مروری بر دلایل یک فاجعه تاریخی
به فاصله سه روز، اقدام ایالات متحد در بمباران اتمی سرزمین آفتاب، دو شهر ویران و بیش از 220 هزار کشته را روی دست ژاپنیها گذاشت. جدای از عظمت و گستردگی ابعاد این جنایت جنگی و آثار و عواقبش، چیزی که ذهن بسیاری از تاریخنگاران را به خود جلب کرده علل واقعی این اقدام است. آمریکاییها و عاملان اصلی این بمباران دلایل و توجیهات مخصوص به خود را دارند. با این همه بسیاری از تاریخنگاران، سیاستمداران و افراد دخیل در جنگ جهانی دوم مواردی را مطرح کردهاند که گویای یک «پشت پرده» مهمتر از صحنه این رویداد تاریخی دارد. در متن پیش رو، به برخی ایعاد این ابهامات و نقاط تاریک فاجعه بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی میپردازیم:
* پروژه منهتن
پیش از آغاز جنگ جهانی، در سال 1933، گروهی –که بسیاریشان از رژیمهای فاشیستی در اروپا پناهنده شده بودند- درباره تحقیقات سلاحهای اتمی در آلمان نازی نگران شدند. در 1940 میلادی، دولت ایالات متحد، ایجاد برنامه توسعه سلاحهای اتمی خود را، تحت مسئولیت مشترک «دفتر تحقیقات و توسعه علمی» و «وزارت جنگ» پس از ورود آمریکا به جنگ جهانی دوم آغاز کرد. لشگر مهندسان ارتش ایالات متحد وظیفه داشت امکانات گستردهای را که برای این برنامه محرمانه لازم بود فراهم کند. برنامهای که به دلیل کارگزاری سپاه مهندسی منطقه منهتن، «پروژه منهتن» نام گرفت .تکنسینها در حال کار در آزمایشگاه لسآلاموس
همزمان با این آزمایش، نیروهای متفقین، آلمانها را در اروپا متوقف کرده بودند. با این وجود، ژاپنیها همچنان به مبارزه خود ادامه میدادند. نشانههای روشنی وجود داشت که آنها بخت چندانی برای موفقیت نخواهند داشت. در واقع، ژاپنیها از اواسط آوریل 1945 (یعنی هنگامی که هری ترومن به ریاست جمهوری آمریکا برگزیده شد) تا اواسط ماه جولای، خسارتهای بسیار بیشتری از رقبای متفق خود متحمل شدند. با این وجود، دولت ژاپن در اواخر جولای، پیشنهاد متفقین برای تسلیم را براساس مفاد مندرج در اعلامیه پوتسدام که آنها را در صورت خودداری از تسلیم به «تخریب سریع و مطلق» تهدید میکرد، رد کرد.
نخستین انفجار اتمی در آزمایش ترینیتی و بررسی آثار آن
* تردید در عملیات سقوط
آمریکاییها تا پیش از تصمیمگیری برای بهکارگیری بمب اتم، در قالب برنامهای با عنوان «عملیات سقوط» (Operation Downfall) به بمباران مناطق مختلف ژاپن با سلاحهای مرسوم و تجهیزات متعارفی که در اختیار داشتند میپرداختند. اما ژنرال مکآرتور –ژنرال پنج ستاره ارتش آمریکا- و دیگر فرماندهان به هری ترومن، رئیس جمهور وقت آمریکا اطلاع دادند که تداوم تقابل با ژاپن در قالب این عملیات، تلفات آمریکاییها را به یک میلیون خواهد رساند. هری ترومن، سیزده روز پس از مرگ فرانکلین روزولت، به عنوان رئیس جمهور جدید آمریکا در جریان پروژه منهتن قرار گرفت. هنری سیمسون، وزیر جنگ وقت به او اطلاع داد که در چهار ماه آینده ما به احتمال قوی، ساخت این «وحشتناکترین سلاح در تاریخ بشر» را تکمیل خواهیم کرد .سیمسون پیشنهاد کرد که کمیتهای تشکیل یابد تا بررسی کنند «آیا بمب اتم باید به کار گرفته شود و اگر بله، در چه زمانی و چه مکانی باید مستقر شود.» اعضای این پنل را که به عنوان کمیته موقت شناخته میشدند، جز سیمسون که ریاست آن را به عهده داشت، جورج هریسون، رییس شرکت بیمه زندگی نیویورک و مشاور ویژه وزیر امور خارجه، جیمز بیرنز، نماینده شخصی هری ترومن، رالف بارد معاون وزیر نیروی دریایی، ویلیام کلایتون معاون وزیر امور خارجه و مشاوران علمی کمیته، وانوار بوش، کار کامپتون و جیمز کونانت تشکیل میدادند. ژنرال جورج مارشال -فرمانده ستاد ارتش- هم در برخی جلسات کمیته شرکت میکردند.
هری ترومن با صدور فرمان بمباران نام خود را به عنوان
عامل اصلی نخستین بمباران اتمی تاریخ ثبت کرد
*تصمیم تاریخی آقای رئیس جمهور
در یکم ژوئن 1945، کمیته موقت به این نتیجه رسید که بمب اتمی باید هر چه زودتر و بدون هیچ تاملی علیه اهداف نظامی در ژاپن مورد استفاده قرار بگیرد. اینجا بود که هری ترومن برای جلوگیری از وقوع تلقات سنگینی که متوجه نیروهای نظامی ایالات متحد میشد، فراتر از ملاحظات اخلاقی وزیر جنگ آمریکا، هنری سیمسون، ژنرال دوایت آیزنهاور و شماری از دانشمندان پروژه منهتن، با امید به پایان یافتن هر چه سریعتر جنگ جهانی، تصمیم به بهکارگیری سلاح اتمی گرفت. طرفداران این اقدام، از جمله جیمز بیرنز، وزیر امور خارجه ترومن، بر این باور بودند که توان ویرانگر این بمب، نه تنها مُهر پایانی بر جنگ جهانی میبود، بلکه به ایالات متحد جایگاهی مسلط در تعیین وضعیت دوره پساجنگ جهان میبخشید.* کارکنان از همه جا بیخبر
هنگامی که بمبهای اتمی شهرهای ژاپن را با خاک یکسان کرد، همزمان با بهت سراسری مردم جهان، یک گروه دیگر هم بودند که بهناگه غافلگیر شدند و در بهت فرو رفتند. کارکنانی که از همه جا بیخبر، به خیال کمک به سربازانشان در جنگ علیه متجاوزان در کارخانجاتی فعالیت میکردند که بی هیچ حرف و حدیثی داشت مواد اولیه بمبهای پروژه منهتن را آماده میکرد.ژنرال گراوز؛ از فرماندهان نیروی زمینی آمریکا
در حال سخنرانی برای جمعی از کارکنان
کارخانه اوک ریج در سال 1945 میلادی
کتاب دختران شهر اتمی؛ نوشته دنیس کییِرنان
یکی دیگر از این سایتها، «سایت هنفورد» ، یک مرکز بزرگ در کنار رودخانه کلمبیا در ایالت واشینگتن در کشور آمریکا بود. سایت هنفورد در سال ۱۹۴۳ به عنوان بخشی از پروژه منهتن در نزدیکی شهر هنفورد در ایالت واشینگتن تاسیس شد. نخستین رآکتور تمامعیار تولید پلوتونیوم دنیا - موسوم به رآکتور B - در سایت هنفورد برپا شد. نخستین بمب اتمی دنیا در «آزمایش هستهای ترینیتی» و بمب اتمی «مرد بزرگ» که روی شهر ناکازاکی منفجر شد، هردو پلوتونیومهای تولید شده در سایت هنفورد را بهکار بردند.
سایت هنفورد در دهه چهل میلادی
* پیوند دانشگاه و جنگسالاران
پروژه منهتن و حادثه بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی، از یک جنبه دیگر هم قابل تامل است و آن پیوند دانشمندان و استادان دانشگاه با جنگسالاران آمریکایی است. برخی از مهمترین دانشمندان و فیزیکدانان مشهور جهان که در این پروژه همکاری جدی داشتند و در حقیقت، ثمره فعالیتهای علمی آنها بود که در شکل بمبهای هولناک «پسرکوچک» و «مرد بزرگ» بر سر مردم هیروشیما و ناکازاکی فرود آمد. نکته مشترکی که درباره این دانشمندان وجود دارد این است که غالب آنها (و از جمله همه مواردی که در ذیل میآید) یهودی میباشند:* آلبرت اینشتین (Albert Einstein)
آلبرت انیشتین جنگ را «یک بیماری» میدانست و به مقاومت در برابر آن دعوت میکرد. اما امضای نامه به روزولت تمام اصول اخلاقی او را نقض کرد. وی در سال 1954 یعنی یک سال پیش از مرگ، به دوست قدیمی خود لینوس پائولینگ گفت: «من در زندگی یک اشتباه بزرگ کردم. زمانی که نامه به رئیس جمهور روزولت را برای توصیه به اینکه بمب اتم باید ساخته شود امضا کردم.» آلبرت انیشتاین در 1921، نوبل فیزیک را برده بود. البته او به طور مستقیم با پروژه منهتن همکاری نکرد.
* لئو زیلارد (Leo Szilárd)
* جی رابرت اوپنهایمر (J. Robert Oppenheimer)
* انریکو فرمی (Enrico Fermi)
* ادوارد تلر (Edward Teller)
* نیلز بور (Niels Bohr)
* هانس بته ( Hans Bethe)
* دانشمندان توبهکار
نخستین تماسها میان دانشمندان فیزیک و دولت ایالات متحد، به وسیله جی. بی. پگرام از دانشگاه کلمبیا که کنفرانسی میان انریکو فرمی و وزارت نیروی دریایی آمریکا در مارس 1939 میلادی برگزار کرد ایجاد شد.در تابستان 1939، زیلارد، آلبرت انیشتین را متقاعد کرد که از نفوذش برای فراهم کردن شرایط در جهت بهکارگیری نظامی «واکنش زنجیرهای شکافت کنترلنشده» استفاده کند و به این ترتیب، نامه مشهور به فرانکلین روزولت نوشته شد. در فوریه 1940 میلادی، 6000 دلار برای آغاز تحقیقات زیر نظارت کمیتهای به ریاست جی. ل. بریگز، مدیر اداره ملی استاندارد در دسترس قرار گرفت. در 6 دسامبر 1941، این پروژه تحت نظارت دفتر تحقیقات و توسعه ملی، به مسئولیت وانوار بوش قرار داده شد. با ورود آمریکا به جنگ، وزارت جنگ به جمع مسئولان این پروژه ملحق شد. از اواسط سال 1942 روشن بود که طیف گستردهای از طرحهای آزمایشی، آزمایشگاهها و امکانات تولید باید به دست مهندسان ارتش ایالات متحد ساخته میشد تا دانشمندان گرد هم آمده در پروژه، ماموریت خود را انجام دهند. در ژوئن 1942، لشگری از مهندسان منطقه منهتن، آغاز به کار ساخت و ساز شدند. نام «پروژه منهتن»، به اسم رمز تمام فعالیتهایی تبدیل شد که بهزودی در سراسر ایالات متحد گسترش یافت.
تصویر روی جلد مجله تایم
در 1 جولای 1946
گروهی از دانشمندان در کنفراسی در لسآلاموس
بسیاری از این دانشمندان همکار در پروژه بمب اتم،
یهودی و برنده جوایز علمی مانند نوبل بودند.
* چرا بمبهای اتم انداخته شد؟
آمریکاییها همیشه برای توجیه این اقدام وحشیانه، دو دلیل و توجیه را مطرح کردهاند: یکی ؛ جلوگیری از کشتار غیرنظامیان و دیگری پایان دادن به جنگ جهانی. براین اساس، این اقدام، یک مقابه به مثل و یک حق عادلانه برای جبران جنایات جنگی ژاپنیها از جمله در حمله به بندر پرل هاربور بوده است.اما در برابر این ادعاها، برخی گزارشها نشان میدهند که اهداف دیگری هم از استفاده بمب اتمی در کار بوده است. این مساله از دو جنبه سلبی و ایجابی قابل شناسایی است:
الف) از موضع سلبی به شهادت بسیاری از افراد و مدارک مستند، بمباران اتمی ژاپن هیچ فایده نظامی در برنداشت و ژاپنیها بدون چنین آفند وحشیانهای هم بهزودی تسلیم میشدند. براساس گزارش ماه ژوئیه 1946 گروه مطالعات استراتژیک بمباران ایالات متحد که به منظور بررسی حملات هوایی در ژاپن از سوی هری ترومن تشکیل شده بود، «براساس تحقیقات مفصل بر روی همه دادهها و به پشتوانه شهادت رهبران ژاپنی»، «قطعا پیش از 31 دسامبر 1945 و به احتمال قوی، پیش از 1 نوامبر 1945، ژاپن تسلیم میشد حتی اگر بمب اتمی انداخته نمیشد، یا حتی اگر روسها وارد جنگ نمیشدند و یا حتی اگر هیچ حملهای برنامهریزی و انجام نمیشد .»
بسیاری معتقدند که ژاپنیها دیر یا زود تسلیم میشدند
و بمباران فاجعهآمیز ژاپن هیچ ضرورتی برای پیروزی نداشت
دریاسالار «ویلیام هلی» ، بالارتبهترین نظامی ارتش آمریکا از 1942 تا 1949، نیز اذعان داشت: «به نظر من، بهکارگیری این سلاح وحشتناک، در هیروشیما و ناکازاکی هیچ کمک مادی به نبرد ما برابر ژاپن نکرد.»
براساس آنچه در کتاب The Pathology of Power آمده است، ژنرال مکآرتور هم تایید کرد که «هیچ توجیه نظامی» برای انداختن بمب نمیدیده است. او برخلاف اظهارنظرهای رسمیاش، میگوید: «جنگ ممکن بود هفتهها زودتر به پایان رسد اگر آمریکا میپذیرفت چنانچه که بعدها به شکلی دیگر پذیرفت، نهاد امپراتوری را در ژاپن حفظ کند.»
«ژنرال مکلوی» ، معاون وزارت جنگ آمریکا در جریان جنگ هم مینویسد: «به اعتقاد من، ما فرصت موثر تسلیم ژاپن را به طوری که رضایت همهجانبهای را بدون بهکارگیری بمب اتمی، به دنبال داشته باشد، از دست دادیم.»
«رالف برد» ، فرمانده نیروی دریایی آمریکا هم مینویسد: «به نظر من، جنگ برابر ژاپنیها پیش از آنکه ما دست به استفاده از بمب اتمی بزنیم پیروز شده بود. بنابراین، هیچ نیازی نبود که ما موضع هستهایمان را افشا کنیم و روسیه را به توسعه چنین چیزی تحریک کنیم.»
«پاول نیتز» ، نایب رئیس سازمان بمبافکنی آمریکا (the U.S. Bombing Survey) نیز مینویسد: «... میتوان نتیجه گرفت که بدون بمباران اتمی، ژاپن به احتمال زیاد در چند ماه دیگر تسلیم یمشد. نظر خود من این بود که ژاپن تا نوامبر 1945 تسلیم خواهد شد.»
حتی اگر بپذیریم که قدرتنمایی با سلاح اتمی میتوانست بهترین راه برای مهار کردن مقاومت ژاپنیها و وادار کردنشان به پایان جنگ باشد، پرسش دیگری که پیش میآید این است: ایا متفقین نمیتوانستند بمب را در محلی غیرمسکونی بیندازند؟ آیا این کار به اندازه کافی رعبآور و هولناک نبود؟
هنوز هم درباره علت بمباران اتمی ژاپن ابهام وجود دارد.
پذیرش توجیهات رایجی که آمریکاییها مطرح کردهاند
با وجود شواهد بسیار دیگر، دشوار است.
* آیا آمریکا از بمباران اتمی عذرخواهی کرد؟
آمریکاییها تا مدتها حاضر به عذرخواهی از انجام این جنایت جنگی نبودند. اما در سال 2009، باراک اوباما ، رئیس جمهوری آمریکا، عملکردی متفاوت را در پیش گرفت. تصمیم واشنگتن برای اعزام جان روث، سفیر آمریکا به ژاپن به شصت و پنجمین سالگرد انفجار بمب هستهای در هیروشیما (سال 1389) از سوی برخی از تحلیلگران سیاسی به عنوان اقدامی جهت هموار کردن سفر باراک اوباما، رئیس جمهور آمریکا به هیروشیما در نظر گرفته شد. هنگامی که رسانهها همه جا را از نوعی تغییر در عملکرد ریاست جمهوری آمریکانسبت به ژاپن در بوق و کرنا کرده بودند، ترومی تاناکا ، رئیس کنفدراسیون سازمانهای مربوط به زیاندیدگان از بمبهای اتمی» ژاپن گفت: «ما از بازدید استقبال میکنیم اما این پذیرش، بدون عذرخواهی برای ما دشوار است.» او ادامه داد: «ما به دنبال گرفتن غرامت نیستیم. ما خیلی ساده میخواهیم که ایالات متحد عذرخواهی کند و از زرادخانه هستهای خود خلاص شود.»اتحاد استراتژیک ژاپنی و آمریکا، باعث شد حتی
مقامات ژاپنی اعلام کنند لزومی به عذرخواهی از سوی
آمریکاییها به خاطر بمباران اتمی این کشور نیست.
* چند آمار بدون شرح
نزدیک پنجاه و پنج میلیون انسان در جنگ جهانی دوم، به طرزی وحشتناک کشته شدند در حالی که کشتهشدگان در هیروشیما نیمی از یک درصد این تعداد بود. تا سال 1950، دویست هزار نفر در هیروشیما و 300 هزار نفر در سراسر هیروشیما و ناکازاکی کشته شدند. شمار این قربانیان بسیار کمتر از تعداد کشتهشدگانی است که از ملتهای گوناگون در جریان جنگ دوم جهانی کشته شدند اما آنچه واقعه بمباران اتمی شهرهای هیروشیما و ناکازاکی را ویژه میکند آن است که این بار، در یک چشم برهم زدن، یک شهر ویران میشود و گروه بسیاری از انسانها به وسیله جنگافزاری خاص و تابش اشعهای کشنده قربانی شدند. بمباران اتمی ژاپن، یک کشتار بیرویه بود.آمار زیر، بدون هیچ توضیحی، برخی خسارتهای اولین و آخرین بهکارگیری بمب اتم به دست انسان را نشان میدهد:
http://www.history.com
http://www.digitalhistory.uh.edu
http://www.washingtonpost.com
http://inventors.about.com
http://www.bje.org.au
http://www.doug-long.com
http://www.wikipedia.org
http://www.foxnews.com
http://www.globalresearch.ca
http://hawaiifreepress.com
http://www.atomicarchive.com
http://www.thedailybeast.com
http://blog.nuclearsecrecy.com
http://www.nytimes.com
http://news.stanford.edu
Nuclear Weapons and Nonproliferation: A Reference Handbook: By Sarah J. Diehl, James Clay Moltz
منبع مقاله : مشرق نیوز
/ج