هر دوره ی زندگی فرزند، اقتضاء خاصّ خود را دارد!
پرسش :
اگر والدین فرزندان را در اجتماع نبرند، فرزندان اجتماعی نمی شوند. تا چه زمانی می شود فرزند را در خانه نگاه داشت؟
پاسخ :
پاسخ از حجت الاسلام سیدعلیرضا تراشیون (کارشناس و مشاور تربیت کودک و نوجوان):
بچّه ها سه دوره را طی می کنند. این سه دوره عبارت اند از:
۱_دوره ی تقلید گری؛ معمولاً این دوره تا شش، هفت سالگی ادامه دارد؛ یعنی وقتی بچّه ها آدمی را می بینند، دوست دارند که ادای آن را در بیاورند. ما در این دروه می گوییم: باید بچّه ها را در معرض رفتار های خوب قرار بدهیم، تا تقلید های خوب انجام بدهند.
۲_ دوره دوّم، دوره ی احساسات و عواطف است؛ یعنی ما باید با ابراز عواطف و داستان گفتن، احساسات، بچّه ها را حفظ کنیم تا به سمت آلودگی نروند.
۳_ دوره ی سوّم زندگی که از آن دوره به بعد نوجوانی شروع می شود، دوره ی تحلیل گری است. ما انسان های بزرگ رفتار های نادرست را درک می کنیم؛ چراکه از کسی تقلید نمی کنیم و می دانیم که دختران بدحجاب کار اشتباهی انجام می دهند؛ چرا؟ چون قدرت تحلیل و استنباط داریم و می دانیم که این بی حجابی چه کار اشتباهی است و چه قدر خانواده ها را از هم جدا می کند. آدم های بی حجاب هم خودشان گناه می کنند و هم دیگران را به گناه می اندازند.
در سوّمین هفت سال زندگی بچّه ها، در موقعی که دوران نوجوانی خود را سپری می کنند، در آنجا باید با استدلال با آنها برخورد کنیم؛ یعنی به صراحت به آنها بگوییم که چرا این بد حجابی در بیرون از خانه بد است. اگر این آگاهی داده شود، دیگر فرزند به سمت آن نمی رود. ما می گوییم: برای انسان در سوّمین هفت سال زندگی، تفکّرات انتزاعی اتّفاق می افتد؛ یعنی فکر به کار می افتد؛ برای همین والدین می توانند یک محتوای تحلیلی را برای فرزند ایجاد کنند.
بچّه ها سه دوره را طی می کنند. این سه دوره عبارت اند از:
۱_دوره ی تقلید گری؛ معمولاً این دوره تا شش، هفت سالگی ادامه دارد؛ یعنی وقتی بچّه ها آدمی را می بینند، دوست دارند که ادای آن را در بیاورند. ما در این دروه می گوییم: باید بچّه ها را در معرض رفتار های خوب قرار بدهیم، تا تقلید های خوب انجام بدهند.
۲_ دوره دوّم، دوره ی احساسات و عواطف است؛ یعنی ما باید با ابراز عواطف و داستان گفتن، احساسات، بچّه ها را حفظ کنیم تا به سمت آلودگی نروند.
۳_ دوره ی سوّم زندگی که از آن دوره به بعد نوجوانی شروع می شود، دوره ی تحلیل گری است. ما انسان های بزرگ رفتار های نادرست را درک می کنیم؛ چراکه از کسی تقلید نمی کنیم و می دانیم که دختران بدحجاب کار اشتباهی انجام می دهند؛ چرا؟ چون قدرت تحلیل و استنباط داریم و می دانیم که این بی حجابی چه کار اشتباهی است و چه قدر خانواده ها را از هم جدا می کند. آدم های بی حجاب هم خودشان گناه می کنند و هم دیگران را به گناه می اندازند.
در سوّمین هفت سال زندگی بچّه ها، در موقعی که دوران نوجوانی خود را سپری می کنند، در آنجا باید با استدلال با آنها برخورد کنیم؛ یعنی به صراحت به آنها بگوییم که چرا این بد حجابی در بیرون از خانه بد است. اگر این آگاهی داده شود، دیگر فرزند به سمت آن نمی رود. ما می گوییم: برای انسان در سوّمین هفت سال زندگی، تفکّرات انتزاعی اتّفاق می افتد؛ یعنی فکر به کار می افتد؛ برای همین والدین می توانند یک محتوای تحلیلی را برای فرزند ایجاد کنند.