نويسنده: دکتر محمّد ابراهيم آيتي
تاريخ نهضت و قيام مقدس حضرت اباعبدالله الحسين عليه الصلاة و السلام يکي از پر افتخارترين فصول تاريخ اسلام است. و اين دوره کوتاه کمتر از يکسال هر چند از نظر کميّت و طول زمان بسيار کوتاه و زودگذر بوده است، اما از نظر کيفيت و آثاري که بر آن بار شد بسيار پر اثر و جاويد و زوال ناپذيراست، مي توان مبدا اين دوران کوتاه تاريخي را از اواخر ماه رجب سال شصت هجري مقارن حرکت اباعبدالله (عليه السلام) از شهر مدينه به طرف مکه قرار داد و پايان آن را هم بازگشت اهل بيت عصمت و طهارت به مدينه طيّبه دانست، هر چند تاريخ ورود اهل بيت به مدينه معلوم نيست و نمي دانيم که چند ماه در شهر دمشق اقامت کرده اند، و در چه تاريخي دقيقاً از شام رهسپار مدينه گشته اند، و چه مدتي در راه شام تا مدينه بوده اند؟ اما إجمالاً مي توان مطمئن بود که از حرکت اهل بيت از مدينه در ماه رجب هنوز يک سال تمام نمي گذشت که امام چهارم (عليه السلام) با خاندان عصمت و طهارت پس از گذراندن دوران اسارت به مدينه بازگشتند و مستقيماً از شهر دمشق راه مدينه را در پيش گرفتند.
اما آمدن اهل بيت از شام به طرف عراق و رسيدن آنها در اربعين يعني روز بيستم ماه صفر به کربلا را به هيچ وجه نمي توان باور کرد، يا سندي قابل اعتماد براي اين افسانه تاريخي به دست داد، اهل بيت عصمت درماه رجب سال 60 از مدينه به مکه رفته اند و در ماه ذي حجّه همان سال از مکه رهسپار عراق شده اند، و در محرم سال 61 پس از شهادت امام (عليه السلام) و ياران بزرگوارش به عنوان اسيري به کوفه رفته اند، و پس از آنکه مدتي در کوفه گرفتار بوده اند طبق دستوري که از شام رسيد آنان را به شام فرستادند و از آنجا هم بعد از مدتي که معلوم نيست به مدينه طيبه بازگشته اند.
تاريخ حرکت اهل بيت از کوفه
حق آن است که تاريخ حرکت اهل بيت از کوفه به شام و تاريخ رسيدن آنان به شهر دمشق و مدت توقف اسيران آل محمد در مرکز حکومت يزيد و تاريخ حرکت آنان از دمشق به طرف مدينه و تاريخ ورود آنان به شهر مقدّس مدينه هيچ کدام از اينها به درستي معلوم نيست و نمي دانيم که هر يک از اين وقايع و حوادث در چه تاريخي روي داده است و چنانچه بخواهيم که از روي شواهد تاريخي احتمال را ترجيح دهيم و تاريخ هر يک از اين حوادث را هر چند به حدس و گمان، نه از روي يقين، و تحقيق بررسي کنيم مي توان گفت که اهل بيت امام حسين (عليه السلام) پس از آنکه روز دوازدهم محرم سال 61 هجري وارد کوفه شدند و در حدود يک ماه يعني تا حدود بعد از نيمه ماه صفر در کوفه زنداني بوده اند و يکي دو روز پيش از اربعين آنان را به شام فرستاده اند و چنان که برخي نوشته اند در حدود نيمه ماه ربيع الاول وارد دمشق شده اند.اما نمي توان دانست که تا چه تاريخي در دمشق مانده اند، و در چه تاريخي نيز از آنجا حرکت کرده اند، و در چه تاريخي به مدينه رسيده اند، و راستي اگر مدرکي قابل اعتماد و استناد مي داشتيم که اسيران اهل بيت در چهلم شهادت امام به کربلا آمده اند مي گفتيم که اين امر در موقع رفتن به شام بوده نه در موقع برگشتن از شام زيرا اگر چه برخي نوشته اند اهل بيت را در حدود سه روز بعد از نيمه ماه صفر که دستور حرکت دادن ايشان از شام رسيد به شام فرستاده باشند، هيچ بعيد به نظر نمي رسد که از طريق کربلا بگذرند و روز بيستم ماه صفر آنجا باشند و آرامگاه مقدس عزيزان و شهيدان خود را زيارت کنند و آنگاه رهسپار دمشق گردند.
اما انصاف اين است که براي همين سخن هم سند مورد اعتماد نداريم و فقط شواهد و مؤيداتي در گوشه و کنار تاريخ مي توان به دست آورد، اما احتمال آنکه اهل بيت روز اربعين وارد شام شده باشند يا در چنان روزي به مدينه رسيده باشند، يا در آن روز از دمشق به طرف مدينه حرکت کرده باشند هيچ کدام از اين مطالب را نمي توان باور کرد، و چه بهتر که در ايام عاشورا و اربعين اسمي از اين گونه مطالب بي مأخذ برده نشود و به همان چه بوده و روي داده و مأخذ آن در دست ما است اکتفا شود، نه امام چهارم (عليه السلام) از شام به عراق آمده و نه اهل بيت عصمت در بازگشت از شام به کربلا آمده اند و نه جابر بن عبدالله انصاري و عطية بن سعد بن جناده عوفي در زيارت اربعين خود با امام چهارم (عليه السلام) و اهل بيت عصمت و طهارت ملاقات کرده اند، و در هيچيک از روايات مربوط به زيارت جابر و عطية نامي و اثري از ملاقات اين دو بزرگوار يا امام سجاد (عليه السلام) و اهل بيت در کار نيست، و قصه پردازان آن را ساخته و پرداخته اند، تنها گفته سيد بن طاووس رحمه الله و رضوانه عليه در لهوف است که برخلاف شواهد تاريخي و جغرافيايي اهل بيت را در بازگشتن از دمشق از دو راهي عراق و حجاز (که علماي جغرافي هم آن را نمي شناسند ) رهسپار عراق مي کند و روز چهلم عاشورا به کربلا مي آورد(1).
پي نوشت ها :
1- البته بي ترديد اگر در تاريخهاي حوادث کربلا و مدينه، يادي از حضور اهل بيت (عليهم السلام) در ايام اربعين گرديده، بدون دليل و يا سند معتبر نبوده، و چه بسا همچون بسياري از کتابها و رساله هايي که درگذشته در دسترس نبوده و يا مفقود تلقي مي شده، رفته رفته به دست آمده که در دسترس گذشتگان نبوده و امروز مي توان به آن استناد کرد، موضوع ياد شده نيز از چنين موارد مي باشد. (در اين مورد به « اربعين » قاضي طباطبايي مراجعه کنيد. )
منبع مقاله :آيتي، محمد ابراهيم؛ (1388) بررسي تاريخ عاشورا، [بي جا]: مؤسسه انتشاراتي امام عصر (عج)، چاپ پنجم