دوشنبه، 22 دی 1393
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

پرسش :

آیا وحشي قاتل حضرت حمزه ـ عليه السلام ـ توسط پیامبر قصاص گردید یا سرانجام دیگری داشت؟


پاسخ :
وحشي، غلام جبير بن مطعم، کسي بود که توسط هند همسر ابوسفيان، مأمور شد که در جنگ احد، يکي از سه نفر؛ حضرت پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ حضرت علي ـ عليه السلام ـ و حضرت حمزه ـ عليه السلام ـ را به شهادت برساند. و در مقابل اين اقدام تا آخر عمرش از بردگي آزاد گردد. وي در جواب هند گفت: من هرگز به محمد ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ نمي توانم دسترسي پيدا کنم، زيرا ياران و اصحاب او از همه کس به او نزديک ترند، يعني شديدا محافظت مي شود. علي ـ عليه السلام ـ نيز در ميدان نبرد فوق العاده هوشيار و مراقب است. لذا به او هم نمي توانم نزديک شوم. ولي حمزه در ميدان نبرد به شدت خشمگين مي شود و خشم و غضب او به حدي مي شود که متوجه اطراف خود نمي گردد. شايد بتوانم او را از طريق حيله از پاي در آورم.[1] بنابراين در نبرد احد با اين هدف شرکت مي کند و همواره در کمين بود که حضرت حمزه ـ عليه السلام ـ را به شهادت برساند و در لحظات شدت جنگ، با نيزه اي که همراه خود داشت و البته در پرتاب نيزه هم ماهر بود، حضرت را به شهادت مي رساند. و به دستور هند، سينه حضرت را شکافته و جگرش را بيرون کشید. و جنازه حمزه را مثلهکرد. [2]
بعد از جنگ احد، وحشي در مکه زندگي مي کرد و ظاهرا از بردگي هم رهائي يافته بود، تا اين که مسلمانان در سال هشتم هجري مکه را فتح کردند. در اين زمان وحشي به سوي طائف متواري شد ؛ولي بعد از مدتي يعني در همان سال، نفوذ اسلام به طائف هم مي رسد و قبايل و افراد براي قبول اسلام پيش پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ مي آيند. از قول وحشي نيز نقل شده است: وقتي ديدم همه مردم گروه گروه به حضور پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ مي روند و نيز شنيده بودم که هر کس در گذشته هر جرمي مرتکب شده، پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ او را مي بخشد، لذا در حالي که شهادتين را مي گفتم خود را به خدمت پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ رساندم، همان لحظه اول که حضرت مرا ديد فرمود: تو همان وحشي حبشي هستي: عرض کردم بلي فرمود: چگونه حمزه را کشتي؟ من عين جريان به قتل رساندن حمزه را عرض کردم. پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ متأثر شدند و فرمودند: تا زنده اي روي تو را نبينيم زيرا مصيبت جانگداز عمويم به دست تو انجام گرفته است.[3]
با اين که پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ قاتل عمويش را در محضر خود مي ديد و مي توانست او را به سزاي عمل ننگين خود برساند ولي روح بزرگ نبوت، و سعه صدري که خداوند به رهبر جهانيان مرحمت کرده بود، او را آزاد نمود.
وحشي گفته : تا زماني که پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ زنده بود. من خود را از او پنهان مي کردم، پس از رحلت پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ واقعه رده (شورش مرتدين از اسلام) پيش آمد، من هم به همراه سپاهي که براي نبرد با مسيلمه کذّاب، که ادعاي نبوت کرده بود، عازم شدم و با همان حربه اي که حمزه را به شهادت رسانده بودم، مسيلمه را با کمک يک نفر از انصار کشتم.[4]
اين مطلبي است که وحشي خودش نقل مي کند و ادعا مي کند که در نبرد با مسيلمه کذاب شرکت داشته است. امّا ابن هشام در اين خصوص مي نويسد: وحشي در پايان عمر بسان زاغي سياه شده بود. که پيوسته بر اثر شراب خواري مورد تنفر مسلمانان بود و مرتب حد شراب بر او جاري مي شد و بر اثر عمل هاي ناشايست نام او را در دفتر ارتش خط کشيدند و عمر خطاب مي گفت: قاتل حمزه نبايد در سراي ديگر رستگار گردد.[5]
آن چه از منابع تاريخي استفاده مي شود اين است که وحشي تا دوره معاويه زنده بود. و در شام و در شهر حمص ساکن شده بود و هر کس که مي دانست او وحشي و قاتل حمزه ـ عليه السلام ـ است از وي چگونگي قتل حمزه را مي پرسيد.[6]
ابن اثير مي نويسد: وحشي در آخر عمرش به سبب زياده روي در شراب خواري به همين سبب نيز مرد.[7]
ابن حجر مي نويسد: وحشي در جنگ «يرموک» که بين مسلمين و روم اتفاق افتاد شرکت داشت و بعد از آن در منطقه شام و حمص ساکن شد و در دوره خلافت عثمان در اثر زياده روي در شراب خواري مرد.[8]
اين بيان در صورتي با بيان قبلي که مي گفت وحشي در زمان معاويه مرد، قابل جمع است که بگوئيم در آن زمان معاويه والي و استاندار شام بوده نه دوره خلافت معاويه.
بنابراين با وجود اين که وحشي در دوره پيامبر اسلام ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ در ظاهر قبول اسلام وتوسط پیامبر قصاص نشد و مسلمان شد ولي به خاطر کور دلي که داشت هيچ وقت نتوانست به عنوان مسلمان واقعي زندگي کند چنان چه منابع بالاتفاق اشاره دارند وي همواره به شراب خواري مي پرداخت حتي در اين رابطه چندين بار حد خورد و در نهايت به همين سبب به آتش دوزخ واصل شد.

معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1ـ تاريخ پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ ابراهيم آيتي.
2ـ ،سیره رسول خدا ، رسول جعفريان. .
3- سیره صحیح پیامبر اسلام،ترجمه دکتر سپهری

پی نوشتها:
[1]. شيخ مفيد، الارشاد، قم، آل البيت، 1413ق، ج1، ص83.
[2]. ابن اثير، عزالدين، اسد الغابة، بيروت، دارالفکر، 1409ق، ج1، ص530.
[3]. ابن هشام، عبدالملک، السيرة النبوية، بيروت، دارالمعرفه، بي تا، ج2، ص72.
[4]. ابن کثير، ابوالفداء اسماعيل بن عمر، البداية و النهايه، بيروت، دارالفکر، 1407ق، ج4، ص18.
[5]. ابن هشام ، السيرة النبوية، همان، ج2، ص73.
[6]. قاضي، ابرقوه، سيرت رسول الله(ص)، تهران، انتشارات خوارزمي، 1377ش، ج2، ص658.
[7]. اسد الغابة، همان، ج4، ص664.
[8]. ابن حجر، الاصابة في تمييز الصحابه، بيروت، دارالکتب العلميه، 1415ق، ج6، ص470.
منبع: اندیشه قم


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.