نشانهها و علل افسردگی
پرسش :
مدتى است احساس غمگینى شدید مى کنم و نگرانم که نکند افسرده شده ام. لطفاً کمى درباره افسردگى توضیح دهید و بگویید چرا انسان مبتلا به افسردگى مى شود؟
پاسخ :
افسردگی چیست؟
«افسردگى» از اختلالات خلقى محسوب مى شود که شیوع آن حدود 15 درصد در طول عمر، و براى زنان تا 25 درصد نیز گزارش شده است[1]. افرادى که به افسردگى مبتلا مى شوند، در واقع عواطف و هیجانات آنها دچار اختلال مى شود و قادر به ابراز هیجانات و عواطف خود نیستند. اگر کسى پنج تا (یا بیشتر) از علایم زیر را در یک دوره یک هفته اى داشته باشد، دچار افسردگى اساسى شده است؛ البته به شرط این که این علایم ناشى از یک بیمارى جسمانى نباشد:
1. خُلق افسرده در اکثر مواقع روز (مثل احساس غمگینى و پوچى)؛
2. کاهش قابل توجهى در علاقه یا احساس به فعالیت هاى روزمرّه (تقریباً در همه روز)؛
3. بى خوابى یا پرخوابى تقریباً هر روز؛
4. احساس خستگى مفرط تقریباً هر روز؛
5. تحریک یا کندى روانى - حرکتى تقریباً هر روز؛
6. احساس بى ارزشى؛
7. کاهش تمرکز و کاهش توانایى تفکر؛
8. افکار خودکشى به صورت مکرر (البته بدون داشتن طرح خاص یا اقدام به خودکشى)[2].
1. خُلق افسرده در اکثر مواقع روز (مثل احساس غمگینى و پوچى)؛
2. کاهش قابل توجهى در علاقه یا احساس به فعالیت هاى روزمرّه (تقریباً در همه روز)؛
3. بى خوابى یا پرخوابى تقریباً هر روز؛
4. احساس خستگى مفرط تقریباً هر روز؛
5. تحریک یا کندى روانى - حرکتى تقریباً هر روز؛
6. احساس بى ارزشى؛
7. کاهش تمرکز و کاهش توانایى تفکر؛
8. افکار خودکشى به صورت مکرر (البته بدون داشتن طرح خاص یا اقدام به خودکشى)[2].
علل افسردگى:
علل گوناگونى، منجر به بیمارى افسردگى مى شود؛ از جمله:
1. عوامل روانى - اجتماعى؛ مانند: رویدادهاى زندگى و استرس محیطى.
2. عوامل ژنتیکى؛ مطالعات خانوادگى نشان مى دهد که با کم شدن میزان قرابت خانوادگى، احتمال ابتلا به اختلال خُلقى نیز کاهش مى یابد. همچنین اگر یکى از والدین مبتلا به اختلال افسردگى است، 25 درصد شانس ابتلا به اختلال خُلقى در فرزندان وجود دارد. و اگر پدر و مادر هر دو افسرده باشند، شانس بچه ها براى ابتلا به افسردگى 50 تا 75 درصد افزایش مى یابد.
3. عوامل زیست شناختى؛ نوسان در پیک هاى عصبى - به ویژه دو ناقل عصبى به نام هاى نوراپى نفرین[3] و سروتونین[4] - نقش مؤثرى در اختلالات خلقى دارند[5].
گفتنى است همه انسان ها نوسانات خلقى و غمگینى را در زندگى تجربه مى کنند و نباید به محض غمگینى، احساس کنند که به اختلال افسردگى مبتلا شده اند. فقط در صورتى مى توان برچسب افسردگى را به کسى زد که حداقل پنج علامت از نشانه هاى ذکر شده، به صورت مستمر در او مشاهده شود.
پینوشتها:
[1]. کاپلان سادووک، خلاصه روانپزشکى، ترجمه پورافکارى، ج 2، ص 228، انتشارات شهر آشوب.
[2]. همان.
[3]. Norepinephrine
[4]. serotonin
[5]. همان، صص 218-226.
منبع: اختلالات رفتارى، ابوالقاسم بشیرى؛ نهاد نمایندگى مقام معظم رهبرى در دانشگاه ها، قم: دفتر نشر معارف، 1387.
در این زمینه حتما بخوانید:
1. عوامل روانى - اجتماعى؛ مانند: رویدادهاى زندگى و استرس محیطى.
2. عوامل ژنتیکى؛ مطالعات خانوادگى نشان مى دهد که با کم شدن میزان قرابت خانوادگى، احتمال ابتلا به اختلال خُلقى نیز کاهش مى یابد. همچنین اگر یکى از والدین مبتلا به اختلال افسردگى است، 25 درصد شانس ابتلا به اختلال خُلقى در فرزندان وجود دارد. و اگر پدر و مادر هر دو افسرده باشند، شانس بچه ها براى ابتلا به افسردگى 50 تا 75 درصد افزایش مى یابد.
3. عوامل زیست شناختى؛ نوسان در پیک هاى عصبى - به ویژه دو ناقل عصبى به نام هاى نوراپى نفرین[3] و سروتونین[4] - نقش مؤثرى در اختلالات خلقى دارند[5].
گفتنى است همه انسان ها نوسانات خلقى و غمگینى را در زندگى تجربه مى کنند و نباید به محض غمگینى، احساس کنند که به اختلال افسردگى مبتلا شده اند. فقط در صورتى مى توان برچسب افسردگى را به کسى زد که حداقل پنج علامت از نشانه هاى ذکر شده، به صورت مستمر در او مشاهده شود.
پینوشتها:
[1]. کاپلان سادووک، خلاصه روانپزشکى، ترجمه پورافکارى، ج 2، ص 228، انتشارات شهر آشوب.
[2]. همان.
[3]. Norepinephrine
[4]. serotonin
[5]. همان، صص 218-226.
منبع: اختلالات رفتارى، ابوالقاسم بشیرى؛ نهاد نمایندگى مقام معظم رهبرى در دانشگاه ها، قم: دفتر نشر معارف، 1387.
در این زمینه حتما بخوانید: