عدد ابجدی: 306 القاهر اسم دهم است از نود و نه اسم و به معنای غالب بر همه ی اشیا است و فناکردن و میرانیدن و ذلیل کردن آنها به این معنی که تمام کائنات مسخّر اویند و از قدرت کامله ی او امتناع ندارند و قهّار نیز به همین معنی است و لکن با مبالغه. مداومت بر این اسم موجب بیرون رفتن دوستی دنیا از دل می شود و برای غلبه و قوّت یافتن بر دشمنان بسیار نافع است و اگر کسی بعد از هر نمازی سیصد و شش بار بگوید در غلبه بر دشمنان مجرّب است و ملِک مُوَکِّل بر این اسم از بالا "غفرائیل" و از پائین "تهیوش" است و اگر کسی بعداز نماز روز جمعه صد مرتبه این اسم را بخواند دشمنش مقهور و باطنش مصفّا و مطالبش برآورده شود و گفتن این اسم برای دفع همُّ و غمّ و درد و محنت و کاستن از زحمت دنیا و غلبه بر نفس امّاره مجرّب است. هر کس در محاق ماه در آخر شب بگوید «یا قاهِرُ یا قهّارُ یا ذَالبَطشِ الشَّدیدِ اَنتَ الَّذی لا یُطاقُ اِنتِقامَهُ» پس بر دشمن نفرین کند به زودی آن دشمن مقهور شود و از شرّ او ایمن گردد و اگر کسی این ذکر را به مشک و زعفران بر کاسه ی چینی نویسد و آن را بشوید و آب آن را بنوشد اگر او را بسته باشند گشاده گردد و اگر این ذکر برای پیداشدن گم شده دویست دفعه بخواند پیدا شود و اگر امانتی به کسی داده باشد و نتواند که از او بگیرد دویست دفعه به نام آن بخواند امانت به او ردّ می شود انشاء الله.
اگر کسی نود و پنج صاد بر کاسه به مشک و زعفران بنویسد و در هنگام نوشتن بگوید «یا قاهر یا قریب» و در حمام رود و از آن کاسه آب بر سر خود ریزد پس اگر او را سحر کرده باشند آن سحر باطل شود و اگر این نوشته را در میان مصحف گذارد دشمنش هلاک شود و اگر در میان دو لشکر اندازد جنگ آنها به صلح مبدّل گردد و مداومت بر این شعر: «یا قاهِرُالعَدوّ یا والیَ الولیِّ یا مَظهَرَالعَجائِبُ یا مُرتَضی عَلیّ» برای مطالب عظیمه تجربه شده است و خواندن این دعا تا صد مرتبه برای دفع دشمن مجرب است و نیز برای دفع جنّ و شیاطین: «یااللهُ الاِالهُ الاَکبَرُ القاهِرُ بِقُدرَتِهِ جمیعَ عِبادِهِ وَ المُطاعُ لِعَظَمَتِهِ عِندَ کُلِّ خَلیقَتِهِ وَ المُمضی مَشیئَتَهُ لِسابِقِ قَدَره انتَ تَکلاً ما خَلَقتَ بِاللَیلِ و النَّهارِ لا یَمتَنِعُ مَن اَرَدتَ بِهِ سُوءً بِشَیءٍ دَونَکَ مِن ذلِکَ السُّوءِ وَ لا یَحُولُ احَدٌ دُونَکَ بَینَ احَدٍ مَا تُریدُ بِهِ مِنَ الخَیرِ کُلُّ ما یَری وَ ما لا یُری فی قَبضَتِکَ وَ جَعَلتَ قَبائِلَ الجنَّ و الشّیاطینَ یَرَونَنا وَلا نَراهُم وَ اِنَّا لَکَیدِهِم خائِفُون فَآمِنّی شَرَّهُم وَ بَأسَهُم بِحقِّ سُلطانِکَ العَزیزِ یا عَزیزٌ».
76 |
89 |
86 |
83 |
87 |
82 |
77 |
88 |
81 |
84 |
91 |
78 |
90 |
79 |
80 |
85 |
شکل (1)
ق |
ه |
ا |
ر |
ا |
ر |
ق |
ه |
ر |
ا |
ه |
ق |
ه |
ق |
ا |
ر |
شکل (2)
69 |
82 |
79 |
76 |
80 |
75 |
70 |
81 |
74 |
77 |
84 |
71 |
83 |
72 |
73 |
78 |
شکل شماره(3)
پژوهه در مفهوم القاهر از مترجم
این واژه از اسامی خداوند می باشد که در کتاب الهی دوبار ذکر آن آمده است و هر دوبار با عبارت «و هوالقاهر فوق عباده».(انعام، 18 و 61). این اسم که اسم فاعل مادّه ی قهر است دارای تأکید محکمتری نسبت به اسم قهّار است و از همین جهت در آیه هایی که قرار گرفته به عنوان گزاره ای خبری از قدرت خدا حکایت نموده و این در حالی است که اسم قهّار در تمام آیه ها با اسم واحد مقترن گشته و اسم واحد برخلاف اسم احد گویای نفی تمام کثرات نیست، از همین رو غلبه ی ظهور یافته در اسم قهّار نسبت به اسم قاهر ظهور بیشتری دارد. قاهر یعنی غالب بر همه ی موجودات؛ یعنی «الله» جل شأنه غالب و نافذ بر همه چیز است، هرچه در جهان وجود دارد ذلیل و منقاد اویند. فرمان و اراده ی او بر جمادات، نباتات، حیوانات و انسانها نافذ است.بگو خالق همه چیز خدای یکتاست و او یگانه ی مقتدر است. [رعد/16]
قهر و غلبه گرچه یک معنی را می رساند، ولی از نظر ریشه لغوی با هم تفاوت دارند. «قهر و قاهریّت» به آن نوع غلبه و پیروزی گفته می شود که طرف هیچ گونه مقاومتی از خود نشان دهد، ولی در کلمه ی غلبه این مفهوم وجود ندارد و ممکن است بعد از مقاومتهایی برطرف، پیروز گردد. به تعبیر دیگر شخص قاهر به کسی می گویند که برطرف مقابل آن چنان تسلّط و برتری داشته باشد که مجال مقاومت به او ندهد، درست مانند ظرف آبی که بر شعله ی کوچک آتشی ریخته شود که در دم آن را خاموش کند.
بعضی از مفسران معتقدند که قاهریّت معمولاً در جایی به کار برده می شود که طرف مقابل، موجود عاقلی باشد، ولی غلبه؛ اعم است و پیروزیهایی برموجودات غیرعاقل را نیز شامل می شود.
مترجم و شارح: استاد محمد رسول دریایی
منبع: شریف کاشانی، ملاحبیب الله؛ (1383)، خواص و مفاهیم اسماء الله الحُسنی(نامهای زیبای خداوند)، ترجمه ی محمدرسول دریایی، تهران: نشر صائب، چاپ ششم.