چهارشنبه، 24 دی 1393
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

پرسش :

علت عدم موفقيت و پيروزي پيامبر- صلي الله عليه و آله - در دعوتش چه بود؟ آيا به علت عدم تکميل شدن شريعت يا عدم توانایی وی نمی باشد؟


پاسخ :
در پاسخ به سوال مورد نظر لازم است به نکاتی اشاره نماييم :
الف - اسلام ديني است همه جانبه و مطابق با فطرت پاک بشري در عين حال که از پيچيدگي مبرّا است در بر گيرنده همه نيازهاي انسان است و شريعت خاتم کامل ترين شريعت و آيين می باشد، خداوند متعال در قرآن کريم می فرمايد: الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتي‏ وَ رَضيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ دينا[1] امروز، دين شما را كامل كردم و نعمت خود را بر شما تمام نمودم و اسلام را به عنوان آيين (جاودان) شما پذيرفتم‏ .
إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلام[2] وَ مَنْ يَبْتَغِ غَيْرَ الْإِسْلامِ ديناً فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْهُ وَ هُوَ فِي الْآخِرَةِ مِنَ الْخاسِرين[3] دين در نزد خدا، اسلام (و تسليم بودن در برابر حق) است‏ ، و هر كس جز اسلام آيينى براى خود انتخاب كند، از او پذيرفته نخواهد شد و او در آخرت، از زيانكاران است‏ .
پس ترديدی نيست که اسلام دين کامل و شريعت ختميه يک شريعت جامع و جهان شمول می باشد که در همه ابعاد پاسخگوی نيازهای زندگی انسانی است و رسول اکرم(ص) هم آن را به خوبی و موفقيت و شايستگی به مردم ابلاغ نموده است . چه آن که خداوند متعال در قبال اين خواسته از پيامبرش که: يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكافِرين[4] اى پيامبر! آنچه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده است، كاملًا (به مردم) برسان! و اگر نكنى، رسالت او را انجام نداده‏اى! خداوند تو را از (خطرات احتمالى) مردم، نگاه مى‏دارد و خداوند، جمعيّت كافران (لجوج) را هدايت نمى‏كند.
رضايت خود را از عملکرد پيامبر(ص) اعلام فرموده که: الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذينَ كَفَرُوا مِنْ دينِكُمْ فَلا تَخْشَوْهُمْ وَ اخْشَوْنِ الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتي‏ وَ رَضيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ دينا[5] امروز، كافران از (زوال) آيين شما، مأيوس شدند بنا بر اين، از آنها نترسيد! و از (مخالفت) من بترسيد! امروز، دين شما را كامل كردم و نعمت خود را بر شما تمام نمودم و اسلام را به عنوان آيين (جاودان) شما پذيرفتم‏.
ب - بدون ترديد همان گونه که اشاره شد اسلام به عنوان آخرين و كامل ترين دين آسماني، غني ترين فرهنگ و محكم ترين قانون زندگي را در هر دو بعد مادي و معنوي و براي بشر به ارمغان آورد، و رسول گرامی(ص) با موفقيت به جهان عرضه نمود. و اساساً طبق بيان قرآن فرهنگ اسلام فرهنگ زندگي و حيات و پويايي و حركت و تلاش و تكامل و تمدن و ترقي است. لذا قرآن كريم فرمود: يا ايّها الذين آمنوا استجبوا لله و للرسول اذا دعاكم لِما يحييكم[6]؛ يعني اي مردم، نداي اين پيغمبر را بپذيريد، اين پيغمبري كه شما را دعوت مي كند به آن حقيقت كه شما را زنده مي كند اين پيغمبر براي شما يك اسرافيل است، يك محيي است تعليمات او زندگي بخش و حيات بخش است.[7]
و به خاطر همين فرهنگ غني بود كه به اعتراف همگان بنيان بزرگ ترين تمدن بشري گرديد كه در اين جا به نمونه اي از اعتراف برخي از صاحب نظران غيرمسلمان در اين باره اشاره مي شود كه گفته است: اسلام طي پنج قرن از لحاظ نيرو، و نظم و بسط قلمرو، و اخلاق نيك و تكامل سطح زندگاني و قوانين منصفانه انساني و ادبيات و تحقيق علمي و علوم، و طب و فلسفه پيشاهنگ جهان بود. دين اسلام در جهان مسيحي نفوذهاي گوناگون داشت، اروپا از ديار اسلام، غذاها و شربت ها و داروها، و درمان و اسلحه و نشانه اي خانوادگي سليقه و ذوق هنري، ابزار مرسوم صنعت و تجارت، قوانين و رسوم دريا نوردي را فراگرفت و غالباً لغات آن را نيز از مسلمانان اقتباس كرد... علماي عرب (مسلمانان) رياضيات و طبيعيات و شيمي و هيأت و طب يونان را حفظ كردند و به كمال رسانيدند. (براي اطلاع بيشتر از اين گونه اعترافات و تحليل آن به منبع ذيل مراجع شود.)[8]
بنا بر اين عدم گسترش و موفقيت اين آيين جهانی آن گونه که بايد، ارتباطی به آورنده ی الهی آن ندارد و اين که گفته می شود پيامبران الهی و خصوصا پيامبر اسلام(ص) موفقيت نداشت ناظر به اين مطلب است که اسلام به اهداف جهانی اش که حاکميت عدالت و قسط در تمام جنبه ها است نرسيد و اين مطلبی است که ربطی به اصل دين و آورنده ی آن ندارد بلکه علل و عوامل متعدد و مختلف در عدم موفقيت به اين معنا و انحطاط مسلمين و مشكلات فراوان فرهنگي، علمي، اقتصادي، سياسي و اجتماعي جهان اسلام نقش داشته است، كه برخي مربوط مسلمين و برخي مربوط به جريان هاي حاكم و استبداد حكومت ها در دنياي اسلام در عصرها و زمان هاي مختلف مي شود، و عده مربوط به جريان هاي استعماري خارج از جهان اسلام است.
به طور خلاصه در اين باره بيشتر به جنبه هاي مذهبي و اين كه در ميان امت اسلامي كدام جريان ها بيش ترين نقش را در پديد آوردن زمينه انحطاط امت اسلامي داشته و ريشه هاي برخي باورهاي غلط را در ميان مردم پديد آورده و تقويت كرده است، پرداخته مي شود. بي ترديد از گروه هاي كه در واقع و به دلايل كه در ذيل بيان خواهد شد، مي توان از آن به عنوان بنيان گذار مشكلات جهان اسلام ياد نمود، جريان حزب اموي است. امير مؤمنان دراين باره در نهج البلاغه فراوان سخن گفته است از آن ميان فرمود: "پس در آن هنگام كه امويان بر شما تسلط يابند، باطل بر جاي خود استوار شود و جهل و ناداني بر مركبها سوار، و طاغوت زمان عظمت يافته و دعوت كنندگان به حق اندك و بي مشتري خواهند شد، روزگار چونان درنده خطرناكي حمله ور شده و باطل پس از مدت ها سكوت نعره مي كشد، مردم در شكستن قوانين خدا دست در دست هم مي گذارند، و در جداشدن از دين متحد مي گردند، و در دروغ پردازي با هم دوست و در راستگويي دشمن يكديگرند. و چون چنين روزگاري مي رسد، فرزند با پدر دشمني ورزد و باران خنك كننده گرمي و سوزش آورد، پست فطرتان همه جا را پر مي كنند، نيكان و بزرگواران كمياب مي شوند، مردم آن روزگار چون درندگان تهي دستان طعمه آنان و مستمندان چونان مردگان خواهند بود، راستي از ميان شان رخت بر مي بندد و دروغ فراوان مي شود با زبان تظاهر به دوستي دارند اما در دل دشمن هستند به گناه افتخار مي كنند و از پاكدامني به شگفت مي آيند، و اسلام را چون پوستيني واژگون مي پوشند".[9]
در اين كلام به ريشه هاي مشكلات جهان اسلامي كه توسط بني اميه پديد آمده اشاره شده. بنابراين نفوذ حزب اموي اگر نگويم اصل ترين مي توان گفت يكي از عمده ترين عوامل است كه امت اسلامي را از اسلام و تعاليم حيات بخش او دور نمود و بسياري از آسيب هاي فكري و عمل را كه بعدها سبب انحطاط مسلمين شد زمينه سازي كرد. و از توسعه اسلام و نشر و گسترش آن در جهان جلوگيري نمود، چنان كه در تفسير المنار كه يكي از كتابهاي تفسيري برادران اهل سنت است اين جريان عجيب و اين اعتراف شگفت انگيز درباره تأثير عملكرد معاويه بر جهان اسلام چنين آمده است: اسلام بشر را به سوي يك دين و آيين دعوت مي كند، اگر بدعت ها و ستمگري حاكمان و استبداد آنان نمي بود، و مردم گرفتار ناداني و فساد و تفرقه و اختلاف نمي شدند، الآن اكثريت جهان تحت قلمرو اسلام قرار مي داشت، چنان كه يكي از دانشمندان بزرگ كشور آلمان در يكي از كنفرانس هاي كه برگزار شده بود و يكي از بزرگان مكه نيز در آن جلسه حضور داشت، چنين گفت: براي دنياي غرب و اروپا سزاوار است كه تمثال و مجسمه اي از طلا براي معاويه بن ابي سفيان بسازند و در ميدان بزرگ پايتخت آلمان (برلين) نصب كنند.
به او گفته شد چرا و به چه دليل؟ او در پاسخ گفت: زيرا معاويه كسي بود كه نظام حكومتي اسلام را دچار تحول كرد، از اصول دموكراسي آن به سوي قدرت سلطنت و حكومت سرنيزه تغيير ماهيت داد. اگر معاويه نمي بود امروز اسلام همه جهان را تحت نفوذ و قلمرو خود در مي آورد و ما آلماني ها و ساير كشورهاي اروپايي به عنوان يك عرب مسلمان مي بوديم.[10]
اين حرف روشن ترين سند و دليل است كه جريان و حزب بني اميه يكي از اصلي ترين عوامل مشكلات ديروز و امروز و حتي آينده در جهان اسلام است.
يكي ديگر از مسايلي كه در اينجا قابل طرح است اين است كه از وقتي كه بر اثر حوادث گوناگون و بر خلاف سفارشات و دستورات پيامبر(صلی الله عليه و آله ) مردم از معارف اهل بيت محروم شدند و كمتر به اهل بيت دسترسي داشتند و يا اصلاً در برخي زمان ها مانند زمان اواخر حكومت معاويه كه مردم به امام حسين(ع) اصلاً دسترسي نداشتند تا تكاليف خود را از آن حضرت بپرسند، به هر حال اين دوري مردم از درخانه اهل بيت(ع) سبب شد كه آسيب هاي فراواني در اعتقادات ديني مردم پديد آيد و يکی از عوامل و موانع مهم در راه پيشرفت اهداف والای پيمبر اکرم و اوصيای معصوم آن حضرت و در نتيجه اسلام بود .
ج - چون اراده ی قطعيه ی الهيه بر اين امر قرار گرفته است که بالاخره دين حق عالم گير بشود و اهداف انبياء که به خاطر موانع گوناگون که به بخشی از آن اشاره کرديم، ناتمام مانده اند محقق گردد ناگزير کسی بايد بيايد که همه ی موانع را از سر راه اجرای عدالت اسلامی و حاکميت کامل دين بر دارد و سيمای حقيقی و واقعی اسلام و ولايت را که پيامبر بزرگوار ما به ارمغان آورده بود برای جهانيان مکشوف سازد.
مسأله مهدویت و انتظار وعدالت جهانی و پيروزی کامل اسلام در عصر ظهور که در سوال به آن اشاره گردیده است از مسایل و پدیده هایي است که در میان مسائل اسلامی و بلکه آسمانی، کمتر مسأله اي از نظر اتقان و شهرت و اتفاق به آن می رسد. و خدشه در آن خود یک پنداری بیش نخواهد بود. زیرا امر مهدویت و منجی گرایی و امید به اصلاح عالم با ظهور یک مصلح جهانی، مسأله اي است که ادیان آسمانی در کتب و صحف شان به آن تصریح نموده اند و دلائل عقلی و نقلی از قرآن و سنّت در کتاب های شیعه و سنی بر آن اقامه گردیده است.
خداوند متعال در قرآن کریم در آیاتی متعدد وعدة تشکیل یک حکومت واحد جهانی اسلامی، بسط دین اسلام، غلبه آن بر کلیه ادیان، زمامداری صلحاء و ارباب لیاقت، پیروزی حزب الله، بر جنود شیطان را داده است، این وعده تاکنون عملی نشده و در روایات اهل بیت نیز در تفسیر این آیات، گفته شده که این موضوع در زمان ظهور حضرت مهدی(عج) واقع خواهد شد. اینک به ترجمه بعضی از آیات وارده در این مساله اشاره می گردد :
1ـ «با کافران جهاد کنید تا در زمین فتنه و فسادی نماند و آئین همه دین خدا شود»[11]
2ـ «اوست خدایی که رسول خود را با دین حق به هدایت خلق فرستاد تا بر همه ادیان عالم او را تسلّط و برتری دهد.»[12]
3ـ «ما بعد از تورات در زبور داود نوشتیم که البته بندگان نیکوکار من ملک زمین را وارث و متصرّف خواهند شد.»[13]
4ـ «خداوند وعده فرموده به کسانی از شما که ایمان آورده و نیکوکار گردد در زمین خلافت دهد.»[14]
5ـ «ما البته رسولان خود و کسانی که ایمان آورده اند را در حیات دنیا یاری و پیروزی می دهیم.»[15]
6: «اراده کردیم بر مستضعفان زمین منّت نهاده، آنان را امام مردم و وارث ملک و جاه قرار دهیم.»[16]
این ها و آیاتی دیگر که در تأویل و تفسیر آن ها روایتی وارد شده، مربوط به حضرت مهدی(عج) است که همگی دلالت دارند بر این که خدا وعده پیروزی به انبیاء و مؤمنین و حزب الله داده است و از آن جا که وعده خداوند تخلّف ندارد و هنوز این وعده به خاطر موانعی عملی نشده، پس باید به انتظار روزی بنشینیم که خاتم اوصيای پيامبر خاتم به اذن الهی ظهور نمايد و به امر الهی همراه اصحاب فداکار و نستوه خود غبار غربت از سيمای دين خدا بزدايد تا در سايه حکومت جهانی او دین خدا غالب آید و حزب الله پیروز شوند و دین خدا در زمین مستقر گردد.

پی نوشتها:
[1] . المائده / 3 .
[2] . آل عمران /19 .
[3] . آل عمرا / 85 .
[4] . المائده / 67 .
[5] . المائده / 3 .
[6] . انفال، 24.
[7] . مطهري، مرتضي، رساله حياء تفكر اسلامي، (ضميمه رساله حق و باطل)، ص 79، نشر صدرا، چ 7، 1366 ش.
[8] . مطهري، مرتضي، مجموعه آثار، ج 1، ص 348، نشر صدرا، چ 6، سال 1374 ش.
[9] . نهج البلاغه، خطبه 108، بند 12 با ترجمه دشتي.
[10] . تفسير المنار، ج 11، مقصد 4، ص 260، تفسير سوره يونس، تأثير خلفاء عرب در نشر اسلام، چ مصر، قاهره.
[11] . انفال / 39.
[12] . توبه / 33 ـ فتح / 28.
[13] . نساء / 105.
[14] . نور / 55.
[15] . غافر / 51.
[16] . قصص / 5.
منبع: اندیشه قم


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.