سه‌شنبه، 14 بهمن 1393
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

پرسش :

جهاد ابتدایی چیست؟ فرق جهاد ابتدایی با جنگ سایر ادیان که شروع کننده جنگ هستند چیست؟


پاسخ :
برای پاسخ به اين سؤال ابتدا لازم است نگاهی اجمالی به فلسفه و اهداف جنگ و جهاد در اسلام و جایگاه آن در اسلام داشته باشیم ، سپس به بررسی مفهوم جهاد ابتدایی و تفاوت آن با جنگ سایر ادیان می پردازیم .
« فلسفه و اهداف جنگ و جهاد در اسلام»
جنگ و جهاد در اسلام دارای فلسفه و اهداف مشخصی است که با توجه به مجموع آیات می توان به این موارد اشاره نمود .
1- حاکميت دين و دفاع از آن ؛ يکی از اهداف جهاد در اسلام اقامه دين الهی و دفاع از آن است به همین دلیل ، دربيشترآيات مربوط به جهاد , قيد « فی سبيل الله » آمده است تا بيانگر هدف از آن باشد. به عنوان نمونه « وقاتلوا فی سبيل الله الذين يقاتلونکم و لا تعتدوا ان الله لا يحب المعتدين»[1] تقديم قيد « في سَبيلِ اللّه» نشان مي‌دهد كه هدف اسلام از نبرد، اقامه دين الهي و دفاع از آن است و پيكار با كافران بايد صبغه ديني و الهي داشته باشد و رزمنده مسلمان بايد فقط در راه خدا بجنگد. از تقديم مزبور، اهميت هدف يادشده نيز استفاده مي‌شود .هدف جنگ، اقامه دين و اعلاي كلمه توحيد است، زيرا قبل از اينكه بگويد با چه كسي بجنگيد مي‌گويد: چرا بجنگيد و به چه منظور دفاع كنيد قرآن كريم براي آنكه به دفاع كه حقِ معقول و مقبول هر انسان است رنگ الهي و عبادي بدهد مي‌فرمايد : «وقاتلوا في سَبيلِ اللّهِ»، زيرا آنچه به دفاع عظمت مي‌بخشد، صبغه ديني و الهي آن است.[2]
2- دفع فتنه و جلوگیری از فساد ؛ جلوگیری از فتنه و فساد دشمنان اسلام از دیگر اهداف جهاد می باشد و بر اساس آیه شریفه « وقاتلوهم حتی لا تکون فتنه و یکون الدین لله فان انتهوا فلا عدوان الا علی الظالمین »[3]مسلمانان موظف هستند با فتنه دشمنان به مقابله برخیزند و آنها را از فتنه انگیزی بر علیه اسلام و مسلمانان باز دارند .
3- حمایت از مظلومان و ستمدیدگان ؛ یکی از اهداف جهاد در اسلام حمایت از مظلومان و ستمدیدگان و مقابله با ظالمان و ستمگران می باشد « و ما لکم لا تقاتلون فی سبیل الله و المستضعفین من الرجال و النساء و الولدان الذین یقولون ربنا اخرجنا من هذه القریه الظالم اهلها و اجعل لنا من لدنک ولیاً واجعل لنا من لدنک نصیراً» [4]
4- دفع تهاجم دشمنان ؛ از دیگر اهداف جهاد در اسلام مقابله با هجوم دشمنان و متجاوزان است « اذن للذین یقاتلون بانهم ظلموا و ان الله علی نصرهم لقدیر » [5] این آیه که به اعتقاد برخی از مفسرین نخستین آیه در مورد جهاد است به مسلمانان که از سوی دشمنان تحت فشار واقع شده بودند , اجازه جهاد می دهد و در واقع مسلمانانی که مورد آزار و اذیت دشمنان قرار گرفته بودند , اجازه دفاع از خود و دفع تهاجم دشمنان را پیدا نمودند .
با توجه به مجموع آیات جهاد روشن می شود که فلسفه جهاد در اسلام در راستای حاکمیت دین و ارزش های اسلامی و انسانی و دفع تجاوزها ، فتنه ها و مفاسد است از این رو در جهاد ، ارزش های انسانی و اخلاقی مورد توجه قرار می گیرد .
« اسلام دین صلح ودوستی »
دستور اسلام به جنگ با کفار ، مشرکان ، فتنه گران و متجاوزان نباید به معنای جنگ طلب بودن یا خشونت آمیز بودن دین اسلام قلمداد شود زیرا بررسي تاريخ صدر اسلام گواه است كه اسلام با برهان و استدلال كار خود را آغاز و پيشرفت كرده است . رسول اكرم‏صلي الله عليه و آله و سلم و ياوران ايشان با تحمل فشارهاي فراوان، با سلاح تبليغِ بليغ، پيام اسلام را به گوش ديگران مي‏رساندند و در اين مدت، عدّه‏اي از مكّه و برخي از مدينه به اسلام گرويدند.
در مدينه پيش از اقتدار نيز كه از هر طرف مورد تهاجم قرار مي‏گرفتند، به دستور خداي سبحان براي دفاع از خودشان اجازه جهاد و پيكار داشتند«اُذِنَ لِلَّذينَ يُقتَلونَ بِاَنَّهُم ظُلِموا»[6] و اين دفاع براي حفظ حكومت ديني و نجات مسلمانان و محرومان از شرّ كفار و فتنه‏گران و آشوب‏طلبان بود. از این رو كاربرد شمشير براي حفظ اسلام و مسلمانان و در مقابل تهاجم دشمنان بود؛ نه اينكه در اسلام شمشير عامل اصلي پيشرفت محسوب شود.[7]
با نگاهی گذرا به تعالیم اسلام به خوبی این حقیقت آشکار می شود که اسلام دینی است که همگان را به زندگی مسالمت آمیز بر پایه ارزش های الهی و اخلاقی دعوت نموده است و منادی گفتگو بر پایه مشترکات است « قل یا اهل الکتاب تعالوا الی کلمه سواء بیننا و بینکم الانعبد الا الله و لا نشرک به شیئاً و لا یتخذ بعضنا بعضاً ارباباً من دون الله فان تولوا فقولوا اشهدوا بانا مسلمون »[8] « بگو ای اهل کتاب بیایید به سوی سخنی که میان ما و شما یکسان است ؛ که جز خداوند یگانه را نپرستیم و چیزی را همتای او قرار ندهیم و بعضی از ما بعض دیگر را غیر از خدای یگانه به خدایی نپذیرد و هرگاه از این دعوت سرباز زنند , بگویید گواه باشید که ما مسلمانیم» اسلام , دین منطق , عقل و استدلال است و همگان را به پیروی از سخنان شایسته و منطقی رهنمون می سازد « فبشر عباد الذین یستمعون القول فیتبعون احسنه اولئک هداهم الله و اولئک هم اولوا الالباب» [9] « پس بندگان مرا بشارت ده همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند , آنان کسانی هستند که خداوند هدایتشان کرده و آنها خردمندانند»در اسلام رفتار اوّلي انسان مسلمان نيكي با هر انسان ديگر است و دستور اسلام به مسلمانان اين است که «وقولوا لِلنّاسِ حُسناً ».[10] و قول در اين آيه شريفه مطلق رفتار اعم از كردار و گفتار و نوشتار و... است و « ناس» مطلق مردم اعم از مؤمن و غير مؤمن‌اند و حُسن، مطلق خير و نيكي و زيبايي است .[11]
اصل حاكم در نظام اسلامي همان سبقت رحمت بر غضب است « کتب علی نفسه الرحمه»[12] « خداوند رحمت را برخود , حتم کرده است » اما اگر کسانی پا را از حریم منطق و استدلال بیرون گذاشته و در برابر تعالیم دین ایستاده و در صدد گمراه نمودن انسانها بر آمدند و به ارزشها و اصول اسلامی تعرض نمودند و حیات معنوی افراد را به خطر انداختند , اسلام نمی تواند اجازه بدهد که جامعه اسلامی مورد تاخت و تاز خواهشهای نفسانی یک عده قرار بگیرد از این رو با چنین افرادی برخورد خواهد نمود .بنابر این , اصل اولی و حاکم بر تعالیم اسلام , بر پایه محبت و زندگی مسالمت آمیز و برخورد شایسته , همراه با احترام و پرهیز از خشونت است امّا با کسانی که بخواهند با سوء استفاده از این دستور امنیت و آرامش جامعه را برهم بزنند برخورد می شود. استاد شهید مطهری (ره) فرمودند: « اسلام دین محبت است ولی آنجا که محبت کارگر نیست دیگر سکوت نمی کند , آنجاست که خشونت به کار می برد , شمشیر به کار می برد »[13] همچنین فرمودند:« محبت تنها داروی علاج بشریت نیست در مذاق ها و مزاج هایی خشونت نیز ضرورت دارد و مبارزه و دفع و طرد لازم است . اسلام هم دین جذب و محبت است و هم دین دفع نقمت »[14]
« مفهوم جهاد ابتدایی»
جهاد در اسلام بر دو قسم ، جهاد با کسانی که به سرزمین اسلامی هجوم برده اند و مسلمانان را مورد تعرض قرار داده اند که ازآن به جهاد دفاعی یا دفاع تعبیر می شود . قسم دیگر جهادی که مسلمانان آغازگر و شروع کننده جنگ با دشمنان باشند که به آن جهاد ابتدایی گفته می شود .
در یک نگاه ، ماهیت جهاد ابتدایی نیز دفاع می باشد و در حقیقت روح جهاد در اسلام به دفاع باز می گردد با این توضیح که « اوّلين و اساسي‏ترين حق انسان‏ها، حق حيات سالم است كه از آزادي فطرتِ پاك انساني سرچشمه مي‏گيرد و سران ستم و سردمداران كافر كشورهاي غير مسلمان، اين حق را از مردم سلب نموده، با شيوه‏هاي گوناگون و تبليغات نادرستِ خود بر ضدّ حق، اجازه و فرصت تفكّر و انديشه صحيح را به آنان نمي‏دهند و با فتنه و آشوب در برابر ارشاد و تبليغ اسلام، نمي‏گذارند چراغ هدايت دين كه خواسته فطرت همه انسان‏هاست، به محدوده كشور شرك و كفر برسد و اين كاري است كه همه دشمنان بي‏منطق انبياء (عليهم‏السلام) در طول تاريخ بشر انجام داده‏اند و در اين حالی است كه فرمانِ « قاتلوهم حتي لا تكون فتنة»[15] براي از ميان برداشتن فتنه و آشوب، صادر مي‏شود تا به دنبال آن و پس از رفع موانعِ سردمداران كفر، فطرت اسير شده مردم آن ديار آزاد شود و سخن منطقي دين به صورت «بلاغ مبين» به آنان عرضه گردد و خود مردم بتوانند چهره واقعي حق را بيابند و آزادانه آن را اختيار كنند و از آنجا كه دين حق، در كمال روشني و بدون هر ابهامي، هماهنگ با فطرت انسان‏هاست: « فأقم وجهك للدّين حنيفاً فطرت الله الّتي فطر النّاس عليها»[16] مردم با ميل و رغبت قلبي، آن را مي‏پذيرند و دين الهي فراگير مي‏شود « ويكون الدّين كلّه لله»[17].
بنابراين، جنگ و جهاد ابتدايي، براي تحميل دين بر مردم نيست، بلكه ستيزي با سران بي‏منطق كشورهاي بي‏دين و با فتنه‏گري و تبليغات فريبنده و بي‏اساس آنان است و نه تنها براي تحميل عقيده نيست، بلكه موافق آزادي عقيده و براي مهيّا سازي آن است. پيامبران الهي، همگي پاسداران دل‏هاي مردم و شكوفاسازان فطرت آنان هستند «ويثيروا لهم دفائن العقول»[18] فكر و دل مردم، امانت‏هاي الهي‏اند كه پيامبران از آنها محافظت مي‏كنند .»[19]
بي‏ترديد ايجاد بستري مناسب براي احياي حقوق، طریق لازم برای وصول به آن حقوق است و در جامعه تا چنين فضايي مهيّا نباشد و موانع برطرف نگردد، دستيابي به حقوق امري ناممكن خواهد بود. بدون شك همه احكام و تعاليم اسلام براساس فطريات انسان نازل شده و ناظر به ابعاد وجودي و تأمين‏كننده جنبه‏هاي حقوقي اوست. دشمنان اسلام كه خوي و خُلقِ استثماري در باطنشان ريشه دوانده، دائماً به دنبال ايجاد فتنه و دسيسه‏هايي هستند تا موانعي را در مقابل تعاليم انسان‏ساز اسلام فراهم سازند و جلوي تحقق و گسترش اين فرهنگ آسماني را بگيرند.
اسلام براي رفع آن موانع، مسلمانان را به جهاد و مبارزه مكلّف كرد و اين تكليف ، زماني صورت قطعی پيدا مي‏كند كه ديگران عملاً در مقام تضييع حقوقشان برآيند، چنان كه خداوند متعال مي‏فرمايد: «حتّي لا تكون فتنة» يعني تا فتنه‏ها و آشوبها از ميان برود و پس از زوال فتنه، جهاد مصداق ندارد...
امر به جهاد در اسلام نه به قصد كشورگشايي و سلطه‏گري، بلكه براي تعديل جامعه انساني و هدايت مردم از گمراهي و آگاهي به هدف خلقت انساني و در يك جمله ايجاد فضايي مناسب براي مصالح دين و دنياي افراد است.[20]
با توجه به مطالبی که اشاره شد ، تفاوت جهاد ابتدایی در اسلام با سایرجنگ ها روشن می شود .آنچه به عنوان جهاد ابتدایی در اسلام مطرح است ، ضمن آنکه بر مدار اصول و ارزش های انسانی و اخلاقی استوار است و رفتارهای خلاف انسانیت و اخلاق را در جنگ منع می کند ، در راستای مقابله با سلطه جویی ها و تبلیغات منفی حاکمانی است که از نفوذ آموزه های اسلام که مطابق فطرت و ارزش های انسانی است ، جلوگیری به عمل آورده و با این کار سد راه سعادت و تعالی انسان ها شده اند . بنابر این ، هیچ یک از اهداف غیر انسانی که موجب پیدایش جنگ های خانمان سوز فراوانی در طول تاریخ شده است از قبیل منافع مادی و اقتصادی حب جاه و تفوّق طلبی , کشور گشایی و قهرمان خواهی دعواهای شخصی و... در اهداف جنگ و جهاد اسلامی دیده نمی شود , بلکه اهدافی عالی و انسانی مورد نظر است که طبعاً جنگ را از ناحیه دولت اسلامی از غارت و وحشیگری و خانمان سوزی و در یک کلام هلاکت نسل و خشونت دور می دارد و از این جهات جایی برای انتقاد باقی نمی گذارد .
اسلام دین استدلال و تفکر است و هیچگاه به دنبال تحمیل و اجبار افراد نمی باشد منطق اسلام این است « ادع الی سبیل ربک بالحکمه و الموعظه الحسنه و جادلهم بالتی هی احسن »[21] « با حکمت و اندرز نیکو به راه پروردگارت دعوت نما و با آنها به روشی که نیکوتر است ، استدلال و مناظره کن .» اما برای فراهم شدن زمینه تفکر و تعقل در میان انسان ها ناگزیر از برخورد و مقابله با کسانی است که مانع و سدی برای رسیدن تعالیم دین به سایر انسان ها شده اند. اسلام به دنبال ایجاد بستری برای رساندن سخن حق خویش به انسانهاست تا آنها بر اساس « الذین یستعمون القول فیتبعون احسنه »[22] « کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند .» با جان و دل پذیرای آن باشند امّا در این میان ، برخی مانع از رسیدن صدای حق اسلام می شوند که اسلام با آنها مقابله می کند .گوستاولوبون مسیحی چنین می نویسد: « اینکه دیده می شود برخی از ملتهای مسیحی ، پس از مغلوب شدن به دست مسلمین ، آیین و حتی زبان آن ها را پذیرفتند ، سبب اصلی آن این بود که آنها فرمانروایان اسلامی را از فرمانروایان پیشین خود عادل تر و با انصاف تر می دانستند . به علاوه مذهب اسلام را نیز از مذهب خود ساده تر و به حقیقت نزدیکتر تشخیص داده بودند .»[23]

معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
* تفسیر جامع آیات الاحکام ، جهاد و دفاع ،تهران : نشر سایه ، 1380، ج6
* فقه سیاسی , حقوق و قواعد مخاصمات در حوزه جهاد اسلامی و حقوق بین الملل اسلام , عباسعلی عمید زنجانی , تهران, امیر کبیر , 1383, ج 5
* جهاد در آینه قرآن ، جمعی از محققان ، قم: زمزم هدایت ،1428ق

پی نوشتها:
1- سوره بقره , آیه 190، « و در راه خدا با کسانی که با شما می جنگند , نبرد کنید و از حد تجاوز نکنید که خداوند تجاوز کاران را دوست ندارد
2- جوادی آملی , عبد الله , تفسير تسنيم , قم , مرکز نشر اسراء , 1385, ج9, ص 569-570-575
3- سوره بقره , آیه 193،« با آنها ( دشمنان ) پیکار کنید تا آتش فتنه خاموش شود و دین مخصوص خدا گردد پس اگر آنها ( از روش نادرست خود) دست برداشتند, (متعرض آنها نشوید زیرا) تعدّی جز بر ستمکاران روا نیست »
4- سوره نساء ,آیه 75 ،« چرا در راه خدا و در راه مردان و زنان و کودکانی که به دست ستمگران تضعیف شده اند , پیکار نمی کنید ؟ همان افرادی که می گویند پروردگارا ما را از این شهر که اهلش ستمگرند , بیرون بر و از طرف خود برای ما سرپرستی قرار ده و از جانب خود , یار ویاوری برای ما تعیین فرما»
5- سوره حج, آیه 39 ،« به کسانی که جنگ بر آنها تحمیل گردیده , اجازه جهاد داده شده است , چرا که مورد ستم قرار گرفته اند و خداوند بر یاری آنها تواناست »
6 ـ سوره حج، آيه 39.
7- جوادی آملی , عبد الله , تفسير تسنيم , قم, مرکز نشر اسراء , 1386, ج12, ص185-186
8- سوره آل عمران , آیه 6
9- سوره زمر , آیه 18
10 ـ سوره بقره، آيه 83.
تفسير تسنيم , قم, مرکز نشر اسراء , 1386, ج11, ص 715-716 جوادی آملی , عبد الله , 11-
12- سوره انعام , آیه 12
13- مطهری , مرتضی , آشنایی با قرآن , تهران, انتشارات صدرا ,1374, ج4, ص 59
14- مطهری , مرتضی , جاذبه و دافعه حضرت علی علیه السلام , تهران, انتشارات صدرا , 1374, ص 25
15ـ سوره انفال، آيه 39
16 ـ سوره روم، آيه 30
17ـ سوره انفال، آيه 39
18 ـ نهج‏البلاغه، خطبه 1، بند 37
19- جوادی آملی , عبد الله , ولايت فقيه , ولايت فقاهت و عدالت , قم , مرکز نشر اسرا, 1385, ص 35-36
20- جوادی آملی ، عبد الله ، حق و تکلیف در اسلام ، قم: مرکز نشر اسرا ، 1384، ص 270-272
21- سوره نحل ، آیه 125
22- سوره زمر ، آیه 18
23- لوبون ، گوستاو ، تمدن اسلام و عرب ، ترجمه محمد تقی فخر داعی ، ص 148
منبع: اندیشه قم


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.