پس از وقايع 30 تير 1331ش اشرف که از ترديد امريکائيان در مورد مصدق و نهضت ملي نفت ايران آگاه شده بود، تصميم به جلب نظر آنان در نابودي دولت مصدق گرفت. به ويژه آنکه پس از انتخابات آيزنهاور به رياست جمهوري امريکا مسئله خطر کمونيسم بيش از پيش مطرح شده بود. اشرف با تماس گرفتن با امريکائيان و دادن اطلاعات دروغين و وعده هاي مختلف ميخواست اعتماد آنان را جلب کند اما تلاشهاي اشرف در اين زمان به جايي نرسيد و او بار ديگر راهي پاريس شد. (1) در تابستان همان سال ناگهان اقدامات اشرف مؤثر واقع شد و طي تماس با دو امريکايي و ملاقات با آنان اشرف از تصميم دولت امريکا جهت سرنگوني دولت مصدق مطلع شد. (2)
اشرف در روز 25 ژوئيه (3 مرداد) همچون يک مسافر عادي با پرواز تجاري به تهران رفت. اما به محض ورود شناخته شد و ورود او به ايران با واکنش شديد دولت و دربار روبه رو شد و حتي شاه از ديدار او خودداري کرد. بهانه ورود اشرف به ايران تهيه مخارج بستري شدن پسرش بود اما در باطن حامل خبر و بستهاي محرمانه بود که مي بايست شخصاً به برادر برساند. پس از تلاشهاي زياد اشرف به واسطه نامهاي که توسط سليمان بهبودي به برادر فرستاد، موفق به ملاقات با محمدرضا در 7 مرداد 1332 شد. ملاقات در ابتدا حالتي تند و پرخاشگرانه داشت اما در آخر با لحني آشتيجويانه به اتمام رسيد و اشرف پاکت را به دست برادر داد. اشرف روز بعد از اين ملاقات در 8 مرداد با هواپيما راهي اروپا شد و دقيقاً 9 روز بعد عمليات آژاکس که عبارت بود از يک سلسله عمليات نظامي جهت بازگرداندن قهري محمدرضا شاه به تخت سلطنت آغاز گشت. اين عمليات که توسط نظاميان ايراني انجام شد براي امريکائيان بيش از 60 هزار دلار مخارج دربرنداشت و باعث سقوط دولت مصدق گرديد.
پس از کودتاي 28 مرداد 1332 دوره طلايي حکمراني اشرف پهلوي آغاز شد و او از وزنههاي قدرت و از طرفداران مهم امريکا در ايران شد.
پينوشتها:
1. اشرف به دليل کارشکني و دخالت در امور سياسي به خواست دکتر مصدق به پاريس تبعيد شد.
2. اشرف پهلوي، من و برادرم، ص 244 .
3. گازيوروسکي. کودتاي 28 مرداد، ص 34.
4. اسناد سازمان سيا. ص 100
/ج