پرسش :
برای نقشآفرینی ایران در نظم جدید جهانی چه اقداماتی باید صورت پذیرد؟
پاسخ :
پاسخ از دكتر عادل پیغامی1
ما از الان باید اصنافمان را آماده کنیم برای یک حضور جهانی. اینکه میگویید چکار میشود انجام داد، خیلی کارها میتوان کرد. یک بخش مهم آن آیندهشناسی است. در زمینهی جهان اسلام و کشورهای همسو، و هم کشورهای غیرمسلمان نیاز به یک دیپلماسی فعال و پیشرو داریم که بتوانیم در موارد مختلف و در زمینههای گوناگون به اتفاق نظر برسیم. باید برای هر چیزی که فکر میکنیم در آینده، نقش مهم و حیاتی دارد، پیشدستانه وارد شویم. من سه سال قبل در یک پژوهشی دیدم، گروهی در اتاق فکرهای آمریکا، در مورد یک شورای حکام برای ساخت و ساز پهپاد فکر میکنند. یعنی به راحتی میتوانند در چند سال آینده برای مشخصات پهپادها مقررات وضع کنند و بگویند شما اجازه ندارید بسازید و آن دیگری اجازه دارد. عین حرفی که در هستهای زدند. ما باید برای آن دنیا از الان برنامهریزی کنیم. ببینید شترسواری دولا دولا نمیشود، کشوری که سر بلند کرده در دنیای استکبار، بین این بازیگران استکباری میخواهد سردمداری کند از جبههی حق، مانند آنها باید وارد کشمکشهای مربوط به شبکهسازی و نظم جهانی شود. ما باید بتوانیم با متحدانمان اعم از کشورهای اسلامی، کشورهای غیرمتعهد، کشورهای همسو و مستقل، استاندارد رقیب و قانون بنویسیم. استانداردهای رقیب یعنی چه؟ یعنی همان کاری که اتحادیهی اروپا با آمریکا انجام داد و پول بینالمللی را از تک قطبی بودن خارج کرد. در حال حاضر اندونزی نزدیک ۲۲۰ میلیون نفر است و برای خودش یک دنیا است، نمیشود اندونزی را نادیده گرفت، هند و چین را نمیشود که ندید. همهی آنها معضلاتی نزدیک به معضلات ما دارند و همین موضوع میتواند زمینهساز بروز اتحادیههایی در آینده شود.
تجربهی سند ۲۰۳۰ به ما نشان میدهد که اگر ما پیشدستانه وارد موضوعات نشویم، آنها برای تمام شئون ما برنامهریزی خواهند کرد. سندی که برای سالهای ۲۰۱۵ تا ۲۰۳۰ تنظیم و تصویب شد در ۱۷ محور، که فقط یکی از آن ۱۷ محورش که آموزش بود در ایران مطرح شد، ۱۶ محور دیگر را باید مردم بشناسند زیرا در لابلای آنها چیزهای عجیبی دیده میشود. مثلا یک بند از ۱۶ محور دیگر دربارهی آبزیان است، حوزهی آبزیان و شیلات که اجازهی صید در واحدهای خرد و غیرصنعتی باید در آن کشور لغو گردد. یعنی شما مکلف هستید بگویید آن خانوادهی بندرعباسی یا بندر لنگهای که برای خودش یک لنج دارد و ماهی میگیرد و میفروشد، دیگر اجازهی صید ندارد. با این قانون راه برای اصناف خارجی و چند ملیتی باز میشود و میتوانند حتی بازار صید یک کشور را در دست بگیرند. حالا من عرضم این است این ۲۰۳۰ را رها کنیم، به سراغ سند بعدی که برای بیست سال بعد از آن است برویم. یعنی الان محل و زمان مذاکرات برای نگارش سند ۲۰۵۰ آغاز شده. ما از الان باید برای آن برنامهریزی کنیم و وارد شویم. اگر در این ۱۷ محور ۲۰۳۰ ما هیچ بند خوبی نتوانستیم تصویب کنیم، در ۲۰۵۰ باید بتوانیم حضور خود را ثابت کنیم. به همین راحتی فرش قرمز برای ما پهن نکردند که بفرمایید شما بگویید چه بند و محوری تصویب شود.
پایهی فلسفی و اندیشهای اسلام اساسا به ما انزوا را پیشنهاد نمیدهد، بلکه به تعامل، مراوده، مبادله و معامله تشویق میکند. اصل بر مراوده و مذاکره است الا با جریانات ضدانسانی مانند صهیونیستها. رهبر انقلاب هم مخالف تبادل نیستند، چهل سال پیش، رهبر انقلاب در سخنرانی خود در مسجد امام حسن که بعدها با نام «طرح کلی اندیشههای اسلامی در قرآن» معروف شد و در سالهای اخیر هم تبدیل به کتاب شده است میگویند از نظر اسلام، اصل بر «مبادله» است در زندگی جمعی انسانها، چه در فضای ملی چه در فضای جهانی. این اصل قرآنی و فلسفی است. قرآن میفرماید: «یا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْناکُمْ مِنْ ذَکَرٍ وَ أُنْثی وَ جَعَلْناکُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا». شهید صدر مینویسد: لتعارفوا اَی لتبادلوا، یعنی تعارفوا را به معنای تبادل کنید هم معنی میکند.
پس ما مکلف به تبادل هستیم، اما آقا میفرمایند تبادل یعنی یکی گرفتید، یکی هم باید بدهید، و الا اگر همیشه تو بگیری و چیزی ندهی یا فقط به آنها وابسته شوی این اسمش تبادل نیست، اسمش مستعمره شدن است. نکته اینجاست که انزوا چیزی است که دشمن میخواهد. یعنی افراط و تفریط را دشمن میپسندد، نه این حالت درست است که در معاهدات جهانی، هرچه آنها نوشتند قبل از خودشان ما امضا کنیم تا ثابت کنیم ما خیلی جهانی یا خیلی اهل تعاملیم، نه آن حالت که در لاک انزوا برویم و هیچ تأثیری بر کشورهای جهان و کشورهای مستقل نداشته باشیم.
نکتهی دیگر اینکه ما باید ورودهای تهاجمی و فعال داشته باشیم، هر سندی که در دنیا شروع کردند به بحث یا حتی شروع نکردند، ما باید به صورت تهاجمی شروع کنیم به فعالیت و نقشآفرینی در آن، بتوانیم پیشنویس سند اول را ما بنویسیم. دنیا آنقدر که فکر میکنید بسته نیست، نباید آمریکا را یک غول بزرگ دید که برای تک تک مسائل به روشهای پیچیده برنامهریزی کرده است تا ما نتوانیم وارد شویم. درست است که دشمن واقعا کار میکند اما حفرههای بسیاری در سطح جهانی وجود دارد که ما میتوانیم با تعامل و مذاکره و برنامهریزی دقیق و همهجانبه از آنها استفاده کنیم و به هدفمان برسیم.
پینوشت:
1. استادیار دانشكدهی معارف اسلامی و اقتصاد دانشگاه امام صادق(ع)
منبع: khamenei.ir
پاسخ از دكتر عادل پیغامی1
ما از الان باید اصنافمان را آماده کنیم برای یک حضور جهانی. اینکه میگویید چکار میشود انجام داد، خیلی کارها میتوان کرد. یک بخش مهم آن آیندهشناسی است. در زمینهی جهان اسلام و کشورهای همسو، و هم کشورهای غیرمسلمان نیاز به یک دیپلماسی فعال و پیشرو داریم که بتوانیم در موارد مختلف و در زمینههای گوناگون به اتفاق نظر برسیم. باید برای هر چیزی که فکر میکنیم در آینده، نقش مهم و حیاتی دارد، پیشدستانه وارد شویم. من سه سال قبل در یک پژوهشی دیدم، گروهی در اتاق فکرهای آمریکا، در مورد یک شورای حکام برای ساخت و ساز پهپاد فکر میکنند. یعنی به راحتی میتوانند در چند سال آینده برای مشخصات پهپادها مقررات وضع کنند و بگویند شما اجازه ندارید بسازید و آن دیگری اجازه دارد. عین حرفی که در هستهای زدند. ما باید برای آن دنیا از الان برنامهریزی کنیم. ببینید شترسواری دولا دولا نمیشود، کشوری که سر بلند کرده در دنیای استکبار، بین این بازیگران استکباری میخواهد سردمداری کند از جبههی حق، مانند آنها باید وارد کشمکشهای مربوط به شبکهسازی و نظم جهانی شود. ما باید بتوانیم با متحدانمان اعم از کشورهای اسلامی، کشورهای غیرمتعهد، کشورهای همسو و مستقل، استاندارد رقیب و قانون بنویسیم. استانداردهای رقیب یعنی چه؟ یعنی همان کاری که اتحادیهی اروپا با آمریکا انجام داد و پول بینالمللی را از تک قطبی بودن خارج کرد. در حال حاضر اندونزی نزدیک ۲۲۰ میلیون نفر است و برای خودش یک دنیا است، نمیشود اندونزی را نادیده گرفت، هند و چین را نمیشود که ندید. همهی آنها معضلاتی نزدیک به معضلات ما دارند و همین موضوع میتواند زمینهساز بروز اتحادیههایی در آینده شود.
تجربهی سند ۲۰۳۰ به ما نشان میدهد که اگر ما پیشدستانه وارد موضوعات نشویم، آنها برای تمام شئون ما برنامهریزی خواهند کرد. سندی که برای سالهای ۲۰۱۵ تا ۲۰۳۰ تنظیم و تصویب شد در ۱۷ محور، که فقط یکی از آن ۱۷ محورش که آموزش بود در ایران مطرح شد، ۱۶ محور دیگر را باید مردم بشناسند زیرا در لابلای آنها چیزهای عجیبی دیده میشود. مثلا یک بند از ۱۶ محور دیگر دربارهی آبزیان است، حوزهی آبزیان و شیلات که اجازهی صید در واحدهای خرد و غیرصنعتی باید در آن کشور لغو گردد. یعنی شما مکلف هستید بگویید آن خانوادهی بندرعباسی یا بندر لنگهای که برای خودش یک لنج دارد و ماهی میگیرد و میفروشد، دیگر اجازهی صید ندارد. با این قانون راه برای اصناف خارجی و چند ملیتی باز میشود و میتوانند حتی بازار صید یک کشور را در دست بگیرند. حالا من عرضم این است این ۲۰۳۰ را رها کنیم، به سراغ سند بعدی که برای بیست سال بعد از آن است برویم. یعنی الان محل و زمان مذاکرات برای نگارش سند ۲۰۵۰ آغاز شده. ما از الان باید برای آن برنامهریزی کنیم و وارد شویم. اگر در این ۱۷ محور ۲۰۳۰ ما هیچ بند خوبی نتوانستیم تصویب کنیم، در ۲۰۵۰ باید بتوانیم حضور خود را ثابت کنیم. به همین راحتی فرش قرمز برای ما پهن نکردند که بفرمایید شما بگویید چه بند و محوری تصویب شود.
پایهی فلسفی و اندیشهای اسلام اساسا به ما انزوا را پیشنهاد نمیدهد، بلکه به تعامل، مراوده، مبادله و معامله تشویق میکند. اصل بر مراوده و مذاکره است الا با جریانات ضدانسانی مانند صهیونیستها. رهبر انقلاب هم مخالف تبادل نیستند، چهل سال پیش، رهبر انقلاب در سخنرانی خود در مسجد امام حسن که بعدها با نام «طرح کلی اندیشههای اسلامی در قرآن» معروف شد و در سالهای اخیر هم تبدیل به کتاب شده است میگویند از نظر اسلام، اصل بر «مبادله» است در زندگی جمعی انسانها، چه در فضای ملی چه در فضای جهانی. این اصل قرآنی و فلسفی است. قرآن میفرماید: «یا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْناکُمْ مِنْ ذَکَرٍ وَ أُنْثی وَ جَعَلْناکُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا». شهید صدر مینویسد: لتعارفوا اَی لتبادلوا، یعنی تعارفوا را به معنای تبادل کنید هم معنی میکند.
پس ما مکلف به تبادل هستیم، اما آقا میفرمایند تبادل یعنی یکی گرفتید، یکی هم باید بدهید، و الا اگر همیشه تو بگیری و چیزی ندهی یا فقط به آنها وابسته شوی این اسمش تبادل نیست، اسمش مستعمره شدن است. نکته اینجاست که انزوا چیزی است که دشمن میخواهد. یعنی افراط و تفریط را دشمن میپسندد، نه این حالت درست است که در معاهدات جهانی، هرچه آنها نوشتند قبل از خودشان ما امضا کنیم تا ثابت کنیم ما خیلی جهانی یا خیلی اهل تعاملیم، نه آن حالت که در لاک انزوا برویم و هیچ تأثیری بر کشورهای جهان و کشورهای مستقل نداشته باشیم.
نکتهی دیگر اینکه ما باید ورودهای تهاجمی و فعال داشته باشیم، هر سندی که در دنیا شروع کردند به بحث یا حتی شروع نکردند، ما باید به صورت تهاجمی شروع کنیم به فعالیت و نقشآفرینی در آن، بتوانیم پیشنویس سند اول را ما بنویسیم. دنیا آنقدر که فکر میکنید بسته نیست، نباید آمریکا را یک غول بزرگ دید که برای تک تک مسائل به روشهای پیچیده برنامهریزی کرده است تا ما نتوانیم وارد شویم. درست است که دشمن واقعا کار میکند اما حفرههای بسیاری در سطح جهانی وجود دارد که ما میتوانیم با تعامل و مذاکره و برنامهریزی دقیق و همهجانبه از آنها استفاده کنیم و به هدفمان برسیم.
پینوشت:
1. استادیار دانشكدهی معارف اسلامی و اقتصاد دانشگاه امام صادق(ع)
منبع: khamenei.ir