پرسش :
در يك نگاه سطحي اين مطلب بيان ميشود كه نظام منحوس پهلوي خصوصيات مثبتي در زمينه هاي سياسي فرهنگي اقتصادي و ... نسبت به نظام جمهوري اسلام داشته است.چگونه مي توان اثبات نمود که خصوصيات نظام جمهوري اسلامي ايران نسبت به نظام پهلوي به مراتب بهتر شده است چگونه بايد بيان كنيم؟
پاسخ :
بهتر بودن نظام جمهوري اسلامي در مقايسه با نظام شاهنشاهي از موضوعاتي است كه مثل روز روشن ميباشد و اساسا اين نظام قابل قياس با نظام منحط شاهنشاهي نميباشد. البته تفصيل و توضيح كامل مقايسه ميان دو نظام از نظر سياسي، اجتماعي و فرهنگي، اقتصادي نياز به نوشتن حداقل چندين جلد كتاب ميباشد . با اين حال در اين مختصر تلاش مي شود مقايسهاي اجمالي در اين زمينه ها ميان دو نظام صورت گيرد . البته كتابهاي بسياري هم در اين زمينه نوشته شده است كه ما از آنها مختصراً در حدّ آشنايي با جواب اين سؤال استفاده ميكنيم و مطالعة بيشتر را به سؤال كنندة محترم واگذار ميكنيم.
از نظر سياسي: انقلاب اسلامي ايران به رهبري امام راحل ـ رحمة الله عليه ـ باعث رسيدن ايران به استقلال سياسي شد، كه زيربنا و پايه رشد يك كشور در همة زمينهها ميباشد. كشوري كه داراي استقلال نباشد، كشوري كه توان تصميمگيري در مسائل مهم خود را نداشته باشد و وابسته به بيگانگان باشد، هيچگاه به پيشرفت واقعي و همه جانبه دست نمييابد، نمونههاي فراواني از دخالت بيگانگان در امور كشور در قبل از انقلاب وجود دارد. به گواه تاريخ، رضا خان را بيگانگان بر سر كار آوردند و سپس او را از مقام سلطنت خلع و محمّد رضا را جايگزين او كردند، خود شاه در خاطراتش ميگويد: متفقين صلاح كار شاه را در اين ديده بودند كه من جاي پدر بنشينم.[1]
در اسناد تاريخي آمده است كه وزارت خارجة آمريكا در نامهاي به انگلستان ميگويد شاه مايل است بداند از او چه ميخواهند و چه انتظاري دارند. او اين نغمه را ساز كرده است كه انگليسيها سلسلة قاجار را بيرون كردند، پدرش را آوردند پس پدرش را بيرون كردند، اكنون نيز ميتوانند در صورتي كه مقتضي بدانند او را به نوبة خود بر سركار نگه دارند يا بركنار سازند. اگر آنها ميخواهند او بماند و مقام سلطنت و اختياراتي را كه قانون اساسي به آن تفويض كرده داشته باشد، بايد به او اطّلاع دهند. اگر هم ميخواهند برود بايد بيدرنگ به او بگويند تا بتواند بي سر و صدا كشور را ترك كند.[2]
امروز جمهوري اسلامي ايران نه تنها اجازة دخالت بيگانگان در امور كشور را نميدهد، بلكه با پشتوانة افكار عمومي مسلمانان جهان و حمايتهاي مردمي كشور تأثيرگذار در مسائل جهاني ميباشد، در اقتدار ايران همين بس كه بارها و بارها قدرتهاي بزرگي همچون آمريكا به شكست سياستهايشان در مقابل ملّت ايران اعتراف كردهاند.
در زمينة توسعة سياسي داخل كشور نيز وضع امروز با زمان قبل از انقلاب قابل مقايسه نيست، و همه ميدانند ما در زمان شاه انتخابات به معناي واقعي نداشتيم. وُكلا و نمايندگان مجلس از قبل انتخاب شده بودند و مردم هيچ نقشي در تصميمگيريهاي اساسي كشور نداشتند، شاه در كتاب انقلاب سفيد در فصل اصلاح قانون انتخابات در خصوص اعمال نفوذ بيگانگان در مهمترين ركن كشور، اعترافي نموده كه قابل توجّه ميباشد. او ميگويد بعد از رفتن پدرم (شهريور 1320) مدتي مديد كارها در ظاهر به دست يك عده ايراني ولي در عمل به دست سفارت انگلستان و قسمت ديگر به دست سفارت روس انجام ميگرفت. به طوري كه در كتاب مأموريت براي وطنم شرح دادم كه صبح مستشار سفارت انگلستان با يك ليست انتخاباتي به سراغ مراجع مربوط ميآمد ... متأسفانه من بيست سال تمام از دوران سلطنتم را با چنين مجلسهايي سرو كار داشتم.[3]
امّا انقلاب اسلامي به رهبري امام راحل ـ رحمة الله عليه ـ حكومت را به دست مردم سپرد، اين مردم هستند كه در مورد سياستها و مسائل مهم كشور تصميم ميگيرند. رهبري نظام به وسيلة خبرگاني كه مردم انتخاب ميكنند، انتخاب ميشود و رئيس جمهور و نمايندگان مجلس نيز با رأي مردم انتخاب ميشود.
در زمينة فرهنگي و اجتماعي: رژيم شاه با بيتوجّهي به هويت فرهنگي و ملّي و ترويج فرهنگ غربي، زمينه را جهت از خود بيگانگي جوانان فراهم ميآورد و به طور کلي يكي از اصول مورد توجه شاه در زمينه فرهنگي سياست اسلام زدايي، اشاعة فساد و فحشاء و ضديت با روحانيت متعهد بود که درنهايت با دور كردن قشر جوان كشور از اعتقادات اسلامي و سرگرم نمودن آنها به لهويات و لغويات كه از عوامل تضعيف روح آزادگي و باعث عقب نگه داشتن شخصيت انساني ميشد زمينه را براي غارت كشور توسط اربابهاي مفت خوار خارجي فراهم ميآورد. به طوري كه اين باور گسترش پيدا كرده بودكه ايراني نميتواند و ما هميشه محتاج فكر و صنايع خارجي هستيم . در اسناد تاريخي آمده است كه كشور در زمينة استفادة بيشمار از مستشاران خارجي مخصوصاً آمريكايي ، در وضعيتي به سر ميبرد كه والاس وزير مختار آمريكا با افتخار به سافرولز معاون وزارت خارجه آمريكا تلگراف زد و نوشت «بزودي ما در وضعي خواهيم بود كه عملاً ايران را اداره خواهيم كرد.»[4]
در زمينة سياستها و اقدامات فرهنگي رژيم شاه بايد گفت: اقدامات ضد مذهبي حكومت در دورة محمّد رضا شاه ادامه يافت وي نيز مانند پدرش با سياستهاي مختلف در پي تغيير فرهنگ ديني مردم ايران بود، و آداب و بدعتهاي ناسازگار با اعتقادات اسلامي را به جامعه تحميل ميكرد اين سياستها همواره با مخالفت عالمان مذهبي روبرو ميشد. از نمونههاي اين سياست ترويج آيين بهائيت بود در دوران محمّد رضا، بهائيت در ايران توسعة عجيبي يافت. افراد بهايي به پستها و مقام هاي بالاي كشور رسيدند، مانند هويدا نخست وزير شاه كه بهايي بود و تعدادي از وزراي او.[5]
اهمّ اقدامات ضد اسلامي رژيم را به اين ترتيب ميتوان توضيح داد: آزادي ولنگارانه و بي بند و باري بيش از حدّ، رواج فساد و فحشاء و عدم مراعات عفت عمومي. (مانند جشنهاي شاهنشاهي شيراز) گسترش روزافزون كارخانجات شراب سازي ، تأسيس قمارخانههاي بزرگ با پروانة قانوني، تشكيل و گسترش مدارس مختلط، ارائة انواع مد البسه غربي از طريق تلويزيون و مجلات و ... كه عموماً در جهت همان سياست برهنگي و عفت زدايي و اسلام زدايي صورت ميگرفت. تغيير تاريخ اسلامي به تاريخ شاهنشاهي، و بازگشت به ارزشها و سنّتهاي قبل از اسلام و ترويج و تبليغ آن.
در دوران شاه بخش عمدهاي از فعاليتها از طريق تنها حزب كشور (حزب رستاخيز) به مسائل ايدئولوژيك و فرهنگي مربوط ميشد، دراين رابطه حزب، شاه را چونان رهبري معنوي و سياسي معرفي ميكرد. علماء را مورد حملة تبليغاتي قرار ميداد. ادارة اوقاف را تنها مرجع مجاز انتشار كتابهاي مذهبي اعلام كرد، همچنين مسئلة كاپيتولاسيون و برتر شمردن عناصر وابسته به بيگانگان و ايرانيان غير مسلمان بر ايرانيان مسلمان بخشي از تلاشهاي رژيم شاه در رويارويي با فرهنگ اسلامي كشور و تغيير آن به شمار ميآيد.[6]
از نظر اقتصادي : پس از پيروزي انقلاب اسلامي با وجود مشكلات فراوان از قبيل جنگ تحميلي هشت ساله و تحريمهاي بين المللي، كشور توانسته است در زمينههاي مختلف صنعتي و كشاورزي رشد چشمگيري داشته باشد، به گونه اي كه همه روزه شاهد احداث كارخانجات مختلف، و ايجاد سدها و موفقيتهاي علمي، تكنولوژي زيادي ميباشيم كه از نمونههاي آن ميتوان به خودكفايي در توليد گندم، دستيابي به فنآوري هستهاي و ... را نام برد.
در زمان رژيم گذشته اقتصاد كشور را ميتوان به دو مرحله تقسيم كرد: اول قبل از افزايش درآمدهاي نفتي به صورت سرسام آور كه مردم كشور در اين مرحله داراي سطح زندگي بسيار پايين و زير خطّ فقر قرار داشتند، به صورتي كه اگر از مادربزرگها و پدربزرگها سؤال شوند خواهند گفت: آنها غذاهايي مثل برنج و مرغ و ... را بسيار به ندرت و شايد فقط در شب عيد نوروز ميتوانستند تهيه كنند و از امكاناتي مثل آب و برق و جاده و ... خبري نبوده است.[7]
مرحلة دوم: از دهة 1340 به بعد بود كه به علّت مسائلي از قبيل جنگ اعراب و اسرائيل و مسائل سياسي اقتصادي ديگر قيمت نفت يكباره افزايش چشمگيري پيدا كرد، اما رژيم شاه به جاي سرمايهگذاري اين درآمدها در بخش توليدي، به واردات بيروية كالاهاي مصرفي پرداخت، كه هر چند باعث ارزان شدن اين قبيل كالاها شد، امّا باعث از بين رفتن توليدات داخلي گرديد و يا با ايجاد صنايع مونتاژ كه بيشتر آنها كارخانجات كالاهاي مصرفي بودند كشور در تأمين مواد اوليه قطعات يدكي، و نيروي انساني وابسته به خارج گرديد لذا اگر به آمار بانك مركزي رژيم در آن سالها نظري بيندازيم خواهيم ديد، كه چگونه حجم واردات كشور به سرعت نسبت به صادرات بالاتر ميرود و كشور روز به روز وابستهتر ميگردد. اقتصاد بيمار امروز كشور ما هنوز از تأثيرات سياستهاي نسنجيدة رژيم گذشته رنج ميبرد. همچنين شاه با انجام اصلاحات ارضي باعث از بين رفتن ساختار اجتماعي كشور شد، روستاها كمكم تخليه شد، توليد محصولات كشاورزي پايين آمد و ايران خودكفا در زمينة محصولات غذايي ، وابسته به خارجيان شد، و با مهاجرت روز افزون روستاييان به شهرها، مشكلاتي همچون حاشيه نشيني، شغلهاي كاذب، رشد فرهنگ مصرف گرايي، گسترش ساختار دولت، و ايجاد تعارضهاي فرهنگي و اجتماعي به وجود آمد.[8]
اين در حالي است که پس از پيروزي انقلاب اسلامي شاهد رشد و پيشرفت در عرصه هاي مختلف علمي ، صنعتي ، اقتصادي و ... بوديم که از جمله آنها مي توان به موارد زير اشاره کرد :
رشد علمي کشور که معمولا در جهان آن را بر اساس افزايش يا کاهش مقالا علمي منتشره هر کشوري در مجلات بين المللي ISI مي سنجند که بر اين اساس قبل از انقلاب ايران فاقد مقالات علمي منشره در مجلات ISI بود . پس از پيروزي انقلاب اسلامي و اتمام جنگ تحميلي رشد علمي ايران آغاز شد و با گذر زمان به اوج خود رسيد . طبق يافته هاي مراکز علم سنجي بين المللي رشد علمي ايران با معيار جهاني تعداد مقالات منتشره ي در مجلات معتبر در فاصله ي بين سال هاي 1375 تا 1387 از 736 مورد به 13238 مورد ارتقا يافته است و طي مدت 12 سال به 18برابر رسيده است . يعني نرخ رشد توليد علم در ايران 11 برابر از ميانگين جهاني بالاتر است و ايران سريعترين رشد علمي را در بين کشورهاي جهان دارد .
در نانوفناوري ، زيست فناوري ، فناوري اطلاعات ، فناوري هوا – فضا و فناوري هسته اي که از علوم استراتژيک به شمار مي روند جايگاه نسبتا شايسته اي يافته ايم . امروز در فناوري هسته اي که از مهمترين بخش هاي صنعت دنياي امروز است - و ايران ديروز از آن محروم بود - با همت و تلاش جوانان – آن هم با متوسط سني 27 سال – همه مراحل چرخه سوخت هسته اي را داراييم . در عرصه فناوري هوا – فضا که در دوران پهلوي از هيچ توانمندي برخوردار نبوديم پس از انقلاب اسلامي ، علاوه بر ساخت و طراحي ماهواره دانشمندان کشور موفق به طراحي و ساخت کاوشگر ملي ، پرتابگر ماهواره و کپسول زيستي براي اعزام موجود زنده به فضا شده اند . شايان ذکر است ايران دوازدهمين کشور دنياست که داراي فناوري ساخت ماهواره است . [9]
از طرفي ديگر - جمهوري اسلامي ايران عليرغم وارد كننده بودن در زمينه كشاورزي در ابتداي انقلاب ، هم اكنون به 49 كشور دنيا محصول صادر مي كند .
- 90 % نياز به محصولات كشاورزي و دامي در داخل كشور توليد مي گردد .
- خود كفايي نسبي در توليد گندم عليرغم شرايط آب و هوايي كشور محقق شده است .
- پيشرفت در سد سازي به حدي كه از 13 سد موجود در اول انقلاب، به 604 سد كوچك و بزرگ در حال حاضر رسيديم .
- در توليد سيمان از 6 ميليون تن توليد به 80 ميليون تن در سال 90 و ساخت كارخانه سيمان براي 10 كشور جهان
- پتروشيمي با رشد بسيار بالا از 4 ميليون تن به 45 ميليون تن رسيده است .
- در توليد بنزين به خودكفايي نسبي رسيده و تمام تهديدات اين بخش را خنثي نموده است .
- در توليد برق از 7000 مگا وات به 62000 مگاوات در وضعيت فعلي رسيديم و صادر كننده برق هستيم .
- در توليد گاز قبل از انقلاب هيچ روستايي داراي گاز نبوده و تنها 5 شهر از نعمت گاز طبيعي بهره مند بودند . بعد از انقلاب 869 شهر و بيش از 10000 روستا گاز كشي شده اند .
- در تعداد دانشجو از 175000 نفر به 4100000 نفر در سال 90 با 63000 عضو هيئت علمي رسيده است .
- پيشرفت هاي علمي و صنعتي : ساخت و پرتاب موفق ماهواره هاي اميد و سفير ، دانش سلول هاي بنيادي ، روش هاي درمان نازايي ، روش كنترل ايدز ، پيشرفت شگرف در ارتباطات با سيم وبي سيم (موبايل) ، معالجه مصدومان شيميايي ونخاعي ، همانند سازي ، ساخت داروهاي بسيار پيچيده ، جراحي هاي مدرن ، روباتيك ، المپياد هاي علمي ، توليد سوخت هسته اي ، ليزر ، نانو ، سلاح هاي پيشرفته ، توليد ناو هاي جنگي ، موشك هاي بالستيك وكروز ، سات الياف كربن تي 300 و كسب رتبه يازدهمين كشور دنيا ، بهبود وضعيت بهداشتي ، پيشرفت عمده در صنايع خورو سازي و ...[10]
به هر حال نظام جمهوري اسلامي در راستاي جبران و ترميم مشكلات و ساختن ايراني آباد و اسلامي هر چند با مشكلات بسياري مواجه بوده است، امّا گامهاي بسياري برداشته است هر چند هنوز در آغاز راهيم.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. كتاب جريانها و سازمانهاي مذهبي سياسي ايران، سالهاي 1357 ـ 1320 نوشتة رسول جعفريان، انتشارات مركز اسناد انقلاب اسلامي.
2. كتابهاي با بيست سالهها، نشر مركز بررسي اسناد تاريخي.
3. اصلاحات آمريكايي و قيام پانزده خرداد، عباس خلجي، چاپ مركز اسناد انقلاب اسلامي.
4. دست در دست صبح ، محمد جواد نوروزي ، نشر معارف
5. رويش ، درآمدي بر کارآمدي نظام جمهوري اسلامي ، دکتر علي اکبر کلانتري ، نشر معارف
پی نوشتها:
[1] . كتاب اهرمهاي سقوط و پيروزي انقلاب اسلامي، نشر بليغ، چاپ اول، ص 410.
[2] . كتاب با بيست سالهها، جلد 9، مستشاران وكارشناسان بيگانه، انتشارات مركز بررسي اسناد تاريخي، چاپ اول، ص 93.
[3] . اهرمهاي سقوط شاه و پيروزي انقلاب اسلامي، نشر بليغ، ص 177، چاپ اول، نوشتة روحاني فخر.
[4] . سياست خارجي ايران، هوشنگ مهدوي، چاپ سوم، نشر البرز، ص 88 و 89.
[5] . با بيست سالهها، ج 4، (محدود سازي مذهب روحانيت، و حوزههاي علميه،) مركز بررسي اسناد تاريخي، ص 10.
[6] . انقلاب اسلامي، چرائي و چگونگي رخداد آن، نشر نهاد نمايندگي مقام معظم رهبري در دانشگاه، چاپ يازدهم، ص 113 و 114.
[7] . اقتصاد سياسي ايران، دكتر محمّد علي همايون كاتوزيان، چاپ اول، نشر مركز، ص 219.
[8] . گزيدة اقتصاد ايران، دكتر ابراهيم رزاقي، چاپ اول، انتشارات اميركبير و ايران و نفت، دكتر محمّد باقر حشمت زاده، چاپ اول، مركز بازشناسي اسلام و ايران، ص 134 و 135.
[9] دست در دست صبح ، محمد جواد نوروزي و همکاران ، نشر معارف ، ص 254
[10] دو ماهنامه حصون - پژوهشكده تحقيقات اسلامي – سال 1390 – صفحه 103 ، نقل از عباس تيموري – كارشناس ارشد مطالعات علوم استراتژيك ، چالش ها و تهديدات سي ساله جمهوري اسلامي ايران ، پايگاه اطلاع رساني سپاه امام رضا ع و نيز ماهنامه رسم شهادت ، ويژه دفاع مقدس ، ص 4
منبع: اندیشه قم
بهتر بودن نظام جمهوري اسلامي در مقايسه با نظام شاهنشاهي از موضوعاتي است كه مثل روز روشن ميباشد و اساسا اين نظام قابل قياس با نظام منحط شاهنشاهي نميباشد. البته تفصيل و توضيح كامل مقايسه ميان دو نظام از نظر سياسي، اجتماعي و فرهنگي، اقتصادي نياز به نوشتن حداقل چندين جلد كتاب ميباشد . با اين حال در اين مختصر تلاش مي شود مقايسهاي اجمالي در اين زمينه ها ميان دو نظام صورت گيرد . البته كتابهاي بسياري هم در اين زمينه نوشته شده است كه ما از آنها مختصراً در حدّ آشنايي با جواب اين سؤال استفاده ميكنيم و مطالعة بيشتر را به سؤال كنندة محترم واگذار ميكنيم.
از نظر سياسي: انقلاب اسلامي ايران به رهبري امام راحل ـ رحمة الله عليه ـ باعث رسيدن ايران به استقلال سياسي شد، كه زيربنا و پايه رشد يك كشور در همة زمينهها ميباشد. كشوري كه داراي استقلال نباشد، كشوري كه توان تصميمگيري در مسائل مهم خود را نداشته باشد و وابسته به بيگانگان باشد، هيچگاه به پيشرفت واقعي و همه جانبه دست نمييابد، نمونههاي فراواني از دخالت بيگانگان در امور كشور در قبل از انقلاب وجود دارد. به گواه تاريخ، رضا خان را بيگانگان بر سر كار آوردند و سپس او را از مقام سلطنت خلع و محمّد رضا را جايگزين او كردند، خود شاه در خاطراتش ميگويد: متفقين صلاح كار شاه را در اين ديده بودند كه من جاي پدر بنشينم.[1]
در اسناد تاريخي آمده است كه وزارت خارجة آمريكا در نامهاي به انگلستان ميگويد شاه مايل است بداند از او چه ميخواهند و چه انتظاري دارند. او اين نغمه را ساز كرده است كه انگليسيها سلسلة قاجار را بيرون كردند، پدرش را آوردند پس پدرش را بيرون كردند، اكنون نيز ميتوانند در صورتي كه مقتضي بدانند او را به نوبة خود بر سركار نگه دارند يا بركنار سازند. اگر آنها ميخواهند او بماند و مقام سلطنت و اختياراتي را كه قانون اساسي به آن تفويض كرده داشته باشد، بايد به او اطّلاع دهند. اگر هم ميخواهند برود بايد بيدرنگ به او بگويند تا بتواند بي سر و صدا كشور را ترك كند.[2]
امروز جمهوري اسلامي ايران نه تنها اجازة دخالت بيگانگان در امور كشور را نميدهد، بلكه با پشتوانة افكار عمومي مسلمانان جهان و حمايتهاي مردمي كشور تأثيرگذار در مسائل جهاني ميباشد، در اقتدار ايران همين بس كه بارها و بارها قدرتهاي بزرگي همچون آمريكا به شكست سياستهايشان در مقابل ملّت ايران اعتراف كردهاند.
در زمينة توسعة سياسي داخل كشور نيز وضع امروز با زمان قبل از انقلاب قابل مقايسه نيست، و همه ميدانند ما در زمان شاه انتخابات به معناي واقعي نداشتيم. وُكلا و نمايندگان مجلس از قبل انتخاب شده بودند و مردم هيچ نقشي در تصميمگيريهاي اساسي كشور نداشتند، شاه در كتاب انقلاب سفيد در فصل اصلاح قانون انتخابات در خصوص اعمال نفوذ بيگانگان در مهمترين ركن كشور، اعترافي نموده كه قابل توجّه ميباشد. او ميگويد بعد از رفتن پدرم (شهريور 1320) مدتي مديد كارها در ظاهر به دست يك عده ايراني ولي در عمل به دست سفارت انگلستان و قسمت ديگر به دست سفارت روس انجام ميگرفت. به طوري كه در كتاب مأموريت براي وطنم شرح دادم كه صبح مستشار سفارت انگلستان با يك ليست انتخاباتي به سراغ مراجع مربوط ميآمد ... متأسفانه من بيست سال تمام از دوران سلطنتم را با چنين مجلسهايي سرو كار داشتم.[3]
امّا انقلاب اسلامي به رهبري امام راحل ـ رحمة الله عليه ـ حكومت را به دست مردم سپرد، اين مردم هستند كه در مورد سياستها و مسائل مهم كشور تصميم ميگيرند. رهبري نظام به وسيلة خبرگاني كه مردم انتخاب ميكنند، انتخاب ميشود و رئيس جمهور و نمايندگان مجلس نيز با رأي مردم انتخاب ميشود.
در زمينة فرهنگي و اجتماعي: رژيم شاه با بيتوجّهي به هويت فرهنگي و ملّي و ترويج فرهنگ غربي، زمينه را جهت از خود بيگانگي جوانان فراهم ميآورد و به طور کلي يكي از اصول مورد توجه شاه در زمينه فرهنگي سياست اسلام زدايي، اشاعة فساد و فحشاء و ضديت با روحانيت متعهد بود که درنهايت با دور كردن قشر جوان كشور از اعتقادات اسلامي و سرگرم نمودن آنها به لهويات و لغويات كه از عوامل تضعيف روح آزادگي و باعث عقب نگه داشتن شخصيت انساني ميشد زمينه را براي غارت كشور توسط اربابهاي مفت خوار خارجي فراهم ميآورد. به طوري كه اين باور گسترش پيدا كرده بودكه ايراني نميتواند و ما هميشه محتاج فكر و صنايع خارجي هستيم . در اسناد تاريخي آمده است كه كشور در زمينة استفادة بيشمار از مستشاران خارجي مخصوصاً آمريكايي ، در وضعيتي به سر ميبرد كه والاس وزير مختار آمريكا با افتخار به سافرولز معاون وزارت خارجه آمريكا تلگراف زد و نوشت «بزودي ما در وضعي خواهيم بود كه عملاً ايران را اداره خواهيم كرد.»[4]
در زمينة سياستها و اقدامات فرهنگي رژيم شاه بايد گفت: اقدامات ضد مذهبي حكومت در دورة محمّد رضا شاه ادامه يافت وي نيز مانند پدرش با سياستهاي مختلف در پي تغيير فرهنگ ديني مردم ايران بود، و آداب و بدعتهاي ناسازگار با اعتقادات اسلامي را به جامعه تحميل ميكرد اين سياستها همواره با مخالفت عالمان مذهبي روبرو ميشد. از نمونههاي اين سياست ترويج آيين بهائيت بود در دوران محمّد رضا، بهائيت در ايران توسعة عجيبي يافت. افراد بهايي به پستها و مقام هاي بالاي كشور رسيدند، مانند هويدا نخست وزير شاه كه بهايي بود و تعدادي از وزراي او.[5]
اهمّ اقدامات ضد اسلامي رژيم را به اين ترتيب ميتوان توضيح داد: آزادي ولنگارانه و بي بند و باري بيش از حدّ، رواج فساد و فحشاء و عدم مراعات عفت عمومي. (مانند جشنهاي شاهنشاهي شيراز) گسترش روزافزون كارخانجات شراب سازي ، تأسيس قمارخانههاي بزرگ با پروانة قانوني، تشكيل و گسترش مدارس مختلط، ارائة انواع مد البسه غربي از طريق تلويزيون و مجلات و ... كه عموماً در جهت همان سياست برهنگي و عفت زدايي و اسلام زدايي صورت ميگرفت. تغيير تاريخ اسلامي به تاريخ شاهنشاهي، و بازگشت به ارزشها و سنّتهاي قبل از اسلام و ترويج و تبليغ آن.
در دوران شاه بخش عمدهاي از فعاليتها از طريق تنها حزب كشور (حزب رستاخيز) به مسائل ايدئولوژيك و فرهنگي مربوط ميشد، دراين رابطه حزب، شاه را چونان رهبري معنوي و سياسي معرفي ميكرد. علماء را مورد حملة تبليغاتي قرار ميداد. ادارة اوقاف را تنها مرجع مجاز انتشار كتابهاي مذهبي اعلام كرد، همچنين مسئلة كاپيتولاسيون و برتر شمردن عناصر وابسته به بيگانگان و ايرانيان غير مسلمان بر ايرانيان مسلمان بخشي از تلاشهاي رژيم شاه در رويارويي با فرهنگ اسلامي كشور و تغيير آن به شمار ميآيد.[6]
از نظر اقتصادي : پس از پيروزي انقلاب اسلامي با وجود مشكلات فراوان از قبيل جنگ تحميلي هشت ساله و تحريمهاي بين المللي، كشور توانسته است در زمينههاي مختلف صنعتي و كشاورزي رشد چشمگيري داشته باشد، به گونه اي كه همه روزه شاهد احداث كارخانجات مختلف، و ايجاد سدها و موفقيتهاي علمي، تكنولوژي زيادي ميباشيم كه از نمونههاي آن ميتوان به خودكفايي در توليد گندم، دستيابي به فنآوري هستهاي و ... را نام برد.
در زمان رژيم گذشته اقتصاد كشور را ميتوان به دو مرحله تقسيم كرد: اول قبل از افزايش درآمدهاي نفتي به صورت سرسام آور كه مردم كشور در اين مرحله داراي سطح زندگي بسيار پايين و زير خطّ فقر قرار داشتند، به صورتي كه اگر از مادربزرگها و پدربزرگها سؤال شوند خواهند گفت: آنها غذاهايي مثل برنج و مرغ و ... را بسيار به ندرت و شايد فقط در شب عيد نوروز ميتوانستند تهيه كنند و از امكاناتي مثل آب و برق و جاده و ... خبري نبوده است.[7]
مرحلة دوم: از دهة 1340 به بعد بود كه به علّت مسائلي از قبيل جنگ اعراب و اسرائيل و مسائل سياسي اقتصادي ديگر قيمت نفت يكباره افزايش چشمگيري پيدا كرد، اما رژيم شاه به جاي سرمايهگذاري اين درآمدها در بخش توليدي، به واردات بيروية كالاهاي مصرفي پرداخت، كه هر چند باعث ارزان شدن اين قبيل كالاها شد، امّا باعث از بين رفتن توليدات داخلي گرديد و يا با ايجاد صنايع مونتاژ كه بيشتر آنها كارخانجات كالاهاي مصرفي بودند كشور در تأمين مواد اوليه قطعات يدكي، و نيروي انساني وابسته به خارج گرديد لذا اگر به آمار بانك مركزي رژيم در آن سالها نظري بيندازيم خواهيم ديد، كه چگونه حجم واردات كشور به سرعت نسبت به صادرات بالاتر ميرود و كشور روز به روز وابستهتر ميگردد. اقتصاد بيمار امروز كشور ما هنوز از تأثيرات سياستهاي نسنجيدة رژيم گذشته رنج ميبرد. همچنين شاه با انجام اصلاحات ارضي باعث از بين رفتن ساختار اجتماعي كشور شد، روستاها كمكم تخليه شد، توليد محصولات كشاورزي پايين آمد و ايران خودكفا در زمينة محصولات غذايي ، وابسته به خارجيان شد، و با مهاجرت روز افزون روستاييان به شهرها، مشكلاتي همچون حاشيه نشيني، شغلهاي كاذب، رشد فرهنگ مصرف گرايي، گسترش ساختار دولت، و ايجاد تعارضهاي فرهنگي و اجتماعي به وجود آمد.[8]
اين در حالي است که پس از پيروزي انقلاب اسلامي شاهد رشد و پيشرفت در عرصه هاي مختلف علمي ، صنعتي ، اقتصادي و ... بوديم که از جمله آنها مي توان به موارد زير اشاره کرد :
رشد علمي کشور که معمولا در جهان آن را بر اساس افزايش يا کاهش مقالا علمي منتشره هر کشوري در مجلات بين المللي ISI مي سنجند که بر اين اساس قبل از انقلاب ايران فاقد مقالات علمي منشره در مجلات ISI بود . پس از پيروزي انقلاب اسلامي و اتمام جنگ تحميلي رشد علمي ايران آغاز شد و با گذر زمان به اوج خود رسيد . طبق يافته هاي مراکز علم سنجي بين المللي رشد علمي ايران با معيار جهاني تعداد مقالات منتشره ي در مجلات معتبر در فاصله ي بين سال هاي 1375 تا 1387 از 736 مورد به 13238 مورد ارتقا يافته است و طي مدت 12 سال به 18برابر رسيده است . يعني نرخ رشد توليد علم در ايران 11 برابر از ميانگين جهاني بالاتر است و ايران سريعترين رشد علمي را در بين کشورهاي جهان دارد .
در نانوفناوري ، زيست فناوري ، فناوري اطلاعات ، فناوري هوا – فضا و فناوري هسته اي که از علوم استراتژيک به شمار مي روند جايگاه نسبتا شايسته اي يافته ايم . امروز در فناوري هسته اي که از مهمترين بخش هاي صنعت دنياي امروز است - و ايران ديروز از آن محروم بود - با همت و تلاش جوانان – آن هم با متوسط سني 27 سال – همه مراحل چرخه سوخت هسته اي را داراييم . در عرصه فناوري هوا – فضا که در دوران پهلوي از هيچ توانمندي برخوردار نبوديم پس از انقلاب اسلامي ، علاوه بر ساخت و طراحي ماهواره دانشمندان کشور موفق به طراحي و ساخت کاوشگر ملي ، پرتابگر ماهواره و کپسول زيستي براي اعزام موجود زنده به فضا شده اند . شايان ذکر است ايران دوازدهمين کشور دنياست که داراي فناوري ساخت ماهواره است . [9]
از طرفي ديگر - جمهوري اسلامي ايران عليرغم وارد كننده بودن در زمينه كشاورزي در ابتداي انقلاب ، هم اكنون به 49 كشور دنيا محصول صادر مي كند .
- 90 % نياز به محصولات كشاورزي و دامي در داخل كشور توليد مي گردد .
- خود كفايي نسبي در توليد گندم عليرغم شرايط آب و هوايي كشور محقق شده است .
- پيشرفت در سد سازي به حدي كه از 13 سد موجود در اول انقلاب، به 604 سد كوچك و بزرگ در حال حاضر رسيديم .
- در توليد سيمان از 6 ميليون تن توليد به 80 ميليون تن در سال 90 و ساخت كارخانه سيمان براي 10 كشور جهان
- پتروشيمي با رشد بسيار بالا از 4 ميليون تن به 45 ميليون تن رسيده است .
- در توليد بنزين به خودكفايي نسبي رسيده و تمام تهديدات اين بخش را خنثي نموده است .
- در توليد برق از 7000 مگا وات به 62000 مگاوات در وضعيت فعلي رسيديم و صادر كننده برق هستيم .
- در توليد گاز قبل از انقلاب هيچ روستايي داراي گاز نبوده و تنها 5 شهر از نعمت گاز طبيعي بهره مند بودند . بعد از انقلاب 869 شهر و بيش از 10000 روستا گاز كشي شده اند .
- در تعداد دانشجو از 175000 نفر به 4100000 نفر در سال 90 با 63000 عضو هيئت علمي رسيده است .
- پيشرفت هاي علمي و صنعتي : ساخت و پرتاب موفق ماهواره هاي اميد و سفير ، دانش سلول هاي بنيادي ، روش هاي درمان نازايي ، روش كنترل ايدز ، پيشرفت شگرف در ارتباطات با سيم وبي سيم (موبايل) ، معالجه مصدومان شيميايي ونخاعي ، همانند سازي ، ساخت داروهاي بسيار پيچيده ، جراحي هاي مدرن ، روباتيك ، المپياد هاي علمي ، توليد سوخت هسته اي ، ليزر ، نانو ، سلاح هاي پيشرفته ، توليد ناو هاي جنگي ، موشك هاي بالستيك وكروز ، سات الياف كربن تي 300 و كسب رتبه يازدهمين كشور دنيا ، بهبود وضعيت بهداشتي ، پيشرفت عمده در صنايع خورو سازي و ...[10]
به هر حال نظام جمهوري اسلامي در راستاي جبران و ترميم مشكلات و ساختن ايراني آباد و اسلامي هر چند با مشكلات بسياري مواجه بوده است، امّا گامهاي بسياري برداشته است هر چند هنوز در آغاز راهيم.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. كتاب جريانها و سازمانهاي مذهبي سياسي ايران، سالهاي 1357 ـ 1320 نوشتة رسول جعفريان، انتشارات مركز اسناد انقلاب اسلامي.
2. كتابهاي با بيست سالهها، نشر مركز بررسي اسناد تاريخي.
3. اصلاحات آمريكايي و قيام پانزده خرداد، عباس خلجي، چاپ مركز اسناد انقلاب اسلامي.
4. دست در دست صبح ، محمد جواد نوروزي ، نشر معارف
5. رويش ، درآمدي بر کارآمدي نظام جمهوري اسلامي ، دکتر علي اکبر کلانتري ، نشر معارف
پی نوشتها:
[1] . كتاب اهرمهاي سقوط و پيروزي انقلاب اسلامي، نشر بليغ، چاپ اول، ص 410.
[2] . كتاب با بيست سالهها، جلد 9، مستشاران وكارشناسان بيگانه، انتشارات مركز بررسي اسناد تاريخي، چاپ اول، ص 93.
[3] . اهرمهاي سقوط شاه و پيروزي انقلاب اسلامي، نشر بليغ، ص 177، چاپ اول، نوشتة روحاني فخر.
[4] . سياست خارجي ايران، هوشنگ مهدوي، چاپ سوم، نشر البرز، ص 88 و 89.
[5] . با بيست سالهها، ج 4، (محدود سازي مذهب روحانيت، و حوزههاي علميه،) مركز بررسي اسناد تاريخي، ص 10.
[6] . انقلاب اسلامي، چرائي و چگونگي رخداد آن، نشر نهاد نمايندگي مقام معظم رهبري در دانشگاه، چاپ يازدهم، ص 113 و 114.
[7] . اقتصاد سياسي ايران، دكتر محمّد علي همايون كاتوزيان، چاپ اول، نشر مركز، ص 219.
[8] . گزيدة اقتصاد ايران، دكتر ابراهيم رزاقي، چاپ اول، انتشارات اميركبير و ايران و نفت، دكتر محمّد باقر حشمت زاده، چاپ اول، مركز بازشناسي اسلام و ايران، ص 134 و 135.
[9] دست در دست صبح ، محمد جواد نوروزي و همکاران ، نشر معارف ، ص 254
[10] دو ماهنامه حصون - پژوهشكده تحقيقات اسلامي – سال 1390 – صفحه 103 ، نقل از عباس تيموري – كارشناس ارشد مطالعات علوم استراتژيك ، چالش ها و تهديدات سي ساله جمهوري اسلامي ايران ، پايگاه اطلاع رساني سپاه امام رضا ع و نيز ماهنامه رسم شهادت ، ويژه دفاع مقدس ، ص 4
منبع: اندیشه قم