بررسی منابع تاریخ نگاری هند در قرون نخستین اسلامی

شبه قاره هند یکی از مراکز مهم جمعیتی مسلمانان به شمار می رود که با وجود شرایط خاص این سرزمین همواره مورد توجه سایر دولت ها بوده است. وجود ادیان متعدد در این سرزمین و از طرفی منابع اقتصادی آن از ویژگی های بارز
دوشنبه، 20 مرداد 1393
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
بررسی منابع تاریخ نگاری هند در قرون نخستین اسلامی
بررسی منابع تاریخ نگاری هند در قرون نخستین اسلامی

 

نويسنده:سمانه حجار پور خلج*
منبع: راسخون




 

چکیده:

شبه قاره هند یکی از مراکز مهم جمعیتی مسلمانان به شمار می رود که با وجود شرایط خاص این سرزمین همواره مورد توجه سایر دولت ها بوده است. وجود ادیان متعدد در این سرزمین و از طرفی منابع اقتصادی آن از ویژگی های بارز این منطقه به شمار می آید. متأسفانه با وجود اهمیت این منطقه در جهان اسلامبه خصوص اینکه نزدیک نیمی از جمعیت مسلمانان در این منطقه زندگی می کنند آن چنان که شایسته است به تاریخ این سرزمین به خصوص از ورود اسلام تا قرن چهارم و سپس تا قبل از تشکیل حکومت گورکانیان در این منطقه پرداخته نشده است. در این مقاله سعی بر آن داریم که منابع تاریخ نگاری اسلامی در قرون نخستین اسلامی در این منطقه را معرفی و تحلیل نمائیم.

کلید واژه:

هند، اسلام، سند، تألیف

مقدمه:

از مهم ترین عوامل لازم برای پژوهش در تاریخ، دست یابی به منابع معتبر درباره موضوع مورد پژوهش است. سرزمین هند از جمله مناطقی است که در تصرفات مسلمانان در همان سال های اولیه فتوحات به دست مسلمانان فتح شد و دین اسلام در این منطقه رواج یافت. این که چرا در مورد تاریخ اسلام در این سرزمین به خصوص در مقایسه با دیگر مناطق اسلامی تألیفات اندکی صورت گرفته ناشی از عدم گزارشات دقیق تارخی از این منطقه است. غالب اندیشمندان اسلامی در قرون اولیه به دلیل بعد مسافت از سفر به این منطقه خودداری کرده و بیشتر اطلاعات نویسندگان پیشین را بیان کرده اند که گاه با عدم دقت نیز همراه بوده است. با این حال امروزه اگر پژوهشگری بخواهد درباره تاریخ این سرزمین در قرون نخستین اسلامی تحقیق کند با اطلاعات متفاوتی در میان منابع روبرو خواهد شد. به همین دلیل در این نوشتار بر آن شدیم که منابع تاریخ نگاری را در دو حوزه منابع جغرافیایی و منابع تاریخی معرفی و تحلیل نماییم تا راهگشایی برای این پژوهشگران باشد.

کتب جغرافیایی:

در کتب جغرافیایی سرزمین هند را قبلا با اسم سند نیز بیان شده است. به همین دلیل در این مقاله برای اینکه به اصالت مطلب خدشه ای وارد نشود از هر دو اسم استفاده شده است.
الف: المسالک والممالک: اثر ابو القاسم عبید الله بن عبد الله ابن خُرداذبه معروف به ابن خردادبه (متوفی 280 ق) به زبان عربی است. در واقع این کتاب از نخستین آثار جغرافیایی است که در دوره اسلامی تألیف شده و مدت طولانی یکی از منابع اصلی نویسندگان و جغرافی‌دانان در زمینه تاریخ و جغرافیا و جغرافیای تاریخی بوده است. دانشمندان اسلامی بسیاری همچون مقدسی و مستوفی و و دیگران در آثار خود از این کتاب استفاده کرده اند. ساختار کتاب به گونه ای است که از دو بخش تشکیل شده است بخش اول تحت عنوان صفت الارض در هشت فصل مرتب شده و بخش دوم کتاب مربوط به کتاب خراج و صنعت کتابت از ابن فرج قدامه بن جعفر کاتب بغدادی است، که از باب یازدهم تا باب هفدهم آن کتاب را در بردارد. به همین دلیل آن گونه که در کتب دیگر جغرافیایی برای هر شهر فصلی جداگانه در نظر گرفته می شود و توضیحات مفصلی ارائه می گردد در این کتاب آن گونه نیست. به گونه ای که در مورد هند به نام شهر های آن بسنده کرده و تنها اطلاع تاریخی که می دهد آن است که در زمان امارت عمران بن موسی برمکی، وی تعهد نموده که از سند پس از کسر هزینه ها مبلغ یک میلیون درهم تحویل حکومت دهد. (ابن خردادبه: 1889: 43)
ب: المسالک والممالک: اثر ابراهیم بن محمد اصطخری، معروف به «كرخى» از جغرافیدانان اسلامی قرن چهارم هجری قمری است. وی از اهالی استخر فارس به شمار می رود. سال تولدش مشخص نیست ولی سال وفاتش با اختلاف پس از 340 ق بیان شده‌است. اکثر پژوهشگران اصطخری را پس از ابو زید احمد بن سهل بلخی (متوفای 322 ق) از پایه گذاران دانش علم جغرافیا در جهان اسلام به شمار می آورند.
اصطخری همانند دیگر جغرافی دانان جهان اسلام، در کتاب خود تنها به توصیف سرزمین های جهان اسلام پرداخته است و آن را به بیست اقلیم (سرزمین)، تقسیم کرده است. وی در تقسیمات جغرافیایی خویش به مناطق جغرافیایی وسیع و سرزمین‌های بزرگ توجه نموده و پس از ذکر اطلاعات عمومی پیرامون «ربع مسكون» و مساحت سرزمین‌ها، وضع دریاها را به شرح آورده، و به صورتی مشروح به ذکر مختصات مناطق اسلامی دوران حیات خود از جمله دریای پارس، جزیرةالعرب، مصر، مغرب، اندلس، سیسیل، شام، دریای روم، جزیره، عراق، سند و هند، جنوب ایران (شهر هایی مانند خوزستان، فارس، کرمان)، مرکز و شمال ایران، ارمنستان، اران و آذربایجان، جبال، دیلم، خزر، دریای خزر و سرانجام ماوراءالنهر، پرداخته است.
وی در فصلی جدا به سرزمین هند اشاره دارد و با بیان شهر های این سرزمین به بیان ویژگی های هر کدام از آن ها از جمله آب و هوا، رودخانه ها، محصولات زراعی، میوه ها و دیگر مطالب اشاره می کند. از موضوعاتی که در این کتاب بیان شده و برای پژوهشگر تاریخ بسیار حائز اهمیت است آن است که وی در ضمن اشاره به هرشهری به مذهب ساکنان آن شهر نیز اشاره کرده است و این مورد از آن جهت که به وجود مسلمانان در هر منطقه و شهر و از طرفی تعامل آن ها با بومیان آن منطقه اشاره دارد بسیار در خور توجه است. (ر.ک: اصطخری: 2004:109 – 113) اطلاع دیگری که اصطخری در کتاب خود در مورد شهرها می دهد آن است که فاصله هر شهر را از شهر های دیگر بیان می کند که در واقع در دوره خود کاری منحصر به فرد به شمار می آید.
ج: احسن التقاسیم فی معرفه الأقالیم: نوشته شمس‌الدین ابوعبداللّه محمد بن احمد بن ابی‌بکر بناء شامی مقدسی است که آن را در سال 375 هجری در جغرافیای عمومی به عربی تألیف کرده است و در عصر حاضر به فارسی ترجمه گشته است.
تنها اطلاعی که درباره زندگانی مقدسی داریم، از مطالب کتاب خود او به دست می‌آید. جد پدری او ابوبکر بنا، سازنده استحکامات عکا برای احمد بن طولان بوده است. جد مادرش ابوطیب شواء از سرزمین قومس (کومش) ایران، از بخش بیارجمند شهرستان شاهرود در استان سمنان واقع بر کرانه شمالی کویر مرکزی ایران است. و گویا به ظاهر این تنها کتابی است که مقدسی تألیف کرده است.
وی در این کتاب بابی را به سرزمین سند (هند) اختصاص داده و می نویسد: «اينجا سرزمين زر و بازرگانى است. داروها، وسايل، پانيد ، محصولات شگفت، برنج و موز ارزانى را با داد، انصاف و سياست و نيز نخلستان و خرما و كالاهاى ديگر و سود و درآمد سرشار را با سر- فرازى و بازرگانى و صنعت، جمع دارد. مركزى آبرومند شهرها و قصبه‏هاى مرفه، با بهداشت و بهزيستى و امانت دارد. در كرانه دريا است و نهر آن را مى‏شكافد، نخلستان در دشت و كشتزار بر تپه‏ها دارد.مركزش زيبا با نهرى خوب و اخلاقى نيكو است ولى ذميّانش مشرك و دانشمندانش اندك مى‏باشند. جز با پذيرش خطرهاى دريا و صحرا و تحمل رنج و دلتنگى نتوان بدان رسيد...» (مقدسی: 1361: ج 2: 700). مقدسی در تقسیم بندی ایلات سند آن را به پنج کوره (استان) با نام های مکران، توران، سند (هند)، قنوج و ملتان تقسیم می کند و درباره هر کدام از این کوره ها توضیحات مفصلی می دهد. آن چه در مطالب وی بسیار حائز اهمیت است آن است که وی بیان می کند که تمامی این سرزمین ها را به چشم دیده است و به شنیده ها اکتفا نکرده «بدانكه من خود به گرد مرزهاى اين سرزمين گشته، همه كرانه‏هايش- را درنورديده‏ام، آنچه را خواهم نگاشت، خود ديده يا شنيده‏ام، از نامهايش پرسشها كرده، براى اخبارش جستجوها كرده، شهرهايش را شناسائى كردم‏...» (همان: 701). وی در بین جغرافیدانان قرون اولیه اسلامی اولین شخص است که بیان کرده تمامی سرزمین هایی که در مورد سند و هند بیان کرده خود به آن جا رفته و آن ها را دیده است که این امر با توجه به بعد مسافت و امکانات آن روز بسیار کار طاقت فرسایی بوده، ولی همین موضوع می تواند به استناد مطالبی که وی در مورد آن سرزمین بیان می کند کمک نماید. از دیگر مطالبی که در کتاب وی بسیار مورد توجه است آن است که وی بیان می کند که پس از جمع آوری اطلاعات لازم از این سرزمین ها با مشورت دانشمندان و افراد آگاه، نقشه های آن ها را تهیه کرده است. وی همچنین از شخصی به نام ابراهیم بن محمد که او را «کرخی» نامیده است (ظاهرا وی اصطخری مذکور می باشد) استفاده های بسیاری برده به گونه ای که بیان می کند اکثر مطالب را از او بیان می کند. شاید ضعف کتاب مقدسی در این باشد که در مورد این ایالات از فتوح آن به دست مسلمانان سخنی نیاورده و در واقع تاریخ فتوح آن ها مشخص نیست و به همین دلیل نمی دانیم از چه زمانی دین اسلام در این مناطق گسترش یافته است.
ج: حدود العالم: نویسنده این کتاب ناشناس است ولی خود کتاب از منابع مهم جغرافیای اسلامی در قرن چهارم هجری قمری به شمار می رود. نویسنده کتاب خود را در شصت سرزمین بیان می کند و در بخش بیست و هفتم به سرزمین هند اشاره می کند. نویسنده پس از آن که حدود و صغور سند را مشخص می کند، چهارده قصبه و شهر را از این سرزمین معرفی و اطلاعاتی از بافت جمعیتی آن بیان می کند به گونه ای که اکثر مردم شهر «راسک» را تاجر می داند و همچنین زردتشتیان را بیشتر در شهرهای «محالي» «قسدان» «كيجكانان» و «شوره‏» ساکن می داند (حدود العالم: 1423: 140-141)
د: صوره الأرض: تألیف ابو القاسم محمد بن حوقل نصیبی، معروف به ابن حوقل. این کتاب یکی دیگر از منابع دانش جغرافیا و تا حدودی جغرافیای تاریخی به شمار می‌رود که در قرن چهارم هجری در تمدن اسلامی به زبان عربی به رشته تحریر در آمده است. در اهمیت این کتاب همین بس که اغلب مورخان و جغرافی‌دانان و پژوهشگران اسلامی به عنوان مأخذ مهم به آن نگریسته و در تحقیقات خود از آن بهره برده و به مطالب آن استناد کرده‌اند.
در مورد ابن حوقل نویسنده این کتاب اطلاعات زیادی در دست نیست فقط همین قدر مشخص است که وی در نصیبین واقع در بین النهرین علیا زاده شد ولی تاریخ ولادتش معلوم نیست. اما با توجه به قرائن می‌توان حدس زد که ولادت وی باید سال‌ها پیش از 320 ه.ق بوده‌باشد. تاریخ مرگ او نیز در مآخذ موجود نیامده اما احتمالا پس از 367 ه.ق بوده است.
از فحوای کتاب وی نیز اینچنین یه دست می آید که ابن حوقل از سال 331 هجری تا 359، به سیاحت در بلاد اسلامی پرداخت و کتاب «صورة الارض» را تألیف کرده است. نویسنده در این کتاب اطلاعات بسیار جامعی از سرزمین هند و شهرها و قصبات آن داده است و شاید بتوان گفت جامع ترین مطالب جغرافیایی در باره هند تا قرن چهارم در این کتاب ضبط گردیده است. این اطلاعات علاوه بر وضعیت و موقعیت جغرافیای شهرها، اوضاع اجتماعی و اقتصادی شهرها را نیز در بر می گیرد. (ر.ک: ابن حوقل: 1398: ج 2: 317-330)
ه: تقویم البلدان: تألیف عمادالدین اسماعیل، مشهور به ابوالفداء. وی این کتاب را در 721 ق به پایان رساند؛ اما احتمالاً تا پایان عمر آن را تکمیل می‌کرده است. این کتاب یکی از دو کتاب مهمی است که در نیمه اول قرن هشتم هجری قمری در شام در زمینه علم جغرافیا به نگارش در آمده است. از ابداعات ابوالفداء در علم جغراقیا این است که وی اولین کسی است که روش جدول‌بندی را در جغرافیا به کار برده است.
تقویم البلدان شامل دو بخش است بخش اول به منزله مقدمه‌ای در جغرافیای عمومی است که شامل اطلاعات معمولی درباره تقسیم زمین، خط استوا، هفت اقلیم، معموره زمین، مساحت آن، و اصطلاحات جغرافیا است و گزارشی کوتاه از دریاها، دریاچه‌ها، رودها، و کوه‌ها دارد و ترتیب کتاب را نیز توضیح می‌دهد. قسمت دوم کتاب که مفصل‌تر است که در هجده قسمت یا به تعبیر درست‌تر هجده جدول به شرح زیر تنظیم شده: بلاد عرب، مصر، مغرب، سودان، اندلس، جزایر مدیترانه و اقیانوس اطلس، شمال (بلاد فرنگ و ترک)، شام، جزیره، عراق، خوزستان، فارس، کرمان، سیستان، سند (پنجاب)، هند، چین، جزایر دریای شرقی، روم، ارمنستان، عراق عجم، دیلم، طبرستان، خراسان، زابلستان، طخارستان، خوارزم، و ماوراءالنهر. این فصل‌بندی نموداری دقیق از نفوذ مکتب جغرافیایی بلخ می باشد.
ابوالفداء به دو قسمت «هند» و «سند» تقسیم کرده و در هر بخش اسامی شهرها و رودها را بیان کرده و به توصیف ویژگی های آن می پردازد. وی در پایان هر قسمت جدولی ترسیم کرده که شامل اطلاعات مهمی در مورد آن شهر به خصوص تلفظ صحیح نام ها می باشد. (ر. ک: ابوالفداء: 2007: 397 – 414)
و: آثار البلاد و اخبار العباد: اثر ارزشمند زکریا بن محمود قزوینی است. کتاب آثار البلاد در سال 674 نوشته شده؛ در حالیکه از عمر مؤلف آن، حدود هفتاد سال گذشته بوده است. کتاب، دارای سه مقدمه و هفت عنوان درباره هفت اقلیم است:

مقدمه اول درباره نیاز به پدید آوردن شهرها و روستاها است.

مقدمه دوم درباره خواص بلاد و دارای دو فصل می‌باشد: فصل یکم درباره تأثیر بلاد در ساکنان آن و فصل دوم درباره تأثیر بلاد در معادن، گیاهان و جانداران است.

مقدمه سوم درباره اقلیمهای زمین است.

این کتاب مانند کتاب «تقویم البلدان» از منابع جغرافیایی قرن هفتم به شمار می رود ولی مطالب آن آمیخته به داستان های عجیب و غریب است. از آن جا که نویسنده خود به این مناطق مسافرت نکرده، بیشتر مطالب را از دیگر کتب جغرافیای اسلامی مانند اصطخری اقتباس کرده است. با این حال برخی از مناطقی که وی نام برده در منابع دیگر یافت نمی شود و تعیین محل جغرافیایی این شهر ها امکان پذیر نیست.
وی ایالات سند و هند را برگرفته از نام دو برادر با همین اسم ها می داند و سپس توضیحاتی درباره شهر های این ایلات بیان می کند. (ر. ک: قزوینی: 1373: 143)
ز: نزهة المشتاق فی اختراق الآفاق: نوشته ابوعبد الله محمد بن محمد بن عبد الله بن ادریس حمودی معروف به شریف ادریسی، دانشمند و جغرافی‌دان معروف جهان اسلام در قرن ششم هجری می باشد. در واقع این کتاب بزرگترین دائرة المعارف جغرافیایی اسلامی در قرن ششم هجری مقارن با قرون وسطی در اروپا به شمار می رود
شریف ادریس برای تنوشتن اینکتاب پانزده سال تلاش کرد و پس از اتمام در سال 1154 م، آن را به راجر پادشاه سیسیل، هدیه کرد که اعجاب او را برانگیخت. و به همین دلیل این کتاب در غرب به نام «كتاب راجر» معروف است. وی نقشه‌ای از اقلیم‌های هفت‌گانه نیز رسم و ضمیمه نمود و هم‌زمان با کتاب تقدیم به پادشاه کرد.
وی در این کتاب جهان را به هفت اقلیم تقسیم کرده و هر اقلیم را در به ده قسمت تقسیم کرده و سپس در هر قسمت مناطق مختلف را توضیح داده است. در این کتاب اطلاعات مفصلی در مورد سرزمین هند، شهرها، وضعیت اقتصادی، اجتماعی و حتی زراعی بیان شده است.
در آثار دیگر چون «معجم البلدان» و دیگر کتب نیز اطلاعاتی در مورد این سرزمین وجود دارد که بیشتر برگرفته از کتب قدیمی تر است.

تاریخ های عمومی:

از دیگر منابعی که جهت تاریخ نگاری هند قابل استفاده است کتب تاریخ عمومی و فتوح می باشد.
الف: فتوح البلدان: تألیف ابو الحسن (ابو بکر یا ابو جعفر) احمد بن یحیی بن جابر بن داود، معروف به بلاذری است. لقب بلاذری به این دلیل به وی داده شده است که او برای تقویت ذهن و حافظه محلول حب بلاذر (بلادر) نوشید و دیوانه شد و به همین علت درگذشت. وی کاتب، ادیب، راوی و از برجسته‌ترین تاریخنگاران اسلامی در قرن سوم هجری به شمار می رود.
بلاذری حوادث و فتوحات سند و هند را از دوره خلیفه دوم عمر شروع کرده و تا دوران معتصم خلیفه عباسی ادامه داده است. گرچه وی به ترتیب، مطالب مربوط به هر خلیفه را بیان کرده ولی به سال وقوع هر حادثه به طور مشخص اشاره نکرده است. همانطور که از نام کتاب مشخص است دلیل تألیف این کتاب بیان فتح سرزمین های اسلامی است به گونه ای که نویسنده در مورد سرزمین هند نیز به این امر بسیار توجه کرده است ولی از فحوای گزارشات وی به اطلاعات فرهنگی اجتماعی نیز می توان دست یافت (برای اطلاع بیشتر ر.ک: بلاذری: 1337: 602 – 624)
ب: تاریخ یعقوبی: تألیف احمد بن ابی یعقوب اسحاق بن جعفر بن وهب بن واضح معروف به یعقوبی است. این کتاب یک دوره مطول تاریخ عمومی است که از هبوط حضرت آدم شروع شده و پس از آن ظهور اسلام را بیان کرده و حوادث تاریخ اسلام را تا سال 259 هجری قمری ادامه داده است. این کتاب در دو مجلد تألیف شده است، جلد اول، از ابتدای زندگی آدم (ع) تا پیدایش اسلام و جلد دوم، از ابتدای اسلام تا سال 259 هجری قمری را در بر می گیرد.
یعقوبی مانند برخی دیگر از مورخان، حوادث تاریخی را به صورت حدیث با ذکر سلسله سند نیاورده، بلکه به عنوان یک مورخ تحلیل گر، پس از استفاده از منابع مختلف، کتاب خود را تألیف کرده است وی مطالب تاریخ هند را تا دوران متوکل عباسی بیان کرده است. لازم به ذکر است که به تاریخ نگارش این اثر، تاریخ یعقوبی، قدیمی‌ترین تاریخ عمومی است که در تمدن اسلامی نگاشته شده و به دست ما رسیده است.
ج: التنبیه والأشراف: کتابی است در علم هیات و نجوم و تاریخ به زبان عربی، این کتاب آخرین نوشته ابو الحسن علی بن حسین مسعودی (346 ه.) می باشد. وی تألیف این کتاب را در 345 ه. در یازدهمین سال خلافت المطیع لله عباسی (334-363) به پایان برده است. مسعودی از نسل عبد اللّه بن مسعود صحابی بزرگ پیامبر (ص) بود که در بغداد رشد کرد و بعدا همچنان که در کتاب‌های خود یاد آورد شده مسافرت‌هایی به بسیاری از شهرها و مناطق شرق و غرب کرده است. و به همین لحاظ اطلاعات جغرافیایی قابل توجهی در نوشته‌های او به چشم می‌خورد و بسیار قابل اهمیت است. وی در این کتاب اطلاعات مهمی در موضوع جغرافیایی و اجتماعی حوزه رود سند و گنگ مطرح می کند. وی درباره این سرزمین می نویسد: «قوم ششم مردم هند و سند و مجاور آن است كه زبانشان يكى و پادشاهشان يكى است.» (مسعودی: 1365: 79). مسعودی در کتاب دیگر خود یعنی مروج الذهب نیز به این سرزمین پرداخته و اطلاعات مهمی در خصوص عاملان این منطقه و حوادث دوره اسلامی این منطقه بیان می کند که بسیار قابل استناد است زیرا وی از جمله مورخانی است که به گفته خود «ديار سند و زنگ و صنف و چين و زابج را در نورديديم و شرق و غرب را پيموديم.» (مسعودی: 1374:1). وی در فصلی جداگانه با نام «ذكر شمه‏اى از اخبار هند و عقايد هندوان و آغاز ممالك و ملوك آن ديار» توضیحات مفصلی درباره این سرزمین ارائه کرده است و حتی به قیام محمد بن عبدالله (نفس زکیه) و پسران و برادران وی و تبعات این قیام در سند که فرزند عبدالله رهبری می کرد اشاره کرده است. (ر.ک. مسعودی: 1374:69-80).
د: مجمل التوایخ والقصص: این کتاب از منابع تاریخ و جغرافیایی جهان اسلام است که در اوایل قرن ششم هجری تألیف شده است. مطالب این کتاب درباره حاکمان سرزمین هند در قبل از اسلام و مقارن ظهور اسلام در این منطقه و اوضاع اجتماعی این منطقه بسیار مفید است. نویسنده درباره منابع خود درباره هند می نویسد: «کتابی دیدم قدیم از آن هندوان که ابوصالح بن شعیب بن جامع از زبان هندوانی به تازی ترجمه کرده بود و ابئالحسن علی بن محمد الحلبی ، خازن دارالکتب جرجان در سنه سبع عشر و اربمائه آن را به پارسی کرده بود» (مجمل التواریخ والقصص: 1318: 107)
ه: تاریخ فرشته: گلشن ابراهیمی یا تاریخ فرشته در ردیف اول کتابهاییست که بتاریخ عمومی هند ارتباط دارد، و مورد استفاده تمام مؤلفانیست که بعد از آن خواسته‌اند تاریخ هند را بنویسند و بهمین سبب هم چندبار بطبع رسیده است
محمد قاسم فرشته کتاب خود را دو بار نامگذاری کرد. بار اول آن را به نام ابراهیم عادلشاه گلشن ابراهیمی نامید و در سال 1015 هجری تمام کرد و بار دوم آن را نورس‌نامه نامید و مقدمه‌یی که مربوط به این نامگذاری ثانویست مورخ 1018 هجری است. عاقبت حق بحقدار رسید و کتاب در عرف مورخان و محققان به «تاريخ فرشته» شهرت یافت.
(صفا: 1378: ج 5:1711) کتاب در یک مقدمه و دوازده مقاله و خاتمه تدوین شده است به شرح زیر: مقاله اول سلاطین لاهور یا غزنویان 2) سلاطین دهلی 3) سلاطین دکن در شش روضه [پادشاهان گلبرگه یا بهمنیان- پادشاهان بیجاپور یا عادلشاهیان- پادشاهان احمدنگر یا نظامشاهیان- پادشاهان گلکنده یا قطب‌شاهیان- پادشاهان برار یا عمادشاهیان- پادشاهان بیدر (بیدار) یا بریدیان] 4) سلاطین گجرات 5) حکمرانان مالوه و مندو 6) سلاطین فاروقی برهانپور 7) سلاطین بنگال و جونپور 8) حکمرانان تته و مولتان 9) در ذکر شاهان سند 10) شاهان کشمیر 11) فرمانروایان مالابار 12) در ذکر حالات مشایخ هندو رد خاتمه ذکر کیفیت هندوستان و رایان محلی را بیان کرده است.

تاریخ های محلی و منطقه ای:

از دیگر منابع تاریخ نگاری، کتب تاریخ های محلی است که در آن اطلاعات مهمی در خصوص شهرها ارائه شده است. درباره هند نیز کتاب های تاریخ محلی تألیف شده که به اختصار به برخی از آن ها اشاره می شود.
الف: چچنامه: علی بن حامد بن ابی بکر اصالتا از اهالی کوفه به شمار می آید. وی در زمان ناصرالدین قباچه به هند مسافرت کرد. علی بن حامد بعد از توطّن در ناحیه سند به فکر افتاد تا کتابی را که بعد از فتح سند به دست محمد بن قاسم ثقفی پسر عم حجّاج بن یوسف، به وسیله مؤلف ناشناخته‌یی به عربی تألیف شده بود، از عربی به فارسی درآورد. این کتاب در اختیار خاندان ثقفی سند یعنی بازماندگان فاتح مذکور بود و قاضی اسمعیل بن علی الثقفی قاضی بکهر آنرا از پدران خویش بارث داشت. علی بن حامد در یکی از سالهای بعد از 613 هجری از «اچه» مستقرّ دولت ناصر الدین قباچه به «بكهر» رفت و در آن جا نسخه عربی مذکور را یافت و آن را هم در دوره حکومت ناصر الدین قباچه یعنی پیش از سال 624 به فارسی درآورد و در مقدّمه کتاب آن را به عین الملک فخر الدین حسین الاشعری وزیر ناصر الدین قباچه تقدیم کرد.
این کتاب به «فتحنامه سند» موسوم است ولی عموم آن را «چچ‏نامه‏» می‌گویند زیرا با شرح‌حال «چچ» که نام یکی از پادشاهان ناحیه غربی سرزمین هند و ولایت سند بود شروع می‌شود. وی از برهمن زادگی به مقام رایی رسید و حمله مسلمین هند در عهد جانشینان او انجام گرفت (صفا: 1378: ج 3: 1167). چچنامه در دو بخش تنظیم شده است. نویسنده در بخش اول به تاریخ سند قبل از اسلام پرداخته و در بخش دوم که بسیار مفصل تر از بخش اول است به فتوحات اعراب در دوران خلیفه عمر تا پایان کار محمد بن قاسم ثقفی اختصاص دارد.
ب: تاریخ سند یا تاریخ معصومی: تألیف امیر محمّد معصوم بکری، متخلّص به نامی (1009 ق). محتوای این کتاب، تاریخ سند و ذکر سلاطینی که بعد از حکومت گماشتگان خلفای عباسی در دیار سند حکومت کرده اند. مطالب این کتاب در مورد سند قبل از اسلام برگرفته از کتاب چچنامه می باشد.
ج: تحفه الکرام: تألیف میر علی شیر قانع تتوی. وی کتابی نیز به نام تذکره مقالات الشعرا درباره شاعران هندوستان تألیف کرده است (صفا: 1378: ج 5: 600). میر علی شیر از خانواده دشتکی شیراز بوده و چهل و سه کتاب در تاریخ و شعر نگارش کرده است (قانع تتوی: 1971: 17). کتاب تحفه الکرام در سه جلد تألیف شده، جلد اول شامل احوال انبیا، اوصیا، ملوک، خلفا و پادشاهان اسلامی، جلد دوم شامل ذکر اخبار ملوک، امرا، اعیان، فضلا و سادات و جلد سوم تاریخ احوال مشهیر سند می باشد. این مجلد سوم خود در سه قسمت به نام های، تاریخ سیاسی سند پیش از اسلام تا سال 1181 هجری، شهرها و قصبات سند و شرح حال مشاهیر و رجال علمی و عملی و ادبی سند و قسمت سوم، احوال دارالحکومتی تهته و مشاهیر و ادبا، شعرا، علما و اولیای سند می باشد.
در قرن چهارم اسماعیلیان برای فرار از دست محمود غزنوی به سرزمین هند پناهنده می شدند و وی نیز هر از گاهی با عنوان جهاد به این سرزمین حمله می برد. به همین دلیل منابع این دوره مانند تاریخ یمینی که درباره حملات محمود غزنوی و تاریخ اسماعیلیان مطالبی آورده نیز در این زمینه بسیار مفید است.
لازم به ذکر است در این مقاله از پرداختن به سفرنامه ها و و محتوای آن ها درباره این سرزمین اجتناب شد چراکه این امر نیاز به پژوهش مستقلی دارد.

نتیجه:

تحلیل منابع تاریخ نگاری همواره از عواملی به شمار می رود که پژوهشگران را برای دست یابی به منابع معتبر و تشخیص صحت و سقم آن مطالب یاری می کند. می توان گفت در میان سرزمین های اسلامی، سرزمین هند مورد بی مهری مورخان قرار گرفته و آنچنان که شایسته است در مورد تاریخ قرون نخستین اسلامی درباره آن تحقیق نشده است. ولی از میان آثار مورخان و جغرافیدانان اسلامی می توان به این مهم دست یافت. کتاب های جغرافیایی که در تمدن اسلامی تألیف شده شاید نسبت به دیگر مناطق اسلامی درباره هند توضیح نداده باشد ولی باز نیز اطلاعات مفیدی دارند که راهگشای مورخان است به خصوص آن که برخی از این نویسندگان همت کرده اند و تمامی آن مناطق را بازدید کرده اند به گونه ای که در متن اشاره شد. در بین کتاب های تاریخ عمومی نیز بیشترین سهم در ارائه مطالب در حوزه سند و هند مربوط به کتب فتوح می شود که به لشکر کشی های نظامی و شرح مناطق فتح شده و در مواقعی بیان جزئیاتی درباره سرزمین های فتح شده دارد. ولی از میان این منابع مهم ترین تألیفاتی که برای پژوهشگر تاریخ راه گشاست کتاب های تاریخ محلی است که در این زمینه تألیف شده است. این کتاب ها علاوه بر این که اطلاعات تاریخی بسیار مهمی ارائه می کند بعضا به شرح حال امرا، حکما و بزرگان این منطقه پرداخته که برای تاریخ نگاری تراجم این منطقه بسیار حائز اهمیت است. کتاب های چچنامه، تاریخ سند و تحفه الکرام از این گونه اند.

پي‌نوشت‌ها:

* مدرس دانشگاه و کارشناس ارشد تاریخ فرهنگ وتمدن اسلامی

کتابنامه
ابن حوقل، محمد بن حوقل (1938)، صورة الأرض؛ ج 2، بیروت: دار صادر
ابن خردادبه، عبید الله بن عبد الله (1889)، المسالک و الممالک، ترجمه سعید خاکرند، بیروت: دار صادر افست لیدن
ابو الفداء، اسماعیل بن علی (2007)، تقویم البلدان، قاهره: مکتبة الثقافة الدینیة
اصطخری، ابراهیم بن محمد (2004)، المسالک و الممالک تصحیح: حینی، محمد جابر عبدالعال، قاهره: الهیئة العامة لقصور الثقافة
بلاذری، أحمد بن یحیی (1337)، فتوح البلدان، ترجمه محمد توکل، تهران، نشر نقره
صفا، ذبیح الله (1378)، تاریخ ادبیات در ایران، ج 3 و 5، تهران: انتشارات فردوس
قانع تتوی، میر علی شیر (1971)، تحفه الکرام، به اهتمام سید حسام الدین راشدی، حیدر آباد
قزوینی، زکریا بن محمد (1373)، آثار البلاد و اخبار العباد، ترجمه میرزا جهانگیر قاجار، تهران: امیرکبیر
مسعودی، أبو الحسن علی بن الحسین (1374)، مروج الذهب و معادن الجوهر، ترجمه ابو القاسم پاینده، تهران: انتشارات علمی و فرهنگی
مسعودی، أبو الحسن علی بن حسین (1365) التنبیه و الإشراف، ترجمه ابو القاسم پاینده، تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی
مقدسی، محمد بن احمد (1361)، أحسن التقاسیم فی معرفه الأقالیم، ج 2، ترجمه علی نقی منزوی، تهران: شرکت مولفان و مترجمان
مؤلف ناشناس (1318)، مجمل التواریخ والقصص، تصحیح ملک الشعرای بهار، تهران: 1318
مؤلف ناشناس (1423)، حدود العالم من المشرق الی المغرب، محقق / مصحح: الهادی، یوسف، قاهره: دار الثقافیه للنشر



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط