احکام قضایی | قضاوت: سوال شش
پرسش :
درباره لزوم تأخیر اجراى حد یا قصاص زن شیرده، بفرمایید: الف - آیا این حکم، مادر رضاعى را نیز شامل مىشود؟ ب - در فرض شمول، بین امکان و عدم امکان جایگزینى دایهاى دیگر - یا شیر خشک یا شیر حیوان - تفاوتى وجود دارد؟ ج - در صورت امکان جایگزینى، یافتن دایه وظیفه حاکم شرع است یا ولى طفل؟
پاسخ :
تأخیر اجراى حد یا قصاص لزومى ندارد و جایز نیست مگر در صورتى که واجبى اهم یا برابر آن وجود داشته باشد و جمع بین آن دو نیز ممکن نباشد، بنابراین در صورتى که شیر دادن براى طفل لزوم حیاتى یا بهداشتى داشته باشد - چه توسط مادر اصلى و یا توسط مادر رضاعى - در این صورت بایستى حد یا قصاص به اندازه تأخیر گردد که شیر دادن به مقدار واجبش انجام یافته باشد، بنابراین اگر با شیر خشک یا خوردنىهایى دیگر، بتوان شیر مادر یا دایه را جبران کرد در این صورت شیر دادن به شیرخوار واجب نیست و تأخیر حد یا قصاص نیز جایز نمىباشد، آرى، بر حسب «وَ الْوٰالِدٰاتُ یُرْضِعْنَ أَوْلاٰدَهُنَّ حَوْلَیْنِ کٰامِلَیْنِ لِمَنْ أَرٰادَ أَنْ یُتِمَّ الرَّضٰاعَةَ » - شیر دادن مادر به طفل شیرخوارش به مدت دو سال، در صورت امکان واجب است که بیست و یک ماهش (21 ماه) مطلقاً بر مادر واجب مىباشد و سه ماه دیگرش در صورتى واجب است که پدر طفل مصمم به تکمیل شیرخوارگى باشد، ولى در صورت عدم ضرورت حیاتى و بهداشتى واجب نیست، و موجب تأخیر حد نمىگردد.
بنابراین شیر دادن در صورت وجوبش، شامل مادر اصلى و رضایى است که در این صورت شیر دادن بر او نیز واجب تعیینى خواهد بود و اگر مادر اصلى از شیردادنى که بر او واجب است معذور باشد یا شیر او براى فرزند زیانى داشته باشد شیر دادن وى حرام است زیرا: «لاٰ تُضَارَّ وٰالِدَةٌ بِوَلَدِهٰا وَ لاٰ مَوْلُودٌ لَهُ بِوَلَدِهِ » - و از این جهت نیز، بین مادر اصلى و رضاعى فرقى نیست و باید حکم حد اجرا شود همچنین و در موردى که شیر دادن ضرورت حیاتى و بهداشتى نداشته باشد نسبت به هیچ یک از آن دو تأخیر حد جایز نیست. در صورت «امکان» و «لزوم» جایگزینى دایه، یافتن دایه، برعهده ولى طفل است و در صورت عدم امکان، برعهده حاکم شرع عادل مىباشد.
منبع: احکام قضایی بر مبنای قرآنی، محمد صادقی تهرانی، ناشر: شکرانه، قم، 1392 ش.
تأخیر اجراى حد یا قصاص لزومى ندارد و جایز نیست مگر در صورتى که واجبى اهم یا برابر آن وجود داشته باشد و جمع بین آن دو نیز ممکن نباشد، بنابراین در صورتى که شیر دادن براى طفل لزوم حیاتى یا بهداشتى داشته باشد - چه توسط مادر اصلى و یا توسط مادر رضاعى - در این صورت بایستى حد یا قصاص به اندازه تأخیر گردد که شیر دادن به مقدار واجبش انجام یافته باشد، بنابراین اگر با شیر خشک یا خوردنىهایى دیگر، بتوان شیر مادر یا دایه را جبران کرد در این صورت شیر دادن به شیرخوار واجب نیست و تأخیر حد یا قصاص نیز جایز نمىباشد، آرى، بر حسب «وَ الْوٰالِدٰاتُ یُرْضِعْنَ أَوْلاٰدَهُنَّ حَوْلَیْنِ کٰامِلَیْنِ لِمَنْ أَرٰادَ أَنْ یُتِمَّ الرَّضٰاعَةَ » - شیر دادن مادر به طفل شیرخوارش به مدت دو سال، در صورت امکان واجب است که بیست و یک ماهش (21 ماه) مطلقاً بر مادر واجب مىباشد و سه ماه دیگرش در صورتى واجب است که پدر طفل مصمم به تکمیل شیرخوارگى باشد، ولى در صورت عدم ضرورت حیاتى و بهداشتى واجب نیست، و موجب تأخیر حد نمىگردد.
بنابراین شیر دادن در صورت وجوبش، شامل مادر اصلى و رضایى است که در این صورت شیر دادن بر او نیز واجب تعیینى خواهد بود و اگر مادر اصلى از شیردادنى که بر او واجب است معذور باشد یا شیر او براى فرزند زیانى داشته باشد شیر دادن وى حرام است زیرا: «لاٰ تُضَارَّ وٰالِدَةٌ بِوَلَدِهٰا وَ لاٰ مَوْلُودٌ لَهُ بِوَلَدِهِ » - و از این جهت نیز، بین مادر اصلى و رضاعى فرقى نیست و باید حکم حد اجرا شود همچنین و در موردى که شیر دادن ضرورت حیاتى و بهداشتى نداشته باشد نسبت به هیچ یک از آن دو تأخیر حد جایز نیست. در صورت «امکان» و «لزوم» جایگزینى دایه، یافتن دایه، برعهده ولى طفل است و در صورت عدم امکان، برعهده حاکم شرع عادل مىباشد.
منبع: احکام قضایی بر مبنای قرآنی، محمد صادقی تهرانی، ناشر: شکرانه، قم، 1392 ش.