تفاوتهایی تربیت دختران و پسران از نظر اسلام
پرسش :
از نظر اسلام چه تفاوتهایی در تربیت دختران و پسران باید توسط پدر و مادر لحاظ شود؟
پاسخ :
ویژگی اوّل ساخت دختر است. دختر جنس لطیف است؛ نسبت به برخی از امور مقاومتش کمتر است؛ شکنندگی بیشتری دارد و از جهتی زودتر تحت تأثیر قرار میگیرد؛ بعضی از بیتوجهیها زودتر ناراحتش میکند؛ از نظر جسمی دختر عادت ماهیانه دارد و از دو سه روز قبلش فشار عصبی خاصی دارد. در این ایام نیاز به ملاطفت بیشتر دارد؛ بهخاطر این فشار عصبیاش باید بیشتر درک و همراهیاش کنند. حتی پشتیبانیهای بهداشتی و غذایی نسبت به دختر در این ایام باید متفاوت از زمانهای دیگر باشد. از نظر روحی، روح دختر لطیف است و خیلی شفقت و مهربانی دارد.
دختر باید در تربیتی که میشود؛ چه تربیت مدرسهای و چه تربیت خانوادگی، به یک درک درستی از زنانگی خودش برسد. دختر باید بتواند به سه چیز خوب برسد:
۱. فهم درستی از زنانگی داشته باشد؛ بداند زنانگی فرقش با مردانگی چیست.
۲. از زن بودن خودش لذت ببرد؛ احساس تعلق به جنس خودش کند و از زن بودن خودش بدش نیاید.
۳. بداند یک زن چگونه رفتار میکند؛ یک زن خوب، یک زنی است که استانداردهای تربیتیاش بالاست و باید چگونه مهارتهای خوب دختری کردن و خوب زنانگی کردن را بلد باشد.
نقش ویژهی پدران در دوران بلوغ دختران
اگر پدر نداند که دختر در سن بلوغ نیاز به توجه خاص دارد، این دختر موقعی که این کمبود عاطفی را پیدا کرد در کوچه و خیابان یک پسری که به او لبخند میزند، زود بند دلش پاره میشود، زود اسیر محبت میشود. یک نقطه ضعف مهمی است که الان خانوادهها دارند.
آموزش و پرورش خیلی ادعاهای بزرگ دارد. میگوید از سن ششسالگی تا هجدهسالگی مسئول اصلی تربیت، آموزش و پرورش است. خانواده و نهادهای دیگر با آموزش و پرورش مشارکت میکنند. یعنی غیر از آن آموزههای دینی ما دارد یک حرف دیگری میزند. ما میگوییم مسئول اصلی تربیت خانواده است، او میگوید مسئول اصلی تربیت من هستم و خانواده باید با من مشارکت کند. حالا که نظام آموزش و پرورش مسئول اصلی تربیت شد، پس چرا به وظیفهاش عمل نمیکند؟ آیا توانسته دختر ما را تربیت دخترانه کند؟ پسر ما را تربیت پسرانه کند؟ اصلاً دغدغه ندارد. چراکه آموزش و پرورش این پیش فرض را دارد که زنانگی و مردانگی بر ساخت اجتماع است و ما نظام تربیتیمان باید روی ویژگیهای مشترک زن و مرد کار کند. این است که در تربیت اختلال ایجاد میکند. یعنی موقعی که شما زنانگی زن را میگویید بازی است، مردانگی مرد هم تکوینی نیست، بازی است، شما دیگر آمادگی ندارید که دختر را برای زن شدن تربیت کنید، پسر را برای مرد شدن تربیت کنید.
منبع: پایگاه دفتر حفظ و نشر آثار مقام معظم رهبری
پاسخ از حجت الاسلام محمدرضا زیبایینژاد، رییس مرکز تحقیقات زن و خانواده:
لطافت خاصی که از نظر عاطفی در وجود دختر است، و توصیههایی که در مورد دختران شده تا حدودی متمایز از پسران است. یک جهت بهخاطر ساختار تکوینیشان است، دختر یک مقداری شکنندگی دارد، عاطفهاش بالاست. و جهت دیگر هم اینکه دختر در آینده قرار است مسئولیت مادرانه و همسرانه داشته باشد و پسر هم مسئولیت اجتماعی و سرپرستی خانواده را داشته باشد. به همین لحاظ باید آهنگ تربیتمان برای پرورش فرزند دختر و پسر تا حدودی متفاوت باشد. در عین حالی که هر دویشان انسان هستند باید کرامت انسانی و کرامت نفس پیدا کنند، هم عزیز داشته شوند و هم اینکه بهمثابهی یک انسان با مسئولیتهای انسانیشان آشنا شوند. در این جهات با همدیگر مشترکاند.ویژگی اوّل ساخت دختر است. دختر جنس لطیف است؛ نسبت به برخی از امور مقاومتش کمتر است؛ شکنندگی بیشتری دارد و از جهتی زودتر تحت تأثیر قرار میگیرد؛ بعضی از بیتوجهیها زودتر ناراحتش میکند؛ از نظر جسمی دختر عادت ماهیانه دارد و از دو سه روز قبلش فشار عصبی خاصی دارد. در این ایام نیاز به ملاطفت بیشتر دارد؛ بهخاطر این فشار عصبیاش باید بیشتر درک و همراهیاش کنند. حتی پشتیبانیهای بهداشتی و غذایی نسبت به دختر در این ایام باید متفاوت از زمانهای دیگر باشد. از نظر روحی، روح دختر لطیف است و خیلی شفقت و مهربانی دارد.
نقش خاص دختر در قوام خانواده و تربیت نسل بعدی
دختر قرار است در آینده مادر و کانون عاطفه در خانواده شود. از نظر روحی نباید بیقواره بار بیاید. اگر دختر شما عقدهای و بیتوجه بار بیاید، فردا که میخواهد مادری کند نمیتواند نسبت به فرزندانش درست عاطفهپراکنی کند. اگر دختر شما کرامت نفسش مورد توجه قرار نگیرد، عزیز داشته نشود، موقعی که بزرگ شد نمیتواند فرزندانش را عزیز بدارد. کسی که تحقیر شد، تحقیر میکند و بیادب میشود، شوهرش و بچهاش را تحویل نمیگیرد، مشکل اجتماعی در ارتباطاتش پیدا میکند. لذا از این جهات دختر یک ویژگیهایی پیدا میکند که هم مادر، و هم پدر و هم اطرافیان باید به این خاصبودگیهای دخترانه توجه کنند.دختر باید در تربیتی که میشود؛ چه تربیت مدرسهای و چه تربیت خانوادگی، به یک درک درستی از زنانگی خودش برسد. دختر باید بتواند به سه چیز خوب برسد:
۱. فهم درستی از زنانگی داشته باشد؛ بداند زنانگی فرقش با مردانگی چیست.
۲. از زن بودن خودش لذت ببرد؛ احساس تعلق به جنس خودش کند و از زن بودن خودش بدش نیاید.
۳. بداند یک زن چگونه رفتار میکند؛ یک زن خوب، یک زنی است که استانداردهای تربیتیاش بالاست و باید چگونه مهارتهای خوب دختری کردن و خوب زنانگی کردن را بلد باشد.
نداشتن تصور صحیح دختر و پسر در حال بلوغ از جنس مخالفشان
مشکلی که ما امروز داریم این است که دختر و پسر ما موقعی که به سن بلوغ میرسند، از ویژگیهای خودشان تصویر درستی ندارند. از ویژگیهای جنس مقابلشان هم تصویر درستی ندارند. دختر نمیداند پسر چه تفاوتی با دختر دارد. نمیداند پسر اگر بخواهد اغوا کند یک دختر را، از چه ابزارهایی میتواند استفاده کند. نمیداند نقطه ضعف پسرانه چیست. موقعی که ازدواج کرد، باید نقطه ضعفهای شوهرش دستش باشد تا بتواند از شوهرش پشتیبانی کند یا نقطه قوتهای شوهرش را بشناسد و تفاوتهایی که مرد با زن دارد بفهمد.درک تفاوت روانشناختی زنان و مردان مانع ایجاد تخاصم در زندگی مشترک
تفاوتهایی که میتواند باعث درک متقابل از همدیگر بشود، باعث جذابیت آن دو به همدیگر بشود، چون از آن تصویری ندارند تبدیل به عامل تخاصمشان میشود. دختر از پسر توقع زنانه دارد، میگویند مردها چقدر بیعاطفه و بیاحساساند. نمیدانند که مرد شخصیتش با زن فرق میکند. مردها هم شروع به تحقیرکردن زنها میکنند که چقدر زنها پای تلفن زیاد صحبت میکنند. خب نمیدانند که آن حرف زدن بخشی از آن حس نشاطی است که زن باید به آن دست پیدا کند. فرض کنید اگر من الآن به خانمم بگویم که فردا شب عروسی دعوتیم، ناراحت میشود. میگوید باید زودتر به من خبر میدادی. باید خودم را آماده کنم، ولی برای پسرها نه، یک لباسی میپوشند و به مراسم میروند. چرا این تفاوت وجود دارد؟ برای اینکه زن برایش دیده شدن مهم است. قضاوت دیگران در مورد خودش برایش مهم است. میخواهد ببیند دیگران دربارهی او چه قضاوتی میکنند. ولی برای پسر آن اهمیتی که برای دختر هست ندارد. خب این تفاوت روانشناختی را باید بدانند.نقش ویژهی پدران در دوران بلوغ دختران
اگر پدر نداند که دختر در سن بلوغ نیاز به توجه خاص دارد، این دختر موقعی که این کمبود عاطفی را پیدا کرد در کوچه و خیابان یک پسری که به او لبخند میزند، زود بند دلش پاره میشود، زود اسیر محبت میشود. یک نقطه ضعف مهمی است که الان خانوادهها دارند.
نقص عملکرد آموزش و پرورش بر خلاف ادعایش
آموزش و پرورش خیلی ادعاهای بزرگ دارد. میگوید از سن ششسالگی تا هجدهسالگی مسئول اصلی تربیت، آموزش و پرورش است. خانواده و نهادهای دیگر با آموزش و پرورش مشارکت میکنند. یعنی غیر از آن آموزههای دینی ما دارد یک حرف دیگری میزند. ما میگوییم مسئول اصلی تربیت خانواده است، او میگوید مسئول اصلی تربیت من هستم و خانواده باید با من مشارکت کند. حالا که نظام آموزش و پرورش مسئول اصلی تربیت شد، پس چرا به وظیفهاش عمل نمیکند؟ آیا توانسته دختر ما را تربیت دخترانه کند؟ پسر ما را تربیت پسرانه کند؟ اصلاً دغدغه ندارد. چراکه آموزش و پرورش این پیش فرض را دارد که زنانگی و مردانگی بر ساخت اجتماع است و ما نظام تربیتیمان باید روی ویژگیهای مشترک زن و مرد کار کند. این است که در تربیت اختلال ایجاد میکند. یعنی موقعی که شما زنانگی زن را میگویید بازی است، مردانگی مرد هم تکوینی نیست، بازی است، شما دیگر آمادگی ندارید که دختر را برای زن شدن تربیت کنید، پسر را برای مرد شدن تربیت کنید.ضعف صدا و سیما در تحقیر جایگاه پدر در خانواده
ضعفِ صدا و سیما دارد خودش را نشان میدهد. شما ببینید کدام برنامهی رسانهی ملی ما و برنامههای سینمایی است که پدر را در آن تحقیر نکنند. اگر برنامهی طنز است که پدر در آن تبدیل شده به یک آدم لودهی بیخاصیت مزاحم. موقعی که در فیلمها، پدر در خانواده تحقیر میشود، دیگر اقتدارش نمیآید. چه کسی باید حنایش رنگ داشته باشد؟ پدر. موقعی که من و شما و همهمان پدر را تحقیر کردیم، چه توقعی از او داریم؟منبع: پایگاه دفتر حفظ و نشر آثار مقام معظم رهبری