سه‌شنبه، 30 بهمن 1397
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

سخت گیری در اثبات اتهام زنا باعث سوء استفاده بدکاران می شود

پرسش :

در اسلام برای اثبات زنا باید 4 نفر گواهی دهند و برای گواهی آنها شرایط سختی وجود دارد، آیا این سخت گیری باعث سوء استفاده بدکاران نمی شود؟!


پاسخ :

پاسخ اجمالی:
اگرچه برای اثبات زنا شرایط بسیار سختگیرانه ای وضع شده است، امّا آسیب های احتمالی این سختگیری کم ضررتر از وقتی است که برای اثبات این گناه ضوابط آسانگیرانه ای وضع شود؛ در صورتی که اثبات زنا کار آسانی باشد، ممکن است افراد بی تقوا برای تسویه حساب های شخصی، افراد بی گناه را متهم به این گناه کنند، یا مردان هوس بازی که ازدواج و طلاق های متعددی می کنند، برای فرار از مهریه و نفقه، مدام به زنان خود چنین تهمتی بزنند. برای جلوگیری از این آسیب ها و آسیب های مشابه اثبات زنا چنین قواعد سختگیرانه ای دارد.

پاسخ تفصیلی:
عمل ناپسند زنا، از اعمالی است که خداوند متعال مجازات بسیار سختی را برای مرتکبین آن تشریع کرده است. به نظر می آید تشریع مجازات سخت و دردناکی چون شلاق و – در بعضی موراد – سنگسار به این خاطر است که دامن یک جامعه سالم به کلی از لوث چنین عمل زشتی پاک و منزه بماند. عملی که آسیب ها و آثار نامطلوب دنیوی و اخروی و فردی و اجتماعی اش بر کسی پوشیده نیست.(1)
با این حال می بینیم شرایطی که برای اثبات این جرم در محاکم اسلامی وضع شده آن قدر سختگیرانه است(2) که احتمال اثبات آن را عملا بسیار کم می کند. چنان که خداوند متعال در آیه 4 سوره نور درباره کسانی که چنین اتهامی می زنند و شهادت نادرست و یا ناقصی درباره این عمل دارند می فرماید: «وَ الَّذینَ یَرْمُونَ الْمُحْصَناتِ ثُمَّ لَمْ یَأْتُوا بِأَرْبَعَةِ شُهَداءَ فَاجْلِدُوهُمْ ثَمانینَ جَلْدَةً وَ لا تَقْبَلُوا لَهُمْ شَهادَةً أَبَداً وَ أُولئِکَ هُمُ الْفاسِقُونَ»؛ (و کسانى که زنان پاکدامن را متّهم مى کنند سپس چهار شاهد [بر مدّعاى خود] نمى آورند آنها را هشتاد تازیانه بزنید و شهادت شان را هرگز نپذیرید و آنها همان فاسقانند).
همچنین در حدیثی از امام صادق(علیه السلام) و در گزارش ایشان از یکی از قضاوت های حضرت علی(علیه السلام) حساسیت موضوع شهادت بر زنا را می بینیم: «عن جَعْفَرٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ عَلِیٍّ فِی ثَلَاثَةٍ شَهِدُوا عَلَی رَجُلٍ بِالزِّنَا فَقَالَ عَلِیٌّ أَیْنَ الرَّابِعُ قَالُوا الْآنَ یَجِیءُ فَقَالَ عَلِیٌّ علیه السلام حُدُّوهُمْ»(3)؛ (سه تن نزد امیرالمؤمنین(علیه السلام) بر علیه شخصی به زنا شهادت دادند. حضرت فرمود چهارمین شاهد کجاست؟ گفتند: اکنون می آید. حضرت فرمان داد آن سه شاهد را حدّ قذف زدند). در اینجا می بینیم که صرف وجود چهار شاهد برای زنا کفایت نمی کند و برای اثبات این جرم بایستی همه آنها در یک زمان نیز نزد قاضی حاضر باشند.
با توجه به این مطالب ممکن است این سؤال به ذهن برسد که آیا وضع چنین شرایط و ضوابط سختگیرانه ای برای اثبات این جرم، غرضِ اصلی تشریعِ مجازات آن را نقض نمی کند؟ بدین بیان که از یک سو می گوییم یکی از مهم ترین حکمت های تشریع چنین مجازات دردناکی برای این عمل، ایجاد مانع روانی برای افراد جامعه اسلامی از نزدیک شدن به این عمل است و از سوی دیگر می بینیم برای اثبات این جرم چنان ضوابط و قواعد سختگیرانه ای وضع شده که ممکن است اثبات بسیاری از آن جرایم واقع شده را منتفی و مرتکبین آنها را از مجازات برهاند و حتی آنها را به سوء استفاده های مجدد از این وضعیت تشویق کند. این دو مسأله را چگونه می توان با هم جمع کرد؟
در پاسخ به این سؤال و در یک جمله بسیار ساده می گوییم: آسان گیری در اثبات جرم زنا می تواند آثار بسیار سوء و مخرّب تری برای جامعه داشته باشد تا سوء استفاده های احتمالی برخی بدکاران از ضوابط سخت گیرانه فعلی.
برای اثبات و توضیح این ادعا می گوییم: تشریع مجازات سهل گیرانه برای عمل ناپسند زنا ممکن است برای افراد مغرض و بی تقوا دستاویزى شود تا از این طریق افراد پاک را مورد اتهام قرار دهند. به همین خاطر خداوند متعال در سوره نور بلافاصله بعد از بیان مجازات شدید زناکاران(4)، مجازات شدید تهمت زنندگان را که در صدد سوء استفاده از این حکم هستند بیان مى کند، تا حیثیت و حرمت خانواده هاى پاکدامن از خطر این گونه اشخاص مصون بماند و کسى جرأت تعرض به آبروى مردم پیدا نکند. خداوند متعال در این آیه با تشریع چنین ضوابط سختگیرانه ای برای شاهدان وقوع این جرم، نه تنها تهمت زنندگان بی تقوا و مغرض را تحت مجازات شدید قرار مى دهد بلکه در درازمدّت نیز سخن و شهادت شان را از ارزش و اعتبار مى اندازد تا نتوانند حیثیّت پاکان را لکه دار کنند. به علاوه داغ فسق بر پیشانی شان مى نهد و در جامعه رسوای شان مى کند.(5)
این سخت گیرى در مورد حفظ حیثیت مردم پاکدامن منحصر به اینجا نیست و در بسیارى از تعلیمات اسلام وجود دارد و همگى از ارزش فوق العاده اى که اسلام براى حیثیت زن و مرد با ایمان و پاکدامن قائل شده است حکایت مى کند. در حدیثى از امام صادق(علیه السلام) مى خوانیم: «إِذَا اتَّهَمَ الْمُؤْمِنُ أَخَاهُ انْمَاثَ الْإِیمَانُ مِنْ قَلْبِهِ کَمَا یَنْمَاثُ الْمِلْحُ فِی الْمَاءِ»(6)؛ (هنگامى که مسلمانى برادر مسلمانش را به چیزى که در او نیست متهم سازد ایمان در قلب او ذوب مى شود همانند نمک در آب).

علّامه شهید مرتضی مطهّری در این باره می فرماید: بنای اسلام در موضوع زنا بر تجسس و تحقیق و تفتیش نیست تا اشکال شود که با این شرایط سخت گیرانه، امکان تجسس و تحقیق به حداقل می رسد و در نتیجه در صد هزار مورد یکی هم اتفاق نمی افتد که ثابت شود. بلکه اصلا اسلام می خواهد زنا کمتر ثابت شود... اگر هزار زنا صورت بگیرد و مخفی بماند از نظر اسلام آسان تر است از اینکه یک زن عفیفی که زنا نکرده مورد اتهام قرار گیرد و این برای اسلام اهمیت بیشتری دارد. اسلام نمی خواهد زنا انجام شود، بله این درست است؛ ولی اینکه نمی خواهد زنا شود، منحصرا از راه شاهد و مجازات نیست، بلکه راه های دیگری نیز وجود دارد. مثلا جامعه ای که به تربیت فردی و مقررات اجتماعی توجه بیشتری کند احتمالا کمتر از زنا رنج خواهد برد نه اینکه فقط وقتی زنا واقع شد بخواهیم مجازات کنیم و از راه مجازات جلوی زنا را بگیریم. البته مجازات هم در جای خود ثابت است. آنهایی که این تربیت در ایشان اثر نمی بخشد بدانند که راه تازیانه خوردن و در مواردی راه کشته شدن آنها و گاهی کشته شدن از طریق سنگسار، باز است.(7)
سوء استفاده احتمالی از ضوابط اثبات جرم زنا در صورت آسان گیرانه بودن آنها، می توانند صورت ها و مصادیق مختلفی داشته باشند. مثلا ممکن بود در چنین صورتی مردان هوس بازی پیدا شوند که هر روز تصمیم به ازدواج و طلاق داشته باشند و برای فرار از هزینه های مهریه و نفقه مدام به زنانی که با آنها ازدواج می کنند تهمت ارتکاب فحشا بزنند تا راحت تر بتوانند از آنها جدا شوند.
به خاطر بستن راه چنین سوء استفاده هایی و دیگر سوء استفاده های احتمالی ای است که خداوند متعال چنین ضوابط سخت گیرانه ای را در اثبات این جرم وضع کرده است.

پی نوشت:
(1). برای مثال می بینیم پیامبر اکرم(صلی الله وعلیه وسلم) در حدیثی راجع به پیامدهای نامطلوب این عمل می فرماید: « فِی الزِّنَا سِتُّ خِصَالٍ ثَلَاثٌ مِنْهَا فِی الدُّنْیَا وَ ثَلَاثٌ فِی الْآخِرَةِ فَأَمَّا الَّتِی فِی الدُّنْیَا فَیَذْهَبُ بِالْبَهَاءِ وَ یُعَجِّلُ الْفَنَاءَ وَ یَقْطَعُ الرِّزْقَ وَ أَمَّا الَّتِی فِی الْآخِرَةِ فَسُوءُ الْحِسَابِ وَ سَخَطُ الرَّحْمَنِ وَ الْخُلُودُ فِی النَّارِ»؛ (زِنا شش پیامد دارد: سه در دنیا و سه در آخرت. سه پیامد دنیایى اش این است که آبرو را مى بَرد، مرگ را شتاب مى بخشد و روزى را مى بُرد و سه پیامد آخرتى اش نیز سختى حسابرسى، خشم خداى رحمان و ماندگارى در آتش است). (من لا یحضره الفقیه‏، ابن بابویه، محمد بن على‏، محقق/ مصحح: غفارى، على اکبر، قم، دفتر انتشارات اسلامى جامعه مدرسین حوزه علمیه، 1413 هـ.ق، چاپ دوم‏،ج 4، ص 367).
(2). برای مثال می بینیم امام صادق(علیه السلام) راجع به شرایط اثبات زنا و حکم سنگسار می فرماید: «لَا یُرْجَمُ الرَّجُلُ وَ الْمَرْأَةُ حَتَّی یَشْهَدَ عَلَیْهِمَا أَرْبَعَةُ شُهَدَاءَ عَلَی الْجِمَاعِ وَ الْإِیلَاجِ وَ الْإِدْخَالِ کالْمِیلِ فِی الْمُکحُلَة»؛ (هیچ مرد و زن زناکاری سنگسار نمی شوند مگر اینکه ۴ نفر مرد علاوه بر نزدیکی، دخول و خروج را مانند داخل و خارج شدن میله سرمه در سرمه دان دیده باشند و شهادت دهند). (الکافی، کلینى، محمد بن یعقوب بن اسحاق‏، محقق/ مصحح: غفارى، على اکبر، آخوندى، محمد، تهران، دار الکتب الإسلامیه، 1407هـ.ق، چاپ چهارم، ج 7، ص 184). طبق این حدیث می بینیم که احراز شرایطی چون رؤیت و عدم قناعت به قرائن و هماهنگی در شهادت برای اثبات وقوع این عمل از سوی شهود امری بسیار سخت است.
(3). الکافی، همان، ج 7، ص 210.
(4). «الزَّانِیَةُ وَ الزَّانی‏ فَاجْلِدُوا کُلَّ واحِدٍ مِنْهُما مِائَةَ جَلْدَةٍ وَ لا تَأْخُذْکُمْ بِهِما رَأْفَةٌ فی‏ دینِ اللَّهِ إِنْ کُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِر»؛ (هر یک از زن و مرد زناکار را صد تازیانه بزنید و نباید رأفت [و محبّت کاذب] نسبت به آن دو شما را از اجراى حکم الهى مانع شود اگر به خدا و روز جزا ایمان دارید). سوره نور، آیه 2.
(5). تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ناصر، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1374هـ.ش، چاپ اول، ج 14، ص 369 و 370.
(6). الکافی، همان، ج 2، ص 361.
(7). ر. ک: آشنایی با قرآن، مطهری، مرتضی، قم، انتشارات صدرا، 1369هـ.ش، چاپ اول، ج 4، ص 19 – 22.

پرسش های مرتبط:

چرا باید صیغه عقد به عربی خوانده شود؟ خواندن آن به فارسی قابل فهم تر خواهد بود.

فلسفة ازدواج موقت چیست؟ آیا تحقیر زنان محسوب نمی شود؟

چرا ازدواج میان ما به عنوان یک مسئله واجب مطرح است، ولی در هیچ دینی واجب نیست؟

چرا نمى توان زن را در حال حیض طلاق داد؟



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
پرسش و پاسخ مرتبط