جبر خدا و اختیار انسان
پرسش :
اگر خدا میداند که ما در آینده چه خواهیم کرد، پس دیگر ما چه اختیاری از خودمان داریم؟
پاسخ :
تو میدانی که مادرت ظهر ناهار خواهد پخت، اما آیا این آگاهی تو از کار مادرت، باعث میشود که او موقع پختن ناهار دیگر اختیاری از خودش نداشته باشد و بدون قصد و اختیار ناهار بپزد؟
تو میدانی که ساعت 8 شب اخبارگوی تلویزیون خبرها را خواهد خواند، اما آیا با این علم و اطلاع تو، اخبارگو موقع خواندن خبرها دیگر اختیاری نخواهد داشت و بدون اختیار لبهایش را تکان خواهد داد و اخبار را خواهد خواند؟
این دومثال را آوردم تا بدانی که بین علم کسی از کار دیگری با اختیار آن شخص رابطه ای وجد ندارد. خدا هم میداند که مردم چه خواهند کرد، اما این دانستن او باعث نمیشود که مردم اختیار خود را از دست بدهند و کارهایشان را بدون اختیار انجام دهند؛ مثلاً خدا میداند که تو فردا به مدرسه خواهی رفت، اما آیا تو فردا بدون اختیار به مدرسه میروی؟ قطعاً چنین نیست. تو به مدرسه میروی و با اختیار خودت هم به مدرسه میروی. خدا هم میداند که تو به مدرسه خواهی رفت و میداند که تو با اختیار خودت این کار را انجام خواهی داد. پس علم و آگاهی او از کار تو، اختیار تو را از تو نمیگیرد.
شاید کسی بگوید که الان تصمیم میگیرد فردا به کوه برود. پس خدا از همین الان میداند که او به کوه خواهد رفت. حال اگر او فردا به طور ناگهانی تصمیمش را عوض کند و از رفتن به کوه منصرف شود، آیا علم خدا غلط خواهد شد؟ در جواب این سؤال باید گفت که خیر، هیچ وقت علم خدا غلط نمیشود؛ زیرا خدا به هر چیزی همان طور آگاه است که اتفاق خواهد افتاد. در این مثال هم خدا میداند که آن شخص تصمیم میگیرد به کوه برود و فردا به طور ناگهانی از تصمیم خود منصرف میشود. پس با انصراف آن بنده ی خدا از تصمیم روز قبل اشکالی در علم خدا پدید نمیآید.
منبع: هفتاد پرسش و پاسخ درباره خدا، غلامرضا حیدری ابهری، تهران: انتشارات قدیانی، چاپ دوم، 1392.
تو میدانی که مادرت ظهر ناهار خواهد پخت، اما آیا این آگاهی تو از کار مادرت، باعث میشود که او موقع پختن ناهار دیگر اختیاری از خودش نداشته باشد و بدون قصد و اختیار ناهار بپزد؟
تو میدانی که ساعت 8 شب اخبارگوی تلویزیون خبرها را خواهد خواند، اما آیا با این علم و اطلاع تو، اخبارگو موقع خواندن خبرها دیگر اختیاری نخواهد داشت و بدون اختیار لبهایش را تکان خواهد داد و اخبار را خواهد خواند؟
این دومثال را آوردم تا بدانی که بین علم کسی از کار دیگری با اختیار آن شخص رابطه ای وجد ندارد. خدا هم میداند که مردم چه خواهند کرد، اما این دانستن او باعث نمیشود که مردم اختیار خود را از دست بدهند و کارهایشان را بدون اختیار انجام دهند؛ مثلاً خدا میداند که تو فردا به مدرسه خواهی رفت، اما آیا تو فردا بدون اختیار به مدرسه میروی؟ قطعاً چنین نیست. تو به مدرسه میروی و با اختیار خودت هم به مدرسه میروی. خدا هم میداند که تو به مدرسه خواهی رفت و میداند که تو با اختیار خودت این کار را انجام خواهی داد. پس علم و آگاهی او از کار تو، اختیار تو را از تو نمیگیرد.
شاید کسی بگوید که الان تصمیم میگیرد فردا به کوه برود. پس خدا از همین الان میداند که او به کوه خواهد رفت. حال اگر او فردا به طور ناگهانی تصمیمش را عوض کند و از رفتن به کوه منصرف شود، آیا علم خدا غلط خواهد شد؟ در جواب این سؤال باید گفت که خیر، هیچ وقت علم خدا غلط نمیشود؛ زیرا خدا به هر چیزی همان طور آگاه است که اتفاق خواهد افتاد. در این مثال هم خدا میداند که آن شخص تصمیم میگیرد به کوه برود و فردا به طور ناگهانی از تصمیم خود منصرف میشود. پس با انصراف آن بنده ی خدا از تصمیم روز قبل اشکالی در علم خدا پدید نمیآید.
منبع: هفتاد پرسش و پاسخ درباره خدا، غلامرضا حیدری ابهری، تهران: انتشارات قدیانی، چاپ دوم، 1392.