دوشنبه، 20 مرداد 1399
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

ارتباط سرّی علی بن یقطین با امام کاظم علیه السلام

پرسش :

علی بن یقطین چگونه با امام کاظم (علیه السلام) ارتباط داشت؟


پاسخ :
على بن یقطین که مامور سری امام کاظم(علیه السلام) در دربار هارون بود به طور سرّى «خمس» اموال خود را به حضور پیشواى هفتم مى‏ فرستاد و گاهى در شرائط باریک و خطرناک، اموالى براى آن حضرت مى‏ فرستاد.

دو نفر از یاران او نقل مى‏ کنند که روزى على بن یقطین ما را احضار کرد و اموال و نامه‏ هایى به ما داد و گفت: دو مرکب سوارى بخرید و از بیراهه بروید و این اموال و نامه‏ ها را به امام ابى الحسن(علیه السلام) (حضرت کاظم) برسانید، به طورى که کسى از وضع شما آگاه نشود.

این دو نفر مى‏ گویند: به کوفه آمدیم و مرکب سوارى خریدیم و توشه راه تهیه نمودیم و از بی راهه حرکت کردیم تا آنکه به سرزمین «بطنُ الرّمَه» رسیدیم و چهارپایان را بستیم و براى آنها علوفه گذاشتیم و براى صرف غذا نشستیم. در این هنگام سواره‏ اى همراه شخصى دیگر، نمایان گردید. وقتى نزدیک شد، دیدیم امام کاظم(علیه السلام) است! از جا برخاسته سلام کردیم و اموال و نامه‏ ها را تحویل دادیم، در این هنگام امام نامه ‏هایى را بیرون آورد و به ما داد و فرمود: اینها جواب نامه‏ هاى شما است. گفتیم: غذا و توشه ما تمام شده است، اگر اجازه فرمایید به مدینه برویم تا هم پیامبر را زیارت کنیم و هم توشه تهیه نماییم. فرمود: آنچه از توشه شما باقى مانده بیاورید، توشه را بیرون آوردیم، آن را با دست زیر و رو کرد و فرمود: این شما را تا کوفه مى‏ رساند. امام رفتن ما را به مدینه صلاح تشخیص نداد و فرمود: شما (در واقع) پیامبر را دیدید، اینک در پناه خدا بر گردید.(1)

پسر على بن یقطین مى‏ گوید: امام کاظم(علیه السلام) هر چیزى لازم داشت یا هر کار مهمى که پیش مى‏ آمد، به پدرم نامه مى‏ نوشت که فلان چیز را براى من خریدارى کن یا فلان کار را انجام بده ولى این کار را به وسیله «هشام بن حکم» انجام بده، و قید همکارى هشام، فقط در موارد مهم و حساس بود.(2)

در سفرى که امام کاظم(علیه السلام) به عراق نمود، على از وضع خود به امام شکوه نموده گفت: آیا وضع و حال مرا مى‏ بینید (که در چه دستگاهى قرار گرفته و با چه مردمى سر و کار دارم؟) امام فرمود: خداوند مردان محبوبى در میان ستمگران دارد که به وسیله آنان از بندگان خوب خود حمایت مى‏ کند و تو از آن مردان محبوب خدایى.(3)

بار دیگر که على، در مورد همکارى با بنى عباس، از پیشواى هفتم(علیه السلام) کسب تکلیف نمود، امام فرمود: اگر ناگزیرى این کار را انجام بدهى مواظب اموال شیعیان باش. على‏ بن‏ یقطین فرمان امام را پذیرفت، و روى همین اصل، مالیات دولتى را برحسب ظاهر از شیعیان وصول مى‏ کرد، ولى مخفیانه به آنان مسترد مى نمود(4) و علت آن این بود که حکومت هارون یک حکومت اسلامى نبود که رعایت مقررات آن بر مسلمانان واجب باشد. حکومت و ولایت از طرف خدا از آن موسى بن جعفر(علیه السلام) بود که پسر یقطین به دستور او امول شیعیان را مسترد مى‏ کرد.

پی‌نوشت‌ها:
(1). طوسى، اختیار معرفه الرجال، تحقیق: حسن المصطفوى، مشهد، دانشکده الهیات و معارف اسلامى، ص 436 ـ 437.
(2). همان، ص 269.
(3). همان، ص 433.
(4). مجلسى، بحارالأنوار، تهران، المکتبه الاسلامیه، 1385 ه.ق، ج 48، ص 158.

منبع: سیره پیشوایان، مهدی پیشوایی، موسسه امام صادق علیه السلام، قم، 1390 ش.


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
پرسش و پاسخ مرتبط