منبع:راسخون
چکیده
آل بویه از دودمانهای دیلمی شیعی مذهب ایرانی پس از اسلام است که در بخش مرکزی و غربی و جنوبی ایران و عراق فرمانروایی میکردند. بوییان که تجربه چندانی در حکومت اداری نداشتند، دولت خود را بیشتر با روش دولت عباسی اداره می کردند و نظام اداری و دیوان ها برگرفته از آن بود. با اینکه دیوان برید و تشکیلات پستی آل بویه نیز برگرفته از عباسیان بود اما این نظام در این دوره پیشرفت هایی کرد و به یکی از کارآمدترین و فعالترین دیوان ها تبدیل شد.این نوشتار برآن است تا ساختار دیوان برید و تشکیلات پستی در دوره آل بویه را مورد بررسی قرار دهد.
واژگان کلیدی:
برید، پیک، آل بویه، کبوتر، عضدالدوله
مقدمه
اعراب مسلمان پس از تصرف سرزمین هایی مانند ایران و روم، با نظام اداری این حکومت ها آشنا شدند و از نظام دیوانسالاری این حکومت ها، به ویژه حکومت ساسانی بهره جستند، که از آن جمله، تشکیلات پستی و نظام چاپاری بود، که سابقه استفاده از آنها در ایران، به زمان هخامنشیان می رسید.بعد از حمله اعراب به ایران، نظام چاپاری اولین بار در دوره خلافت امویان و به منظور انتقال سریع نامه ها و محموله های دولتی و برقراری ارتباط سریع با کارگزاران حکومتی، به وجود آمد و برید خوانده شد. در دوره خلافت عباسیان، با افزایش شورش و عصیان در قلمرو خلافت، وظایف دیگری به آن محول شد که مهم ترین آنها نظارت بر وظایف کارگزاران حکومتی و مردم و جمع آوری اخبار مهم و ارسال آن به مرکز خلافت بود. با پیدایش حکومت های نیمه مستقل و مستقل در ایران، دیوان برید، مورد تقلید و استفاده این حکومت ها قرار گرفت و در زمان فرمانروایی این سلسله ها فراز و نشیب های زیادی را طی کرد. یکی از این حکومتهای مستقل دولت آل بویه بود که در زمان آنها نظام پستی و اطلاعاتی از فعالترین و سازمان یافته ترین ادارات بود.
ولی ساختار این نظام پستی چگونه بود؟ چه تفاوتی با دوره های پیشین داشت؟ تا چه اندازه در نظام و ساختار سیاسی آل بویه تأثیر گذار بود؟
این نوشتار ضمن پاسخگویی به سؤالات فوق، تشکیلات پستی در دروره آل بویه را مورد بررسی قرار می دهد.
دیوان برید؛ چگونگی تأسیس و کارکرد
در دوره آل بویه برای رسیدگی به امور پستی دیوانی جدا تحت عنوان دیوان برید تأسیس شد. از مجموعه ادارات و دواوین دوران بویهیان، این دیوان از کارآترین و فعالترین سازماندهی برخوردار بود(2). برقراری نظام چاپاری یا پستی را در این زمان به معزالدوله نسبت می دهند. معزالدوله پس از آنکه بغداد را فتح کرد و در آنجا مستقر شد، برای آنکه بتواند ارتباط مستمر خود را با برادرش حفظ کند، نیازمند خدمات پیک های دونده ای بود که بتوانند راه طولانی میان شیراز تا بغداد را طی کنند(3). در واقع ابزار اصلی هماهنگی میان سه برادر، در سه نقطه جهان آن روزگار، نظام انتقال پیام از طریق زمین و هوا بود.دیوان برید، از جهاتی همانند پستخانه امروزی بوده است. در رأس این دیوان صاحب برید قرار داشت که نامه ها و گزارش ها را از صاحب برید هر شهر و ناحیه ای دریافت می کرد و به نظر خلیفه یا پادشاه می رسانید. وی همچنین به وضع راه ها و راهداران و پیکان و نامه رسانان رسیدگی می نمود و نامه هایی که باید از طرف سلطان به اطراف فرستاده شود، با وسائلی که در اختیار او بود، به محل هایی که معین شده بود، ارسال می داشت(4). صاحب برید در هر شهری و محلی به منزله خبرگزار رسمی بود و خبرنگاران مورد اعتمادی که در آن زمان منهی نامیده می شدند، معین کرده بود که از هر پیشامدی چه جزیی چه کلی، حتی از کارهای نهانی و از طرز رفتار عمال خراج و قاضیان و دیگر متصدیان امور با مردم، او را مطلع می ساختند(5).
علاوه براین سلاطین با تدبیر آل بویه، منهیانی از طرف خود در شهرها معین می کردند تا مستقیماً ایشان را از امور مطلع گردانند. این افراد از میان رجال بزرگ و با شخصیت انتخاب می شدند تا پادشاه بتواند به سخن آنان اطمینان پیدا کند. مثلاً منهی رکن الدوله در خراسان، ابو واقد کرابیسی بود که هنگام بحث و سخن گفتن، مردی همانند صاحب بن عباد، یارای مقاومت با او را نداشت(6). این افراد از جوانی برای خدمت جاسوسی آموزش داده می شدند و از جانب جاسوسان حرفه ای حمایت می شدند(7)
ساختار این دیوان در دوره های بعدی تقریباً به همین شکل باقی ماند. اما به دنبال حمله چنگیزخان و تسلط مغولان بر ایران تشکیلات پستی و چاپاری صورتی جدیدتر و مفصل تری پیدا کرد. مغولان برای فرمانروایی مؤثر بر امپراطوری وسیعشان نیازمند یک شبکه ارتباطی بودند. از این رو یک نظام ارتباطی کارآمد به نام یام ابداع کردند که جای بریدهای سابق را گرفت.
کارکنان و شیوه های انتقال پیام
اصلی ترین کارمندان تشکیلات برید در زمان آل بویه پیک ها یا بریدها بودند که هم نامه وخبر را حمل می کردند و هم چیزهایی را که به سلطان تعلق داشت. این پیک ها سه گونه بودند. یکی سواره که آن را اولاق (الاغ) می نامیدند و آن اسب سلطانی بود. این پیکان سواره مسافتی برابر با چهار میل را طی می کردند. گروهی دیگر پیکان پیاده بودند که یک سوم میل که آن را داوه می نامیدند را طی می کردند و نوع سوم پیک های دونده بودند.درباره اینکه برید یا پیک چگونه راه پیمایی می کرد، اطلاعات زیادی در منابع موجود بدست نمی آید. فقیهی با توجه به آنچه ابن بطوطه در چند قرن بعد نوشته است، احتمال داده که در زمان آل بویه نیز چنین ترتیباتی برقرار بوده است. وی به نقل از ابن بطوطه می گوید که در هر ثلث میل آبادی قرار داشت که در خارج آن سه قبه برپا بود. در این مکان ها مردانی آماده حرکت نشسته بودند. در دست هریک تازیانه ای بود به طول دوذراع که در بالای آن زنگوله هایی از مس بسته شده بود. چون قاصدی از شهر بیرون می آمد، نامه را با یک دست به بالا نگه می داشت و با دست دیگر تازیانه را به حرکت درمی آورد و با سرعت می دوید. قاصدانی که در قبه ها نشسته بودند چون صدای زنگوله ها را می شنویدند، آماده می استادند و به محض اینکه قاصد می رسید، یکی از آنها نامه را می گرفت و با همان سرعت می رفت. این ترتیب ادامه داشت تا نامه به مقصد برسد. بنا به گفته او قاصدان پیاده سرعتشان از قاصدان سواره بیشتر بود و همین ها بودند که میوه های تازه و کمیاب را برای پادشاه حمل می کردند(8).
آل بویه شیوه ای جدید در انتقال پیام به کار بستند و آن ایجاد شبکه ای از دوندگان بسیار پرسرعت بود. فرق میان پیک های معمولی با پیک های دونده این بود که پیک معمولی اگر سواره نبود به نوبت می دوید و پس از پیمودن فاصله کوتاهی، توفق می کرد و دیگری به راه ادامه می داد. اما پیک دونده یک تنه و پیوسته می دوید. این افراد دونده به هنگام تصرف بغداد توسط معزالدوله، موقعیت خاصی پیدا کردند(9). معزالدوله پس از استقرار در بغداد، دوندگانی لازم داشت تا بعنوان پیک، میان او و برادرش رکن الدوله در ری، رفت وآمد کنند و این راه دراز را در مدتی کوتاه بپیمایند(10). وی به هر دونده ای که خوب و سریع می دوید جوایز زیادی عطا می کرد. آن عده از جوانان بغداد که از خانواده های فقیر وتنگدست بودند، به تمرین در دوندگی می پرداختند تا در این کار ورزیده شوند. سپس کسانیکه در دوندگی ورزیدگی پیدا کرده بودند توسط پدرانشان به معزالدوله معرفی می شدند(11).
از میان آنها، دو جوان به عنوان دونده رکابی معزالدوله انتخاب گردیدند، یکی به نام مرعوش و دیگری به نام فضل که هریک از آن دو، از طلوع آفتاب تا وقت غروب، سی و شش(12) فرسنگ می دوید. طبق دستور معزالدوله، به هنگام تمرین این دو برادر، در فاصله بغداد تا عکبرا که حدود 10 فرسخ بود، در هر فرسخ گروهی می ایستادند و آنها را تشویق می کردند. به زودی این دو برادر، سمبل دوندگان بغداد شدند به گونه ای که عده ای از دوندگان طرفدار مرعوش و عده ای طرفدار فضل بودند. از آنجایی که فضل پیرو تسنن و مرعوش شیعی مذهب بود، به تدریج هرگاه اختلافات سنی و شیعه در میان عوام بالا می گرفت و زد و خوردهایی نیز پیش می آمد، طرفین اختلاف را به کنایه، فضلی و مرعوشی می نامیدند.(13)
اغراق گویی درباره سرعت دوندگانی مانند فضل و مرعوش و نیز اسبان تندرو که گفته شده است بیش از 216 کیلومتر تا سیصد کیلومتر در روز راه می پیمودند، به گمان پژوهشگران برای القای توان چاپارهای دولتی در پیمودن راه ها در میان مردم بوده است. دلیل استفاده از دوندگان معلوم نیست. شاید بدان دلیل بوده که آنها مانند اسبان تازه نفس به مهتر، علیق و سایر نیازمندی ها احتیاج نداشتند و همچنین می توانسته نشانی از علاقمندی امیران نسل اول آل بویه به سنت هایی بوده باشد که ریشه در زادگاه اولیه آنان یعنی دیلم داشته و سبب خدمت خود آنان نیز در پیاده نظام گشته بود(14). برخی نیز حدس زده اند از آنجا که هرکدام از دو دونده ماهر یعنی فضل و مرعوش را پیروان دو مذهب تسنن و تشیع حمایت می کردند، معزالدوله در واقع از رقابت و اختلاف آنان و حامیانشان در رساندن هرچه زودتر اخبار سود می جسته است.(15)
همان طور که قبلاً اشاره شد در رأس دیوان برید، صاحب برید قرار داشت که علاوه بر پیکها، منهیانی نیز در اختیار داشت. به غیر از این افراد از کارکنان دیگری در منابع ذکری به میان نیامده است و ما نمی دانیم چه افراد دیگری و با چه مسئولیت هایی در این دیوان خدمت می کردند.
پست هوایی
شیوه انتقال هوایی پیام در دوره آل بویه بر استفاده از کبوتر نامه بر متمرکز بود، روشی که به تدریج به یک تخصص تبدیل شد، به طوری که درباره آن کتاب هایی تألیف شد. مانند کتاب تمائم الحمائم تألیف محی الدین بن عبدالظاهر که در آن صفات کبوتران به تفصیل بحث شده و گفته شده که کبوتران تربیت شده مذکور، بسیار پر ارزش بودند و گاهی قیمت یکی از آنها به هزار دینار می رسید(16). در آن زمان کبوترداری و پرورش آن برای فروش و گفتگو درباره کبوتران در میان همه طبقات معمول بود زیرا در آن وقت که نه هواپیما بود نه وسائل سریع السیر دیگر، بسیار شگفت آور و پر اهمیت بود که کبوتری از قسطنطنیه یا مصر یکسره به بصره پرواز کند و نامه ببرد.برای ارسال نامه از طریق کبوتر، یکی از راه ها این بوده که نامه را در ظرف کوچکی می گذاردند و به پای کبوتر می بستند. اگر کبوتر حامل خبر خوشی بود، پر و بال آن و همچنین ظرف محتوی نامه را با زعفران و عطریات دیگر خوشبو می کردند و اگر خبر بدی داشت، پر و بال کبوتر و ظرف نامه را سیاه می کردند(17). یکی دیگر از روش ها، نگارش پیام بر روی بال کبوتر بود. این روش سبب می شد که وزنه ای بر کبوتر تحمیل نشود و پرنده بتواند سبکبال تر پرواز کند(18). برای به کارگیری این روش، می بایست از مرکبی استفاده شده باشد که اولاً با آن بشود روی سطح بال کبوتر که حالتی ضد آب دارد، نوشت؛ ثانیاً در خلال پرواز کبوتر به ویژه در شرایط بارانی، پاک نشود و ثالثاً برای استفاده مجدد و نامه نگاری دوباره بر روی همان بال، این مرکب با ماده ای خاص که نقش حلال را دارد، پاک شود. محسنیان راد ماده اولیه مرکب مورد نظر را ماده ای چون قیر میداند که غیر قطبی است. یعنی ضمن آنکه با آب حل نمی شود، به علت آنکه دارای مولکول های بزرگ است، قدرت چسبندگی زیاد دارد و می توان با آن حتی روی پارچه های ضد آب که همان خصلت پر کبوتر را دارند، نوشت؛ ضمن آنکه با حلال های آلی مثل نفت می توان آن را پاک کرد و جایش دوباره نوشت.(19) از کبوتر در مواردی استفاده می شد که می خواستند خبری با سرعت به اطلاع پادشاه یا خلیفه برسد. چنانکه به حکایت چهار مقاله، نظامی عروضی، در دوره سامانیان، پس از آنکه تاش، سپهسالار نوح بن منصور، بر ماکان کاکوی فایق آمد و او را کشت، خبر پیروزی و مرگ حریف را در یک جمله به وسیله کبوتر به امیر نوح بن منصور اعلام کرد(20).
سلاطین آل بویه از کبوتر نامه بر در موارد بسیاری استفاده کردند. از جمله هنگام ورود قاصد و نماینده قرمطیان به کوفه، عضدالدوله در بغداد، به ابوالحسن علوی دستور داد به پیشکاران خود در کوفه اطلاع دهد از رسول قرامطه خوب پذیرایی کنند. مطابق معمول آن روز، رفتن از بغداد به کوفه با پیک، به طور عادی شش طول می کشید، اما ابوالحسن علوی نامه را با کبوتر فرستاد و چند ساعت بعد، جواب نامه رسید(21).
برای فرستادن نامه به هر شهر، کبوترانی از همان شهر نزد خود نگاه می داشتند و چون ظرف محتوی نامه را به پای کبوتر مربوط می بستند و آن را رها می کردند، کبوتر با سرعت تمام به طرف شهر خود پرواز می کرد و نزد کسانی که می بایست نامه را از پایش باز کنند می رفت. طبیعتاً جواب نامه به پای کبوتر شهری که نامه از آنجا آمده بود، بسته می شد(22)
فقیهی معتقد است که در آن وقت، افراد معمولی به ندرت از کبوتر نامه بر استفاده می کردند. اما یکی از نمونه های آن، اقدام فرد حیله گری به نام ابن شباس بود که با دستیاری پدرش، کبوتران نامه بر تربیت کرده و با جلب همکاری عده ای در شهرهای دیگر، اولین خبرگزاری جهان را در خفا تأسیس کرده بود و هر خبری که به او و پدرش می رسید، به نام اخبار دریافتی از غیب و محصولی از توان پیشگویی خود، با آب و تاب برای دیگران نقل می کرد و مردم را گول می زد.(23)
به نظر می رسد که انحصار به کارگیری کبوتر نامه بر در دوران آل بویه به تدریج شکسته شد و در قرون بعد، مردم عادی نیز از آن استفاده می کردند. آن چنان که سلمان ساوجی، متوفی به سال 778 قمری می گوید:
نامه نوشتهام بسی، نیست کبوتری مرا***کو بر یار من رود، نامه به یار من برد(24)
استفاده از کبوتران نامه بر و پست هوایی یکی از مهم ترین ابزارهای دستیابی به هماهنگی میان سه برادر و سایر سلاطین آل بویه بود. این شیوه در دوره های بعدی نیز کم و بیش مورد استفاده قرار گرفت.
بررسی کارآیی تشکیلات پستی در دوره آل بویه
همان طور که اشاره شد، از مهمترین ابزارهای دستیابی به موفقیت و هماهنگی میان سه برادر بویهی در اداره امور کشور، در سه نقطه جهان آن روزگار، استفاده از یک سیستم انتقال پیام زمینی و هوایی کارآمد بوده است.عضدالدوله که حکومت آل بویه را به اوج اقتدار و اعتبار خود رساند، بیش از دیگران به اهمیت خبررسانی در اداره درست حکومت واقف بود. او هر روز خود به مسائل خبر رسیدگی می کرد. وی پس از گرمابه کردن و خواندن نماز صبح، وزیر و کاتب را فرا می خواند و از کارهای روز گذشته پرسش می کرد. همان طور که روز بالا می آمد از حال قاصدان جویا می شد، زیرا باید آنان در زمانی معین می رسیدند. اگر کسی از آنان در ساعت معین شده نمی رسید به شدت ناراحت می شد و علت تأخیر را می پرسید. اگر عذر موجهی داشت می پذیرفت، اگر مانعی در کار بود بر طرف می گردید و اگر کسی مقصر بود، مجازات می شد(25). در حضور او همه نامه ها را یکی یکی باز کرده و آنچه مربوط به دربار بود برداشته می شد و بقیه را برای دادن جواب به دیوان برید می فرستادند(26). اوجواب نامه ها را خود املا می کرد و کاتب می نوشت و پس از خواندن و اصلاح آن را مهر زده در اسکدار قرار می دادند و به دیوان برید می بردند تا به زودی به محل مورد نظر فرستاده شود(27).
قاصدان فاصله بین شیراز تا بغداد را که حدود 1100 کیلومتر بود در هفت یا هشت روز می پیمودند و علاوه بر مبادله نامه ها، میوه ها و گل های نواحی فارس و خوزستان را به صورت کاملاً تازه به بغداد می رساندند. همچنین در بخش اداری مرسوم بوده است که پول های مورد نیاز را با چاپار جا به جا می کرده اند(28).
نقش اقتصادی برید در آن روزگار در مبادله و انتقال کالاها و ایجاد امنیت کاملاً هویداست و علاوه بر آن نظام پستی در عصر عضدالدوله نسبت به ابتدای آل بویه به طور اساسی بهبود یافته بود. اقدامات عضدالدوله در زمینه خبررسانی آن قدر گسترده بود که مقدسی نویسنده معاصر او، به گونه ای اغراق آمیز نوشت، هیچ جنبنده ای نیست مگر آنکه نامش در کتاب ها و دفاتر عضدالدوله ثبت است(29). عضدالدوله از طریق جاسوس هایی که در ادارات می گمارد از کردار و رفتار کارگزاران آگاه و از بی عدالتی جلوگیری می کرد و از کوچکترین رفتارهای دشمنان همواره با خبر بود. او همچنین از طریق گماردن معلم برای فرزندان فرماندهان خود، از آنچه در خانه های فرماندهانش می گذشت و به دیوان برید گزارش می گردید، با خبر می شد(30).
پس از عضدالدوله این تمرکز از هم گسیخته شد اما تا مدتی بعد و در سایه تدبیر وزیران کارآمدی همچون صاحب بن عباد نظام چاپار کارآیی خود را تا حدودی حفظ کرد. با افزایش رقابت های خانوادگی و جنگ های مداوم و سربرآوردن دشمنان معارض آل بویه اندک اندک از کارآیی و حیطه نفوذ کارگزاران نظام چاپار کاسته شد و همین امر سبب گردید این نظام به طوری از میان رود که در آغاز عصر سلجوقیان دیگر از آن خبر چندانی نباشد(31).
بنابراین تشکیلات پستی در زمان آل بویه تا حد زیادی کارآیی خود را حفظ کرد و نقش مهمی در موفقیت سلاطین آن داشت. به جز زمانی که این سلسله در سراشیبی سقوط قرار گرفت.
نتیجه
در دوره آل بویه برای رسیدگی به امور پستی، دیوانی تحت عنوان برید تأسیس شد که در رأس آن صاحب دیوان قرار داشت. وی علاوه بر ارسال و دریافت نامه ها، به وضع راه ها و راهداران و پیکان و نامه رسانان رسیدگی می نمود. ساختار این دیوان در دوره های بعدی تقریباً به همین شکل باقی ماند. اما به دنبال روی کارآمدن مغولان تشکیلات پستی و چاپاری صورتی جدیدتر پیدا کرد. آنها نظام ارتباطی به نام یام ابداع کردند که جای بریدهای سابق را گرفت.دیوان برید علاوه بر وظیفه اصلی که شامل فعالیت های پستی بود وظایف دیگری هم بر عهده داشت و آن ارسال اخبار و وقایع شهرها به طور محرمانه به پادشاه یا خلیفه بود. اصلی ترین کارمندان تشکیلات برید پیک ها بودند. از سایر کارمندان برید اطلاع زیادی در دست نیست. بویهیان برای انتقال پیام علاوه بر پست زمینی از پست هوایی که بر استفاده از کبوتر نامه بر متمرکز بود، استفاده می کردند.
تشکیلات پستی در زمان آل بویه به دلیل مراقبت و توجه سلاطین تا حد زیادی بهبود یافت و کارآیی خود را حفظ کرد و نقش مهمی در موفقیت سلاطین آن داشت.
پینوشتها:
1-دانشجوی کارشناسی ارشد تاریخ ایران دوره اسلامی دانشگاه اصفهان.
2- مفیزالله کبیر، ماهیگیران تاجدار، ترجمه مهدی افشار، بیجا، انتشارات زرین، چاپ اول، 1362، ص 213.
3 - مهدی محسنیان راد، ایران در چهار کهکشان ارتباطی، جلد اول، تهران،انتشارت سروش، چاپ دوم، 1387، صص 383-382.
4 - علی اصغر فقیهی، آل بویه و اوضاع زمان ایشان، بیجا، بینا، چاپ سوم، 1366، ص 358.
5- همان.
6- همان.
7- برتولد اشپولر، تاریخ ایران در قرون نخستین اسلامی، ترجمه مریم میراحمدی، جلد دوم، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، 1369، ص 116.
8- فقیهی، صص 360-359.
9- همان، ص 363.
10 - الکامل، عز الدین على بن اثیر، ترجمه ابو القاسم حالت و عباس خلیلى، ج20، تهران، انتشارات مؤسسه مطبوعاتى علمى، 1371، ص288.
11- فقیهی، ص 765.
12- شمس الدین محمد بن احمد الذهبى، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الأعلام، تحقیق عمر عبد السلام تدمرى، جلد 25، بیروت، دار الکتاب العربى، ط الثانیة، 1413/1993، ص 25.
13- الکامل، ج20، ص288. فقیهی، ص 765.
14- علی یحیایی، مقاله چاپار در دوره آل بویه، کتاب ماه تاریخ و جغرافیا، شماره 153، بهمن، 1389، ص 25.
15- پروین ترکمنی آذر، دیلمیان در گستره تاریخ ایران، تهران، انتشارات سمت، 1384، ص 220.
16- فقیهی، صص 361-360.
17- فقیهی، ص 361.
18- محسنیان راد، ص 386.
19- همان.
20- مرتضی راوندی، تاریخ اجتماعی ایران، جلد 5، تهران، انتشارات نگاه،چاپ دوم، 1382،ص 536.
21- علی اصغر فقیهی، شاهنشاهی عضدالدوله، تهران، انتشارات مطبوعاتی اسماعیلیان، بیتا، ص 245.
22- فقیهی، آل بویه و اوضاع زمان ایشان، ص 362.
23- همان، ص 664.
24- راوندی، ص 536. و محسنیان راد، ص 385.
25- فقیهی، شاهنشاهی عضدالدوله، ص 83.
26- همان.
27- ابوالحسن هلال بن محسن، رسوم دارالخلافه، ترجمه محمدرضا شفیعی کدکنی، تهران، انتشارات بنیاد فرهنگ ایران، 1346، ص 13.
28- ترکمنی آذر، ص 220.
29- یحیایی، صص 26-25.
30- همان، ص 26.
31- همان.
1. ابن اثیر، عز الدین علی، الکامل، ترجمه ابو القاسم حالت و عباس خلیلی، ج 20، تهران، انتشارات مؤسسه مطبوعاتی علمی، 1371.
2. ابوالحسن هلال بن محسن، رسوم دارالخلافه، ترجمه محمدرضا شفیعی کدکنی، تهران، انتشارات بنیاد فرهنگ ایران، 1346.
3. اشپولر، برتولد، تاریخ ایران در قرون نخستین اسلامی، ترجمه مریم میراحمدی، جلد دوم، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، 1369.
4. ترکمنی آذر، پروین، دیلمیان در گستره تاریخ ایران، تهران، انتشارات سمت، 1384.
5. ذهبی، شمس الدین محمد بن احمد، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الأعلام، تحقیق عمر عبد السلام تدمری، جلد 25، بیروت، دار الکتاب العربی، ط الثانیة، 1413/1993.
6. راوندی، مرتضی، تاریخ اجتماعی ایران، جلد 5، تهران، انتشارات نگاه، چاپ دوم، 1382.
7. فقیهی، علی اصغر، آل بویه و اوضاع زمان ایشان، بیجا، بینا، چاپ سوم، 1366.
8. فقیهی، علی اصغر، شاهنشاهی عضدالدوله، تهران، انتشارات مطبوعاتی اسماعیلیان، بیتا.
9. کبیر، مفیزالله، ماهیگیران تاجدار، ترجمه مهدی افشار، بیجا، انتشارات زرین، چاپ اول، 1362.
10. محسنیان راد، مهدی، ایران در چهار کهکشان ارتباطی، جلد اول، تهران، انتشارت سروش، چاپ دوم، 1387.
11. یحیایی، علی، مقاله چاپار در دوره آل بویه، کتاب ماه تاریخ و جغرافیا، شماره 153، بهمن، 1389.
/ج