شنبه، 25 بهمن 1393
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

پرسش :

با وجود اين که مي دانيم امام رضا (ع) عالم به حاجات است، عریضه نوشتن وبه آب انداختن با توجه به علوم ائمه چه فلسفه ای دارد؟


پاسخ :
دنیا براساس نظم خاص وقانون آفریده شده ودنیای اسباب وعلل است؛ این اسباب به دست خدا وبه اراده الهی است[1] ؛ یکی از اسباب دعا وتوسل است با ابزارهای مختلف وروشهای گوناگون ؛ بنابراین می توان عریضه نویسی را نیز در ردیف اسباب راه یابی به خداوند از طریق اولیاء تعریف کرد ؛ بخش اول سئوال فقط مربوط به رقعه و عريضه نويسي نمي باشد بلکه در مورد هرگونه دعا و توسل ديگر هم مطرح مي شود و گذشته از ائمه ـ عليهم السلام ـ در مورد خداوند هم آن را مي توان مطرح کرد که با اينکه خودش ما را خلق کرده و کاملا مي داند که هر بشري چه مي خواهد و چه در دل آن مي گذرد ولي با اين وجود مي فرمايد که دعا کنيد (ادعوني استجب لکم[2]).
عريضه نوشتن يکي از راه های توسل است که در طول تاريخ، در فرهنگ اسلامي همواره مورد توجه بوده است. گاهي افراد جامعه با يک سلسله نياز و گرفتاري ها مواجه مي شوند که بر حسب ظاهر، امکان برطرف نمودن آن ها از طريق عادي ميسّر نيست يا حداقل بسيار مشکل است در چنين مواردي به جاي نااميد شدن و زانوي غم در بغل گرفتن، از ناحيه پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ و ائمه معصومين ـ عليهم السلام ـ توصيه شده است که از اموري نظير دعا و توسل که در جاي خود اثبات شده (که هر يک از آن ها اگر از اسباب و علل عادي مؤثر نباشند کمتر از آن ها نيستند) کمک گرفته شود، آنگاه براي خود توسل، شيوه هاي مختلفي بيان شده که از جمله آن ها نوشتن عريضه است.
عريضه گاهي خطاب به خداوند متعال نوشته مي شود و در آن فرد نيازمند ضمن اشاره به مشکل و حاجت مورد نظر خود به مقام و منزلت يکي از معصومين ـ عليهم السلام ـ يا همه آن ها در پيش گاه خداوند متوسل مي شود. و يا اينکه عريضه مستقيما به خود معصوم نوشته مي شود تا او به واسطه قرب و منزلتي که در نزد خداوند متعال دارد آن حاجت يا مشکل را درخواست کند و يا اينکه خود معصوم به واسطه ولايت و قدرتي که از ناحيه پروردگار عالم به او اعطا شده است، به اذن خداوند مهربان اين نياز و گرفتاري را برطرف سازد.[3]
در دين اسلام هم از روش نقلي در اثبات امور استفاده مي کنند و هم از روش عقلي، توضيح آنکه: روش نقلي يعني رجوع کردن به روايات و احاديث و سنت و روش و قول و فعل پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ و ائمه معصومين ـ عليهم السلام ـ در استنباط و به دست آوردن حکم و هر چيز ديگري که مورد نياز ما مي باشد. و روش عقلي هم که معلوم است. اما نبايد اين نکته را فراموش کنيم که در بعضي موارد نقل، موجود است و مي توان از آن استفاده کرد در حالي که براي عقل هيچ راهي براي دست يابي به آن نيست يا شايد در بعضي موارد بتوان گفت اصلا عقل آن را بعيد مي شمارد و در بعض موارد هم عقل و نقل در به دست آوردن حکم يکسان هستند. يکي از مواردي که براي به دست آوردن حکم آن بايد به نقل رجوع کنيم همين شيوه توسل و دعا کردن است. پس معلوم مي شود که بر آن نص شرعي داريم و مي توانيم استنباط کنيم که توسل جستن به ائمه ـ عليهم السلام ـ يا خداوند متعال عبادت مي باشد. که ائمه مي فرمايند الدعا سلاح المومن يا خود خداوند مي فرمايند: ادعوني استجب لکم مرا بخوانيد تا دعاي شما را استجابت کنم.[4] پس دعا در واقع خواندن محبوب از سوي بنده محب و عاشق و حضور وي در خلوت معشوق و همرازي و همجواري او در خلوت عارفان حق جو است.[5]
پيغمبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ مي فرمايد: آيا شما را راهنمايي نکنم به سلاحي که از دشمنانتان نجات بخشيد و روزي شما را فراوان و سرشار سازد؟ گفتند بلي، فرمود: به درگاه پروردگارتان در شب و روز دعا کنيد، که سلاح مومن است.[6]
پس نمي توان اشکال کرد چون آن ها از خواسته ما خبر دارند ديگر چه نيازي به دعا و توسل و عريضه نوشتن مي باشد چون اين امور در واقع وسيله ابراز عشق به خداوند مي باشد و هم چنين آثار فراواني دارد و روشي مهم و تأثير گذار براي تعليم و تربيت و تعالي بخشيدن به روح آدمي در ساحت هاي فردي واجتماعي نيز هست و حقيقت آن چيزي جز عبادت نيست و حتي به دليل توجه به خداوند در انجام اين عبادت شايد بر بسياري از عبادات ديگر ترجيح داشته باشد. و حتي خود ائمه با اينکه خواسته خودشان را مي دانستند و هم چنين مي دانستند که خداوند چه چيزي را براي آن ها صلاح مي داند ولي با اين وجود دعا و نيايش مي کردند و بيشترين معارف را با مضاميني در قالب دعا به ما رساندند.
پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ مي فرمايد: «الدعاء مُخُّ العباده» دعا به منزله مغز همه عبادات است.[7]
گرچه دعا در ظاهر درخواست رفع نيازهاي مادي و معنوي است، ولي در واقع، اعتراف به بندگي، فقر و عجز انسان است خداوند حکيم در قرآن کريم مي فرمايند: «قُلْ مَا يَعْبَأُ بِکمْ رَبِّي لَوْلَا دُعَاؤُکمْ فَقَدْ کذَّبْتُمْ فَسَوْفَ يَکونُ لِزَامًا».[8]
اي پيغمبر به مردم بگو: اگر دعاي شما نبود پروردگارم هيچ اعتنا و نظري به شما نمي کرد.
پس اصل دعا و توسل به خودي خود نوعي عبادت است که بسياري از کمالات معنوي تنها از طريق آن قابل تحصيل است علي رغم احاطه علم معصومين ـ عليهم السلام ـ به تمامي نيازهاي مؤمنين، باز مناسب است که آن ها همواره به دعا و توسل اهتمام بورزند تا به آن مراتب و منزلت هاي والا، دست پيدا کنند. ثانيا ما دعا و توسل و استغاثه را به دستور خداوند که عالم بر جميع امور است انجام مي دهيم يعني خداوند حکيم و عليم که نظام هستي را بر اساس يک سلسله اسباب و عللي خلق کرده و اداره مي نمايد. با توجه به واقعيت هاي موجود و مصالحي که مقدّر شده از انسان مي خواهد، يا خواسته که، جهت تحقق بعضي از کارها به اموري چون دعا و توسل متمسک شود. چرا که اين امور خود در رديف بسياري از موضوعات ديگر از سنن الهي محسوب مي شود که بر اين مسأله آيه «ادعوني استجب لکم» دلالت صريح دارد، يعني بسياري از کارها در نظام عالم تنها از طريق توسل و درخواست و دعا قابل تحصيل و دست يابي هستند.
و در جواب قسمت دوم سئوال هم عرض مي کنيم که بايد جواب آن را از خود ائمه بپرسيم چون بر اساس عقل چيزي را که نمي دانيم بايد از کساني که مي دانند سئوال کنيم خود ائمه ـ عليهم السلام ـ مي فرمايند به ما عريضه بنويسيد و نمونه عريضه نوشتن را هم به ما ياد داده اند. و در منابع روايي و کتب ادعيه موجود مي باشد. از امام صادق ـ عليه السلام ـ نقل کردند که آن حضرت فرمودند: هر گاه کسي حاجت و درخواستي از خداوند متعال داشت و يا از موضوعي در هراس بود آن را به فلان ترتيب بنويسد و سپس آن نوشته را در آب جاري يا در چاهي بيندازد.
حال اينکه چرا حتما در آب بيندازد چون امام صادق ـ عليه السلام ـ فرموده است: يعني تعبدي است و بايد به دستور و شيوه اي که ايشان فرموده اند عمل کنيم. آيا مي توان در مورد وضو سئوال کرد که چرا بايد به اين روش وضو بگيريم؟ به ناچار در جواب مي گوييم چون پيغمبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ مبلّغ احکام و دستورات ديني مي باشند بايد خودش، روش آن را بگويد که به اين صورت ايشان فرمودند.

معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1ـ زلال نيايش، سيد جواد هاشمي.
2ـ جلوه گاه عرفان،شرح مناجات شعبانيه، محمد هادي عبد خدايي.

پی نوشتها:
[1] . کلینی ،الکافی،ج5،ص372
[2] . غافر/60
[3]. سيد صادق سيد نژاد، عريضه نويسي به اهل بيت، انتشارات مسجد جمکران، چاپ ششم، ص15.
[4]. غافر / 60.
[5]. سيد جواد هاشمي، زلال نيايش، چاپ اول، ص39.
[6]. محمد باقر، مجلسي، بحارالأنوار، ج43، باب 10، ص235.
[7]. همان ج93، باب 14، ص300، ح37.
[8]. فرقان / 77.
منبع: اندیشه قم


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.