احکام اجتماعی | معامله: سوال سه
پرسش :
در بعضى مناطق متعارف است که زمینهاى زراعى و خانههاى مسکونیشان را به یک پنجم قیمت واقعى مثلا مىفروشند و شرط مىکنند که تا چهار یا پنج سال طرفین یا یک طرف خیار فسخ دارند صیغۀ عقد بیع را طرفین اجرا مىکنند ولى از این معامله در بیان مردم تعبیر به رهن مىشود، آیا با انقضاء زمان خیار مشترى مالک مىشود یا نه؟ آیا ادّعاى بایع در قصد نداشتن بیع واقعى را مسموع است یا خیر؟
پاسخ :
باسمه تعالى؛ چنانچه به نحوى که در سؤال نوشته شده معامله کنند یعنى صاحبخانه یا صاحب زمین آن را به دیگرى به مبلغى بفروشد و شرط کند که اگر تا چهار سال یا تا پنج سال پول مشترى را برگرداند خیار فسخ داشته باشد، معاملۀ مزبور بیع شرط است؛ و اگر زمان خیار منقضى شد و فروشنده پول مشترى را نداد و معامله را فسخ نکرد، معامله لازم مىشود و ادّعاى بایع در قصد نداشتن بیع واقعى مسموع نیست، و اللّه العالم.
منبع: استفتائات جدید، آیت الله العظمی جواد تبریزی (رحمه الله)، جلد دوم، قم: نشر سرور، 1385.
باسمه تعالى؛ چنانچه به نحوى که در سؤال نوشته شده معامله کنند یعنى صاحبخانه یا صاحب زمین آن را به دیگرى به مبلغى بفروشد و شرط کند که اگر تا چهار سال یا تا پنج سال پول مشترى را برگرداند خیار فسخ داشته باشد، معاملۀ مزبور بیع شرط است؛ و اگر زمان خیار منقضى شد و فروشنده پول مشترى را نداد و معامله را فسخ نکرد، معامله لازم مىشود و ادّعاى بایع در قصد نداشتن بیع واقعى مسموع نیست، و اللّه العالم.
منبع: استفتائات جدید، آیت الله العظمی جواد تبریزی (رحمه الله)، جلد دوم، قم: نشر سرور، 1385.