نقش سرمایه اجتماعی در جامعه 1

سرمایه اجتماعی با اینکه داراي اغتشاشات مفهومی و پیچیدگی هاي ادراکی گوناگون است، مفهومی جدید و پویا و رابطی میان شاخص هاي اجتماعی، محیطی و اقتصادي به حساب می آید. کاربرد این مفهوم در حیطه هایی چون توسعه
دوشنبه، 3 شهريور 1393
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
نقش سرمایه اجتماعی در جامعه 1
نقش سرمایه اجتماعی در جامعه 1

 

نويسنده: زینب مقتدایی
منبع: راسخون




 
سرمایه اجتماعی با اینکه داراي اغتشاشات مفهومی و پیچیدگی هاي ادراکی گوناگون است، مفهومی جدید و پویا و رابطی میان شاخص هاي اجتماعی، محیطی و اقتصادي به حساب می آید. کاربرد این مفهوم در حیطه هایی چون توسعه اجتماعی، توسعه اقتصادي، آموزش و تعلیم، بهداشت و پایداري زیست محیطی، زمینه ساز ساخت آزمون فرضیه هاي بین رشته اي و کاربردي فراوانی شده است. حقیقتاً نمی توان زمان مشخصی را به عنوان مبدأ درك بشر از اهمیت سرمایه هاي حاصله از روابط اجتماعی مشخص نمود. اما صنعتی شدن، زندگی ماشینی، کاهش تعاملات اجتماعی و از خودبیگانگی، دلایلی موجه براي توجه بیشتر دانشمندان علوم اجتماعی به آثار سرمایه اجتماعی در زندگی بشري است. نگاه هاي متفاوتی نسبت به سرمایه اجتماعی وجود دارد که ریشه در تعدد رشته هاي علمی درگیر با این مفهوم است.

تعاریف، اشکال و معیار سنجش سرمایه اجتماعی

گروهي آن را به معناي "هنجارها و شبكه هايي كه امكان مشاركت مردم در اقدامات جمعي به منظور كسب سود متقابل را فراهم مي كند" دانسته اند. برخي ديگر از صاحب نظران سرمايه‌ اجتماعي را مجموعه اي از روابط، تعاملات و شبكه هاي اجتماعي كه در ميان افراد و گروه هاي اجتماعي وجود داشته و موجب گرمي روابط اجتماعي و تسهيل كنش اجتماعي مي شود تعريف نموده اند.گروهي آن را مجموعه اي از مناسبات اجتماعي و فضيلت هاي اخلاقي همساز با تحولات توسعه‌اي دانسته اند كه هم تحت تأثير عملكرد اقتصادي و هم تحت تأثير عملكرد سياسي و ساخت قدرت و حكمراني متناسب با آن است و در عين حال كه بر اين دو نيز تأثير متقابل مي گذارد.
سرمایه اجتماعی، مفهومی است که در بسیاری از موارد، توسط تحلیلگران اجتماعی برای توضیح طیف وسیعی از فرآیندهای اجتماعی به کار می رود. امّا در جامع ترین تعریف می توان گفت: «سرمایه اجتماعی، مجموعه منابعی است که در ذات روابط خانوادگی و در سازمان های اجتماعی جامعه وجود دارد و بر رشد شناختی و یا اجتماعی افراد، مؤثر است». اصطلاح سرمایه اجتماعی، به پیوندها و ارتباطات میان افراد جامعه به عنوان منبع با ارزشی اشاره دارد که با خلق هنجارها و اعتماد متقابل، موجب تحقّق اهداف جامعه می شوند.
سرمایه اجتماعی را می توان یک مفهوم مرکب دانست که دارای «ساختار»، «محتوا» و «کارکرد» است. سرمایه اجتماعی مانند شکل های دیگر سرمایه، مولّد است و دستیابی به اهداف را تسریع می بخشد. اهمیّت این سرمایه، تا جایی است که آن را مکمّل «سرمایه انسانی» می دانند و حتی از سرمایه انسانی، به عنوان ابزاری برای رسیدن به «سرمایه اجتماعی» یاد می کنند.
سرمایه اجتماعی بر چند تعریف، تفسیر و کاربرد مختلف استوار است. دیوید هالپرن بیان می دارد که محبوبیت سرمایه اجتماعی برای سیاستگذاران به علت حالت دو گانه این مفهوم می‌باشد که خود ناشی از "روح قوی اقتصادی آن در بیان اهمیت گروه ها" است. محبوبیت این مفهوم برای محققان تا حدودی به علت طیف وسیع نتایجی است که سرمایه اجتماعی می تواند توجیه کند. تعدد کاربردها منجر به تعدد تعاریف شده است. سرمایه اجتماعی به دفعات برای تشریح عملکرد مدیریتی برتر، بهبود بازدهی گروه های دارای اعمال مختلف ارزش حاصل از پیمان های مصلحتی و تقویت روابط زنجیره عرضه به کار گرفته شده است.
تلاش های آغازین برای تعریف سرمایه اجتماعی بر میزان استفاده از آن به عنوان منبعی در اختیار نفع عمومی یا افراد تأکید داشتند. پوتنام می گوید سرمایه اجتماعی می تواند موجب تقویت همکاری و بطور همزمان گسترش روابط حمایتی دو جانبه در اجتماعات و ملت ها گردد و بنابراین می تواند ابزاری ارزشمند برای مبارزه با بسیاری از نارسایی های اجتماعی در جوامع مدرن، همچون جرائم، که جزء جدایی ناپذیر آن ها هستند، باشد. برخلاف کسانی که بر منافع عمومی ناشی از شبکه روابط اجتماعی تأکید دارند، اوزی و دانلپ سرمایه اجتماعی را ابزاری برای دستیابی به اطلاعات، تخصص و قدرت بیشتر می دانند. براین اساس، افراد می توانند به جای استفاده از سرمایه اجتماعی در جهت نفع سازمان، از آن برای پیشرفت شغلی خود استفاده کنند.
در کتاب "اشکال سرمایه" پیر بوردیو بین سه نوع سرمایه تمایز قائل می شود: سرمایه اقتصادی، سرمایه فرهنگی و سرمایه اجتماعی. او سرمایه اجتماعی را چنین تعریف می کند: "مجموعه منابع حقیقی یا بالقوه مرتبط با مالکیت شبکه پایداری از روابط کم و بیش نهادینه شده بر اساس آشنایی و پذیرش متقابل". نگاه او به این مفهوم، نگاهی ابزاری است و مبتنی بر سود مالکان سرمایه اجتماعی و "ایجاد هدفمند روابط اجتماعی با قصد خلق این منبع" می‌باشد.
جیمز کلمن سرمایه اجتماعی را از دیدگاه عملی اینچنین تعریف می کند: "تنوعی از موجودات با دو عنصر مشترک: همه آن ها بخشی از ساختارهای اجتماعی را شامل می شوند، و بعضی از فعالیت های عاملان را... در آن ساختار تسهیل می کنند" یعنی سرمایه اجتماعی هر آن چیزی است ناشی از شبکه روابط، اعتماد، حس عمل متقابل و هنجارهای اجتماعی که موجب تسهیل فعالیت فردی یا اجتماعی شود. از نظر کلمن، سرمایه اجتماعی یک منبع خنثی است که هر نوع عملی را تسهیل می کند، اما اینکه جامعه از آن نفع می برد یا خیر کاملاً وابسته به کاربرد آن در یک موقعیت خاص است.
بر اساس گفته رابرت پاتنام، سرمایه اجتماعی " به ارزش جمعی همه شبکه‌های اجتماعی و تمایلات ناشی از این شبکه‌ها برای کمک به یکدیگر اشاره دارد" . بر اساس نظر او و پیروانش، سرمایه اجتماعی عنصری کلیدی در بنا و برقراری دموکراسی است. پاتنام می گوید که سرمایه اجتماعی در آمریکا در حال کاهش است. این نتیجه گیری بر اساس کاهش سطح اعتماد به دولت و کاهش مشارکت مدنی بدست آمده است. همچنین وی معتقد است که تلویزیون و پراکندگی شهری باعث شده اند که جامعه آمریکا جامعه ای بس غیر منسجم تر باشد. پاتنام می گوید سرمایه اجتماعی را می توان با بررسی میزان اعتماد و حس عمل متقابل در یک اجتماع یا بین مردم سنجید.
تعریف نان لین از سرمایه اجتماعی جنبه فردی بیشتری دارد: "سرمایه گذاری در روابط اجتماعی با نیت بازگشت سود در عرصه داد و ستد". این تعریف تا حدودی در بر گیرنده نظرات دیگران همچون بوردیو، فلپ و اریکسون است.
فرانسیس فوکویاما در مقاله "سرمایه اجتماعی و توسعه: دستور کار آینده" اشاره دارد که توافقی بر تعریف سرمایه اجتماعی وجود ندارد، وی این مفهوم را این گونه تفسیر می کند: سرمایه اجتماعی "هنجارها یا ارزش های به اشتراک گذاشته شده است که موجب تقویت همکاری اجتماعی بر اساس روابط اجتماعی واقعی می شود". وی از این تعریف در مقاله خود به وفور استفاده کرده است. وی بیان می دارد که سرمایه اجتماعی پیش نیازی ضروری برای توسعه موفق است، اما برقراری نیرومند قانون و نهادهای زیربنایی سیاسی برای ساختن سرمایه اجتماعی ضروری هستند. وی معتقد است دموکراسی و رشد اقتصادی نیرومند، نیازمند سرمایه اجتماعی توانمند هستند. باندبازی یکی از مشکلات اساسی اعتماد است زیرا که تقویت کننده یک نظام اخلاقی دوگانه است که در آن فرد مجبور است جانب اعضاء خانواده خود را بگیرد. فوکویاما معتقد است که سرمایه اجتماعی پیوندی (عبارتی که پاتنام در بولینگ یکنفره معرفی کرده است) برای سرمایه اجتماعی نیرومند ضروری است چون که وسعت یافتن سطح اعتماد، دایره روابط را به ورای هر مرز و محدودیتی گسترش خواهد داد و نقش بنیادی در بنای سازمان خواهد داشت. اگرچه وی در مقاله اش به بسیاری از مسائل و مشکلات و راه حل های احتمالی آن ها اشاره دارد، اما در عین حال اعتراف می کند که هنوز راهی طولانی برای ایجاد سرمایه اجتماعی نیرومند در پیش است.
بنیاد سرمایه اجتماعی پیشنهاد می کند که این مفهوم نباید با اشکال ظاهری آن اشتباه گرفته شود. در حالیکه به طور مثال درک ما از سرمایه اجتماعی اغلب شبکه هایی است که شخص در اختیار دارد و ممکن است از جهت برقراری روابط اجتماعی از آن ها استفاده کند، این مفهوم (در واقع) بیشتر به معنی تمایل برای ایجاد، برقراری و توسعه چنین شبکه هایی است که سرمایه اجتماعی واقعی را شامل می شوند. به طور مشابه، مشارکت مدنی یکی از نمودهای سرمایه اجتماعی اما نه خود آن است. در این تعریف، سرمایه اجتماعی تمایل ذهنی جمعی نزدیک به آراء جمع است.
ناهاپیت و گوشال در تحقیقات خود پیرامون نقش سرمایه اجتماعی در ایجاد سرمایه معنوی، پیشنهاد می کنند که سرمایه اجتماعی در سه بخش باید مورد توجه قرار بگیرد: ساختاری، ارتباطی و شناختی. کارلوس گارسیا تیمون می گوید ابعاد ساختاری سرمایه اجتماعی مرتبط با توانایی فرد در برقراری پیوندهای ضعیف و قوی با دیگران در یک سیستم است. این بعد اساساً مربوط به منافع حاصل از ساختار شبکه های فردی و جمعی شخص عامل است. تفاوت بین پیوندهای ضعیف و قوی را گرانووتر تشریح کرده است. بعد ارتباطی بر خصوصیات رابطه بین افراد تمرکز دارد. این بعد را به بهترین نحو با میزان اعتماد، همکاری و کسب هویت فردی در یک شبکه می توان تشریح کرد. هزلتون و کنان بعد سومی یعنی ارتباطات را هم افزوده اند. ارتباطات در ترکیب با سرمایه اجتماعی برای دسترسی به اطلاعات، یافتن مشکلات و راه حل آن ها و مدیریت اختلافات ضروری است. بویسوت و بولند و تنکاسی معتقدند ارتباط معنی دار نیازمند حداقلی از زمینه های مشترک ما بین افراد دخیل در تبادل اطلاعات است. (و سرانجام)، بعد شناختی راجع به درک و معانی مشترکی است که افراد و گروه ها از یکدیگر دارند.
از مفاهیم شبکه محور نیز جهت تشریح سرمایه اجتماعی گروه ها (همچون سازمان ها و بخش های تجاری) می توان استفاده کرد.

سابقه تاریخی سرمایه اجتماعی

تعاملات اجتماعی به میزان سرمایه اجتماعی خالص بستگی دارد. به طور ساده ایده محوری سرمایه اجتماعی را می‌توان در واژه (تعاملات اجتماعی) خلاصه کرد. با توجه به مفهوم ذکر شده بدیهی است که هر چه افراد بیشتری را بشناسید و با آن‌ها در تعامل باشید و هر چه دید مشترکی با آن ها داشته باشید، شما سرمایه اجتماعی غنی تری خواهید داشت. بحث سرمایه اجتماعی قبل از سال1916 در مقاله ای توسط ال جی هانیفان ، سرپرست وقت مدارس ویرجینیای غربی در آمریکا برای نخستین بار مطرح شد. (مقاله ال جی هانیفان در مورد حمایت های محلی از مدارس روستایی یکی از اولین موارد استفاده از عبارت "سرمایه اجتماعی" در اشاره به همبستگی اجتماعی و سرمایه گذاری فردی در جامعه است. در تعریف این مفهوم، هانیفان سرمایه اجتماعی را با اقلام مادی مقایسه می‌نماید:
منظور من املاک، دارایی های شخصی یا پول نیست. منظور من آن چیزی است که باعث می‌شود این اشیاء محسوس در زندگی روزمره مردم بیشتر به حساب بیایند، یعنی حسن نیت، دوستی، حس همدردی و مراودات اجتماعی بین گروهی از افراد یا خانواده‌ها که یک واحد اجتماعی را تشکیل می‌دهند...
اگر شخصی با همسایه‌اش ارتباط برقرار کند و به تعاقب، آن دو با دیگر همسایگان ارتباط برقرار کنند، در این حالت انباشتی از سرمایه اجتماعی به وجود خواهد آمد که فوراً نیازهای شخصی آن ها را برآورده کرده و حتی می تواند باعث بهبود چشمگیر کیفیت زندگی در کل آن اجتماع گردد. در حالیکه کل اجتماع از همکاری اجزاءش منتفع می‌شود، خود افراد نیز از مزایایی(همچون) مساعدت، همدردی و دوستی با همسایگان بهره‌مند خواهند شد.
او در توضیح اهمیت مشارکت در تقویت حاصل کار مدرسه، مفهوم سرمایه اجتماعی را مطرح کرده و در وصف آن می‌گوید:
چیزی ملموس که بیشترین آثار را در زندگی روزمره مردم دارد: حسن نیت، رفاقت، همدلی و معاشرت اجتماعی در بین افراد و خانواده ها که سازنده واحد اجتماعی اند. اگر کسی با همسایه اش، و همسایه اش با همسایگان دیگر تماس داشته باشد، حجمی از سرمایه اجتماعی انباشته خواهد شد که ممکن است بلافاصله نیازهای اجتماعی را بر آورده سازد و شاید حامل ظرفیت اجتماعی بالقوه ای باشد که برای بهبود اساسی شرایط زندگی کل اجتماع کفایت کند.
اما علیرغم اهمیت سرمایه اجتماعی در تحقیقات اجتماعی تا سال 1961 که توسط جین جاکوب در برنامه ریزی شهری به کار برده شد، شکل جدیدی به خود نگرفت. بعضی ریشه‌های کاربرد مدرن آن را در تحقیقات جین جاکوب در سال 1961 به نام مرگ و زندگی در شهرهای بزرگ آمریکایی می دانند. اگرچه وی به طور مستقیم چنین عبارتی را تعریف نکرده، اما از آن در مقاله ای با ارجاع به ارزش شبکه‌ها استفاده کرده است. دانشمند علوم سیاسی، رابرت سلیسبری در مقاله ای در سال 1969 با عنوان "نظریه داد و ستد در گروه های ذی‌نفع" در نشریه Midwest Journal of Political Science معنی این عبارت را چنین بسط داده است که سرمایه اجتماعی جزئی حیاتی در تشکیل گروه های سودآور است.
جامعه شناس پیر بوردیو از این عبارت در سال 1972 در کتاب "طرح نظریه عمل" استفاده کرد و چند سال بعد آن را از سرمایه فرهنگی، اقتصادی و نمادین متمایز ساخت. با این حال پژوهش سازنده ای که جیمز کلمن(1978و 1988و1990) جامعه شناس درباره آموزش و پرورش انجام داد و کاری که رابرت پاتنام (1993و1995) دانشمند علوم سیاسی درباره مشارکت مدنی و عملکرد نهادی سازماندهی کرد، الهام بخش اکثر کارهای جاری شد. جامعه شناسان دیگر نیز از آن برهه زمانی برای بررسی کمیت و کیفیت تعاملات اجتماعی در جامعه، از این مفهوم بهره جسته و منظور آن ها از سرمایه اجتماعی سرمایه و منابعی است که افراد، گروه ها از طریق پیوند با یکدیگر می توانند به دست آوردند. از آن پس نوعی وحدت حول تحقیقاتی پدید آمد، که 9 عرصه اساسی را عملاً با یکدیگر پیوند می داد: خانواده و رفتار جوانان، مدرسه و آموزش و پرورش، زندگی اجتماعی (از جهات مجازی و مدنی)، کار وسازمان دموکراسی و حکمرانی، کنش جمعی، بهداشت عمومی و محیط زیست، جرم و خشونت، و توسعه اقتصادی.
مفهوم زیربنایی سرمایه اجتماعی قدمتی بس درازتر دارد. در علوم سیاسی آمریکا، تحت مبحث جمع گرایی، متفکران قبل از قرن نوزدهم در تحلیل رابطه بین زندگی مشارکتی و دموکراسی، مکرراً عبارات مشابهی را جهت تجمیع مفاهیم همبستگی و انسجام اجتماعی استفاده می کرده اند که الهام گرفته از تلاش های نویسندگانی همچون جیمز مدیسون (The Federalist Papers) و الکسیس دو توکویل (دموکراسی در آمریکا) بوده است. جان دیوی احتمالاً اولین کسی است که مستقیماً از عبارت "سرمایه اجتماعی" در "مدرسه و جامعه"(1899) استفاده کرده، اما تعریفی برای آن ارائه نداده است.
کلمن از طریق تلفیق کنش و ساختار به مسأله سرمایه اجتماعی می پردازد. به نظر وی سرمایه اجتماعی را می بایست با کارکردهایش تعریف کرد. کارکردی که به وسیله سرمایه اجتماعی مشخص می شود (ارزش جنبه هایی از ساختار اجتماعی که کنشگران به عنوان منابعی جهت تحقق اهداف و علایقشان از آن ها استفاده کنند). کلمن در این تعریف به دو ویژگی سرمایه اجتماعی اشاره می کند: یکی اینکه سرمایه اجتماعی جنبه هایی از ساختار اجتماعی است و دیگر اینکه، کنش های معین افرادی را که در درون ساختار هستند تسهیل می کند. در مقياس محلّه اي سرمايه اجتماعي شامل منابعي در اجتماعات محلّه اي است كه از طريق حضور بالایي از اعتماد، عمل و كنش متقابل، هنجارهاي مشترك رفتاري، تعهدات و التزامات و تعلقات مشترك، شبكه هاي رسمي و غيررسمي و كانال هاي مؤثر اطلاعات به وجود مي آيد. اين سرمايه ممكن است به وسيله ي افراد و گروه ها به منظور تسهيل در خدمات رساني به اجتماع مورد استفاده قرار گيرد.

عوامل تشکیل دهنده سرمایه اجتماعی

عوامل ساخت سرمایه اجتماعی را به چهار دسته تقسیم کرده اند:

1. عوامل نهادی: نهاد به معنای قانون، رسم، عرف، عادت و یا سازمانی است که در زندگی سیاسی یا اجتماعی مردم، مؤثّر واقع می شود ونظام هدف داری را در جهت رفع نیازهای یک اجتماع سازمان یافته، ایجاد می کند، مانند: دولت که از طریق وضع قوانین و ایجاد نظام هدفدار، موجب تشکیل سرمایه اجتماعی می شود.
2. عوامل خودجوش: هنجارهایی که به صورت خودجوش، به جای قانون و دیگر نهادهای رسمی، از کُنش های متقابل اعضای یک اجتماع به وجود می آیند و ناشی از انتخاب های تعمّدی نیستند، در این دسته قرار می گیرند.
3. عوامل بیرونی: منظور از این دسته عوامل، هنجارهایی هستند که از جایی، غیر از همان اجتماعی که در آن به کار رفته اند، سرچشمه می گیرند، همچون: دین، مذهب، ایدئولوژی و فرهنگ یا تجربه مشترک تاریخی.
4. عوامل طبیعی: در این گروه، دو دسته از عوامل: «روابط خویشاوندی» و «همبستگی های قومی و نژادی» قرار می گیرند.

ابعاد سرمایه اجتماعی

در یک دسته بندی، سرمایه اجتماعی به سه بُعد: ساختاری، شناختی و ارتباطی تقسیم می شود که در ادامه به بررسی هر یک از این ابعاد می پردازیم.

1. بعد ساختاری

این بُعد، به سه دسته زیر تقسیم می شود:
الف: پیوندهای موجود در شبکه، شامل: وسعت و شدت ارتباطات موجود در شبکه.
ب: شکل و ترکیب شبکه، شامل: سلسله مراتب شبکه، میزان ارتباط پذیری و تراکم شبکه.
ج: تناسب سازمانی، مثلاً: تا چه انداره شبکه ایجاد شده برای یک هدف خاص، ممکن است برای اهداف دیگر نیز استفاده شود.

2. بعد شناختی

این بعد که محور آن، شناخت (یعنی فعالیّت های ذهنی، عقلی و اندیشه ای) است، با استفاده از زبان مشترک، بینش مشترکی از اهداف و ارزش ها را برای اعضای شبکه فراهم می کند و مقدمه فعالیت بهینه آنان در نظام اجتماعی را فراهم می نماید و شامل: زبان، علائم مشترک و روایت های مشترک است.

3. بعد ارتباطی

این بعد، شامل مؤلّفه هایی چون: اعتماد، هنجارها، تعهدات، روابط متقابل و تعیین هویت مشترک است.

یک تقسیم بندی دیگر

دسته بندی دیگری از ابعاد سرمایه اجتماعی توسط گروه «کِنِدی» در دانشگاه هاروارد، انجام شده که در عین توجّه به متغیرهای تقسیم پیشین، سرمایه اجتماعی را به گونه ها و ابعاد متنّوع تری تقسیم نموده است:

1- اعتماد

الف) اعتماد اجتماعی: شامل اعتماد به افرادی مانند: همسایه، همکار، فروشنده یک فروشگاه، یک هم کیش، پلیس و خلاصه همه کسانی است که در زندگی روزمره با آن ها در ارتباط هستیم.
ب) اعتماد میان نژادهای مختلف: ممکن است سرمایه اجتماعی، میان نژادهای مختلف (سیاه، سفید، زرد) بررسی شود و میزان اعتماد نژادها به همدیگر سنجیده شود.

2- مشارکت سیاسی

الف) مشارکت سیاسی عادی: این نوع مشارکت را می توان از روی تعداد رأی دهنده، میزان مطالعه و حجم خرید روزنامه ها، اطلاعات شهروندان از مسائل سیاسی روز و ... مورد اندازه گیری قرار داد.
ب) مشارکت سیاسی نقادانه: ممکن است مشارکت سیاسی عادی یک جامعه در حد پایینی باشد، ولی همین جامعه از لحاظ مشارکت سیاسی نقادانه، سطح بالایی داشته باشد و افراد در فعالیت هایی مثل: راهپیمایی ها، اعتصابات، تحریم ها، تجمع ها، انقلاب سیاسی و ... حضور فعال داشته باشند.

3- مشارکت و رهبری مدنی

الف) رهبری مدنی: نقش رهبری افراد در گروه ها، باشگاه ها، انجمن ها و امور شهر یا مدرسه و دانشگاه و نظایر این ها که اشکال مختلف مشارکت مدنی هستند، گونه ای از سرمایه اجتماعی است.
ب) مشارکت مدنی: یعنی افراد جامعه تا چه اندازه در انواع گروه های مذهبی، باشگاه های ورزشی، سازمان های جوانان، انجمن های مربوط به والدین، گروه های و مؤسسات خیریه، تعاونی ها و اتحادیه های کارگری، فرهنگسراها و ... فعالیت می کنند.

4- پیوندهای اجتماعی غیر رسمی

این بعد، بر خلاف بعد قبلی ، به سنجش جنبه های غیر رسمی سرمایه اجتماعی می پردازد، مانند: تعداد دوستان یک فرد، میزان معاشرت فرد با دوستان خود در محیط اداری و خارج از آن، مشارکت در بازی های گروهی، دیدار از فامیل و ... .

5- بخشش و روحیه داوطلبی

عضویت افتخاری شهروندان در سازمان های غیردولتی خدمات انسان دوستانه و همکاری افراد جامعه با نهادهای خیریه و داوطلبانه، چه به صورت مالی و فکری و صرف وقت، از این قبیل سرمایه های اجتماعی است.

6 - مشارکت مذهبی

مذهب نقش خیلی مهمی در سرمایه اجتماعی ایفا می کند. افراد بر حسب دین و مذهبی که دارند، ممکن است منشاء مشارکت باشند. مانند: فعالیّت در امور مساجد و تکایا، کلیساها و یا اماکن مذهبی و زیارتی.

7 - عدالت در مشارکت مدنی

در برخی جوامع تمایل به سوی افراد متمکن، تحصیلات عالیه و نژاد خاصی است و بالعکس در برخی جوامع دیگر، افراد فقیر در اولویت قرار دارند. از آن جا که این عوامل در سلامت جامعه مهم هستند، اندازه گیری میزان تساوی افراد مختلف در مشارکت های اجتماعی، حائز اهمیت است.

8 - تنوع معاشرت ها و دوستی ها

هر چه فرد با: افراد، طبقات و گروه های بیشتر و متعلق به نژادها و مذاهب مختلف در ارتباط باشد و با آن ها رابطه دوستی برقرار کرده باشد، به همان اندازه موجب افزایش سرمایه اجتماعی شده است

منابع سرمایه اجتماعی

در حقیقت پاتنام با کنار نهادن نگاه فرد محور کلمن و بوردیو، مفهوم سرمایه اجتماعی را در سطح ملی مطرح نمود و پایه تحلیل خود را بر فرهنگ و آن هم فرهنگ مشارکت مدنی استوارکرد. به نظر وی وجود شبکه های افقی تراکم سرمایه اجتماعی از منابع متعددی سرچشمه می گیرند.

الف) به نظر بوردیو و کلمن ارتباط با دیگران منبع مهم سرمایه اجتماعی است، انگیزه همه افراد برای اینکه منابع و امکانات خودشان را به دیگران هدیه کنند، یکسان نیست. در کلی ترین حالت می توان بین انگیزه کمال و انگیزه ابزاری تفاوت گذاشت.
ب) هنجارها، از نظر کلمن هنجارهای مؤثری که کارشان منع جرم و جرم و جنایت است، این امکان را به وجود می آورند که بتوان شبانه از خانه بیرون رفت. این هنجارها زنان و مردان سالخورده را قادر می‌سازد تا بدون ترس از بابت امنیت از منازل خویش خارج شوند.
ج) هم سرنوشتی که محصول موقعیت مشابه، هویت مشابه و مسایل و محدودیت های اجتماعی- اقتصادی مشترک است از جمله منابع سرمایه اجتماعی به شمار می رود.
د) همبستگی محدود عضو در شبکه های قومی و خویشاوندی و دینی، فرقه ای و سیاسی از جمله عوامل سازنده سرمایه اجتماعی است.

کارکردهای سرمایه اجتماعی

الف) کنترل اجتماعی: سرمایه اجتماعی به دلیل فشردگی شبکه های اجتماعی برای والدین، معلمان و مقامات پلیس که در صدد حفظ و ترویج فرمانبرداری در بین افراد تحت مسئولیت خویش هستند سودمند می باشد. هر چه همبستگی و اعماد قابل تضمین بین اعضای جامعه بیشتر باشد، از میزان کنترل رسمی و آشکار کاسته خواهد شد.
ب) منبع حفظ و حمایت خانوادگی: خانواده های سالم و خانواده هایی که فقط پدر یا مادر وظیفه بزرگ کردن بچه ها را بر عهده دارد در مقایسه با خانواده هایی که بی سرپرست بوده و یا هر دو والد شاغل باشند، واجد مقدار بیشتری از سرمایه اجتماعی می باشند. اصلی ترین بهره بردار این سرمایه اجتماعی فرزندانی هستند که تربیت و شخصیت آن ها به تبعیت از برخورداری از چنین موفقیتی شکل می گیرد.
ج) منبع کسب مزایا و فواید خارج از شبکه خانوادگی: به عضویت افراد در شبکه اجتماعی شغل یابی، تحرک اجتماعی و میزان موفقیت در کسب و کار از جمله کارکردهای سرمایه اجتماعی اشاره دارد. با نگاهی گذرا به جوامعی که از سطح بالایی از سرمایه اجتماعی برخوردارند، ملاحظه می شود که مردم آن کشورها از ویژگی های ذیل برخوردارند.
- احساس می کنند که جزئی از جامعه هستند.
- آن ها احساس خواهند کرد که افرادی سودمند هستند و می توانند یک کمک واقعی به جامعه بنمایند.
- در شبکه های اجتماعات محلّی و در سازمان ها مشارکت فعالانه ای خواهند داشت.
- در حوادث طبیعی به خاطر منفعت عمومی و خیر مشترک به یکدیگر کمک خواهند کرد.
- بچه‌های دیگران را نیز بچه های خود می دانند (نسبت به آن ها احساس مسئولیت دارند).
- در خانه و محیط همسایگی احساس امنیت و اطمینان می کنند.
- غریبه ها را به خوبی در خود می پذیرند.
- هر کس هر کاری را انجام نمی دهد (چون ممکن است مضر به حال جامعه باشد) بلکه سعی می کند در امور به دیگران کمک کند.
- شبکه های مبتنی بر روابط متقابل زیادی ایجاد خواهد شد.
- مردم نسبت به آنچه که هستند و دارند احساس ارزشمندی می کنند.

سرمایه اجتماعی در درون یک فرد و یا در درون ساختار اجتماعی وجود ندارد، بلکه در فضای بین افراد (فضای ارتباطی) موجود است. سرمایه اجتماعی چیزی نیست که در تملک دولت، یک سازمان و یا بازار باشد بلکه همگان می توانند در تولید آن مشارکت کنند. سرمایه اجتماعی از هزاران کنش روزنه ای که بین مردم وجود دارد آفریده می شود و بوجود می آید.

روش های اندازه گیری سرمایه اجتماعی

توافق گسترده‌ای بر نحوه اندازه گیری سرمایه اجتماعی وجود ندارد و این خود به موضوعی برای بحث تبدیل شده است: چرا باید چیزی را که قابل اندازه گیری نیست سرمایه نامید؟ در حالیکه معمولاً به طور حسی می توان سطح/میزان سرمایه اجتماعی را در یک رابطه خاص (سوا از نوع و مقیاس) دریافت، اندازه گیری کمی نسبتاً پیچیده به نظر می آید. این مشکل منجر به ایجاد معیارهای مختلف برای عملکردهای مختلف شده است. برای اندازه گیری سرمایه اجتماعی سیاسی، متداول است که جمع کل عضویت اعضاء یک جامعه در گروه ها را به حساب آورند. گروه های با تعداد اعضاء بیشتر (مثل احزاب سیاسی) سهم بیشتری در میزان سرمایه اجتماعی نسبت به گروه های کوچکتر دارند، اگرچه گروه های کوچکتر (همچون اجتماعات) هم در کل نقش قابل توجهی را می توانند ایفا کنند. در عین حال که در نگاه اول به نظر می آید تعداد افراد جامعه سقف این میزان باشد، تعدد عضویت مردم در گروه های مختلف می تواند این محدودیت را بر طرف کند. در مطالعه ای که به نام پروژه Yankee City معروف شد، مشاهده شد که اجتماعی از 17000 نفر، در 22000 گروه عضو بودند. سطح همبستگی در گروه نیز بر سرمایه اجتماعی اثر می گذارد. اگرچه هیچ روش کمی برای اندازه گیری سطح همبستگی وجود ندارد، در عوض مجموعه ای از مدل های شبکه های اجتماعی وجود دارد که طی ده ها سال محققین جهت کاربردی کردن سرمایه اجتماعی از آن ها استفاده کرده اند. یکی از روش های برتر، روش اندازه گیری قیود رونالد برت است که بر نقش استحکام پیوند و همبستگی گروه استوار است. یکی دیگر از مدل های شبکه محور، مدل سرایت پذیری شبکه می باشد.
ارتباط گروه با جامعه نیز از طریقی دیگر بر سرمایه اجتماعی اثر می گذارد. پیوندهای نیرومند درونی در بعضی موارد سرمایه اجتماعی ظاهری گروه را از دید عموم کاهش می دهد، از جمله در مواردی که گروه درگیر در بزهکاری، بی اعتمادی، تعصب، خشونت یا نفرت نسبت به دیگران باشد. کوکلاکس کلان و مافیا نمونه هایی از این نوع سازمان ها هستند.
سرمایه اجتماعی نه تنها رابطه افراد و اجتماع، بلکه رابطه آن ها و حیوانات همدمشان را نیز می سنجد. پاتنام در کتاب خود "بولینگ یک نفره" ادعا می کند که افزایش معاشرت با حیوانات دست آموز، پیوندهای اجتماعی را تقویت می کند. مراوده با دوستانی که حیوانات دست آموز دارند در پارک سگ ها در محله یا زمانی که «بهترین دوستتان» را به گردش می برید، می تواند شبکه ای از روابط پیوندی حول عامل مشترک داشتن جانور دست آموز ایجاد کند. در فصل «سرمایه اجتماعی در پارک سگ ها»، پاتنام از سگی به نام فیدو و صاحبش جین به عنوان مثالی از رابطه پیوندی بین جین و سگش سخن می گوید. تفاوت در نوع گونه جین و فیدو علت ایجاد نوع پیوندی سرمایه اجتماعی در مقابل نوع درون گروهی است و وجود چنین رابطه ویژه ای با جانور دست آموز نشان دهنده توانایی سرمایه اجتماعی در بهبود زندگی هر دو گونه انسان و جانور دست آموز است.
جامعه شناسان کارل ال بنکستون و مین ژو می گویند یکی از دلایل دشواری اندازه گیری سرمایه اجتماعی این است که این پدیده نه در سطح فردی ظهور می کند و نه در سطح جمعی، بلکه در مابین این سطوح و هنگامی که فرد در گروه مشارکت دارد مشاهده می شود. آن ها می گویند بیان سرمایه اجتماعی به عنوان استعاره ای از سرمایه ممکن است گمراه کننده باشد زیرا بر خلاف سرمایه مالی که در دست افراد است، منافع انواع سازمان های اجتماعی نه در دست عاملان، بلکه ناشی از مشارکت آن ها در گروه هایی است که برای منفعت خاصی سازماندهی شده‌اند.

پیشینه پژوهش

- تحقيقي "سرمايه اجتماعي، رفاه خانواده و فقر در اندونزي" زيرنظر بانك جهاني توسط گروتارت (Grootaert, Christiaan)در سال 1998 انجام گرفت. در اين تحقيق، گروتارت به بررسي تأثير سرمايه اجتماعي بر رفاه خانواده ها و فقر در كشور اندونزي پرداخت .گروتارت براي سرمايه اجتماعي شش بعد قائل گرديد : شدت ارتباط بين انجمن هاي محلي، ناهمگوني داخلي، ميزان حضور در جلسات، مشاركت فعال اعضا در تصميم گيري ها، پرداخت مقرري، سوگيرهاي اجتماعي انجمن ها و با تركيب اين 6 متغير او« شاخص سرمايه اجتماعي » را طراحي كرد. يافته هاي اين تحقيق نشان داد كه سرمايه اجتماعي خانوار تأثير مثبتي بر روي رفاه دارد.
- پژوهش " جرم و سرمايه اجتماعي " توسط آدام گريكار (Graycar, Adam) مدير مؤسسه جرم شناسي استراليا در سال 1999 انجام شده است. هدف اين پژوهش بررسي رابطه بين سرمايه اجتماعي و جرم است. نتيجه اي كه او از پژوهش خود مي گيرد: ما نياز داريم تا 1- علتهاي بروز جرم را به دست آوريم 2- زمينه ها و فرصت هاي ايجاد كننده جرم راكاهش دهيم 3- مسائل خاص جرم را بدست آوريم 4- كمك به قرباني جرم و كاهش امكان و خطرات جرم. بوسيله سرمايه گذاري كردن در سرمايه اجتماعي از راه هاي زير : پرورش دادن مردم و افزايش عزت نفس مردم و احساس همگوني آن ها در جامعه كه باعث حمايت آن ها مي شود. البته سرمايه گذاري در سرمايه اجتماعي در استراليا باعث كاهش در جرائم مي شود.
- پاتنام (1993) در آثار اخیر مدعی است که عملکرد اقتصادي در جوامع منسجم به مراتب قويتر از جوامع غیرپیوسته است. بنابراین، شکل گیري سرمایه اجتماعی به معناي انسجام و اعتماد بین شبکه اي، بسترساز افزایش کارایی هاي اقتصادي خواهد بود. وي در بررسی نواحی ایتالیا قبل و بعد از اصلاحات دولت منطقه اي در دهه 1970، به نتیجه رسید که سرمایه اجتماعی بالاتر نواحی شمالی در دوره هاي مختلف، زمینه ساز توسعه یافتگی بیشتر این ناحیه است.
- پژوهش "سنجش سرمايه اجتماعي در انگلستان " در سال 2003 توسط روزالين هارپر و ماريان کلي
(Harper, Rosalyn. & Maryanne Kelly) در اداره آمارهاي ملي انگلستان انجام شده است. هدف اصلي اين پژوهش، فرآيند اتخاذ شده توسط انگلستان براي تعريف و سنجش سرمايه اجتماعي است. نتيجه بدست آمده اين كه سرمايه اجتماعي از يك مجموعه از سوالات منسجم، براي استفاده در پيمايش ملّي و محلّي تشكيل شده است . اين مجموعه از سوالات با سازگاري بالا در سنجش سرمايه اجتماعي، براي مقايسه بين پيمايش ها و مجموعه داده هاي قابل قبول است كه از ساير پيمايش ها متمايز است .سنجش و تعريف سرمايه اجتماعي، يك بخش از برنامه پژوهش وسيعي است كه اداره آمار ملّي آن را انجام داده است. ابعاد به دست آمده سرمايه اجتماعي عبارتند از: 1- مشاركت،تعهد اجتماعي و وفاداري 2- كنترل و خودكارآمدي 3- درك ساختارها يا ويژگي هاي سطوح اجتماع 4- كنش متقابل اجتماعي، شبكه هاي اجتماعي و حمايت اجتماعي 5-اعتماد متقابل و انسجام اجتماعي.
- " سرمايه اجتماعي و رشد اقتصادي " كه در سال 2004 توسط بوگلز ديجك و اسمولدرز (Beugelsdijk, Sjoerd & Sjak Smulders) انجام شده است . هدف از اين پژوهش، توسعه يك مدل از رشد و سرمايه اجتماعي و آزمون آن، با استفاده از مطالعات ارزش(EVS) است. با توجه به تمايز پاتنام بين بخش قطعي و موقت سرمايه اجتماعي ، اروپايي مدل سرمايه اجتماعي را به عنوان مشاركت در دو نوع از شبكه هاي اجتماعي : اول شبكه هاي بسته كه از خانواده و دوستان تشكيل مي شود و دوم شبكه هاي باز كه اتصال دهنده بين جوامع هستند را در نظر مي گيريم. براي آزمون فرضيه ها، 54 منطقه اروپايي
مورد بررسي قرار گرفته شد. نتيجه اي كه از آزمون مدل به دست آمد نشان مي دهد كه: تمايزات منطقه اي در نگرش هاي ماترياليستي و ارزش هاي پيوسته در زندگي خانوادگي به شكل معناداري مشاركت اجتماعي در شبكه هاي باز را كاهش مي دهد و نيز ، خروجي منطقه اي رشد در اروپا را كاهش مي دهد.
- مطالعه ژائو (2002) در میان کارگران اخراجی چینی اثبات نمود، کارگرانی که سرمایه اجتماعی بالاتري داشتند، براي دستیابی به شغل موفق تر بودند. بنابراین، اقتصاد فردي از سرمایه اجتماعی متأثر می باشد.
- تحقیقات بوك اثبات نموده است که سرمایه اجتماعی با دو مقوله رقابت پذیري و انسجام در ارتباط است و علیرغم تأثیرات متغیرهاي مداخله گر، افزایش سرمایه اجتماعی با رقابت پذیري اقتصاد محلی در ارتباط است.
- اسدي و همکارانش پژوهش " گرايش هاي فرهنگي و نگرش هاي اجتماعي در ايران " كه در سال 1353 انجام داده اند. هدف اصلي، بررسي اعتماد اجتماعي به عنوان يكي از ابعاد سرمايه اجتماعي در ايران بود كه نتايج آن به قرار زير است : افراد تحصيل كرده به نسبت 7/2برابر كمتر از عامه مردم ، هموطنان خود را قابل اعتماد مي دانستند. البته يكي از دلايل عدم وجود اعتماد در جامعه را فقدان امنيت و عدم توانايي جامعه در تأمين حقوق افراد مي دانند. مطالعه نشان مي دهد كه در ايران تنها 53 درصد پاسخگويان به مردم اعتماد دارند.
- سوري (1384) در مطالعه اي تجربی در رابطه با اقتصاد ایران، ابتدا سرمایه اجتماعی را بر اساس کارکردهاي غیرمستقیم اش در کاهش جرایم و تخلفات مورد بررسی قرار داد و سپس آثار آن را بر دو متغیر رشد اقتصادي و سرمایه گذاري خصوصی متذکر گردید. نتایج نشان میدهد که سرمایه اجتماعی با رشد اقتصادي و سرمایه گذاري بخش خصوصی در ارتباط مثبت و کاملاً معنی داري قرار دارد.
- علمی و همکاران (1384)، در مطالعه اي تجربی تأثیرات سرمایه اجتماعی بر اقتصاد را مورد بررسی قرار دادند. این تحقیق نشان می دهد که سرمایه اجتماعی باعث تربیت و انباشت سرمایه انسانی، کارایی سیاست هاي دولتی، بسترسازي براي ایجاد نوآوري، گردش اطلاعات، توسعه مالی و رشد اقتصادي است.
- شفیعا (1389) در پژوهشی در محله غیررسمی اثبات نمود، سرمایه اجتماعی به عنوان یکی از مولفه هاي ظرفیت اجتماعی با توسعه پایدار محله اي در ارتباط مثبت و معنی داري قرار دارد. این تحقیق اثبات نمود این رابطه در گروه هاي متفاوت فعالان اقتصادي و ساکنان، نتایج مشابهی دارد. تحقیقات مطالعه شده، گروه هاي اجتماعی مختلفی مثل ساکنان محلات شهري، کشاورزان روستایی، کارکنان شرکتهاي تولیدي و خدماتی را شامل شده است.
- خانم دکتر شیانی و آقایان دکتر محمد عبدللهی، دکتر پرويز پیران، دكتر سعيد مدنی و دکتر میرطاهر موسوی پژوهش سنجش سرمایه‌ي اجتماعی را در سال 1386 انجام داده اند. در ماده‌ی 98 قانون برنامه چهارم توسعه، "حفظ و ارتقای سرمایه اجتماعی" از وظایف دولت شمرده شده، مکلف می‌شود طی سال اول برنامه‌ي چهارم، اقدامات زیر را به انجام رساند: تهیه‌ي سازوکارهای سنجش و ارزیابی سرمایه‌ی اجتماعی، ارائه گزارش سالانه‌ی سرمایه‌ي اجتماعی کشور و علل و عوامل تأثیرگذار بر آن و تسریع سازوکارهای لازم جهت افزایش سرمایه‌ی اجتماعی. لذا این پژوهش در این راستا و در پاسخ به پرسش‌های 1- وضعیت سرمایه‌ی اجتماعی در ایران چگونه است؟ و 2- برای گذار از وضعیت موجود و رسیدن به وضعیت مطلوب چه فرایندی را باید طی کرد؟ و با اهداف 1- ساخت ابزار مناسب جهت سنجش سرمایه اجتماعی، 2- بررسی وضعیت سرمایه‌ی اجتماعی در مراکز استان‌ها،‌ 3- شناخت مؤلفه‌های وضعیت سرمایه‌ی اجتماعی در سطح کشور و 4- شناخت عوامل اثرگذار بر وضعیت سرمایه‌ی اجتماعی انجام می‌شود. جامعه‌‌ی آماری آن را ساکنین 15 سال به بالای خانواده‌های 30 استان کشور در سال 1385 تشکیل می‌دادند که تعداد 12000 نفر در سطح کشور به عنوان نمونه، مورد بررسی قرار گرفتند.
- دكتر منوچهر محسني در سال 1375پژوهش " بررسي آگاهي ها، رفتارهاي اجتماعي و فرهنگي در ايران " انجام داده است با هدف بررسي برخي شاخص هاي سرمايه اجتماعي در ايران است. در بررسي فوق به طور مشخص ، دو متغير روابط اجتماعي وميزان اعتماد به هموطنان بدست آمد. كه روابط اجتماعي عموماً تشكل يافته و قراردادي است و در قلمرو فرهنگ عمومي جامعه وارد نشده است. به علاوه، از متغير نگرش به هموطنان به عنوان شاخصي براي ميزان اعتماد استفاده مي شود . در پژوهش دكترمحسني، شكاف بين نخبگان و توده مردم در خصوص اين نگرش سنجيده شده است، كه سطح تحصيلات عامل اصلي و تعيين كننده تفاوت ميان نخبگان و مردم تلقي شده است. در تمام قضاوت هاي مربوط به فعال بودن، تكرو بودن، تنبل بودن، پايبند بودن به اخلاق، متقلب بودن و خودخواه بودن هموطنان، گروه تحصيل كرده نسبت به عامه مردم قضاوت منفي تري درباره هموطنان خويش داشتند.
- هدف پژوهش در "پيمايش ملي ارزش ها و نگرش هاي ايرانيان" كه توسط وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي در سال 1379 انجام شد ؛ بررسي اعتماد اجتماعي شخصي و اعتماد تعميم يافته به عنوان يكي از ابعاد سرمايه اجتماعي در ايران بود كه نتايج زير به دست آمد: در حوزه شبكه هاي غير رسمي بيشترين اعتماد معطوف به خانواده است و از اين لحاظ خانواده تفاوت زيادي با ساير عناصر اين شبكه نظير خويشان و دوستان دارد. گروه هاي اجتماعي معلمان، استادان دانشگاه و پزشكان از بيشترين ميزان اعتماد در نزد مردم برخوردار بوده و گروه هاي اجتماعي بنگاه دارها، كسبه و روزنامه نگار ان از كمترين اعتماد اجتماعي برخوردار هستند.
- پژوهش "سنجش سرمايه اجتماعي جوانان كشور " كه توسط معاونت مطالعات و تحقيقات سازمان ملي جوانان انجام گرديد هدف اصلي آن سنجش سرمايه اجتماعي جوانان كشور با چهار مؤلفه شبكه روابط اجتماعي، هنجارهاي اجتماعي، فعاليت هاي گروهي و خوداثربخشي است. در پي سنجش سرمايه اجتماعي جوانان كشور، پيشنهاد شده است كه تلاش برنامه ريزي شد هاي در راستاي تقويت پنداشت ها و نگرش هاي مثبت نسبت به وضعيت موجود و آينده جامعه در قالب بسط نهادهاي مدني و ايجاد فرصت ها بسترهاي جديد، صورت گيرد. همچنين تقويت پيامدهاي مثبت سرمايه اجتماعي وجهت گيري سياست گذاري ها و برنامه ريزي ها معطوف به ابعاد ضعيف تر، تقويت پيوند ميان عناصر سنتي حمايت اجتماعي و عناصر مدرن روابط انجمني و مشاركت با برنامه ريزي خردمندانه و تقويت سرمايه اجتماعي جديد، به عنوان پيشنهاد طرح شده اند.
- پژوهش "ميزان سرمايه اجتماعي در جامعه ايراني"، با هدف سنجش ميزان شاخص هاي سرمايه اجتماعي (اعتماد به ديگران ، مناسبات اجتماعي ، فعاليت هاي نوع دوستانه وداوطلبانه و شبكه هاي مشاركت) در 6 مركز استان شامل تهران، تبريز، اهواز، يزد، مشهد و رشت كه توسط موسسه كنشگران داوطلب در سال 1384 انجام گرفت به نتايج زير دست يافت: ترتيب شهرها بر حسب ميزان اعتماد به ديگران در رتبه اول تبريز ، سپس اهواز، مشهد، يزد، رشت و تهران ؛ بر حسب ميزان مناسبات اجتماعي در رتبه اول اهواز ، بعد يزد، تبريز، رشت، تهران و مشهد ؛ بر اساس فعاليتهاي نوعدوستانه و داوطلبانه در رتبه اول تبريز، دوم مشهد، يزد، اهواز، تهران و رشت ؛ بر اساس شبكه هاي مشاركت اول اهواز، و به ترتيب تبريز، رشت، يزد، تهران و مشهد. به طور كلي ترتيب شهرها بر اساس سرمايه اجتماعي به ترتيب شهرها شامل اهواز، تبريز، يزد، مشهد، رشت و تهران است. به عبارت ديگر پايتخت ايران تهران داراي كمترين ميزان سرمايه اجتماعي است.

سرمایه اجتماعی ، زیربنای توسعه اقتصادی

از سرمایه اجتماعی، به عنوان زیربنای توسعه اقتصادی هر جامعه یاد می کنند. اهمیّت سرمایه اجتماعی در توسعه اقتصادی در یک جامعه، تا حدّی است که می توان آن را در شکوفایی اقتصاد تمام جوامع توسعه یافته به طور آشکاری مشاهده کرد.
سرمایه اجتماعی را در اقتصاد هر کشور می توان در اعتماد پذیری و روحیه همکاری میان نیروهای انسانی برای رسیدن به اهداف اقتصادی جامعه تعریف کرد.
سرمایه اجتماعی ضمن شکل دهی به مجموعه قواعد و قوانین اخلاقی و رفتاری هر جامعه، به رفتار افراد نیز شکل می دهد و کمک می کند تا سرمایه انسانی و سرمایه مادی و اقتصادی بتوانند با هم و در تعامل با یکدیگر، به رشد و پویایی دست یابند.
سرمایه اجتماعی با استفاده از همانندی ها و همسانی های افراد جامعه از جهات گوناگون، باعث ایجاد روحیه اعتماد متقابل می شود و در خدمت منافع اقتصادی قرار می گیرد و بستر و فضایی ایجاد می کند که ضمن کاهش هزینه های استفاده از نیروهای انسانی، تعامل بین آن ها نیز افزایش یابد.
سرمایه اجتماعی با قواعد و ارزش های اخلاقی و رفتاری خود در حوزه اقتصاد، افراد را مقیّد می کند تا در گروه های مختلف اجتماعی با هم به تعامل، مبادله و تصمیم گیری بپردازند.
می توان از واژه هایی مانند: اعتماد ، امانتداری، نیکوکاری، خیّر بودن، صداقت و توجه به ارزش های مذهبی در کسب و کار، به عنوان سرمایه های اجتماعی در حوزه اقتصاد یاد کرد که اگر در رفتارها و قواعد و مبادلات اقتصادی و هنجارهای آن حاکم شود، می تواند به شکوفایی و پیشرفت اقتصاد کمک نماید؛ زیرا وجود عاملی به نام اعتماد، موجب شکل گیری گروه هایی می شود که با اطمینان به یکدیگر، در حوزه اقتصاد جامعه فعالیّت می کنند.
امّا بعد از اعتماد می توان از خلاقیّت و نوآوری توسط نیروهای انسانی، به عنوان یک سرمایه مهم اجتماعی دیگر، یاد کرد. رشد و توسعه اقتصادی، نیازمند خلاقیّت است و مطالعات اقتصادی نشان می دهد که بخش اعظمی از رشد و توسعه اقتصادی هر کشور، با استفاده از این ثروت نهفته، شکل گرفته است. رشد ابداعات و خلاقیّت و نوآوری در بهره وری اقتصادی، نقش دارد و باعث می شود از سرمایه های دیگر کشور در حوزه اقتصاد، به نحو مطلوب و مؤثرتری استفاده شود.
امّا متأسفانه با وجود تمام موفقیّت ها، مبحث «سرمایه اجتماعی» نتوانسته است جایگاه شایسته خود را در حوزه اقتصاد پیدا کند و هنوز شاخص فراگیری که بتواند میزان سرمایه اجتماعی و تحولات آن را اداره کند، در دسترس نیست. سرمایه اجتماعی، یک متغیّر چند وجهی است و لازم است که این عامل مهم و زیربنایی در حوزه اقتصاد، هر چه بیشتر شناخته شود و هر چه بهتر، مورد بهره برداری قرار گیرد.

سرمایه اجتماعی و جامعه مدنی

شماری از نویسندگان جامعه مدنی را به صورت مجموعه انجمن ها و سازمان های داوطلبانه خارج از محدوده بازار و دولت تعریف می کنند. بر طبق نظر نویسندگانی همچون والزر، الساندرینی، نیوتن، استال، و راچن، فولی و ادواردز و والترز، افراد از طریق جامعه مدنی می توانند شبکه های ارتباطی ایجاد کنند و آن ها را پایدار نگهدارند. همچنین، اینگونه انجمن های داوطلبانه هستند که با توسل به ساختاری غیررسمی و انعطاف پذیر، مردم را به هم ارتباط می دهند، اعتماد و عمل متقابل را گسترش می دهند و جامعه را با دیگر دوستی بدون اجبار استحکام می بخشند. "چنین گستره ای از فعالیت ها، خدمات و انجمن های ناشی از ... جامعه مدنی" منابعی از سرمايه اجتماعی هستند.
لیونز دیدگاهی نسبتاً مارکسیستی در این مورد دارد و می گوید جامعه مدنی “جایی است برای روابط آزاد، جایی که مردم می توانند با یکدیگر ملاقات کرده و گروه هایی را برای دنبال کردن علاقه‌مندی هایشان، بیان ارزشهای شان و همچنین کمک به دیگران تشکیل دهند." این فضا "محیطی است پرشور، مملو از مباحثاتی پیرامون مسائل بسیار مهم شهروندان"همچنین، این تعریف به طور ضمنی بر "اجزاء روشنفکری تعریف جامعه مدنی" از جمله شرافت، احترام، حسن رفتار و محبت به همنوع دلالت دارد.
افزايش علاقه به سرمايه اجتماعی به عنوان درمان مشکلات اجتماعی کنونی، مستقيماً بر اين فرض استوار است که چنين مشکلاتی ريشه در تضعيف جامعه مدنی دارند. با اين وجود، در اين ديدگاه نظر بسياری از کارشناسان که معتقد هستند سرمايه اجتماعی منجر به انحصار به جای تقويت جامعه مدنی می شود، ناديده گرفته شده است. در توسعه بين الملل، بن فاين و جان هريس قوياً مخالف پذيرش سرمايه اجتماعی به غلط به عنوان چنان درمانی برای بی عدالتی ناشی از توسعه اقتصادی نئوليبرال هستند (در اين تفسير، نقش سرمايه اجتماعی تقويت جامعه مدنی و سازمان های غير دولتی به عنوان عوامل توسعه در نظر گرفته شده است) این متناقض با نقش مؤسسات دولتی در تقویت سرمایه اجتماعی است.
به نظر می آید فزونی سرمایه اجتماعی کم و بیش شرط لازم لیبرال دموکراسی مدرن باشد. سطح پایین سرمایه اجتماعی منجر به نظام های سیاسی غیر منعطف و غیر مسؤول و همچنین سطح بالایی از فساد در نظام سیاسی و به طور کلی در منطقه می شود. مؤسسات عمومی رسمی برای فعالیت درست به سرمایه اجتماعی نیاز دارند، و در عین حال که فزونی سرمایه اجتماعی می تواند منجر به تغییرات شدید و مقررات سختگیرانه شود، زیادی آن از کمبودش بهتر است.
کتلین دولی و برایان سیلور در مقاله خود با عنوان "سرمایه اجتماعی، قومیت و حمایت از دموکراسی در کشورهای بعد از کمونیسم" بنا بر یافته های خود بیان داشته اند که در چنین کشورهایی میزان سرمایه اجتماعی معادل میزان دموکراسی نیست، اگرچه سرمایه اجتماعی بیشتر، منتهی به حمایت بیشتر از دموکراسی می شود.
گروهی از روشنفکران در کشورهای در حال توسعه متذکر شده اند که سرمایه اجتماعی و جامعه مدنی در کنار هم نقش مهمی در اشکال جدید امپریالیسم دارند. در این اشکال که مبتنی بر اعطا کنندگان و سازمان های غیر دولتی هستند، فقرا مقصر وضعیتشان معرفی می شوند.

سرمایه اجتماعی و توسعه سیاسی

سرمایه اجتماعی، ابزاری برای رسیدن به توسعه سیاسی است. در این مورد، نوع رابطه ای که بین مردم و دولت مردان وجود دارد، می تواند در شکل گیری مفهوم شهروندی و همچنین جامعه مدنی، نقش اساسی ای داشته باشد. در جامعه مدنی، نهادهای قانونمند به عنوان واسط بین دولت و مردم، در تعدیل روابط بین آن ها ایفای نقش می کنند و این موضوع، محصول سرمایه اجتماعی است.
سرمایه اجتماعی همچنین ضمن تعدیل روابط، به انسجام و همبستگی و حس اطمینان در جامعه کمک می کند و موجب مشارکت سیاسی نیروهای انسانی و حفظ روابط متقابل آن ها با دولت می گردد.
مهم ترین سرمایه اجتماعی در عرصه سیاسی، مشارکت مردم در صحنه های گوناگون سیاسی است. این سرمایه اجتماعی (یعنی حمایت مردم از دولت در صحنه های گوناگون) یکی از مصادیق بارز موفقیّت در توسعه سیاسی هر کشور است.

سرمایه اجتماعی و عوامل توسعه سیاسی

عوامل مهمی در ایجاد سرمایه اجتماعی برای توسعه سیاسی هر کشور نقش دارند که عبارت اند از:
1- آگاهی: زمانی که افراد از ماهیت مسائل اجتماعی و سیاسی آگاه نمی شوند، از اجتماع خود دور هستند و بنا بر این، شناخت کافی از مسائل و نیز قدرت انتخاب و فرصت مشارکت در تصمیم گیری کلان جامعه خود را ندارند. بدین ترتیب، توسعه سیاسی جامعه، عملاً غیر ممکن می شود.
2- اعتماد: زمانی که اعتماد در جامعه بالا باشد، اساس سرمایه اجتماعی فراهم می شود؛ اما در صورت پایین بودن این اعتماد، شکل گیری توسعه اجتماعی، غیرممکن خواهد بود. عدم اعتماد نیز می تواند ناشی از دو عامل باشد: سابقه نامطلوب اقدامات نهادهای اجتماعی و نخبگان و دولت مردان و یا فقدان اعتماد جامعه به توانایی های خودش.
3- مشارکت: با مشارکت افراد جامعه در سرنوشت خود و کلیه امور مربوط به خود، سرمایه اجتماعی پدید می آید. افراد، با چنین اقداماتی، به پیشرفت و توسعه جامعه کمک می کنند و اگر این سرمایه اجتماعی افزایش یابد، توسعه سیاسی کشور نیز به تدریج، اتفاق می افتد.

سرمایه اجتماعی در حوزه فرهنگی

سرمایه اجتماعی، زیربنای توسعه فرهنگی هر جامعه نیز محسوب می شود. بنا بر این، برای توسعه فرهنگی هر جامعه باید سرمایه های اجتماعی این بخش، شناخته شود و مورد بهره برداری قرار گیرد. هر چه سرمایه های اجتماعی در بخش های فرهنگی جامعه تقویت شود، توسعه فرهنگی نیز سرعت بیشتری به خود می گیرد و از این رهگذر، رفتار افراد جامعه و نحوه تعاملات آن ها قابل پیش بینی تر می شود؛ چرا که افراد، در چارچوب قواعد خاص فرهنگی، رفتار می کنند و این رفتار حساب شده، منجر به گسترش اعتماد در جامعه می شود و با افزایش قابلیت اعتماد در بخش های مختلف فرهنگی جامعه، مناسبات اجتماعی و فرهنگی هم، روان تر و کم هزینه تر می گردد.
روشنفکران، دانشمندان، پژوهشگران، فنّاوران، مدیران، نویسندگان و عموم تولیدکنندگان علم در هر جامعه ای، از سرمایه های مهم اجتماعی در حوزه فرهنگ، محسوب می شوند که باید مورد شناسایی و حمایت و بهره برداری قرار گیرند تا آن ها نیز به شکوفایی کشور کمک کنند. اگر به سرمایه های اجتماعی در بخش مهم فرهنگی، توجه کافی معطوف نشود، این سرمایه ها، روندی رو به نزول را طی می کنند و با سقوط این سرمایه ها ارزش های اخلاقی و حتی دینی هم تنزّل می یابند. بخش فرهنگی هر جامعه، از مهم ترین بخش های مولّد در هر جامعه محسوب می شود. بنا بر این، به سرمایه های اجتماعی این بخش نیز باید توجه کافی مبذول شود.
از دیگر سرمایه های اجتماعی مهم در بخش فرهنگی، جوانان مستعد هستند که با وجود شکل گیری شخصیت آن ها در فرهنگ حاکم بر جامعه، به توسعه اقتصادی و سیاسی و اجتماعی جامعه کمک می کنند. بنا بر این، نحوه اجتماعی شدن این سرمایه های اجتماعی در فرهنگ حاکم جامعه، از مسائل مهمی است که باید مورد توجّه قرار گیرد تا بتوان از خلاقیّت و ابتکارات آنان در بخش فرهنگ، اقتصاد و سیاست، استفاده نمود.

سرمايه اجتماعی و سلامتی

تحقيقات رو به رشد پيرامون سلامتی نشان می دهد که وجود سرمايه اجتماعی در شبکه های اجتماعی و اجتماعات، حافظ سلامتی است. افرادی که در شبکه يا اجتماعی غنی از حمايت، اعتماد عمومی، اطلاعات و هنجارها زندگی می کنند منابعی در اختيار دارند که بر سلامت آن ها اثر مثبت می گذارد. به طور مثال، یک بیمار سرطانی می تواند بدین طریق اطلاعات، پول یا حمایت روانی را که برای درمان و بهبود نیاز دارد بدست آورد.
سرمایه اجتماعی مشوق اعتماد عمومی و عضویت (در گروه ها) نیز هست. این عوامل می توانند افراد را از رفتارهایی همچون کشیدن سیگار که برای سلامتی مضر هستند بر حذر دارند.
از طرف دیگر سرمایه اجتماعی می تواند مضر سلامتی هم باشد. اگرچه مطالعات معدودی در زمینه ارزیابی سرمایه اجتماعی در اجتماعات تبهکاران انجام شده است، اما از همین اطلاعات محدود چنین برداشت می شود که سرمایه اجتماعی اثر منفی در اجتماعات درهم شکسته دارد. همنشین های منحرف به کمک تعاریف مطلوبشان و فرصت هایی برای یادگیری که هنجارهای شبکه فراهم می کنند، مشوق رفتارهای انحرافی هستند. اگرچه در همان اجتماع، اصلاح هنجارها (یعنی جایگزینی همنشینان منحرف با نمونه های مثبت) می تواند مثمر ثمر باشد.



 

 



مقالات مرتبط
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.