بنده خدا

با سلام و خسته نباشید من یه سوال در مورد تعیین سرنوشت دارم که ایا ما خودمان سرنوشتمان را تعیین میکنیم...

با سلام و خسته نباشید من یه سوال در مورد تعیین سرنوشت دارم که ایا ما خودمان سرنوشتمان را تعیین میکنیم یا خداوند؟ و چرا این سوالمو مطرح کردم به این دلیل که وقتی من با کسی میخوام ازدواج کنم درست هست که من باید با اختیار و عقلم تصمیم بگیرم ولی وقتی تصمیم گرفتم و فرد مورد نظر رو انتخاب کردم ولی بعدا برام مشکل بوجود اومد و به هر دلیلی این وصلت بهم خورد میخواستم بدونم ایا خداوند این سرنوشتو برام تعیین کرده که من نامزدی بشم و بعد یه مدتی بهم بخوره یا نه خودمون مسئوله این مشکل هستیم!یا اینکه میگن قسمتت چی باشه و کی باشه!درسته؟ببخشید اگر نتونستم واضح منظورمو بیان کنم متشکرم
پنجشنبه، 11 آذر 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

بنده خدا

با سلام و خسته نباشید من یه سوال در مورد تعیین سرنوشت دارم که ایا ما خودمان سرنوشتمان را تعیین میکنیم...

بنده خدا ( تحصیلات : لیسانس ، 22 ساله )

با سلام و خسته نباشید من یه سوال در مورد تعیین سرنوشت دارم که ایا ما خودمان سرنوشتمان را تعیین میکنیم یا خداوند؟
و چرا این سوالمو مطرح کردم به این دلیل که وقتی من با کسی میخوام ازدواج کنم درست هست که من باید با اختیار و عقلم تصمیم بگیرم ولی وقتی تصمیم گرفتم و فرد مورد نظر رو انتخاب کردم ولی بعدا برام مشکل بوجود اومد و به هر دلیلی این وصلت بهم خورد میخواستم بدونم ایا خداوند این سرنوشتو برام تعیین کرده که من نامزدی بشم و بعد یه مدتی بهم بخوره یا نه خودمون مسئوله این مشکل هستیم!یا اینکه میگن قسمتت چی باشه و کی باشه!درسته؟ببخشید اگر نتونستم واضح منظورمو بیان کنم متشکرم


مشاور: hassan najafi

خواهر گرامی وقتی گفته می شود سرنوشت یک انسان، می توان گفت: منظور مجموعه ی اتفاقاتی است که در طول زندگی او رخ می دهد پس سرنوشت دنیایی هر انسانی مجموعه ی وقایعی است که از لحظه ی انعقاد نطفه تا لحظه ی مرگ برایش واقع می شود. خوب روشن است که برخی از این وقایع از اختیار ما خارج است و نمی توانیم در آن ها تغییری بدهیم مثلاً این که در چه سالی و در چه خانواده ای و در چه کشوری به دنیا بیاییم یا این که تصمیم بگیریم بمیریم یا جاودانه در دنیا زندگی کنیم. اما بسیاری از وقایع بین این دو به گونه ای است که تصمیمات انسان در آن ها مؤثر است یعنی خود آدم می تواند چگونگی آن ها را تغییر دهد. برای روشن تر شدن مطلب باید بگوییم که حوادث زندگی دو مرحله را طی می کنند: 1- مرحله ی تقدیر که در آن اسباب و علل مختلف دخالت می کنند و حادثه را شکل می دهند. 2- مرحله ی قضا که در این مرحله امضای الاهی رخ دادن حادثه را به شکلی معین حتمی می کند و دیگر راه فراری از آن نیست. حال به ما انسان ها اجازه داده شده که تا می توانیم اراده ی خود را در مرحله ی قدر و تقدیر به کار بگیریم و حوادث را آن چنان که می خواهیم بسازیم. ما با تفکرات، انتظارات، ذهنیات، گفتار و کردار خود در تعیین مقدرات یا سرنوشت خود دخالت می کنیم. باز کردن این قسمت موجب طولانی شدن پاسخ می شود فقط حدیثی را در این رابطه برایتان نقل می کنیم: حضرت امیر (ع) در کنار دیواری بودند، تا متوجه شدند دیوار در حال فرو ریختن است از آن دور شدند. شخصی به ایشان گفت: آیا از قضای الهی فرار می کنید؟ ایشان فرمودند: از قضای الهی به قدر او می گریزم. معنای فرمایش حضرت این است که قبل از آن که خراب شدن دیوار روی سرم حتمی شده و به مرحله ی قضا برسد به تقدیر و مرحله ی قدر پناه می برم تا با اختیاراتی که به من سپرده اند از قضا شدن خرابی دیوار روی سرم جلوگیری کنم. پس فرا کردن از کنار دیوار یعنی استفاده از امکانات در مرحله ی قدر. مطلب دیگر این که هیچ حادثه ای در هستی اتفاق نمی افتد مگر آن که به مشیّت و قضای الهی رخ دهد. پس زیر همه ی وقایع جهان حتی افتادن یک برگ امضای الهی وجود دارد و تا او اراده نکند، برگی نمی افتد و بادی نمی وزد و مورچه ای قدم از قدم بر نمی دارد. اما در مورد انسان این اراده و امضای الهی بیخود و بی جهت جریان پیدا نمی کند اراده ی الهی اتفاقاتی را امضا می کند که در مرتبه ی تقدیر، خود انسان آن را رقم زده است. اگر کسی در امر ازدواج حواسش را جمع کند یعنی اولاً شخصیت خودش را بسیار و خوب بسازد و ثانیاً در مورد خواستگاران به دقت تحقیق کند آن گاه اراده ی الهی به این تعلق می گیرد که همسر خوب و شایسته ای نصیبش شود و اگر این کار ها را نکند اراده ی الهی ازدواجی نارضایت بخش را برایش رقم می زند. پس این که می گویند (اگر قسمت باشد این ازدواج سر می گیرد و اگر نباشد سر نمی گیرد) به این معنا نیست که ما همین طور بنشینیم و منتظر بمانیم که قسمت چه چیزی برایمان خواسته است و بعد همه ی تقصیرها را به گردن تقدیر و قسمت بیندازیم. خیلی قسمت شما به نحوه ی عملکرد شما بستگی دارد، می توانید طوری عمل کنید که قسمت مورد رضایت شما بشود یا بالعکس. البته ممکن است شما سؤال کنید که گاهی مجموعه ی عوامل دست به دست هم می دهند تا اتفاقی برای آدم نیفتد و آدمی هر چه زور می زند نمی تواند از دست این عوامل فرار کند و بالاخره آن چه نمی خواهد بر سرش می آید. بله درست می گوییم گاهی انسان احساس می کند دست بسته در چنبره ی عوامل مختلف گیر افتاده است و کاری از اراده و اختیار او ساخته نیست اما اشتباه می کند، حتی در چنین مواردی اراده و اختیار انسان بی دخالت نیست. مثلاً شما می بینید هر کاری می کنید نمی توانید از وقوع حادثه ی خوشایندی جلوگیری کنید بله اگر این حادثه قضا شده باشد کاری از ما ساخته نیست اما این مهم است که بدانیم این حادثه در اثر اعمال گذشته ی ما حتمی شده و مثلاً کیفر بعضی از گناهان ما است پس باز هم اختیار ما در حتمی شدن و وقوع آن مؤثر بوده و همان گناه باعث شده که به ناچار متحمل این کیفر بشویم. مطلب همه دیگر این که ما نباید به این خیال که (دیگر سرنوشتمان همین است) دست از تلاش برداریم، ما نمی دانیم که آیا حادثه ای حتمی شده یا نه بنابراین تا آخرین فرصت قبل از وقوع آن می توانیم در رخ دادن آن دخالت کرده و جلوی آن را بگیریم و یا در نحوه ی اتفاق افتادنش تغییری بدهیم. این سوال توسط فرهنگسرای پرسش پاسخ داده شده است .



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.