نويسنده: علي محمد رفيعي محمدي
عوامل تزلزل خانواده (7)
بدون ترديد از مهم ترين عوامل پيوند پايدار، ازدواج موفق و زندگي آرام، همسويي بينش و باورهاي ديني و پاي بندي علمي زوجين به ارزش ها و فرايض عرشي است، بر همين اساس مردان و زنان خدا باور و پاک انديش در آرزوي داشتن همسري مؤمن و نيک سيرت و عامل به ارزش هاي قرآني هستند، چنين گرايشي در امر ازدواج، برخاسته از نهاد پاک و فطرت کمال جوي انسان است. از همين رو است که خداوند متعال بهترين ازدواج را وصلت پاکان و متقيان با يکديگر مي داند.( وَ الطَّيِّبَاتُ لِلطَّيِّبِينَ وَ الطَّيِّبُونَ لِلطَّيِّبَاتِ ) (1)
زنان پاک از آن مردان پاک و مردان پاک از آن زنان پاکند.
« کم توجهي يا بي توجهي به اين امر مهم ازدواج، به معناي بناي ستون هاي کانون زندگي بر زميني سست و نا پايدار است ». (2)
شايد مهم ترين عاملي که بنياد خانواده را تهديد مي کند، سست شدن باورهاي مذهبي و اصول اخلاقي و فقدان معنويت است. زن و شوهري که دچار « بحران ارزش ها» و از خود بيگانگي شده اند، ازدواجشان تا چه حد پايدار و موفق خواهد بود؟ هر گاه زن و شوهر در روابط خود، خدا را فراموش کنند و يا در حضور و غياب يکديگر گونه اي برخوردار کنند که خدا غايب است، با دست خود کانون خانواده را به سوي تزلزل و نابودي سوق داده اند.
يکي از رسم هاي پسنديده ي هنگام عقد ازدواج، گذاشتن قرآن بر سر سفره ي عقد است. به نظر مي رسد اين رسم به معني آن است که زن و شوهر به قرآن اعتقاد دارند و آنچه را که قرآن گفته عمل مي کنند و قرآن را در زندگي و پيوند مشترک خود حاکم و داور قرار مي دهند و خداوند را حاضر و ناظر به اعمال، رفتار و گفتارشان مي دانند. حال چنانچه اين وضعيت تغيير کرد و اين اعتقادات و باورها سست شد و از بين رفت، سلامت و تعادل خانواده به خطر مي افتد.
« زماني که ارزش ها و نگرش ها و باورهاي حاکم بر روابط زن و شوهر بر اساس لذت جويي، مصلحت گرايي، مادي گرايي و سود طلبي استوارند، بي شک روابط انساني از معنويت تهي مي شوند. اين نوع روابط بسيار سست و شکننده خواهند بود و به محض بروز موقعيتي خاص مانند بي پولي، تنگ دستي، بيماري، کهولت و افزايش سن و نظاير آن از درون متلاشي مي گردد و با هر بهانه اي از هم مي گسلد (ساروخاني، 1372) از اين باب با حافظ هم صدا مي شويم و مي گوئيم ». (3)
هر آن که جانب اهل وفا نگهدارد *** خداش در همه حال از بلا نگهدارد
زن متدين و با تقوا به همان اندازه که در فکر و عقيده با شوهر متدين هماهنگ است در عمل نيز در کنار او قرار مي گيرد. خانواده هايي که به ارزش هاي ديني و اخلاقي، و باورهاي ديني اهميت نمي دهند و حجاب و حيا و عفاف را رعايت نمي کنند، با معاشرت هاي آلوده، مهماني هاي مختلط و مصرف مال حرام و عدم تعهد در قبال رعايت اخلاق اسلامي و عبادتهاي ديني، زمينه ي تزلزل خانواده را فراهم مي آورند. نتيجه ي سست شدن باورهاي ديني اين است که زندگي براي انسان سخت مي گردد.
خداوند مي فرمايد:
( وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِکْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنْکاً ) (4)
هر کس از ياد من روي گردان باشد، پس زندگي او سخت خواهد شد.
مراد از زندگي سخت اين نيست که صرفاً دچار فقر مي شود. چه بسا کافر وضع دنيايي خوبي هم داشته باشد، مراد آن است که بخل و حرص و طمع، آسايش را از او سلب مي کند. هر چه دارد باز فرياد (هل من مزيد) سر مي دهد. در پاره اي از روايات آمده است: مراد از معيشة ضنکا اعراض از ولايت علي عليه السلام است. علامه طباطبايي در اين مورد مي نويسد:
« اينکه مي فرمايد زندگيش تنگ مي شود، دليلش اين است که هر کس پروردگار خود را فراموش کند و به ياد او نباشد، راهي برايش نمي ماند، جز اين که به دنيا چنگ زند و آن را تنها مطلوب و هدف خويش قرار دهد و براي تحصيل آن بکوشد ». (5)
پي نوشت ها :
1. سوره ي نور، آيه ي 26.
2. دکتر غلامعلي افروز، همسران برتر، ص 66-65.
3. دکتر به پژوه، خانواده و فرزندان، ص 250 و 249.
4. سوره ي طه، آيه ي 124.
5. ناصر رفيعي، گفتار رفيع، ج 1 ، ص 230.
رفيعي محمدي، علي محمد؛ (1389)، نسيم عشق: عوامل تحکيم و تزلزل خانواده، قم: انتشارات رسول اعظم ( صل الله عليه و آله و سلم )، چاپ هفتم