرفت. در این میان باید به واکنش روزنامه‌ی انجمن مقدس اصفهان اشاره کرد که در این ارتباط صامت نماند و اعتراض خود را صریحاً بیان کرد. همچنین سید حسن مدرس به آن اعتراض نمود و آن را امتیازی تجاری خواند.
این پژوهش بر اساس تحقیقات کتابخانه ای و بصورت توصیفی و تحلیلی، واکنش روزنامه انجمن مقدس اصفهان در باب تجاری بودن قرارداد و واکنش سید حسن مدرس را بر تابیده است.
کلیدواژه: قرارداد 1907 م، روزنامه‌ی انجمن مقدس اصفهان، مدرس، تجارت.

مقدمه:

دوره‌ی قاجاریه عرصه‌ی حضور بیگانگان در ایران است. باید گفت که وقوع انقلاب صنعتی و مطرح شدن مسئله‌ی استعمار، توسعه طلبی بیگانگان را در ایران به دلیل موقعیت سوق الجیشی و جغرافیایی این سرزمین فراهم کرده است. بی شک حضور انگلستان در ایران به منظور حفظ منافع خود در هندوستان است. دراین بین با قدرت یابی که آلمان توانست در صحنه‌ی بین المللی داشته باشد، ترس انگلستان و روسیه دو چندان شد و در فکر چاره جویی برای حفظ منافع خود در منطقه بر آمدند. در این میان ایران توانست در حفظ این منافع کمک شایانی به این دو کشور ارائه دهد. در نهایت با دخالت فرانسه معاهده ای میان انگلستان و روس منعقد شد، که در آن ایران به سه ناحیه تحت نفوذ تقسیم شد. اوضاع نابسامان ایران از نظر سیاسی و حضور یک حاکمیت ضعیف و از طرفی روی کار آمدن مشروطه به عنوان یک دولت جدید و نو پا انعقاد این قرارداد را شتاب بخشید. با انتشار این قرارداد مخالفت های زیادی نسبت به آن صورت گرفت که باید اوج آن را در مطبوعات ایران ازجمله مطبوعات آزاد و غیردولتی مشاهده کرد چرا که روزنامه‌های دولتی هیچ واکنشی نسبت به این معاهده انجام ندادند. در این میان باید از روزنامه‌ی انجمن مقدس اصفهان یاد کرد که دو ماه پس از انتشار آن اعتراض کرد. اما آنچه که در این واکنش مد نظر است سخن مدرس در مذاکرات انجمن اصفهان است که این معاهده را یک معاهده تجاری می داند. در این مقاله بر آنیم تا دیدگاه مدرس در باب این قرارداد را موشکافانه مورد بررسی قراردهیم.

1- شرحی بر قرارداد 1907 م/ 1325 ق:

ترس و وحشت از قدرت روز افزون آلمان که به تدریج به صورت یک خطر جدی برای دول استعمارگر در آمد، مخصوصاً نفوذ آلمان در عثمانی و بالکان باعث شد که رقبای آن دولت یعنی انگلستان و روس و فرانسه.، اختلافات دیرینه خود را برطرف و زمینه‌ی اتحاد مثلث و ایجاد جبهه‌ی مشترک علیه آلمان را فراهم کند. دولت فرانسه در این راه پیشقدم شد و در سال 1894 م، پیمان دوستی و اتحاد با روسیه تزاری منعقد کرد.
به نظر می رسد محمود محمود در کتاب تاریخ روابط سیاسی ایران و انگلیس، آمدن مشروطه و ورود آن به عرصه‌ی سیاسی ایران را عاملی در برقراری قرارداد 1907 می داند. آوردن مشروطه به ایران را مقدمه ای بر زوال و ضعف ایران می داند. با ایجاد مشروطه، هرج و مرج در ایران رواج یافت. ملت سرگرم مشروطه شد. عده‌ی ساده لوح و وطن خواه با یک شوق و ذوق مشروطه را استقبال می کردند. شیادان که این را سر زبان انداخته بودند، آن‌ها را بیشتر حریص و تشویق کردند تا کار اغتشاش و ناامنی به علت از بین رفتن نفوذ دولت مرکزی بالا گرفت که نه مجلس و نه دولت های خلق اساعه هیچ یک قادر نبودند، دوباره امنیت را برقرار کنند (محمود، 1345, ج 8: 223).
با میانجی‌گری فرانسه، قراردادی در 31 اوت 1907 م (21 رجب 1325 ه.ق) میان روس و انگلیس بسته شد. محل امضای قرارداد در سن‌پطرزبورگ واقع شده بود، و در چهارم سپتامبر همان سال در طهران منتشر شد و با احتیاط و دقتی که در موارد و مفاد آن به کار رفته بود آن قرارداد را سراسر اطمینان معرفی کردند. با ضمانت اینکه برای استقلال ایران و بقای آن احترام قائل خواهد شد، در حالی که تأثیری بسیار مهم بر آینده کشور ایران بر جای گذاشت (شوستر،1356, 25).
امضاکنندگان این معاهده؛ ایسولسکی وزیر روسیه و نیکلسون سفیر انگلستان در سن پطرزبورگ بودند. البته باید خاطر نشان کرد که سه قرارداد میان این دو تن منعقد شد که طبق قرارداد اول افغانستان در منطقه نفوذ انگلستان قرار گرفت؛ قرارداد دوم تبت را به روسیه متعلق می کرد و در نهایت قرارداد سوم ایران به سه ناحیه شمالی، جنوبی و بی طرف تقسیم شد. قسمت شمالی حد فاصل میان قصر شیرین، اصفهان، یزد، خواف تا مرز افغانستان متعلق به روسیه. مناطق جنوبی یعنی، بندر عباس، کرمان، بیرجند و زابل که از ارزش و اهمیت استراتژیکی خاصی برخوردار بودند، به انگلیس ملحق شد. قسمت سوم که شامل کویر و بیابان های بی آب و علف و فاقد اهمیت بود، منطقه‌ی بیطرف متعلق به دولت ایران شناخته شد. (هوشنگ مهدوی، (بی تا), ج 2: 305). باید گفت که با عقد قرارداد 1915 م که بر اساس آن ایران به دو منطقه‌ی تحت نفوذ روس و انگلیس تقسیم شد، آن منطقه بیطرف با مجوز دولت روس به انگلستان تعلق گرفت. همزمان با این قرارداد، در سن پطرزبورگ، امین السلطان صدر اعظم که در مصاحبت عبدالله بهبهانی از بهارستان بیرون می آمد، به دست صراف جوان آذربایجانی که عضو یکی از انجمن های فدایی ملت بود، به قتل رسید. نام این فرد عباس آقا بود، که نام وی از روی یک قطعه کاغذ که در جیب او نوشته بود، عباس آقا صراف آذربایجانی، عضو انجمن فدایی ملت؛ شناخته شد و از آن جا بود که نام آن انجمن مطرح و شناخته شد.
ترور صدر اعظم، وزیر مقتدر و جاه طلب، تأثیر عمیقی را در رجال و سیاست ایران بر جای نهاد. قتل اتابک توانست مسیر جریان نهضت آزادی را تغییر دهد و نشان دهد که این یک بازی کودکانه نیست. اراده‌ی تسلیم ناپذیر در کار است که ایرانیان حاضر شده اند هر روز وزیری را که دسایسی بر ضد آزادی تازه به دست آورده شان می کند را از میان بردارند (براون، 1388: 153). بعد ها دیگر اسمی از اتابک توسط روس ها برده نشد. انگلیسی ها هم دیگر از مشروطه طلبان حمایت نکردند، خودشان می دانستند چه بلایی ایران را گرفتار کرده بودند، که از آن بلا به این زودی ها رهایی نخواهند یافت. در هر صورت اسباب زوال و فنای ایران و ایرانی تهیه شد، مانع فقط اتابک بودکه با دست های مخصوصی از میان برداشته شد (محمود، 1345, ج 6: 292).
قرارداد 1907 م. شامل یک مقدمه و پنج فصل اساسی است که در باب سه کشور آسیایی ایران، افغانستان و تبت تدوین شد.
فصل اول: دولت بریتانیا متعهد می شود که در ماورایی که از قصر شیرین شروع تا افغانستان در حدود روسیه منتهی می شود، امتیازی تجاری، سیاسی مثل راه آهن و بانک و تلگراف و حمل و نقل و... تحصیل ننماید.
فصل دوم: در ماوراء خطی که از افغانستان شروع و منتهی به بندر عباس می شود، نباید برای روسیه امتیازی تجاری، سیاسی و... باشد. در غیر این صورت انگلستان برخورد می کند.
فصل سوم: روسیه متعهد است که بدون مذاکره و قرارداد با انگلستان از اینکه در وسط خطوط متوسله در موارد 1 و 2 امتیازی به رعایای انگلستان داده شود ممانعت نماید و بریتانیا در باب امتیازی که به رعایای دولت روس در نقاط مزبور داده شود همین تعهد را می نماید. تمام امتیازات که فعلاً در نقاط مفصله در مورد 1 و 2 است به حال خود باقی خواهد بود.
فصل چهارم: عایدات گمرکات ایران به غیر از فارس و خلیج فارس به همان مصرف خواهد رسید، واضح است که عایدات گمرکات ایران در فارس و خلیج فارس و عایدات صید ماهی خزر متعلق به ایران است.
فصل پنجم: اگر ایران در تأدیه تنزیل قروض از بانک استقراضی و شاهنشاهی تا تاریخ امضای این قرارداد نموده، بی تربیتی بروز نماید، و اگر مقتضی بشود که در عایداتی که در حل استقراضی است که از بانک استقراضی و رهنی ایران شده است. روسیه باید بر نقاط نظارت نماید و اگر برای روس اقتضاء نماید که در عایداتی که در ماده‌ی اول این قرارداد ذکر شده، نظارت نماید، دو دولت متعهد اند که قبل از دقت دوستانه مبادله افکار نموده، در اقدامی که برای نظارت باید بکنند، اتفاق کرده و از اقدامی مغایر با این اقدام احتراز کنند.
انتشار این قرارداد هیجان فوق العاده ای در تهران و سایر نقاط ایران ایجاد کرد، مردم تا آن روز نسبت به دولت انگلستان حسن ظن داشتند. در این روزها به طور کلی از دولت مأیوس شدند و در آن تاریخ احساسات مسطحی نبود، بعد از اعلان مشروطه مردم ایران در مسائل عمومی علاقه پیدا کرده بودند و شور غریبی در مردم پیدا شده بود و مردم روز نامه خوان شده بودند و جراید هر روزه مقالات مفصل در این باره می نوشتند (محمود, 1345, ج 8: 192).
مهم ترین بانی و حامی قرارداد در انگلستان سر ادوارد گری وزیر خارجه‌ی انگلیس و در روسیه ایسولسکی(3) بود که به او لقب انگلوفیل داده شد. نیکلسون سفیر کبیر انگلستان در روسیه، ادوارد هفتم پادشاه انگلستان و سر چارلز هاردینگ معاون وزیر خارجه‌ی انگلستان را می توان نام برد.
این عهد نامه علی الظاهر برای تنظیم و تصفیه مسایلی بود که به فواید و اغراض متنابه‌ی آن تعلق داشت، همه‌ی آن فواید و اغراض در ایران و در سایر ممالک جعلی وار خود در آورده بود، و در بین خودشان متعهد و مقرر بود. دولت ایران در انعقاد این قرارداد نه سری و علنی طرف قرارداد نبوده و دخالتی نداشته است (شوستر, 1356: 30).
مشیر الدوله که در کابینه‌ی ناصر الملک به وزارت خارجه منصوب شده بود در همان روزهای اولیه‌ی وزارت او بود که اعلان قرارداد 1907. م روس و انگلستان در تعیین منطقه‌ی تحت نفوذ در ایران از طرف دو سفارت روس و انگلیس در تهران به وزارت خارجه ایران رسید و جواب منطقی مشیر الدوله به مراسله‌ی سفارتین بر این نکته تأکید می کرد که ایران دولتی مستقل است. و این قرارداد بین دو دولت تأثیری در اقدامات دولت ایران در خاک خود ندارد و موجب نارضایتی عمومی آزادی خواهان شد (مستوفی، 1386, ج 1: 1129).
یحیی دولت آبادی در ج 2 حیات یحیی در تحلیل قرارداد 1907 م چنین می گوید:
"معاهده‌ی 1907. م یک قسمت ظاهری دارد و یک قسمت مخفی که در قسمت ظاهری ایران به سه منطقه تحت نفوذ تقسیم شد. وی یادآوری می کند که میزان مناطق رسیده به روسیه از حیث مسافت جند برابر مناطق متعلق به انگلستان است و دلایلی را در این ارتباط ذکر می کند. اولا انگلستان روس را فریب داده باشد که منطقه آنها سه برابر خودشان است. در صورتی که با وجود پایتخت بودن تهران در نقاط سرحدی و ولایات شمالی روس ها چه نفوذی می توانند داشته باشند، که انگلیس آن نفوذ را نداشته است. انگلستان می خواست راه خانقین – کرمانشاه در منطقه‌ی بی طرف نباشد تا ایران آن را به دولت آلمان ندهد. به این منظور که از تجاوزات دولت آلمان و عثمانی در خلیج فارس و هند جلوگیری کند" دولت آبادی همچنین می نویسد که مجلس این معاهده را رد می کند و دولت به آن توجهی نمی کند و آن را محلی می سازند. " این نپذیرفتن، دو ضرر اساسی و مهم به مجلس وارد خواهد کرد. اول اینکه باعث بد بینی انگلیس نسبت به مجلسی ها و مجلس شد. به واسطه‌ی عقد این قرارداد انگلستان از نگرانی نفوذ روس در تمام مملکت خواص شده و دیگر نیازی به تقویت ملیّون بر خلاف محمد علی شاه نیست"(دولت آبادی، (بی تا), ج 2: 102).
لرد کرزن در جواب مخالفت ایرانیان نسبت به این معاهده می گوید: " بزرگان و مرتجعین ایران باید بدانند که آن ها می تواند از رقابت های میان روس و انگلیس بهره مند شوند. پیشوایان نهضت رفرم و کسانی که سرگرم ریختن باده‌ی تازه ای در مینای پوسیده و کهن خودمختاری مطلق ایران هستند، نمای این بند و بست ها به سود آزادی است. من خیال می‌کنم بتوانم آن را به نفع بریتانیا نیز گرفته، بسا که بزرگترین منافع بریتانیا به این بندو بست هاست (براون,1388: 175).
دلایل انعقاد قرارداد 1907 م.:
*حضور و نفوذ روز افزون فعالیت اقتصادی آلمان در ایران و علاقه‌ی شدید این حکومت به کشیدن خط راه آهن بغداد سبب نگرانی روس و انگلیس شد. (سعیدی، 1384: 89).
*انگلیسی ها قضیه تقسیم ایران به دو منطقه را برای وضع رقابت ها و مبارزه های سیاسی خود با روس ها پیشنهاد دادند ولی ابتدا جواب مساعد نشنیدند.
* کاهش تشنج میان بریتانیا ی کبیر و روسیه در پرتو شکست روسیه از ژاپن.
* شکست انگلستان در جنگ بوئر ها.
* ورود امپراطور آلمان ویلهلم دوم و حمایت از مراکش.
* تفاهم فرانسه و انگلستان در سیاست بین المللی (آوری، ج 1، 1369: 254).
درکنار واکنش های متفاوتی که از سوی مجلس، مردم و گروهی از ارکان حکومتی صورت گرفت. مطبوعات در رابطه با این قرارداد، واکنش تندی را نشان دادند. باید توجه کرد که عمده‌ی این مطبوعات روزنامه هایی را شامل می شد که دولتی نبوده و هیچ وابستگی به دولت نداشتند و یا بعضاً تعدادی از آن ها در خارج منتشر می شد. از آن جا که مطبوعات در بیداری و آگاه‌سازی مردم نقش اساسی و مهمی دارند، در بسیاری از جریان ها ی قبل از مشروطه مثل امتیازاتی که در زمان ناصر الدین شاه واگذار شد، این روزنامه ها بودند که در آگاه سازی مردم نقش برجسته ای ایفا کردند. شیوه هایی که این روزنامه ها در مخالفت با این معاهده استفاده می کردند، بعضاً طنز و کاریکاتور بوده است و یا صریحاً مخالفت خود را نسبت به سکوت نسبی مجلس و دولت اذعان می داشتند. البته باید گفت که این واکنش تنها محدود به روزنامه های داخلی نبوده، بلکه روزنامه های خارجی نیز واکنش خود را نسبت به این قرارداد نشان دادند.
بر اساس مقاله ای مندرج پس از کودتای باغ شاه و سقوط استبداد صغیر در روزنامه های فارسی می توان گفت که نویسندگان و ناشران آن ها دارای هر مسلکی سیاسی که بودند در یک امر وحدت نظر داشتند و تا آنجا که معرفت و تشخیص و تجربه‌ی سیاسی آن ها راه می داد، از اظهار نظر مخالفت نسبت به قرارداد 1907. م فرو نمی گذاشتند. این مخالفت ها فقط به روزنامه نگاران و سیاستمداران مربوط نمی شد. بلکه حتی ادیب نیشابوری معلم ادبیات مشهد در روزنامه‌ی طوس مشهد، مقاله ای را می نویسد و در آن دولت انگلستان را از اشتباهی که درباره‌ی ایران با قرارداد 1907 م با روس مرتکب شده بود، نکوهش می کند (طباطبایی,1366: 200).
وجود این قراداد نشان دهنده‌ی ضعف بی حد حکومت در دوره‌ی محمد علی شاه و فقدان استقلال ایران است. این معاهده بدون دادن کوچک‌ترین اطلاعی به دولت ایران و مجلس که نماینده‌ی مردم ایران بود بین دولت های روس و انگلستان به امضا رسید. نمایندگان مجلس این قرارداد را بی اعتبار و گفت و گو در مورد آن را بیهوده اعلام کردند. مجامع ملی و خطباء، منعقد کنندگان این معاهده را دشمنان ملت معرفی ُو تنفر خودشان را در تمام روزنامه ها و مطبوعات به پیشگاه ملل آزادی خواه و طرفدار حقوق بشر آشکار می کردند. علاوه بر واکنش های متمادی و متعدد پس از انتشار قرارداد، در شهرستان های مختلف از جمله در اصفهان، نهاد های مهم و اساسی از جمله انجمن ملی اصفهان مخالفت خود را ابراز داشت.

2- معرفی روزنامه انجمن مقدس اصفهان:

روزنامه‌ی انجمن اصفهان در 21 ذی القعده سال 1324 ه.ق منتشر شد. در سال 1325 ه.ق نام خود را تغییر داد و با نام انجمن مقدس ولایتی اصفهان منتشر می شد. روزنامه به مدیریت آقا سراج الدین جبل عاملی و دبیری نجم الواعظین موسوی منتشر می شد. در شماره های اولیه مدیر کل آقا سراج الدین جبل عاملی و دبیر اداره میرزا محمد علی معلم بوده است. در هر شماره از این روزنامه تأکید می شود که " جریده ای است آزاد، از منافع عامه و سیاسیه دولت و ملت و مذاکرات انجمن مقدس ملی اصفهان و لوایح و مقالات مفیده درج می شود. مندرجات روزنامه شامل مذاکرات انجمن مقدس ملی اصفهان که تمام آن به نام اشخاص ضبط شده ".
هدف از تأسیس روزنامه، چاپ صورت مذاکرات انجمن بوده است. انجمن در عضویت اشخاص منور الفکر و آزادی‌خواهی بوده که در رأس آن‌ها مرحوم حاج آقانورالله برادر آقانجفی قرارداشت و نیز افرادی چون شیخ الاسلام و میرزا رضاخان نایینی از اعضای اصلی آن بوده اند (صدر هاشمی، 1327, ج 1: 288 ـ 290). روزنامه در داخل و خارج از کشور توزیع می شد. در طول پنج سال تا مورخ 8 ذی الحجه سال 1329 ه.ق (1911. م) منتشر می شد. روزنامه از ابتدا تا شماره‌ی 20 سال دوم با نام انجمن مقدس ملی اصفهان چاپ می شد. ولی از شماره‌ی 22 سال دوم به بعد با نام انجمن مقدس ولایتی اصفهان و از سال سوم به بعد با نام انجمن اصفهان منتشر گردیده است.
مندرجات روزنامه انجمن اصفهان که ارکان انجمن ولایتی اصفهان بوده را می توان به عنوان نظر ها و مواضع اعضای انجمن خصوصاً روحانیت طراز اول شهر که رهبری انجمن ومشروطه اصفهان را عهده دار بودند، دانست. این مندرجات حکایت از آن دارد که نهضت مشروطه در کشور و اصفهان بدون حمایت و تلاش روحانیت تحقق نمی یافت و در هر مرحله ای که نهضت با شکلی اساسی روبرو بود از حمایت جدی و گسترده‌ی آیت‌الله نجفی بهره‌مند می شد.
آنچه در قالب انجمن اصفهان مد نظر است، در بدو امر نظام نامه و دستورالعمل قانونی خاصی جهت تشکیل نداشت. اعضای اولیه انجمن مقدس اصفهان را مشروطه خواهان اصفهان اعم از روحانیون و بازاری ها تشکیل می دانند. افراد هر چه با نفوذتر و وجیه المله‌تر در انجمن مقتدرتر بودند. بر اساس مندرجات روزنامه‌ی انجمن روحانیون اصفهان در انجمن نقش و حضور مقتدری داشتند به گونه ای که بدون ایشان تصور شکل‌گیری و تداوم به قدرت انجمن ممکن نبود. از میان خیل روحانیت موافق با مشروطه آقا نجفی، ثقه الاسلام، حاج آقا نور الله و شریعت مداران آقا سید ابوالقاسم دهکردی، ملا عبدالکریم جزی، شیخ مرتضی یزدی، محمد علی کلباسی، شیخ الاسلام سراج الدین صدر عاملی، ابوالحسن بروجردی، علی زنجانی، علی بابا مازندرانی و از میان اعیان و تجار حاجی ملک التجار، حاجی محمد حسین کازرانی و میرزا رضاخان نائینی و مشیر الملک از اعضا و حضّار برجسته در انجمن مقدس ملی اصفهان بودند.
در نظام نامه‌ی موقتی انجمن نحوه‌ی انتخاب اعضا، وظایف انجمن و حیطه‌ی اختیارات آن در 15 فصل بیان شده بود. از این زمان انجمن فعالیت و اقدامات خود را بر اساس این نظام نامه اداره می‌کرد. تعداد اعضای انجمن از میان اقشار مختلف مردم برگزیده شده بودند. یعنی انجمن به طور کلی ماهیتی طبقاتی داشت. به طوری که علماء 5 نماینده، تجار 4 نماینده، طلاب 6 نماینده و حتی برخی از صنوف 7 نماینده که هر گروه شروع به فعالیت انتخاباتی می‌کردند. (مهرعلیزاده، بی تا: 290 ـ 291).
روزنامه انجمن هدف خود را در توسعه‌ی دایره‌ی اسلامیت و نوامیس شریعت و قواعد تمدن و توسعه‌ی افکار و آزادی ملت ذکر می کند. در کنار این هدف به نظر می رسد که روزنامه ضمن حمایت از اسلام و انجمن مقدس ملی اصفهان خود را موظف به حمایت کامل از نظریات و موضع آقای ثقه الاسلام می دانسته و با جدیت از ایشان حمایت می کرده است(4). موضع روزنامه نسبت به سلسله‌ی قاجاریه صریحاً مواضعی مخالف است و می نویسد که آل قاجار در حق ملت ایران سیئات بزرگ انجام داده است(5).
از نقاط مثبت دیگر روزنامه توجه جدی آن به امور و حوادث خارج از اصفهان است. اطلاعات موجود در روزنامه، متنوع و در برگیرنده‌ی اهم حوادث مشروطیت در نقاط مختلف ایران مخصوصاً مناطق جنوبی کشور می باشد. توجه ساکنین آن مناطق به روزنامه انجمن چنان بود که تصور می شد، روزنامه تنها محل رجوع انقلابیون جنوب ایران بوده است(6).
به طور کلی نفی استعمار روس و انگلستان و سلطه‌ی بیگانگان، نکوهش استبداد، مقالات مذهبی و ملی در تغییر انواع حکومت و سیاست، بحث در مورد منطبق بودن مشروطه با اصول و مبانی اسلام، فضیلت آرایی، آزادی ازدید اسلام، مردم گرایی و ملت دوستی، اخبار سایر ایالات و ولایات، اخبار پایتخت، اخبار و تحولات سایر کشور های جهان، تفسیر اخبار مجلس شورای ملی، بحث از اندیشه ها و جوانب عقیدتی و فکری مسائل سیاسی و اجتماعی و بیان اوضاع ایران در دوران پیش از مشروطه و خود مشروطه از مباحث مهمی است که در این روزنامه ذکر شده است(7). در کل باید گفت که تشکیل انجمن ولایتی اصفهان را باید نقطه‌ی عطفی در تاریخ مشروطه‌ی اصفهان محسوب کرد. چرا که نهاد سیاسی ـ اجتماعی جدیدی متولد شد که در مدتی کوتاه، به مهم‌ترین مرجع تصمیم‌گیری و اداره‌ی ولایت تبدیل شد. حتی اقدامات حاکم ولایت را مهار نموده و بر تصمیمات تأثیر گذاشت. همچنین این انجمن باعث آشنایی عمیق مردم با مشروطه شد.

3- مدرّس و سیاست خارجی:

دیدگاه و نظریات مدرس درباره‌ی سیاست خارجی ایران، بسیار ظریف و خصلت عمل گرایی ویژگی اساسی آن است. وی معتقد است که حقیقتاً مملکت مستقل بودنش به دو چیز است یکی وزارت خارجه و یکی هم اینکه مملکت به همه جا راه داشته باشد. مملکتی که در به همه جا داشته باشد، وزارت خارجه اش محکم است، در دنیا استقلال دارد و این معنی استقلال است، هر کس بخواهد از استقلال دولتی بکاهد از درهایش می کاهد. سیاست ما ایرانی ها باید سیاست بز کوهی باشد، سیاست بز کوهی آن است که همیشه بین الطلوعین چرا می کند که به قدری روشن باشد که علف راببیند، اما به قدری روشن نباشد که صیاد او را صید کند. در جای دیگری ضمن اشاره به موافقت خود با انعقاد قرارداد با شوروی می گوید: ما نسبتمان با تمام ملل دنیا نسبت خوبی است، چه قوی باشیم، چه ضعیف باشیم، به واسطه‌ی یک اصلی که داریم، یعنی آن اصلی که ایران دارد، اصل دیانت باشد؛ مقتضی این است که هر کس کاری به ما نداشته باشد، کارش نداریم، اما هرکس با ما کار داشته باشد، کارش داریم (ویژه نامه شهید مدرس، کتاب نهم:12-13).

4- واکنش روزنامه‌ی انجمن به قرارداد 1907 م:

دو ماه پس از مطرح شدن قرارداد 1907 م در مجلس شورای ملی، روزنامه‌ی انجمن اصفهان موضع خود را در مورد آن آشکار کرد و در یک مقاله‌ی نسبتاً طولانی به افشای زیان‌های آن پرداخت و در شماره 45 خود چنین می‌نویسد:
" ای بیچاره ملت که به خواب خرگوشی دچار و به وعده های امروز و فردا گرفتار هستند، نمی دانم مَستند یا هشیار، خوابند یا بیدار، صحیحند یا بیمار، مصلحت است که از پرده برون افتد راز ور نه در مجلس رندان خبری نیست که نیست. جریده نگار باید معایب دولت و ملت را نگارد، از آن طرق معاهده‌ی روس و انگلیس در نفوذ تجارت خود می نماید". (روزنامه انجمن, س 1، ش 45: 2 و 3).
اما آنچه که در واکنش روزنامه، در خصوص ایران مدنظر است نوع لحن و سخن سید حسن مدرّس است که در مذاکرات این انجمن حضور داشت. بر خلاف واکنش های سایرین، این گفته مدرّس مبنی بر تجاری بودن قرارداد است. از این جاست که نوع نگاه به جوانب این قرارداد تغییر می کند. این گفته توسط یک روحانی کار کشته و مدافع حقوق ایران مطرح شده است. نظر مدرس کاملاً قابل توجه است، که چرا از میان عوامل پلیتیکی و اجتماعی و فرهنگی به مقوله‌ی تجاری بودن این قرارداد تأکید می کند. آیا تأکید وی بر مقوله‌ی تجارت، تجارت میان روس و انگلستان است و یا میان ایران و آن دو کشور. در ابتدا لازم است دیدگاه مدرس درباب سیاست خارجی را مد نظر قرار دهیم.
در مذاکرات انجمن مقدس اصفهان در باب بحث از معاهده‌ی 1907. م آقا سید حسن مدرّس می گوید:
" اگر آنها بگویند معاهده در باب امر تجارت است، چه جواب داریم، ثقه الاسلام جواب می دهد در باب هر دولتی معاهده نوشتند، به امضا آن دولت نمودند مثل امیر افغانستان و تبت و غیر هما. اما در این معاهده اسم دولت ایران را نبرده اند، به این معنی که ما محل اعتنا نیستیم و شرف ما را برده اند".
سید حسن در جواب او می گوید: " این عموم و اهالی که می گویند ما جاناً و مالاً حاضر الوقت هستیم، اگر راست می گویند، صندوق اعانه معین شود و تماماً پول به جهت اداره کردن بانک ملی بدهند که کلیه مفاسد، علتش نبودن پول است. اما ثقه الاسلام واکنش خود را نشان داده و در جواب می گوید که با روس و انگلیس جنگ نداریم که پول بخواهیم، این مطلب در باب معاهده می باشد." (روزنامه‌ی انجمن، س 1، ش 46: 4).
گفته‌ی مدرّس در باب تجاری بودن قرارداد و نظر ثقه الاسلام در باب سرجنگ نداشتن ایران با دولتین منعقد کننده قرارداد به خوبی نشان می دهد که آنها مخالفت خود را با قرارداد تنها از نظر ظاهری می دانند، چرا که در جای‌جای روزنامه تأکید می کنند که این قرارداد میان آن دو دولت بسته شده است. و بنابر سیاست خارجی که مدرس در پیش می‌گیرد، به نظر می رسد که این قرارداد را واکنشی به استقلال ایران نمی داند. همچنین مدرس در سایر سخنان و نطق‌های خود همه‌ی مشکلات ملّت را ناشی از بی پولی می داند و شاید تجاری نامیدن قرارداد با هدف به دست آوردن پول برای ایران باشد. وی همچنین به نظر می رسد که نقش دولت و درباریان را بی تأثیر نمی داند. از طرفی تنها بر مقوله‌ی تجاری بودن تأکید می کند، چرا که می داند مخالفت ها در بعضی مواقع بی نتیجه خواهد ماند.
از طرفی ثقه الاسلام تنها واکنش انجمن را مکفی و مغنی نمی داند و بر اهمیت مسأله تأکید زیادی می کند او پیشنهاد می کند که باید تمام انجمن های دارالخلافه و سایر ایالت ها اظهار مخالفت کنند و در روز مشخصی در یک تلگرافخانه جمع شوند و از عموم بلدان به مجلس نامه ای بنویسند. البته مطرح کردن تجاری بودن قرارداد تنها توسط مدرّس مطرح نشد، بلکه ثقه الاسلام در جای جای دیگر روزنامه بر این امر تأکید می کند: " خدا ترحم فرماید و از خواب بیدارمان کند، از آن طرف معاهده‌ی روس و انگلیس در تجارت نفوذ می نماید، خانه از دیگری، صاحبش زنده، دارند خانه را قسمت می کنند. این درد را چه کنم که در معاهده می نویسند اگر امیر قندهار امضا کند در ملک او این معاهده جاری است ولی در ایران ویران این قید را نمی داند. آیا یکی نیست این نکته را درک کند که ایران جزء مملکت خودمان است و کسی را صاحب نمی دانیم، خودمان مختار هستیم، یک با حسّی گفت: چرا خانه‌ی ما را قسمت می کنند یکی گفت: این نفوذ تجارت و این قیّمی را متوقع نیستیم، خودمان بالغ هستیم و صغیر نیستیم، پدرمان که حضرت پادشاه است، هنوز زنده است. از برای که قیمومت می‌کنید، تا به حال شنیده نشده کسی این حرف را بزند، تمام وکلا به امور جزینه پرداختند". (روزنامه انجمن, س 1، ش 45: 3).
آنچه که در اینجا قابل توجه است، مقوله‌ی تجارت است. آیا منظور از تجارت معاوضه و ورود کالاهای دو کشور به ایران است تا زمینه ای برای مصرف کالاهای تولیدی خودشان داشته باشند یا خروج منابع و مواد اولیه از ایران؟ نوع واکنش روزنامه اغلب بر مقوله‌ی تجارت است، چرا که در آن دوران تنها عامل بدبختی را نبود پول می دانند.
روزنامه همچنین در واکنش به سکوت نمایندگان مجلس هم اعتراض می کند: " تمام وکلا محترم به امور جزینه پرداختند و به نشستن و بر خاستن محض ساختند، در دولت مشروطه اگر قلم آزاد است. چرا حرف حق پیش نمی رود، چرا پیش نمی رویم، دشمنان در جنوب و شمال چون گرگان پنجه ها تیز کرده اندو در کمین شما هستند، تجارت را بردند، صناعت را بردند، طلا و نقره مملکت را بردند. شرف و ناموس را بردند، قوانین مملکت را بردند، به همان ترتیبی که بر ما مسلط شد،شما هم چاره کنید"(روزنامه انجمن, س 1، ش 45:3 و 4).
روزنامه صراحتاً مخالفت خود را با قرارداد نشان می دهد. وی زیر سؤال رفتن استقلال ایران را مد نظر قرار می دهد و وقتی بر مشروطه تأکید می کند که همه چیز در آن آزاد است، به نظر می رسد که علیرغم وجود مشروطه اما همچنان سانسور مطبوعاتی و خبری صورت می گرفته و شاید ترس از حاکمیت سیاسی ضعیف هم مانع از مخالفت ها با این معاهده می شد. چرا که روس طرفدار بی چون و چرای محمدعلیشاه و از طرفی ترور اتابک بر این امر صحه گذاشت.
همچنین روزنامه یکی از سیاست های نفوذ بیگانگان در ایران را ابتدا در اقتصاد و تجارت می داند. چرا که در آن زمان دولت‌های خارجی به تناسب رفع نیاز ها و تأمین بازار مصرف کالا و نیروی انسانی ناچار به سیاست استعمار روی آوردند. نخست پلیتیک این ها این است، سیاسیون آگاهی دارند؛ اول نفوذ تجارت خود را می دهند و الآن مملکت را از وجهت محتاج و تیر بلای فقر و احتیاج آماج می نمایند. دولت و ملت را مقروض. آنگاه به عنوان مطالبه و تجارت علم استقلال خود را در هر خطه که بخواهند بلند می نمایند، قضیه هندوستان مگر غیر از این بود که اول ملوک الطوایف بود و در میان خودشان نفاق افتاد و کشوری پر نفع تر از هندوستان در جایی ندیدم (روزنامه انجمن, س 2، ش 7: 8).
انجمن ابتدا مخالفت خود را ذکر می کند و پس از آن بر نصیحت تأکید می کند و چنین می نویسد که علت آنکه بعضاً همسایگان جنوب و شمال ساکت هستند؛ گمان می‌کنید با ما صیغه‌ی اخوت خوانده اند. حاشا حاشا، معاهده که مقدمه‌ی کار است نمودند و در فتح بر روی خود گشودند؛ رسم این دو همسایه این است که هر مملکتی را که می خواهند متصرف می شوند از در صلح جنگ می‌کنند و بی کشتی جنگی، مملکتی را متلاطم می سازند، به آباد کردن خرابمان می کنند، دیگر چه قسم حالی کنم و به چه زبان بفهمانم (روزنامه انجمن, س 2، ش 7:8).
بر اساس مطالب منتشر شده در این روزنامه ریاست انجمن و اعضای آن تنها بر وحدت و هماهنگی میان اعضای انجمن و انجمن های ایلات و همچنین همه‌ی مردم تأکید می کنند، بر این نظر آنها وحدت اعضای ملت را تنها عامل اساسی در برکناری و عدم نفوذ بیگانگان می دانند، هر چند هم دولت ضعیف باشد. همچنین واکنش روزنامه به این قرارداد در باب نوع عملکرد سیاست خارجی است. به نظر می رسد که روزنامه بیشتر عوامل داخلی را سبب انعقاد قرارداد 1907 م می داند. از یک طرف روس، از یک طرف انگلیس، از یک طرف عثمانی و همین طور ساکت و صامت نشسته اند. وزراء باید پادشاه را بیدار کنند، هیچ مملکتی به باد نرفت مگر من باب خیانت وزراء و نفاق خودی‌ها (روزنامه انجمن, س 1، ش46: 3).
علاوه بر این روزنامه نداشتن یک نظام مترتب و منظم را عاملی دانسته در خیال دستبرد به مملکت ایران توسط اجانب و معتقد است که آنها به بهانه‌ی اینکه می‌خواهیم به حفظ رعیت و قنسول خانه بپردازیم، قزاق می فرستند، باید از این خیالات غافل نباشید آن وقت کم‌کم در هر بلدی که عساکر روس و خارجه باشد؛ به کدام نظام منظم جواب آن ها را بدهیم. (روزنامه انجمن, س 2، ش 11:15).

نتیجه:

نفوذ و حضور قدرتمند آلمان در عرصه‌ی بین المللی، فعالیت ها و رقابت های سه کشور بزرگ، روسیه انگلستان و فرانسه را در سطح بین المللی وسیع تر کرد. به طوری که ایران به دلیل موقعیت سوق الجیشی و مرکزی برای حفظ منافع انگلستان در هندوستان و جلوگیری از نفوذ روس به آن سرزمین، زمینه‌ای شد برای انعقاد قراردادی میان روس و انگلیس با میانجیگری فرانسه، قراردادی میان آن دو منعقد شد، که در آن ایران به سه ناحیه تحت نفوذ تقسیم شده بود. متناسب با هر حرکتی که ضد استقلال و تمامیت ارضی ایران باشد، مانند گذشته مخالفت هایی نسبت به آن صورت گرفت که اوج این واکنش ها را باید در مطبوعات مشاهده کرد. اغلب این روزنامه ها، آزاد و فارغ از هرگونه وابستگی به دولت بودند، از آن میان می توان به روزنامه انجمن مقدس اصفهان به مدیریت سراج‌الدین جبل‌عاملی اشاره کرد. روزنامه صریحاً مخالفت خود را نشان می دهد، و از سکوت دولت و ارکان دولتی و همچنین مجلس آزرده خاطرمی شود. اما سید حسن مدرّس در مذاکرات این انجمن بر تجاری بودن این قرارداد تأکید می کند و نوع واکنش را دگرگون می سازد. در کنار آن باید اشاره کرد که روزنامه نابسامانی های سیاسی، اقتصادی و ضعف حاکمیت را از جمله دلایل مهم در انعقاد این قرارداد می داند، در مقابل خود روزنامه راهکارهایی چون و حدت و هماهنگی میان ملت و سایر انجمن های ایالات را و همچنین حضور یک نظام مرتب را عاملی در کنار زدن این معاهده می داند. از سویی سید حسن مدرّس معتقد است این معاهده استقلال مملکت را در خطر نمی اندازد و صرفا یک قرارداد تجاری است و آنچه برای استقلال کشور خطرآفرین است بی پولی کشور، بی کفایتی دولت و درباریان است.

پی‌نوشت‌ها:

1- دانشجوی کارشناسی ارشد تاریخ ایران اسلامی دانشگاه اصفهان
2- دانشجوی کارشناسی ارشد تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی دانشگاه اصفهان
3- esolesskie
4- برای اطلاع بیشتر ر.ک (روزنامه انجمن، س 1، ش1: 1و س1، ش17: همه ی صفحات).
5- برای اطلاع بیشتر ر.ک ( روزنامه انجمن, س1، ش16: 7).
6- برای اطلاع بیشتر ر.ک ( روزنامه انجمن ,س1، ش2: 2و س1، ش8: 8).
7- برای اطلاع بیشتر ر.ک ( روزنامه ی انجمن، مقدمه ی مصحح: 15).

کتابنامه
1- آوری، پیتر (1369): تاریخ معاصر ایران، ج 1، ترجمه محمد رفیعی مهر آبادی، چاپ دوم، تهران.
2- براون، ادوارد (1388): انقلاب ایران، ترجمه احمد پژوه، ج 2، کانون معرفت، تهران.
3- جاسبی، عبدالله (بی تا): بررسی نهضت های اخیر ایران، (بی جا).
4- دولت آبادی، یحیی (بی تا): حیات یحیی، ج 2، سقراط، (بی جا).
5- رحمانیان و دیگران (بی تا): مجموعه مقالات همایش ایران و سیاست جهانی در آغاز قرن بیستم، چاپ اول، خانه‌ی کتاب، تهران.
6- سعیدی، گلناز (1384): انقلاب اول روسیه و عصر مشروطه، امیر کبیر، تهران.
7- شوستر، مورگان (1356): اختناق ایران، مقدمه‌ی اسماعیل رائین، ترجمه ابوالحسن موسوی شوشتری، چاپ دوم، نشر بنگاه مطبوعاتی.
8- صدر هاشمی، محمد (1327): تاریخ جراید و مجلات ایران، ج 1، (بی جا).
9- طباطبایی، محمد محیط (1366): تاریخ تحلیلی مطبوعات ایران، چاپ دوم، نشر بعثت، (بی جا).
10- محمود، محمود (1345): تاریخ روابط سیاسی ایران و انگلیس، ج 6 وج 8، چاپ دوم، نشر اقبال و شرکا، تهران.
11- مستوفی، عبدالله (1386): شرح زندگانی من، ج 1، نشر هرمس، تهران.
12- ملکزاده، مهدی (بی تا): تاریخ مشروطیت ایران، ج 3، چاپ دوم، نشر علمی، تهران.
13- مهر علیزاده، مهدی (بی تا): نقش روحانیت اصفهان در انجمن ولایتی بر اساس مندرجات روزنامه‌ی انجمن مقدس اصفهان، فصل نامه‌ی مطالعات تاریخی، (بی جا).
14- محمد علی چلونگر و لقمان دهقان نیری (1385): روزنامه‌ی انجمن مقدس اصفهان، سازمان فرهنگی ـ تفریحی شهرداری اصفهان، چاپ اول.
15- تاریخ معاصر ایران (1374): ویژه نامه‌ی شهید مدرس، کتاب نهم، مؤسسه پژوهش و مطالعات فرهنگی.



 

 



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط