دوشنبه، 13 بهمن 1393
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

پرسش :

علت پرخاشگري نوجوانان چيست؟ و راه درمان آن را بفرمائيد؟


پاسخ :
مقدمه
بلوغ مفهومي است که با نوجواني همراه است و طي آن تحولاتي سريع و ناگهاني در رشدجسماني، فيزيولوژيک و رواني تحقق مي يابد. عمده رفتارهاي غير طبيعي مثل پرخاشگري که در نوجوانان ديده مي شود برگشت به اين مسأله دارد؛ گرچه نبايد از آن چه علت پرخاشگري ديگر سنين محسوب مي شود غافل شد. در صورت وجود سؤال در زمينه پرخاشگري، جداي ازبحث نوجواني، مي توانيد مجدداً با ما مکاتبه کنيد.
آثار رواني بلوغ:[1]
دردوران نوجواني به دليل تغييرات سريع و ناگهان در قد، وزن؛ سيستم فيزيولوژيک و ... و همچنين به دليل بروز علائم بلوغ جنسي، به يکباره وضعيت جسمي فرد تغيير يافته و به دنبال آن حالات رواني او نيز دگرگون مي شود.
از طرفي به دليل رشد سريع و بروز تغييرات وسيع در ساختار بدني و با توجه به عدم آمادگي قبلي نوجوان، حالاتي از قبيل خستگي،اغما، سردرد و اضطراب در او پيدا مي شود، و از نوجوان، فردي سست و بيحال مي سازد و از آنجا که تا يک سال قبل از بلوغ، همين فرد از انرژي سرشاري برخوردار بوده، اين سستي و بي حالي موجب تلقي منفي بزرگترها از او شده و به دنبال آن بر ناراحتي هاي رواني نوجوان افزوده مي شود. از سوي ديگر به دليل رشد جنسي نوجوان و فرا رسيدن بلوغ، حالاتي از قبيل نگراني و اضطراب در نوجوان غلبه مي يابد.
در اين دوران حالات منفي گرايي، لجبازي، گستاخي، بي ثباتي و عدم تعادل، کج خلقي، انزوا طلبي و در رؤيا فرو رفتگي بوضوح در نوجوان ديده مي شود. فرد اعتماد به نفس خود را از دست داده و بدين دليل از خود نمايي و تظاهر ابا دارد و بيشتر دست به تقليد مي زند که سيگارکشيدن ازموارد بارز آن است. دختران به نوعي حساسيت درباره ظاهر خود مبتلا مي شوند و بيشتر تمايل دارند مثل ديگران باشند. نوجوانان معمولا افرادي بسيار کمرو و خجالتي هستند و از بودن با بزرگترها دوري مي جويند و بيشتر دوست دارند که با همسالان و دوستان خود بسر برند و با آن ها در فعاليت هاي اجتماعي، سياسي و ... شرکت جويند که اين امر در بعد منفي آن بزهکاري منجر مي شود.
با توجه به اين حالات است که گفته مي شود نوجوان همچون نوزادي است که در تمامي جهات نياز به محبت، مراقبت و کمک والدين دارد، با اين تفاوت که به راهنمايي ها و مراقبت هاي مستقيم بسيار حساس است و لذا بايد بزرگترها با روشهاي مناسب با سن نوجوان، ضمن اين که مراقب او هستند، او را آزاد گذاشته و حساسيت او را بر نيانگيزند، اما به هر حال اين آزادي نيز بايد حساب شده باشد.
حالات رواني نوجوان و طرز برخورد با آن:
نوجوان به دليل تغييرات جسماني ـ رواني در اين دوران و نداشتن ثبات دوره بزرگسالي، نياز به توجه بيشتري دارد؛ ولي درست به دليل همين جهات رواني، از توجه و راهنمايي مستقيم نيز بيزار است. در برخورد با او بايد روحانيت خاص نوجواني را مد نظر داشته و به شکلي صحيح با آن برخورد کرد تا نتيجه آن مثبت باشد. اين نکات مي تواند در اين راستا مؤثر باشد:
1. براي نوجوان، مرحله جديد رشد، بسيار با ارزش است. هر چند تغييراتي که در او بطور ناگهاني پديد مي آيد، مشکلاتي برايش ايجاد مي کند، اما در عين حال به اين حالت رشد افتخار مي کند و خود را ديگر، کودک نمي داند. معتقد است که زمان استقلالش فرا رسيده و لذا ديگر راهنمايي هاي پدر و مادر را همچون گذشته در بست نمي پذيرد، دوست نمي دارد تحت کنترل باشد و بيشتر مايل است خود تصميم گرفته و عمل کند. به دليل اين روحيه، پدر و مادر نيز بايد سعي کنند از توجه مستقيم و نظارت دايم و حالت دستوري دست برداشته و به اصطلاح «کنترل از راه دور» بر او داشته باشند. او را تا حدي که مضر نباشد آزاد گذارند ولي در عين حال با مهرباني و عطوفت، مسير صحيح را برايش مشخص نمايند. از اين رو است که پيامبر ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ به خوشرويي و ملاطفت با جوانان سفارش فرموده است.[2]
2. با آغاز دوران بلوغ جنسي، تغييرات بدني تا حدي موجب دلهره و نگراني و اضطراب و ندانم کاري مي باشد و اين امر، گاه مشکل جدي نوجوان مي شود، که به دليل کمرويي خاص اين دوره از گفتن آن نيز خودداري مي کند. براي پيشگيري، والدين بايستي کودک را پيش از ورود به اين مرحله از تغييرات بعدي بدن مطلع ساخته و اطلاعات لازم را با ظرافت در اختيارش بگذارند.
3. نوجوان در اين زمان، بيش از هر چيز به مهر و محبت نياز دارد، شيفته کسي است که او را دوست بدارد و ديگر تاب تحمل زورگويي و حالات آمرانه را ندارد. خاتم انبياء صلوات الله عليه پيروزي خود را در بيدار نمودن مردم مرهون برخورد صحيح با جوانان و نوجوانان معرفي کرده و فرموده است: «من شمارا به نيکي کردن به نوجوانان و جوانان سفارش اکيد مي کنم؛ چرا که قلب آنان انعطاف پذيرتر است، خداي تعالي مرا برانگيخت تا از انحرافات و خطرها پرهيز دهم و پويندگان راه کمال و سعادت را بشارت دهم، جوانان با من هم عهد شدند ولي سالخوردگان مخالفت کردند، چون گذشت زمان دل آن ها را سخت کرده..»[3]
در هر حال بايد از اين آمادگي روحي نوجوان، براي تحول و تغيير او به سمت صلاح استفاده کرد تا در جهت شکستن سنتهاي غلط و افکار انحرافي رهنمون شود و گرنه با تندي و خشونت والدین، مقاومت و لجاجت او بيشتر شده و سعي در مخالفت با آن دارد. پدر و مادر بايد اين حالت او را درک کرده و با او به مهرباني برخورد کنند و اعتماد او را نسبت به خود بدست آورند.
4. به دليل نبودن ثبات و تعادل، نبايد از نوجوان حالت انقياد دوره کودکي را انتظار داشت و بالاخره بايد اين اصل را قبول کرد که حالت تعادل در تمامي دوران زندگي وجود ندارد و گاه لازمه يک مرحله، بي ثباتي است. لذا بايد با توجه به اين حالت با نوجوان برخورد کرد.
5. نوجواني دوره تخيل و در رؤيا فرو رفتن است و به دليل رشد و بلوغ جنسي گاه اين تخيلات، کانال خاصي پيدا مي کند. از آن جا که تخيل، بيشتر در موقع بيکاري غلبه مي يابد بايستي اوقات فراغت نوجوان را با فعاليت هاي متنوع ورزشي، هنري، فرهنگي و ... پر نمود تا بدين وسيله امکان تخيل او در مورد تغييرات بدني و مسائل جنسي از بين برود و يا به حد اقل برسد؛ چرا که بيکاري بخصوص در دوره نوجواني و جواني، پيامد هاي سوئي به دنبال دارد که ازآن جمله خيالات و کجروي هاست.[4]
6. همسالان، بهترين ياران و دوستان نوجوانان هستند که نقش الگو را نيز براي او ايفا مي کنند و مسلما جدا کردن آن ها از نوجوان امري ناممکن است، بدين معني که اين جدايي نه تنها مشکلي از او حل نمي کند؛ بلکه بر مشکلات عاطفي او مي افزايد. بهترين شيوه اين است که به او اجازه رفت و آمد با دوستانش داده شود؛ اما اولاً بايد او را در تعيين و انتخاب افراد راهنمايي کرد و ثانياً بر روابط آن ها با همديگر، نظارتي از دور داشت.
7. به دليل بروز تغييرات وسيع و ناگهاني در بدن، نوجوان از يک حالت ضعف و سستي برخوردار است که براي رفع اين حالت نياز به خواب و استراحت و تغذيه کافي دارد. علاوه بر اين که نبايد او را در اين امر سرزنش کرد، بايستي امکانات لازم را در اختيارش گذاشت تا نياز طبيعي او تأمين گردد.
8. نوجوان علاقه زيادي به افراد برجسته و سرشناس در هر زمينه اي دارد که از اين حالت او نيز بايد طوري استفاده نمود که برايش مفيد باشد. اولا بايد اين افراد برجسته را به او معرفي نموده و ثانيا امکانات آشنايي با آن ها از قبيل کتاب و مجلات و ... را برايش فراهم نمود.

پی نوشتها:
[1]. تمامي مطالب به اين پاسخ به نقل مي باشد از: روان شناسي با نگرش به منابع اسلامي، جمعي از مولفين، تهران، سمت، 1374، ج1، ص 401.
[2]. «اوصيکم بالشبان خيرا»« مرتضي فريد، الحديث، ج1، ص 349.
[3]. «اوصيکم بالشبان خيرا فانهم ارق افئده، ان الله بعثني بشيراً و نذيرا فحالفني الشبان و خالفني الشيوخ. ثم قرأ: «فطال عليهم الأمد فقست قلوبهم» همان مدرک.
[4]. امير المومنان ـ عليه السلام ـ : «من الفراغ تکون الصبوه» (حالات و رفتارهاي جاهلانه جواني، زاده فراغت و بيکاري است.) آقا جمال خوانساري، شرح غرر و درر آمدي، ج6، ص 10 و 122.
منبع: اندیشه قم


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.