منابع شريعت در دوران غيبت کبري (2)

غير از پيامبران الهي کسي نمي تواند از خواب به عنوان منبعي براي تشريع احکام استفاده کند. کليني از زراره نقل مي کند: از امام باقر (عليه السلام) در مورد: ( وَ کانَ رَسُولاً نَبيّاً)(2) تفاوت رسول و نبي را پرسيدم. حضرت فرمود: نبي
پنجشنبه، 1 آبان 1393
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
منابع شريعت در دوران غيبت کبري (2)
 منابع شريعت در دوران غيبت کبري (2)

 

نويسنده: شيخ محمد سند
مترجم: احمد خوانساري



 

ب. منابع غير معتبر (1)

غير از پيامبران الهي کسي نمي تواند از خواب به عنوان منبعي براي تشريع احکام استفاده کند. کليني از زراره نقل مي کند: از امام باقر (عليه السلام) در مورد: ( وَ کانَ رَسُولاً نَبيّاً)(2) تفاوت رسول و نبي را پرسيدم. حضرت فرمود: نبي فرشته را در خواب مي بيند و صدايش را مي شنود اما رسول هم در خواب و هم در بيداري صداي فرشته را مي شنود و او را مي بيند. گفتم: امام چگونه است؟ فرمود: امام صدا را مي شوند، اما ملک را نمي بيند. سپس اين آيه را تلاوت فرمود: ( وَ ما أَرسَلنا مِن قَبلِکَ مِن رَسُولٍ و لا بَنِيًّ) و لا محدث ».(3)
در روايت ديگري حسن بن عباس معروفي به امام رضا (عليه السلام) مي نويسد: فدايت شوم چه تفاوتي ميان رسول و نبي و امام وجود دارد؟ حضرت فرمود: « جبرئيل بر رسول نازل مي شود و رسول او را مي بيند و کلامش را مي شنود و وحي بر او نازل مي کند و گاهي نيز در خواب اين اتفاق مي افتد، مانند رؤياي ابراهيم، و امام تنها صدا را مي شنود اما فرشته را نمي بيند. »(4)
مرحوم مجلسي از امالي شيخ طوسي از اميرالمؤمنين (عليه السلام) نقل مي کند: « خواب پيامبران وحي است ».(5)
بنابراين اگر رؤيا براي امام معصوم (عليه السلام) راه شناخت احکام نباشد در مورد غير معصوم چه مي توان گفت؟ ابن اذنيه از امام صادق (عليه السلام) روايت مي کند که فرمود: اين ناصبي ها چه روايت مي کنند؟ گفتم: فدايت شوم در چه موضوعي؟ فرمود: در اذان و رکوع و سجودشان؟ گفتم: مي گويند: ابن کعب در خواب ديده است. فرمود: دروغ مي گويند. دين خداوند – عزوجل- بلند مرتبه تر از آن است که در خواب ديده شود. »
علامه مجلسي مي گويد: مراد اين است که نمي توان احکام شرعي را با خواب ثابت نمود بلکه تنها با وحيِ آشکار صورت مي پذيرد.(6)
بنابراين نمي توان به وسيله خواب احکام شرعي را به دست آورد، مگر براي برخي از پيامبران بزرگ که رؤياي آنان قسمي از وحي الهي شمرده مي شود. البته رؤياهاي صادقه که در آن ها، رويدادهاي آينده آشکار مي شوند و نه امر و نهي که انشاي تشريعي الهي است، براي برخي از پيامبران رخ داده است. در مورد حضرت يوسف در قرآن کريم آمده است.
(إِذْ قَالَ يُوسُفُ لِأَبِيهِ يَا أَبَتِ إِنِّي رَأَيْتُ أَحَدَ عَشَرَ کَوْکَباً وَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ رَأَيْتُهُمْ لِي سَاجِدِينَ‌ * قَالَ يَا بُنَيَّ لاَ تَقْصُصْ رُؤْيَاکَ عَلَى إِخْوَتِکَ )؛(7)
[ به خاطر بياور ] هنگامي را كه يوسف به پدرش گفت: « اى پدر، من در خواب ديدم که يازده ستاره و خورشيد و ماه در برابرم سجده مى‏كنند. گفت: فرزندم، خواب خود را براي برادرانت بازگو مکن.
و يا در مورد تأويل و تعبير رؤيا، حضرت يعقوب به حضرت يوسف مي گويد:
(کَذلِکَ يَجْتَبِيکَ رَبُّکَ وَ يُعَلِّمُکَ مِنْ تَأْوِيلِ الْأَحَادِيثِ )؛(8)
اين گونه پروردگارت تو را برمي گزيند و از تعبير خواب ها به تو مي آموزد.
هم چنين قرآن در مورد خوابي که پيامبر اسلام (صلّي الله عليه و آله و سلّم) در سال صلح حديبيّه (ششم هجري) ديد و در سال بعد آن رؤيا به واقعيت پيوست، مي فرمايد:
(وَ ما جَعَلنا الرُّويا الَّتي أرَيناکَ إلّا فِتنَهً لِلنّاسِ)؛(9)
و آن رؤيايي را که به تو نشان داديم فقط براي آزمايش مردم بود.
(لَقَدْ صَدَقَ اللَّهُ رَسُولَهُ الرُّؤْيَا بِالْحَقِّ لَتَدْخُلُنَّ الْمَسْجِدَ الْحَرَامَ إِنْ شَاءَ اللَّهُ آمِنِينَ)؛(10)
خداوند آنچه را به پيامبرش در عالم خواب نشان داد، راست بود. به طور قطع همه شما به خواست خداوند وارد مسجدالحرام مي شويد در نهايت امنيت.
دانشمندان علم کلام در مورد چگونگي اطمينان پيامبران به رسالت خود و چگونگي عصمت آن ها در پذيرش وحي تحقيقات فراواني انجام داده اند و بسياري از دليل هاي آنان، از جمله ادله ي ضرورت بعثت رسولان از جانب خداوند براي هدايت مردم، دلالت دارند بر اين که تأييد رسولان و حفظ و نگهداري آن ها بر خداوند لازم است. و البته اين حفظ و نگهداري همراه با تعليم و تربيت بوده، که گاه به صورت رؤياي صادقانه انجام مي گرفته است. اميرالمؤمنين (عليه السلام) در اين مورد مي فرمايد: « خداوند از دوران کودکيِ پيامبر (صلّي الله عليه و آله و سلّم)، همواره بزرگ ترين فرشته اش را نزد او گذاشت تا مکارم اخلاق را شب و روز به او ياد دهد » و روايات فراوان ديگري نيز درباره اين که پيامبر اسلام قبل از رسالت، مؤيد به روح القدوس بوده است و کلام او را مي شنيده و در رؤياهاي صادقانه او را مي ديده است، وجود دارد.
اصحاب ائمه (عليهم السلام) نيز در اين موضوع پرسش هاي فراواني مطرح کرده اند؛ مثلاً زرارة بن اعين از امام صادق (عليه السلام) مي پرسد: چگونه رسول خدا (صلّي الله عليه و آله و سلّم) يقين داشت که آنچه از جانب خداوند به سوي او مي آيد از سوي شيطان نيست؟ حضرت فرمود: موقعي که خداوند يکي از بندگانش را به رسالت مبعوث مي کند، سکينه و وقاري بر او نازل مي گرداند که هر چه از سوي خداست گويي با چشم رؤيت کند.(11)
هم چنين بريد از امام محمد باقر و امام صادق (عليه السلام) پرسيد: تفاوت رسول و نبي و محدّث چيست؟ فرمود: « رسول کسي است که ملک بر او ظاهر مي شود و با او سخن مي گويد و چه بسا نبوت و رسالت در يک شخص جمع گردند. و محدّث صداي ملک را مي شنود اما او را نمي بيند ». گفتم: چگونه يقين پيدا مي کند که آنچه در خواب ديده حق است و از جانب ملک مي باشد؟ فرمود: « توفيقي است که او مي شناسد و خداوند به کتاب شما (قرآن) کتاب ها را ختم کرد و به نبي شما انبيا را. »(12)
محمد بن هارون از امام صادق (عليه السلام) نقل مي کند: « رسول خدا تنها از راه توفيق الهي يقين مي کند که جبرئيل از جانب خداست. »(13)
بنابراين مردم عادي که داراي مقام عصمت نمي باشند هيچ بهره اي از رؤياي قسم اول که در آن انشاي اوامر و نواهي الهي و يا ساير احکام شرعي مي شود، ندارند و اگر براي کسي چنين توهمي حاصل شد، يقين کند که از جانب شياطين است که قرآن کريم در مورد وسوسه هاي شياطين چنين مي فرمايد:
(وَ قُلْ رَبِّ أَعُوذُ بِکَ مِنْ هَمَزَاتِ الشَّيَاطِينِ‌ )؛(14)
بگو: پروردگارا، از وسوسه‏هاى شياطين به تو پناه مى‏برم.
(هَلْ أُنَبِّئُکُمْ عَلَى مَنْ تَنَزَّلُ الشَّيَاطِينُ‌ * تَنَزَّلُ عَلَى کُلِّ أَفَّاکٍ أَثِيمٍ‌ )؛(15)
آيا به شما خبر دهم که شياطين بر چه کسي نازل مي شوند؟ آن ها بر هر دروغ گوي گنهکاري نازل مي شوند.
(کَالَّذِي اسْتَهْوَتْهُ الشَّيَاطِينُ فِي الْأَرْضِ حَيْرَانَ)؛(16)
همانند کسي که بر اثر وسوسه هاي شيطان در روي زمين راه را گم کرده و حيران مانده است.
(وَ إِمَّا يَنْزَغَنَّکَ مِنَ الشَّيْطَانِ نَزْغٌ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ )؛(17)
و هر گاه وسوسه اي از شيطان به تو برسد به خدا پناه ببر.
(إِنَّ الَّذِينَ اتَّقَوْا إِذَا مَسَّهُمْ طَائِفٌ مِنَ الشَّيْطَانِ تَذَکَّرُوا )؛(18)
پرهيزگاران هنگامي که گرفتار وسوسه هاي شيطاني مي شوند، متذکر مي گردند.
(أَ لَمْ تَرَ أَنَّا أَرْسَلْنَا الشَّيَاطِينَ عَلَى الْکَافِرِينَ تَؤُزُّهُمْ أَزّاً ؛(19)
آيا نديدي که ما شياطين را به سوي کافران فرستاديم تا آنان را شديداً تحريک کنند؟!
(لِيَجْعَلَ مَا يُلْقِي الشَّيْطَانُ فِتْنَةً لِلَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ)؛(20)
هدف اين بود که خداوند القاي شياطين را آزمون قرار دهد براي آنان که در دل هايشان بيماري است.
(وَ إِنَّ الشَّيَاطِينَ لَيُوحُونَ إِلَى أَوْلِيَائِهِمْ)؛(21)
شياطين به دوستان خود مطالبي مخفيانه القا مي کنند.
و آيات ديگري که در اين باره وجود دارد.
امام محمد باقر (عليه السلام) مي فرمايد: « خداوند براي شقاوت گمراهان، شياطين بيشتري از فرشتگان همراه خليفه ي خود که براي عدل و داد است، مبعوث فرمود. گفته شد: اي اباجعفر (امام باقر (عليه السلام))، چگونه است که آن ها بيش از فرشتگانند؟ فرمود: خداوند چنين خواسته است. سائل پرسيد: اگر من اين حديث را براي برخي از شيعيانت نقل کنم آن را دروغ مي پندارند. فرمود: چرا؟ گفت: زيرا آن ها معتقدند که تعداد فرشتگان بيش از شياطين است. فرمود: راست مي گويي خوب دقت کن چه مي گويم. هيچ شب و روزي نيست مگر در آن همه جنيان و شياطين با پيشوايان گمراهي ديدار مي کنند، امامان هدايت نيز به اندازه آنها با فرشتگان ديدار دارند تا شب قدر فرا رسد و جمعي از فرشتگان با ولي امر ديدار مي کنند و خداوند به تعداد آن ها شياطين را نابود مي نمايد. سپس شياطين با پيشواي گمراهي ديدار مي کنند و افک و دروغ به او مي آموزند، تا صبح شود و او مي گويد چنين و چنان ديدم، اما اگر از ولي امر در اين مورد سؤال شود خواهد گفت که شياطين به تو چنين و چنان خبر دادند و ضلالت او را روشن مي سازند ».(22)
در روايت ديگري ابوبصير از امام صادق (عليه السلام) روايت مي کند که فرمود: « ابليس، شيطاني دارد به نام « هزع » که شب ها موقع خواب شرق و غرب عالم را پر مي کند و به سبب او خواب هاي پريشان ديده مي شود. »(23)
البته رؤياي نوع دوم که وقايع آينده در آن ديده مي شود به ندرت براي شخص غير معصوم، به اندازه تقوا و راستگويي و صفاي قلبش، اتفاق مي افتد. صدوق در کتاب مجالس از امام کاظم (عليه السلام) نقل مي کند که فرمود: « رسول خدا (صلّي الله عليه و آله و سلّم) فرمود: سه نوع خواب وجود دارد. 1. بشارتي از سوي خداوند؛ 2. ناگواري از سوي شيطان؛ 3. حديث نفس انسان که در خواب آن را مي بيند و فرمود: رؤيا از جانب خداست و خواب پريشان از سوي شيطان. »(24)
اين روايت دلالت مي کند که رؤياي صادقه در شخص غيرمعصوم، بشارت و خبر است و همان نوع دومي است که ما بيان کرديم.
در روايتي از امام باقر (عليه السلام) که از جابر بن عبدالله انصاري نقل مي فرمايد آمده است: « يک نفر بيابان نشين خدمت رسول خدا (صلّي الله عليه و آله و سلّم) رسيد و گفت: اي رسول خدا (صلّي الله عليه و آله و سلّم)، من را خبر بده از اين کلام خدا: ( الَّذينَ آمَنُوا وَ کانُوا يَتَّقُونَ * لَهُمُ البُشري فِي الحَياهِ الدُّنيا وَ في الآخِرَهِ). رسول خدا (صلّي الله عليه و آله و سلّم) فرمود: مراد از (لَهُمُ البُشري فِي الحَياةِ الدُّنيا) رؤياي حسنه اي است که مؤمن مي بيند و به وسيله آن در دنيا بشارت داده مي شود و مراد از « فِي الآخِرَةِ » بشارتي است که در هنگام مرگ به او داده مي شود: خداوند تو و کساني که تو را به سوي قبر حمل مي کنند آمرزيد. ».(25)
امام کاظم (عليه السلام) فرمود: « خواب در مورد وقايع ابتداي خلقت رخ نمي دهد بلکه وقايع آينده را روشن مي سازد. گفتم: علت اين امر چيست؟ فرمود: خداوند – عز ذکره- پيامبر را بر اهل زمان خودش مبعوث کرد و او آنان را به عبادت خدا و اطاعت از او فرا خواند. گفتند: اگر چنين کرديم چه اجري خواهيم داشت؟ که به خدا قسم، تو نه ثروتي بيش از ما داري و نه گرامي تر از ما هستي. فرمود: اگر مرا اطاعت کنيد خداوند شما را داخل بهشت کند و اگر عصيان ورزيد، خداوند شما را به دوزخ خواهد انداخت. گفتند: بهشت و دوزخ چيست؟ رسول خدا (صلّي الله عليه و آله و سلّم) بهشت و دوزخ را توصيف کرد. گفتند: چه زماني به آن جا مي رويم؟ فرمود: هنگامي که مرگ شما را فرا گيرد. گفتند: مردگان ما تبديل به استخوان و خاک شدند! پس، از اين بيشتر پيامبر خدا را کوچک شمردند و در تکذيب او سعي کردند. خداوند کاري کرد که آنها در خواب، بهشت و دوزخ را ديدند. بعد نزد رسول خدا (صلّي الله عليه و آله و سلّم) آمدند و هر آنچه ديده بودند را بازگو کردند. حضرت فرمود: خداوند بدين وسيله حجت را بر شما تمام کرد. ارواح شما موقع مرگ چنين خواهد شد. گرچه اجسادتان نابود مي شود ارواحتان تا قيامت عذاب خواهند ديد ».(26)
بنابراين رؤياي قسم دوم که از وقايع آينده خبر مي دهد بر سه نوع است: 1. اخبار راست؛ 2. اخبار دروغ؛ 3. تخيلات انسان. پس مي توان گفت همه رؤياها راست و مطابق حقيقت نيستند.
در کتاب توحيد مفضل از امام صادق (عليه السلام) نقل شده که فرمود: « اي مفضل، آيا در مورد خواب، فکر و تأمل کرده اي که چگونه کارها در آن دگرگون مي شود و راست با دروغ مخلوط مي گردد؟ اگر همه خواب ها حقيقت داشت همه مردم انبيا بودند و اگر همه رؤياها دروغ بود، هيچ نفعي از آن نمي بردند و خواب يک چيز زايدي بود؛ لذا برخي از آن ها راست است تا مردم بنابر مصلحتي که بدان رهنمود مي شود يا ضرري که از آن دوري مي جويند، از آن خوب سود برند و بسياري از خواب ها دروغ اند تا مردم خيلي بدان اعتماد نکنند. »(27)
در کتاب بصائر الدرجات آمده است: حسن بن عبدالله واقفي که شخصي زاهد و عابد بود و به دست امام موسي کاظم (عليه السلام) هدايت يافته بود، مدتي رؤياهاي حسنه مي ديد، اما ديگر رؤيايي نديد. شبي نزد امام صادق رسيد و شکايت کرد که ديگر رؤياي حسنه نمي بيند. امام فرمود: « محزون مباش! مؤمن وقتي که ايمان در قلبش رسوخ نمايد ديگر رؤيا نمي بيند ».(28)
شايد منظور شيخ مفيد، همين مطلب است که از استادش چنين نقل مي کند: « هر کس علم و فهمش زياد گردد، خواب هايش کم مي شود. »(29)
از جمله توهماتي که مطرح است اين که بين نوع اول رؤيا که در آن امر و نهي شرعي است و نوع دوم آن، که از آينده خبر مي دهد، فرقي نيست، زيرا از رسول خدا (صلّي الله عليه و آله و سلّم) روايت شده است: « هر کس مرا در خواب ديد واقعاً مرا ديده است، زيرا شيطان نمي تواند به صورت من يا يکي از اوصياي من يا شيعيان ايشان درآيد »؛ بنابراين ديدن رسول خدا (صلّي الله عليه و آله و سلّم) يا يکي از اوصياي آن حضرت در خواب، هميشه صادقه خواهد بود.
اين توهم به چندين دليل رد مي شود:
1. اين روايت بيشتر از طريق عامه نقل شده و مرحوم مجلسي با همه احاطه اش بر روايات، فقط يک روايت به اين مضمون نقل کرده و آورده است: اين روايت را مخالفان (اهل سنت) به سند خودشان آورده اند. هم چنين سيد مرتضي فرموده است: اين يک خبر واحد ضعيف از ضعيف ترين اخبار واحد است که قابل اعتماد نيز نيست؛(30) بنابراين روايت مذکور داراي شرايط حجيت خبر نيست، زيرا بايد تمام کساني که روايت از آن ها نقل مي شود عادل يا ثقه باشند و بنابر مضمون آيه نبأ نمي توان از غير عادل و غير ثقه يا کسي که مجهول الهويه است حديثي را قبول کرد.(31)
2.اين که خواب مي تواند منبع حکم شرعي باشد يا خير؟ آيا از مسائل اعتقادي است و نمي توان به يک خبر واحد گمان آور اکتفا کرد، بلکه بايد يقين و قطع داشت يا اين که همچون احکام امت و در آن مي توان به خبر واحد ظنّ آور اکتفا کرد. در همين زمينه علامه مجلسي (رحمه الله) مي فرمايد: « ظاهر اين است که اين قبيل مسائل از اصول اعتقادي اند و بايد در آن ها علم به دست آورد و با خبرهاي واحد که ظن آورند ثابت نمي شوند. »(32)
3.در صورتي که از دو اشکال قبلي، چشم پوشي کنيم، بايد گفت: آيات قرآن و سنت متواتر دال بر اين است که رؤياي اول که متضمن امر و نهي شرعي است از خصيصه ي رسول و نبي است؛ بنابراين نمي توان در چنين موضوع مهمي تنها به يک خبر واحد اکتفا نمود و از دلايل قطعي دست برداشت.
4. در مقابل اين روايت، دو روايت معتبر ديگر و حتي بيش از آن وجود دارد که بيان مي کند هر کس معصوم را در خواب ديد نمي تواند بگويد حتماً آن بزرگواران بوده اند.
روايت اول: زراره از امام صادق (عليه السلام) نقل مي کند که حضرت فرمود: « آيا حمزه (33) گمان مي کند که پدرم نزد او مي آيد؟ گفتم: آري. فرمود: به خدا قسم، دروغ مي گويد. آنچه پيش او مي آيد « متکوّن » است. ابليس به شيطاني که « متکّون » نام دارد قدرت داده که به هر صورتي خواست درآيد. اگر بخواهد به صورت يک بچه يا بزرگ در مي آيد. اما به خدا قسم، نمي تواند به شکل پدرم درآيد. »(34)
روايت دوم: سعد بن عبدالله اشعري به سند متصل از بريد بن معاويه عجلي نقل مي کند که گفت: حمزة بن عمار زبيدي ( بربري)- لعنة الله عليه- به يارانش مي گويد که اباجعفر ( امام باقر (عليه السلام)) هر شب به نزد من مي آيد. بريد مي گويد: نزد امام باقر رفتم و کلام حمزه را به آن حضرت بازگو کردم. فرمود: « دروغ مي گويد- خدا لعنش کند-. شيطان نمي تواند به صورت نبي يا وصي درآيد. »(35)
اگر چه احتمال مي رود اين دو روايت در مورد رؤيت در بيداري است، نکته اي که مهم است اين که شيطان نمي تواند به صورت امامان معصوم (عليهم السلام) درآيد چه در خواب و چه در بيداري.
5. اگر از اشکالات قبلي چشم پوشي کنيم باز هم اين روايت نمي تواند با ظاهر شريعت معارضه کند و در روايات تنها مواردي که با شريعت موافق اند، قابل تبعيد هستند نه اموري که مخالف شريعت مقدس اند؛ چه فرع نمي تواند ريشه اصل را برکَند.
کراجکي در کنزالفوائد (36) مي نويسد: شيخ مفيد در برخي کتبش آورده است: « سخن در مورد خواب مشکل، کوتاهي اهل فکر زياد و گرفتاري بزرگي است. خواب ديدن رسول اکرم (صلّي الله عليه و آله و سلّم) يا يکي از امامان (عليهم السلام) بر سه نوع است: 1. يقين بر درستي خواب داريم؛ 2. يقين بر بطلان خواب داريم؛ 3. خوابي است که ممکن است صحيح باشد و ممکن است باطل و بدان يقين نداريم. خواب صحيح خوابي است که در آن يکي از معصومين (عليهم السلام) عمل خوبي انجام مي دهد يا بدان فرا مي خواند و يا از گناهي منع مي نمايد و زشتي آن را روشن مي سازد و يا حرف حقي مي زند و بدان دعوت مي کند و يا از باطلي دوري مي کند و آن را مذمت مي نمايد. اما خواب باطل برخلاف خواب صحيح مي باشد. نوع سوم خوابي است که شايد صحيح باشد و يا باطل. در آن پيامبر و يا امام امر ونهي نمي کنند و در مورد مسائل ديني نيست؛ مثلاً امام در حال ايستاده يا نشسته و يا راه رفتن ديده شود. »

پي نوشت ها :

1. از ميان منابع موهوم و غي معتبر در اين جا فقط خواب بررسي شده است.
2. مريم، آيه 52.
3. حج، آيه 54. البته کلمه « محدث » در قرائت مشهور موجود نيست و طبق قرائت اهل بيت موجود است.
4. در چندين آيه از آيات قرآن کريم گفت و گوي ملائکه با اولياي الهي و معصومين آمده است؛ نظير: آل عمران، آيه 47: مريم، آيه 16 و هود، آيه 73.
5. علامه مجلسي، بحارالأنوار، ج11، ص 44.
6. همان، ج61، ص 237.
7. يوسف، آيه 4.
8. همان، آيه 6.
9. اسراء، آيه 6.
10. فتح، آيه 27.
11. تفسير عياشي، ج2، ص 201.
12. کليني، کافي، ج1، ص 177.
13. همان.
14. مؤمنون، آيه 97.
15. شعراء، آيات، 221 و 222.
16. انعام، آيه 71.
17. اعراف، آيه 200.
18. همان، آيه 201.
19. مريم، آيه 83.
20. حج، آيه 53.
21. انعام، آيه 121.
22. تفسير البرهان، ج4، ص 485.
23. علامه مجلسي، بحارالأنوار، ج61، ص 191.
24. همان.
25. همان، ج 58، ص 174.
26. کليني، روضه کافي، ص 90.
27. علامه مجلسي، بحارالأنوار، ج61، ص 183.
28. همان، ص 189.
29. همان، ص 183.
30. همان، ص 238.
31. همان، ص 6.
32. همان، ص 238.
33. منظور حمزة بن عمار زبيدي است.
34. رجال کشي، در مورد محمد بن ابي زينب ابي الخطاب (مقلاص).
35. اين دو روايت را کشي در کتاب رجالش در مورد محمد بن ابي زينب ابي الخطاب آورده است.
36. همو، کنزالفوائد، ص 211.

منبع مقاله :
سند، شيخ محمد؛ (1391) نيابت امام زمان (عج) در دوران غيبت، ترجمه احمد خوانساري، قم: مؤسسه بوستان کتاب، چاپ اول



 

 



مقالات مرتبط
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط