بسترهاي شيطان پرستي در غرب

اسطوره گرايي در غرب، با خاستگاه يوناني، يکي از عواملي است که در شيطان پرستي، نقش مهمي داشته است. اسطوره گرايي پيش از فلسفه ي يونان در فرهنگ هاي مختلف، مهم ترين پاسخ به پرسش هاي بشري بوده است و تمام پديده
سه‌شنبه، 8 مهر 1393
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
بسترهاي شيطان پرستي در غرب
بسترهاي شيطان پرستي در غرب

 

نويسنده: جواد امين خندقي




 

يک اسطوره گرايي

اسطوره گرايي در غرب، با خاستگاه يوناني، يکي از عواملي است که در شيطان پرستي، نقش مهمي داشته است. اسطوره گرايي پيش از فلسفه ي يونان در فرهنگ هاي مختلف، مهم ترين پاسخ به پرسش هاي بشري بوده است و تمام پديده ها منتسب به اسطوره هاي باستاني مي شده است. اين نگرش، نوعي انحراف از نگرش ديني است که از زمان نخستين دين نيز وجود داشته است. نياز فطري پرستش و ارتباط با معبود و نبود نگرش راستين به خداي حقيقي، انسان را به الهام و پرستش اسطوره هاي خيالي وا داشت. در اين ميان الهه هاي شر که مصاديقي براي شيطان به شمار مي روند نيز براي عده اي منبع الهام قرار گرفتند.

دو .پروتستانيزم

کليساي کاتوليک طي ده قرن، فجايع اخلاقي، عقيدتي، سياسي، اجتماعي و اقتصادي را عليه غرب به راه انداخت. پس از اقدام « مارتين لوتر » (1) و « کالوين » (2) در اعلام « خريداري شدن جهنم » (3) جامعه ي مسيحيان به صورت افسارگسيخته و با جهتي کاملاً غيرديني رويکردهايي را درباره ي مؤلفه هاي فوق اتخاذ کردند.
ارتجاع کاتوليک، فشار بيش از اندازه، وجود دستورهاي بسيار سختگيرانه کشيشان کاتوليک و گرفتن باج هاي کلان از عوام بيچاره ي مسيحي، باعث شد گروهي از روشنفکران از کليساي روم فاصله بگيرند و راهي جداي از مذاهب کاتوليک و ارتودوکس (4) بجويند. (5)
بايد توجه داشت که عده اي از شيطان پرستان نيز قصد دارند با ارجاع مستقيم تاريخ تشکيل شان به سال 1565 م، در حقيقت براي خود تاريخ سازي کنند. البته ضروري است يادآور شويم که ريشه ي اوليه ي اين حرکتِ انحرافي، به دوران رنسانس يا همان تاريخ ادعايي مي رسد. در آن دوره، گزارش تاريخي مستندي از شيطان پرستي به شکل امروزي وجود ندارد، بلکه برخي افراد با ادعايي از دل سپردن به شيطان، سعي در راه اندازي يک حرکت انتقادي عليه کليسا داشتند.

سه. معرفت شناسي يهودي از شيطان

اگر چه در بخش هاي بعدي درباره ي رابطه ي « صهيونيسم و شيطان پرستي » سخن خواهيم گفت؛ ولي ضروري است اشاره شود حرکت اعتراضي رنسانس و جنبش ها و گرايش هاي بعدي آن عميقاً تحت تأثير آموزه اي يهوديان بوده است. هم چنين نفوذ آثار يهوديان، بر بعضي رهبران رنسانس (6) در گذشته و نظريه پردازان کنوني، قابل ملاحظه است.

چهار، افول معنويت:

آن گاه که چراغ عالَم افروز معنويت به افول بگرايد، انواع و اقسام منحرف ترين سراب ها رخ مي نمايد و انسان معاصر را به دام بلا مي کشاند. در اين محور، بايد تأکيد شود که تعويض جاي معنويت و نقش خدا با آموزه هاي مستعمل و فرسوده ي امروزي، يکي از علل اصلي شکل گيري اين گروه ها بوده است. بايد اشاره کرد که مؤسسان شيطان پرستي و مخصوصاً لاوي به صورت جدي تحت تأثير فلاسفه ي پوچ گرا و بدون معنويت، مانند « نيچه » (7) بوده اند.
وي در کتاب « فراسوي نيک و بد » (8) چنين مي نويسد: « شيطان بيش ترين بينش را راجع به خدا دارد؛ زيرا او از خدا دور مي گردد. در حقيقت شيطان، قديمي ترين دوست دار دانش است ». با بررسي اين جمله و جمله هاي مشابه، مي توان نقاط مشترکي بين او و عقايد برخي مؤسسان شيطان پرستي مدرن يافت.

پنج. رمانس گرايي (9)

رمانس گرايي در جهان غرب، به طور عمده با اسطوره گرايي در جهان اسلام و يا آيين شرق، ارتباط کپي گرايانه دارد؛ به اين معنا که غربي ها به دليل احساس نياز به وجود قهرمان، شخصيت هايي تخيلي و دروغين را با قدرت هاي نيک و بد آفريدند تا خلأ ناشي از نداشتن اسطوره ها را در فرهنگ خود، جبران کنند. (10) از اين منظر، ميل به قهرمانِ يک رمانس شدن، هميشه در روح و روان و انديشه ي انسان غربي وجود دارد؛ آن قدر که حاضر است براي آن حتي به شيطان هم بدل شود.

پي نوشت ها :

1. مارتين لوتر (Martin Luther) ( 1483- 1546م) کشيش مجدد و مترجم انجيل به زبان آلماني و يک تجديدنظرطلب مذهبي بود. او يکي از اثرگذارترين شخصيت ها در تاريخ مسيحيت و از پيشوايان نهضت اصلاحات پروتستاني به شمار مي رود. او بارها به دليل رد کردن احکام کليسا و تجددطلبي از طرف کلسيا تکفير و محاکمه شد. ر. ک: مبلغي آباداني، عبدالله، تاريخ اديان و مذاهب جهان، ج 2، ص 791.
2. جان کالوين (John Calvin) تئولوژيست و رفورمر پروتستان فرانسوي در قرن شانزدهم بوده است. وي در سال 1541 براي اصلاحات مذهبي به ژنو دعوت شد. او در آنجا اصلاحاتي انجام داد و انضباط شديدي در کليساي ژنو برقرار کرد. کالوينيسم نام فلسفه و مکتب سياسي و مذهبي منسوب به جان کالوين است.
3. منظور اقدام مارتين لوتر درباره ي خريداري جهنم با سند کتبي است.
4. Orthodox.
5. مبلغي آباداني، عبدالله، تاريخ اديان و مذاهب جهان، ج 2، ص 791.
6. به طور مثال مارتين لوتر يهوديان را فرزندان خدا و سايرين را مهمان و بيگانه مي دانست.
7. Friedrich Wilhelm. Neitzsche.
8. Beyond Good and Evil
9. Romansism.
10. ر. ک: ذاکري، احمد، حيدري، فاطمه، کتاب زبان و ادبيات فارسي، صص 284- 286.

منبع مقاله :
امين خندقي، جواد، (1390)، شناخت و بررسي شيطان پرستي، قم: ولاء منتظر (عجل الله تعالي فرجه الشريف)، چاپ پانزدهم



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط