دوشنبه، 10 آذر 1399
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

دلیل حساسیت شورای امنیت سازمان ملل درباره فعالیت هسته ای ایران

پرسش :

چرا شورای امنیت در مورد فعالیتهای صلح آمیز هسته ای ایران به این اندازه حساسیت و نگرانی از خود نشان می دهد اما در مقابل هیچ بحثی درباره فعالیت‌های غیر قانونی کشورهایی هم چون کره شمالی، هند، پاکستان و رژیم غاصب صهیونیستی نمی کند؟ علت اتخاذ این سیاست دوگانه چیست؟


پاسخ :
برای تبیین مطلب در ابتدا باید گفت که سازمان ملل 6 رکن اصلی دارد که مهمترین رکن آن شورای امنیت است بر اساس ماده 23 منشور ملل متحد اعضای شورا به دو دسته تقسیم می‌شوند. 1. اعضای دائم که عبارتند از: چین، آمریکا، انگلیس، روسیه و فرانسه2. اعضای غیر دائم که 10 عضو هستند و برای مدت دو سال توسط مجمع انتخاب می‌شوند. به موجب منشور سازمان ملل، اعضای سازمان وظیفه اصلی حفظ صلح و امنیت بین المللی را طبق اصول و مقاصد سازمان بر عهده شورای امنیت گذاشته اند.[1]

اَعمال تبعیض آمیز شورای امنیت با کشورهایی که زیر بار خواسته های نامشروع کشورهای حاکم و مسلط بر شورا نمی روند، مساله تازه ای نیست. مردم ما شاهد موضعگیری های تبعیض آمیزانه این شورا را در مقایسه با حمله عراق به دو کشور ایران و کویت بوده اند. وقتی صدام حسین با چراغ سبز غربی ها، به قصد از بین بردن نظام تازه تأسیس جمهوری اسلامی، خاک کشور ما را مورد هجوم قرار داد با بی خیالی این شورا مواجه شد. لذا بعد از مدتی که از جنگ گذشته بود در اولین قطعنامه شورای امنیت یعنی «قطعنامه 479» از ایران و عراق خواسته شده بود که از کاربرد بیشتر زور خودداری کنند و اختلافات خود را از راه‌های مسالمت آمیز حل نمایند. آنچه در این قطعنامه علاوه بر تأخیر زیاد در صدور آن جلب توجه می‌کند آن است که با گذشت 6 روز از آغاز جنگ و گواهی تمامی شواهد و قرائن بر متجاوز بودن عراق شورا هیچ توجهی به مسئولیت خود در احراز عمل تجاوز، تعیین متجاوز و پایان دادن به تجاوز نمی کند.

مضافاً بر اینکه در یک برخورد یکسان با متجاوز و کشور مورد تجاوز از هر دو طرف می‌خواهد از کاربرد بیشتر زور خودداری کنند. درواقع شورای امنیت با تصویب قطعنامه 479 که مهمترین وظیفه قانونی خود را در آن نادیده گرفته بود، تلویحاً تصمیم خود را به لزوم ادامه جنگ عراق و ایران اعلام داشت و با سکوت طولانی بعدی، ایستادگی بر تصمیم قبلی را آشکار ساخت. [2] این در حالی است که در جریان تجاوز عراق به کویت جامعه جهانی شاهد عکس العمل سریع، قاطع و تعیین کننده شورا بود. در روز 11 مرداد 1369 ش یعنی همان روزی که تهاجم عراق به کویت آغاز شد شورای امنیت بلافاصله تشکیل جلسه داد. در این جلسه در قالب قطعنامه 660 مطابق ماده 39 منشور ملل متحد به اتفاق آراء عمل تجاوز و نقض صلح و امنیت بین المللی را احراز کرد و از عراق خواست فوراً و بدون قید و شرط کلیه نیروهای خود را از مواضعی که در کویت اشغال کرده بود، عقب بکشد.[3] بعد از آن هم وقتی صدام به اشغالگری خود ادامه داد، تمام دنیا به خلیج فارس لشکر کشی کردند تا کویت را پس بگیرند. این مقایسه یکی از هزاران بی عدالتی و تبعیضاتی است که شورای امنیت بر علیه کشورهای مستقلی مانند ایران عمل کرده و خواهد کرد.

در حال حاضر هم در ادامه این روند شاهد جبهه گیری مغرضانه این شورا بر ضد برنامه های هسته ای ایران می‌باشیم. اما باید دید که حقیقت امر واقعاً چیست؟ در این مورد باید گفت که از اواخر دهه 1980 م بعد از جنگ ایران و عراق، دولت ایران تصمیم گرفت برنامه انرژی هسته ای خود را از سر بگیرد که کارهای اجرائی آن در زمان حکومت شاه در بوشهر آغاز شده بود. 70 درصد کار این نیروگاه به قدرت تولید 1300 مگاوات برق را قبل از انقلاب شرکت آلمانی زیمنس انجام داده بود.  بعد از انقلاب شکوهمند جمهوری اسلامی در سال 1992 م. رضا امراللهی رئیس سازمان انرژی اتمی ایران گفت: ایران مایل است این دو رآکتور را در بوشهر تکمیل کند.... تا از این طریق 10 الی 20 درصد برق مورد نیاز کشور تأمین شود. غیر از این ایران مایل است با کاربرد فن آوری اتمی در علوم پزشکی، کشاورزی و صنعت آشنا شود. و برای این که بهانه ای دست دشمنان نیاید، ایران به عنوان عضو قراردادهای بین المللی در زمینه سلاحهای هسته ای از جمله n.p.t و قرارداد منع آزمایش های همه جانبه هسته ای(ctbt) برنامه هسته ای خود را کاملا شفاف نمود. در سال 1992«1371» کارشناسان سازمان انرژی اتمی از 6 مقر مظنون بازدید کرده و نتیجه گیری کردند که مقامات ایرانی با بازدید ما از هر مرکز و تأسیساتی که سازمان مشخص کرده بود موافقت کردند و فعالیت های آن مراکز با کاربرد صلح آمیز انرژی هسته ای و تشعشعات هسته ای منطبق بود.

علاوه بر تمام موارد فوق باید گفت که از لحاظ مسائل اخلاقی نیز مسئولین ما تمایل به تکثیر و یا ساخت سلاح اتمی ندارند در این میان سخنان آقای کمال خرازی وزیر خارجه ایران در شهریور ماه 76 در پنجاه و دومین اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل جلب توجه می‌کند: «جمهوری اسلامی ایران بر اساس اعتقادات اسلامی سلاحهای کشتار جمعی را غیر انسانی و غیر قانونی» می‌داند این سخنان در واقع برخاسته از تعالیم امام خمینی (ره) است که استفاده از این سلاح‌ها را خلاف اسلام می‌دانستند به طوری که در زمان جنگ گرچه عراق به طور گسترده از سلاحهای شیمیایی علیه ایران استفاده کرد و حدود ده هزار نفر را از این طریق مجروح و یا شهید کرد اما ایشان با در نظر گرفتن جنبه های اخلاقی اجازه ندادند ایران به تلافی، به این سلاحها متوسل شوند. غیر از این، مسئولین درجه اول کشور ما هم به تأسّی از امام خمینی (ره) این امر را تقبیح کردند، همان طوری که رهبر عزیز انقلاب به این مسئله اشاره کردند و رئیس محترم جمهوری هم در مصاحبه تلویزیونی با شبکه سی ان ان در تاریخ 18 دی ماه 1377 صراحتاً گفت: «ما قدرت اتمی نیستیم و قصد نداریم قدرت اتمی باشیم».[4]

با این حال هنوز هم شورای امنیت دست از بر خورد کاملاً تبعیض آمیز و ظالمانه خود نسبت به مسائل ایران بر نمی‌دارد به عنوان مثال در حالیکه رژیم صهیونیستی بدون توجه به کنوانسیون‌های منع تولید سلاحهای هسته ای اقدام به تکثیر این نوع سلاحها می‌نمایند، ایران با عضویت در کنوانسیون فوق بارها اعلام کرده است که آمادگی همکاری با مراجع ذی ربط را دارد. آمریکا در تلاش جهت جلوگیری از پیشرفتهای تکنولوژیک و فنی ایران به بهانه ممانعت از دستیابی ایران به سلاحهای هسته ای حتی با فعالیتهای علمی و دانشگاهی ایران نیز مخالفت می‌ورزد. این در حالی است که کشورهای دیگری از جامعه جهانی اکنون درگیر رقابت هسته ای بوده و تلاش گسترده ای جهت دست یابی به تسلیحات اتمی دارند، لذا این گونه فشارها و سیاست‌های نهادهایی مانند شورای امنیت تنها بیانگر عزم ابرقدرت ها به ویژه آمریکا جهت تحت فشار قرار دادن ایران می‌باشد. زیرا دستیابی ایران حتی به فن آوری صلح آمیز اتمی هرگز مطابق میل آمریکا نخواهد بود لذا این دولت سعی دارد با تحت فشار قرار دادن مراکز بین المللی ذیربط و با حربه های سیاسی و نه واقعیات و اسناد موجود در برنامه های صلح آمیز هسته ای ایران خلل ایجاد نماید.[5]

اما در موضع شورای امنیت درباره برخی از کشورهای دیگر مانند کره شمالی، هند، پاکستان و اسرائیل باید گفت:

الف: کره شمالی: این کشور ابتدائاً عنوان می‌کرد هدفش تولید برق است ولی مدتی است که موضع خود را تغییر داده و تلاش می‌کند به شکل های مختلف به آمریکا نشان دهد که سلاح اتمی دارد و به صورت رسمی نیز اعلام کرده است که دستیابی به بازدارندگی اتمی برای این کشور تنها راه ممکن برای مقابله با تهدیدات آمریکاست اما با این حال نه آمریکا و نه شورای امنیت آن فشاری که به ایران وارد می‌کنند به کره شمالی وارد نمی کنند آن هم به دو دلیل:

1. کره شمالی دارای حامیان قدرتمند مانند روسیه و چین است که اخیراً حداقل در یک مورد در شورای امنیت از طرح مسئله هسته ای کره شمالی جلوگیری نموده اند در حالی که ایران از حامیان قدرتمندی در سطح جهانی مانند چین یا روسیه برخوردار نیست. روسیه که خود در حال همکاری هسته ای با ایران می‌باشد نیز اخیراً به صورت تلویحی تغییر موضع داده و تا حدودی با فشارهای ایالات متحده علیه کشورمان همنوا شده است. نمود آشکار این چنین فشاری را باید در سران گروه 8 در فرانسه دانست که پوتین رئیس جمهور روسیه در آن حاضر بود و بر بیانیه هشدار آمیز و تند گروه 8 در خصوص برنامه های هسته‌ای ایران مهر تایید نهاد.

2. دلیل دیگر آنکه کره شمالی واقعاً به سلاح هسته ای دست یافته و آمریکا مایل به درگیری نظامی احتمالی با کشوری که مسلح به سلاح اتمی است و به دلیل اقتصاد ویران خود چیزی را برای از دست دادن ندارد، نمی باشد لذا در مورد کره شمالی کمی با مماشات و عدم سختگیری برخورد می‌کند.[6]

ب: هند و پاکستان: در مورد این دو کشور هم باید گفت سیاست آمریکا در برخورد با آنها در مورد سلاح اتمی تا زمانی هست که منافع امریکا تامین شود. آزمایشات هسته ای هند و پاکستان در سال 1998 م توانائی هسته ای آن‌ها را تأیید کرده است. از آن پس «بمب اسلامی» پاکستان به واقعیت پیوسته است که این امر موجب نگرانی شدید آمریکا و اسرائیل در مورد به خطر افتادن اسرائیل شد این امر باعث شد که از سوی امریکا و اقمارش این دو کشور در ماه مه 1998«خرداد 1377» با تحریم روبه رو شوند اما واقعاً چه شد که شورای امنیت و آمریکا حساسیت زیادی در مورد فعالیتهای هسته ای این دو کشور نشان نمی دهند؟

واقعیت آن است که بعد از آنکه آمریکا تصمیم به جنگ علنی علیه طالبان و جریان القاعده گرفت در این بین هند و پاکستان به عنوان متحدین آمریکا به ائتلاف بین المللی علیه تروریسم پیوستند. آمریکا بخاطر نزدیکی و ارتباط بیشتر پاکستان به طالبان روی همکاری آنها حساب ویژه ای باز کرد. پاکستان نیز با وجود شرایط سخت و دشوار تصمیم گرفت که در کنار آمریکا قرار بگیرد. در نتیجه تحریم های پاکستان و هند که در پی آزمایشات هسته ای وضع شده بود برداشته شد و امتیازات ویژه ای به آنها اهدا شد در حقیقت علت عدم حساسیت آمریکا نسبت به برنامه های تسلیحاتی هند و پاکستان همراهی این دو کشور با آمریکا و حفظ منابع این کشور می‌باشد.[7]

3. اسرائیل: این کشور غیر قانونی علیرغم اینکه بیشترین سلاح اتمی در خاورمیانه را دارد، ولی با این حال نه تنها مورد شماتت و تحریم شورای امنیت قرار نمی گیرد بلکه مورد لطف و کمکهای مالی آمریکا و حامیانش مواجه می‌شود. امریکائی ها مدعی اند که از خاورمیانة عاری از سلاحهای کشتار جمعی حمایت می‌کنند. و بر این اساس تلاش ایران برای دستیابی به سلاح هسته ای به صورت مستقیم منافع ملی آنها را تهدید می‌کند. این در حالی است که آنها همواره از کمک های خویش جهت توسعه سلاحهای کشتار جمعی و اتمی اسرائیل دریغ نکرده است. به عنوان مثال دیوید نیوتن، فرستاده ویژه آمریکا در سوریه، از اسرائیل به خاطر داشتن جنگ افزارهای کشتار جمعی حمایت کرد. او گفت: بسیاری از کشورها دارای چنین جنگ افزارهایی می‌باشند که بر ضد کسی استفاده می‌کنند.[8]

در حالیکه اسرائیل و آمریکا توافقنامه ای نظامی به ارزش یک میلیارد و ششصد میلیون دلار برای سرمایه گذاری در طرح سیستم جنگ افزارهای پیشرفته ضد موشک در اوائل فروردین 1377ش امضا کردند. این توافقنامه را اسحاق مردخای وزیر جنگ اسرائیل و کوهن، وزیر دفاع آمریکا در واشنگتن امضاء کردند. رادیو رژیم صهیونیستی هم چنین گفت: هم اکنون 250 میلیون دلار در چارچوب موافقتنامه تجهیز جنگ افزارهای نیروی هوائی در اختیار اسرائیل قرار داده است.[9] در این مورد رئیس جمهورکشورمان این عمل را مورد انتقاد شدید قرار داد: «عجیب است کسانی که دلشان برای بشریت می‌سوزد در حالی که اسرائیل یک نیروی اتمی است و به هیچ وجه هم حاضر نیست به قواعد آژانس بین المللی انرژی اتمی تن بدهد، مورد حمایت قرار می‌گیرد ولی ایرانی که هنوز هم نتوانسته نیروگاه اتمی اش را که قبل از انقلاب شروع کرده به ثمر برساند مورد حمله قرار می‌گیرد[10] این انتقاد رئیس جمهور در حقیقت در امتداد انتقادات و فرمایشات رهبر بزرگوار ایران اسلامی بود که بارها و بارها این عمل تبعیض آمیز مدعیان حقوق بشر را مورد انتقاد شدید خود قرار داده بودند.
 
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. جنگ خلیج فارس در اسناد محرمانه، پیر سالینجر، اریک لوران، ترجمه هوشنگ لاهوتی، شرکت انتشارات پاژنگ، 1370.
2. تحریم ایران، شکست یک سیاست، حسین عالیخانی، مترجم، محمد تقی نژاد، دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی.
3. چالش های ایران و آمر یکا بعد از پیروزی انتقلاب، حمید معبادی، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، پاییز 1381.

پی نوشت ها:
[1] . مهرداد، محمود، فرهنگ جدید سیاسی، انتشارات هفته، مهر 1363
[2] . پارسا دوست، موچهر نقش عراق در شروع جنگ تهران: شرکت سهامی انتشار، 1369 ص 432
[3] . پیرسالینجر، اریک لوران، جنگ خلیج فارس در اسناد محرمانه، ترجمه هوشنگ لاهوتی، شرکت انتشارات پاژنگ، 1370 ص 96
[4] . عالیخانی، حسین، تحریم ایران، شکست یک سیاست، مترجم: محمد متقی نژاد، دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی صص 331 و 332
[5] . ماهنامه زمانه، صاحب امتیاز مؤسسه فرهنگی دانش و اندیشه معاصر ش 14، آبان 82، صص 50 و 51
[6] . ماهنامه دیدگاهها و تحلیلها، دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی، شماره 173، مهرماه 82، ص 52 الی 55
[7] . مقاله، جی کی بادال و جی ان ماهانتی، مجله تحلیل استراتژیک ش 26، پائیز 2002 به ترجمه پریوش مظفری، در ماهنامه دیدگاهها و تحلیل ها، ش 173 ص 45 الی 51
[8] . روزنامه جمهوری اسلامی، 1376/12/11
[9] . روزنامه کیهان، 1377/1/26
[10] . معبادی، حمید، چالش های ایران و آمریکا بعد از پیروزی انقلاب، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، پائیز 1381، ص 195

منبع: اندیشه قم


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.