مهدويت از ديدگاه مذاهب اسلامي

خداوند به کساني از شما که ايمان آورده و کارهاي شايسته انجام داده اند وعده مي دهد که قطعاً آنان را حکم ران روي زمين خواهد کرد... و دين و آييني را که براي آنان پسنديده، پابرجا و ريشه دار خواهد ساخت... .
جمعه، 20 تير 1393
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
مهدويت از ديدگاه مذاهب اسلامي
مهدويت از ديدگاه مذاهب اسلامي

 






 

سخنران:

آية الله علامه سيد مرتضي عسکري
بِسمِ اللهِ الرَّحمَنِ الرَّحِيمِ
الحَمدُلِلّه رَبِّ العالَمينَ و الصلوةُ و السلامُ عَلي خاتَمِ الأنبياء و أفضَل المُرسَلين مُحمّدٍ و آلِهِ الطاهِرين.
(وَعَدَ اللهُ الَّذِينَ ءَامَنُوا مِنکُم وَ عَمِلُوا الصَّلِحَتِ لَيَستَخلِفَنَّهُم فِي الأرضِ... وَلَيُمَکِّنَنَّ لَهُم دِينَهُمُ الَّذِي ارتَضَي لَهُم..)(1)
خداوند به کساني از شما که ايمان آورده و کارهاي شايسته انجام داده اند وعده مي دهد که قطعاً آنان را حکم ران روي زمين خواهد کرد... و دين و آييني را که براي آنان پسنديده، پابرجا و ريشه دار خواهد ساخت... .

فضيلت مجالس اهل بيت (عَلَيهِمُ السّلام)

امام جعفر صادق (عَلَيه السّلام) مي فرمايند:
...شيعَتُنا منّا خُلِقوا مِن فاضِلِ طينَتِنا؛ (2)... شيعيان ما از بازمانده ي گِل ما خلق شدند.
... يَفرَ حونَ لِفَرحِنا و يَحزَنونَ لِحُزنِنا...؛(3)... در سوگواري ما محزونند و در شادماني ما، مسرو... .
در حديثي ديگر مي فرمايند: مجلسي که در آن ذکر پيامبر و آل پيامبرعَلَيهِمُ السّلام باشد، براي اهل آسمان روشنايي دارد؛ همانند ستارگان که براي اهل زمين روشنايي دارند؛ و ملائکه از خداوند اجازه مي خواهند که در اين مجالس شرکت کنند.
خدا را سپاس مي گوييم که ما را از دوست داران و شيعيان اهل بيت عَلَيهِمُ السّلام قرار داد.

موعودگرايي در اديان

مردم دنيا به دو دسته تقسيم مي شوند: يک دسته مانند حيواناتند؛ از مبدأ و مقصد خلقت خويش بي خبرند و به آن کاري ندارند.
خور و خواب و خشم و شهوت، شغب ست و جهل و ظلمت
حَيَوان خبر ندارد زِجهان آدميّت (4)
دسته ي ديگر، مؤمنانند که به خالق جهان هستي و روز واپسين ايمان دارند. اين ها از پيروان اديان آسماني اند؛ يهود و نصارا و تمام پيروان اديان آسماني، با ما مسلمانان در اين عقيده که در پايان اين دنيا، حکومت عادله اي بر پا خواهد شد، شريکند. مسيحيان، فرمان رواي اين حکومت عادلانه را عيسي بن مريم عَلَيهِما السّلام مي دانند که سبب آن، تحريف کتاب هاي آسماني آن ها است. من در سخن راني هايي که براي تلويزيون داشتم، تورات ها و انجيل ها را آوردم و نشان دادم که چگونه در چاپ هاي بعدي، آن را تحريف کرده اند. بشارت هاي آمدن پيامبرخاتم صَلّي الله عَلَيه وَآله و... را آن گونه که خواسته اند، تغيير داده اند.
قرآن کريم نيز اين مطلب را بيان کرده است:(...يُحَرِّفُونَ الکَلِمَ...)(5)، (...يَکتُمُونَ مَآ أنزَلنَا...)(6)
امّا مسلمانان روايات پيامبر خاتم صَلّي الله عَلَيه وَآله را در اختيار دارند و فرمان رواي آخرالزمان را امام مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) مي دانند.

ارزش احاديث شيعيان

در مکتب خلفا، سالياني دراز نشر حديث پيامبر صَلّي الله عَلَيه وَآله ممنوع بود؛ چرا که مي خواستند فضايل علي عَلَيه السّلام و خاندان علي را پوشيده نگاه دارند؛ امّا پيروان و شيعيان اهل بيت عَلَيهِمُ السّلام نقل حديث مي کردند و اين کار را افتخار خود مي دانستند و به آن مباهات مي کردند. علماي ما براي جمع آوري احاديث زحمات فراوان کشيده اند. مرحوم کليني ازنيشابور تا بغداد، شهر به شهر گشته و روايت ها را جمع کرده است. شيخ صدوق بيش از دويست جلد کتاب حديث دارد؛بنابراين ما در حقايق اسلامي بسيار روشن تر و آگاه تريم. چرا که ميراث علوم آل محمّد صَلّي الله عَلَيه وَآله را محافظت کرده ايم و حوزه هاي علميه ي ما وارث علوم اهل بيتند.(7)
براي من کتاب هايي از هند و پاکستان در ردّ تشيّع فرستادند که يکي از آن ها الشيعة و القرآن نوشته ي احسان زهيراللّهي بود که شيعه را معتقد به تحريف قرآن مي دانست. در جواب او سه جلد کتاب نوشتم. البته از کتاب مرحوم حاجي نوري، فصلُ الخِطابِ في تَحريفِ کتابِ رَبِّ الأربابِ استفاده کردم. با توجه به اين هجوم ها عليه شيعه، حوزه هاي علميه بايد در عقايد و کلام، تخصص پيدا کنند. جنگ امروز، جنگ فرهنگي و عقيدتي است.

مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) در روايات اهل سنّت

در نشانه هاي ظهور حضرت حجّت (عجل الله تعالي فرجه الشريف) و کيفيت حکومت ايشان، در احاديث هر دو فرقه از مسلمين روايات بسيار زيادي به چشم مي خورد.
شيخ ابراهيم حَمَويني شافعي، درفرائِدالسمطين، از ابن عباس روايت زير را آورده است:
قالَ رسول الله صَلّي الله عَلَيه وَآله : إنّ خُلَفائي و أوصيائي و حُجَجَ اللهِ عَلَي الخَلقِ بَعدي [لَأتنا] اثنا عَشَرَ أوَّلُهُم أخي و آخِرُهم وَلَدي. قيلَ: يا رسولَ اللهِ صَلّي الله عَلَيه وَآله و مَن أخوکَ؟ قالَ صَلّي الله عَلَيه وَآله: عليُّ بنُ أبي طالِبٍ. قيلَ: وَ من وَلَدُکَ؟ قال صَلّي الله عَلَيه وَآله: المَهديُّ[عج]. الّذي [يملؤها] يَملَأ الأرضَ قِسطاً و عَدلاً کَما مُلِئَت جَوراً و ظُلماً و الّذي بَعَثَني بِالحَقِّ بَشيراً و [نَذيراً] لَو لَم يَبقِ من الدُنيا إلّا يَومٌ واحِدٌ لَطَوَّلَ اللهُ ذلکَ اليَومَ حتّي يَخرُجَ فيه وَلَدي المَهديُّ فَيَنزِلُ روحُ اللهِ عيسيَ بنُ مَريَمَ فَيُصَلّي خَلفَهُ...؛(8)
رسول اکرم صَلّي الله عَلَيه وَآله فرمود: خلفا و جانشينان من حجّت هاي خدابر خلق پس از من دوازده نفرند، اول آنان برادرم و آخرشان فرزندم. گفته شد: اي رسول خدا، برادرت کيست؟ فرمود: علي بن ابي طالب[عَلَيهِ السّلام] سؤال شد: فرزندت کيست؟ فرمود: مهدي [عج] که زمين را از قسط و عدل پر سازد، همان سان که از ظلم و جور پر شده است. قسم به آن که مرا به حق به عنوان بشارت دهنده و ترساننده برانگيخت اگر از عمر دنيا جز يک روز باقي نمانده باشد، خدا آن را آن چنان طولاني سازد تا فرزندم مهدي خروج کند [پس از خروج او] عيسي بن مريم پشت سرش به نماز ايستد... .
در تاريخ أخطب خطباي خوارزم، موفّق بن احمد حنفي به سندش از أبي سلمي، از رسول الله صَلّي الله عَلَيه وَآله نقل مي کند که فرمودند:
لَيلَةَ أُسرِيَ بي إلَي السّماءِ أرانيَ اللهُ ذُرِّيَّتي و المَهديُّ في وَسَطِهِم کَأنَّهُ کَوکَبٌ دُرّيُّ؛(9)
شبي که مرا به آسمان ها (معراج) بردند خداوند ذريه ام را به من نشان داد و ديدم که مهدي عَلَيهِ السّلام در ميان آنان، مانند ستاره اي بسيار درخشان بود.
هم چنان که پيامبر خاتم صَلّي الله عَلَيه وَآله در ميان پيامبران امتياز داشت، حضرت حجّت (عجل الله تعالي فرجه الشريف) نيز در ميان ائمه عَلَيهِمُ السّلام امتياز ويژه اي دارد. در روايتي ديدم امام جعفر صادق عَلَيهِ السّلام بر سجاده اش نشسته بود و گريه مي کرد و خطاب به امام عصر(عجل الله تعالي فرجه الشريف) مي فرمود: «سيّدي».

سرداب غيبت

عالم مصري، شيخ محمود ابوريه رَحمةالله که بعد از خواندن کتاب عبدالله بن سبأ شيعه شده بود، براي من از مصر نوشت که شما عصرهاي جمعه سوار اسب مي شويد؛ شمشير به دست، مي رويد و در مقابل سرداب غيبت مي ايستيد و مي گوييد که يابن الحسن ظاهر شو و خروج کن. در پاسخ او نوشتم، من در آن شهر به دنيا آمده ام و مدتي هم آن جا بوده ام. چنين چيزي که شما مي گوييد درست نيست.
حضرت امام علي النقي عَلَيهِ السّلام و امام حسن عسکري عَلَيهِ السّلام مکاني را براي عبادت خويش قرار داده بودند؛ همين جايي که الان به آن سرداب مي گويند. آن وقت سرداب نبود، حجره اي بود که اين دو بزرگوار آن جا عبادت مي کردند. وقتي متوکّل مأموران را شبانه به منزل امام علي النقي عَلَيهِ السّلام فرستاد، مأموران، ايشان را از همين جا بردند؛ از جاي عبادت شان. اين جا راهي داشته از محل زندگي حضرت که الان جاي قبر آن حضرت است. الان اطراف آن بالا آمده و آن جا مانند سرداب شده است.
آن چه براي ما ثابت است، آن است که خليفه ي عباسي از بغداد سه نفر را فرستاد به محله ي عسکر؛ اين جا را محلة العسکر مي ناميدند، چون جاي لشکريان متوکّل بوده و حضرت امام علي النقي عَلَيهِ السّلام را آن جا برده بود و ايشان در آن جا زيرنظر بوده است.
جامي حنفي روايت مي کند که آمدند ديدند دَرِ خانه مرد سياهي نشسته، پشم مي ريسد. گفتند، صاحب خانه کجا است؟ گفت، در خانه است. وارد شدند. آمدند تا همين جايي که الان به آن سرداب غيبت مي گويند. سطح سرداب پر از آب بود و در آخر سرداب يا اتاق، سجاده اي انداخته اند و شخصي روي آن، نماز مي خواند. يکي از آنان براي گرفتن حضرت، قدم در آب گذاشت، امّا نزديک بود غرق شود. دومي رفت، باز او نيز نزديک بود غرق شود و سومي و... عذرخواهي کردند و برگشتند. وقتي ماجرا را به خليفه گفتند، گفت که اگر اين ماجرا را جايي نقل کنيد، گردن شما ها را مي زنم. آن چه ما از اين سرداب مي دانيم اين است. ما عقيده نداريم که حضرت حجّت (عجل الله تعالي فرجه الشريف) در اين جا است. ولي عقيده داريم که حضرت حجّت (عجل الله تعالي فرجه الشريف) در مراسم حج، شرکت مي کنند و شايد بارها او را ديده باشيم و نشناخته باشيم.

غيبت صغرا و غيبت کبرا

مطلب ديگر اين که دو غيبت داريم: غيبت کبرا و غيبت صغرا. در غيبت صغرا شيعيان آماده ي جدايي و دوري از امامت ظاهري امام شان شدند. مردم مسائل شان را از نايبان امام مي پرسيدند که فقط آنان با امام در ارتباط بودند. اين آماده کردن شيعيان بود براي غيبت کبرا. امام (عجل الله تعالي فرجه الشريف) به چهارمين نايب خود مي فرمايد که به شيعيان من بگو غيبت کبرا شروع شد؛ بعد از اين، به راويان حديث رجوع کنيد. راويان احاديث شيعه همين فقهاي شيعه اند.

چگونگي حکومت امام مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف)

مطلب ديگر، چگونگي حکومت حضرت حجّت (عجل الله تعالي فرجه الشريف) است. فرق بين حکومت حضرت حجّت (عجل الله تعالي فرجه الشريف) و ساير حکومت ها آن است که پيامبرصَلّي الله عَلَيه وَآله و علي بن ابي طالب عَلَيهِ السّلام حکومت شان مبتني بر وجود شاهد بود. اگر کسي کشته مي شد، و عليه قاتل شاهدي يافت نمي شد، خون کشته هدر بود. در دزدي و ... نيز همين طور.
حکومت حضرت حجّت (عجل الله تعالي فرجه الشريف) بنابر علم ايشان است؛ يعني آن که، اگر در زمان حکومت ايشان دزدي بشود، دستور مي دهد دزد را بياورند و دستش را ببرند و مال را به صاحبش بازگردانند. از اين رو است که در زمان حضرت حجّت (عجل الله تعالي فرجه الشريف)، عدلي به پا مي شود که در هيچ زمان نبوده است.

اخلاق، هدف بعثت

آن چه ما لازم داريم آن است که سلسله ي جليله ي اهل علم نداي حضرت حجّت (عجل الله تعالي فرجه الشريف) را اجابت کنند که مانند حضرت عيسي عَلَيهِ السّلام مي فرمايند:
(...مَن أنصارِي إلَي اللهِ قالَ الحَوارِيُّونَ نَحنُ أنصارُ الله...) (10)
...کيست که ياور من به سوي خدا (براي تبليغ آيين او) گردد؟ حواريان [=شاگردانِ مخصوصِ او] گفتند: ما ياوران خداييم... .
حضرت عيسي عَلَيهِ السّلام که جنگ نداشت. انصار را براي تبليغ شريعت مي خواست.
امر مهم ديگر اين که بياييد انصار حضرت حجّت (عجل الله تعالي فرجه الشريف) شويم و عقايد را بخوانيم و تبليغ کنيم.
خداوند در وصف پيامبر گرامي اسلام صَلّي الله عَلَيه وَآله مي فرمايد:
(وَ إنَّکَ لَعَلي خُلُقٍ عَظِيمٍ)؛(11)
و تو اخلاق عظيم و برجسته اي داري.
خداوند پيامبرش را از نظر اخلاق مي ستايد نه از نظر علمي و ...رسول گرامي اسلام صَلّي الله عَلَيه وَآله نيز مي فرمايد: «بُعِثتُ لِأُتَمِّمَ مَکارِمَ الأخلاقِ؛ برانگيخته شدم تا فضايل اخلاقي را برجسته سازم».(12)
عظمت ما گروه مسلمين، عظمت اخلاقي است. بايد در رشد و اشاعه ي اخلاق اسلامي بکوشيم. اين تکليف ما طلبه ها است.
اللّهم إنّا نَسئَلُکَ بِدَم المظلومِ الحسينِ عَلَيهِ السّلام أن تُصَلِّيَ عَلي مُحمّدٍ و آلِ محمّدٍ و أن تَرزُقَنا في الدنيا زِيارَةَ الحُسَينِ عَلَيهِ السّلام و في الآخِرَةِ شَفاعَةَ الحُسَين عَلَيهِ السّلام؛
خدايا، تو را به خون مظلوم حسين مسئلت مي کنيم که بر محمّد و آل محمّد درود بفرستي و ما را در دنيا به زيارت حسين و در آخرت به شفاعت او موفق بداري!
خداوندا، اين جمهوري اسلامي را تا ظهور حضرت حجّت (عجل الله تعالي فرجه الشريف) سالم نگاه دار. دشمنان اسلام را در هر جا که هستند مخذول و منکوب بفرما!
برادران و خواهران ما، مسلمانان فلسطين را بر صهيونيست مظفّر و منصور بفرما!
شيعياني که در عراق گرفتار ظلم بعث و صدام هستند بر دشمنان شان مظفّر و منصور بفرما!
هر کجا مسلمان ها گرفتاري دارند بر دشمنان شان مظفّر و منصور بفرما!
شرّ دشمنان شان را به خودشان برگردان!
ولّي فقيه را طول عمر با برکت، با توفيق خدمت گزاري به اسلام و مسلمانان عنايت کن!
دولت مردان جمهوري اسلامي را توفيق خدمت گزاري به اسلام و مسلمانان عنايت کن!
به ما، توفيق طلب علم اسلامي براي عمل عنايت کن!
وَالسَلامُ عَلَيکُم وَ رَحمَةُ اللهِ وَ بَرَکاتُه

پي نوشت ها :

1- نور (24) آيه ي 55.
2- بحارالأنوار، ج53، ص 302.
3- همان، ج44، ص 287.
4- کليّات سعدي، غزليات (پند و اندرز) ص 847.
5- نساء(4) آيه ي 46: ... سخنان را از جاي خود، تحريف مي کنند... .
6- بقره(2) آيه ي159: ... کساني که دلايل روشن، و وسيله ي هدايتي را که نازل کرده ايم، کتمان مي کنند... .
7- ر.ک: سيد مرتضي عسکري، معالم المدرستين.
8- ابراهيم بن محمد جويني خراساني، فرائد السمطين، ج2، ص 312 و نيز ر.ک: بحارالأنوار، ج47، ص 71.
9- تاريخ مقتل الحسين عَلَيهِ السّلام.
10- آل عمران(3) آيه ي 52.
11- قلم(68) آيه ي4.
12- محدث نوري، مستدرک الوسائل، ج11،ص 187.

منبع مقاله :
سخنرانان علامه مرتضي عسکري... [و ديگران]، (1381)، گفتمان مهدويّت: سخنراني هاي گفتمان سوم، قم: مؤسسه بوستان کتاب، چاپ سوم



 

 



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط
موارد بیشتر برای شما