قرائن اجتماعی و اخلاقی اثبات نبوت
پرسش :
آیا از بررسی قرائن اجتماعی و اخلاقی می توان نبوّت پیامبران را اثبات کرد؟
پاسخ :
دعوت هر پیامبرى آمیخته با یک سلسله ویژگى هاى زمانى و مکانى و جهات دیگر در زندگى خصوصى و عمومى او است؛ هنگامى که آنها را به هم ضمیمه کنیم مجموعه اى اطمینان بخش است که به تنهایى مى تواند دلیلى بر حقانیّت مدّعى نبوّت باشد - قطع نظر از محتواى مکتب او - این همان چیزى است که امروز در محافل قضایى براى کشف واقعیت ها از آن استفاده مى شود. مثلا گاهى در یک پرونده، نه شهودى وجود دارد، و نه اقرار متهم، ولى یک سلسله قرائن پرونده را احاطه کرده که از مجموع آنها قاضى یقین پیدا مى کند که متهم بى تقصیر است یا گنه کار. گاه این مجموعه قرائن حتّى ارزشى بیش از ارزش اقرار و شهادت شهود دارد؛ چرا که اقرار ممکن است به خاطر مصالح خصوصى و شخصى باشد؛ مثلا کسى پول هنگفتى مى گیرد که به جرمى اعتراف کند تا مجرم اصلى تبرئه شود؛ و همچنین شهود ممکن است ظاهراً صالح امّا باطناً ناصالح باشند؛ ولى قرائن اگر خوب جمع آورى شود و دست قاضى از این نظر پر باشد اطمینانى بالاتر از آنچه از گفتار شهود و اقرار متهم پیدا مى شود به دست مى آید. این طرز استدلال، منحصر به مسایل قضایى نیست؛ بسیارى از دانشمندان از این روش براى حلّ مشکلات مسائل تاریخى و اجتماعى، و حتّى فرضیه هاى علوم طبیعى استفاده مى کنند; مخصوصاً در مسائل سیاسى که غالباً ریشه هاى اصلى به دلایلى که نیاز به شرح ندارد، مکتوم و مستور مى ماند؛ غالباً همین روش (جمع آورى قرائن) کار ساز است.
در مورد مدّعیان نبوّت، و براى شناخت پیامبران راستین از دروغین، نیز به خوبى مى توان هر دو گروه را غالباً از طریق جمع آورى قرائن شناخت. فى المثل در مورد یک مدّعى نبوّت امور زیر باید مورد توجّه قرار گیرد:
1- وضع محیط دعوت و این که او از میان چه مردمى برخاسته، و اصول اعتقادى و اخلاقى حاکم بر آن محیط چه بوده است؟
2- زمان ادّعاى نبوّت که در آن عصر وضع جهان چگونه بوده؟ و محیط زندگى مدّعى نبوّت در آن زمان چه شرایطى داشته است؟
3- خصوصیات اخلاقى و صفات و روحیات و سوابق زندگى او از نظر تقوا و امانت دارى و پاکدامنى؟
4- گروه ایمان آورندگان به او چه کسانى بوده اند آیا آنها، افرادى پاکدل، باهوش ودرستکار، بودند یا افراد بى تقوا و کم عقل و کم خرد؟
5- او تا چه حد به گفته خود ایمان داشته، و تا چه اندازه براى آن فداکارى و از خود گذشتگى نشان مى دهد؟
6- از چه وسایلى براى پیشبرد اهداف خود استفاده مى کند؛ از وسایل معقول و عادلانه یا غیر منطقى و ظلم و ستم و دروغ؟
7- او در مقابل خلاف کارى ها و یا خرافاتى که در محیط است چه عکس العملى نشان مى دهد؟ و آیا برنامه او اصلاح محیط است یا سازش با مفاسد محیط براى حکومت بر مردم؟!
8- علاقه او نسبت به دنیا و مظاهر مادى و پول و مقام چگونه است؟
9- موضع او در برابر دشمن به هنگام پیروزى، و غلبه بر او چگونه است؟ و آیا نسبت به مخالفان رفتار عادلانه یا غیر عادلانه دارد؟
10ـ آیا در طول مدت، سخنان خود را به اقتضاى منافعش دگرگون مى سازد یا همیشه بر اصول ثابتى پافشارى دارد؟ و قرائن دیگر.
گاه مى شود جمع آورى این قرائن در زندگى عمومى و خصوصى مدّعى - قطع نظر از محتواى دعوت او - به صورت چراغ فروزان یا نورافکنى قوى صداقت و عدم صداقت او را کاملا روشن مى سازد؛ و بدون نیاز به دلیل و معجزه اى حقانیّت یا عدم حقانیّت او را آشکار مى کند. بلکه گاه مى شود جمع آورى چند قسمت از آنچه که در بالا گفته شد دلیل قاطع و دندان شکنى براى اثبات این مقصود در اختیار مى گذارد؛ به خواست خدا در بحث نبوّت خاصه پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) نمونه زنده این بحث به طور دقیق و گسترده مورد بررسى قرار خواهد گرفت.
قابل توجّه این که در روایات متعددى در تواریخ اسلامى مى خوانیم که گاه فرد یا افرادى با مشاهده بعضى از این قرائن به آیین خدا گرویده اند؛ و حتّى گاهى دشمنان سرسخت با مشاهده یکى از آنها به کلى تغییر روش داده و به صورت دوستان صمیمى در آمده اند که اگر این روایات جمع آورى شود بحثى جالب و گسترده خواهد بود؛ و نشان مى دهد که چگونه نور ایمان در دل هاى بیدار با مشاهده بعضى از این قرائن و بدون درخواست هیچ گونه معجزه اى مى درخشیده است.
منبع: پیام قرآن، آیت الله العظمى ناصر مکارم شیرازى، دار الکتب الاسلامیه، تهران، 1386 ه.ش، ج 7، ص 303
دعوت هر پیامبرى آمیخته با یک سلسله ویژگى هاى زمانى و مکانى و جهات دیگر در زندگى خصوصى و عمومى او است؛ هنگامى که آنها را به هم ضمیمه کنیم مجموعه اى اطمینان بخش است که به تنهایى مى تواند دلیلى بر حقانیّت مدّعى نبوّت باشد - قطع نظر از محتواى مکتب او - این همان چیزى است که امروز در محافل قضایى براى کشف واقعیت ها از آن استفاده مى شود. مثلا گاهى در یک پرونده، نه شهودى وجود دارد، و نه اقرار متهم، ولى یک سلسله قرائن پرونده را احاطه کرده که از مجموع آنها قاضى یقین پیدا مى کند که متهم بى تقصیر است یا گنه کار. گاه این مجموعه قرائن حتّى ارزشى بیش از ارزش اقرار و شهادت شهود دارد؛ چرا که اقرار ممکن است به خاطر مصالح خصوصى و شخصى باشد؛ مثلا کسى پول هنگفتى مى گیرد که به جرمى اعتراف کند تا مجرم اصلى تبرئه شود؛ و همچنین شهود ممکن است ظاهراً صالح امّا باطناً ناصالح باشند؛ ولى قرائن اگر خوب جمع آورى شود و دست قاضى از این نظر پر باشد اطمینانى بالاتر از آنچه از گفتار شهود و اقرار متهم پیدا مى شود به دست مى آید. این طرز استدلال، منحصر به مسایل قضایى نیست؛ بسیارى از دانشمندان از این روش براى حلّ مشکلات مسائل تاریخى و اجتماعى، و حتّى فرضیه هاى علوم طبیعى استفاده مى کنند; مخصوصاً در مسائل سیاسى که غالباً ریشه هاى اصلى به دلایلى که نیاز به شرح ندارد، مکتوم و مستور مى ماند؛ غالباً همین روش (جمع آورى قرائن) کار ساز است.
در مورد مدّعیان نبوّت، و براى شناخت پیامبران راستین از دروغین، نیز به خوبى مى توان هر دو گروه را غالباً از طریق جمع آورى قرائن شناخت. فى المثل در مورد یک مدّعى نبوّت امور زیر باید مورد توجّه قرار گیرد:
1- وضع محیط دعوت و این که او از میان چه مردمى برخاسته، و اصول اعتقادى و اخلاقى حاکم بر آن محیط چه بوده است؟
2- زمان ادّعاى نبوّت که در آن عصر وضع جهان چگونه بوده؟ و محیط زندگى مدّعى نبوّت در آن زمان چه شرایطى داشته است؟
3- خصوصیات اخلاقى و صفات و روحیات و سوابق زندگى او از نظر تقوا و امانت دارى و پاکدامنى؟
4- گروه ایمان آورندگان به او چه کسانى بوده اند آیا آنها، افرادى پاکدل، باهوش ودرستکار، بودند یا افراد بى تقوا و کم عقل و کم خرد؟
5- او تا چه حد به گفته خود ایمان داشته، و تا چه اندازه براى آن فداکارى و از خود گذشتگى نشان مى دهد؟
6- از چه وسایلى براى پیشبرد اهداف خود استفاده مى کند؛ از وسایل معقول و عادلانه یا غیر منطقى و ظلم و ستم و دروغ؟
7- او در مقابل خلاف کارى ها و یا خرافاتى که در محیط است چه عکس العملى نشان مى دهد؟ و آیا برنامه او اصلاح محیط است یا سازش با مفاسد محیط براى حکومت بر مردم؟!
8- علاقه او نسبت به دنیا و مظاهر مادى و پول و مقام چگونه است؟
9- موضع او در برابر دشمن به هنگام پیروزى، و غلبه بر او چگونه است؟ و آیا نسبت به مخالفان رفتار عادلانه یا غیر عادلانه دارد؟
10ـ آیا در طول مدت، سخنان خود را به اقتضاى منافعش دگرگون مى سازد یا همیشه بر اصول ثابتى پافشارى دارد؟ و قرائن دیگر.
گاه مى شود جمع آورى این قرائن در زندگى عمومى و خصوصى مدّعى - قطع نظر از محتواى دعوت او - به صورت چراغ فروزان یا نورافکنى قوى صداقت و عدم صداقت او را کاملا روشن مى سازد؛ و بدون نیاز به دلیل و معجزه اى حقانیّت یا عدم حقانیّت او را آشکار مى کند. بلکه گاه مى شود جمع آورى چند قسمت از آنچه که در بالا گفته شد دلیل قاطع و دندان شکنى براى اثبات این مقصود در اختیار مى گذارد؛ به خواست خدا در بحث نبوّت خاصه پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) نمونه زنده این بحث به طور دقیق و گسترده مورد بررسى قرار خواهد گرفت.
قابل توجّه این که در روایات متعددى در تواریخ اسلامى مى خوانیم که گاه فرد یا افرادى با مشاهده بعضى از این قرائن به آیین خدا گرویده اند؛ و حتّى گاهى دشمنان سرسخت با مشاهده یکى از آنها به کلى تغییر روش داده و به صورت دوستان صمیمى در آمده اند که اگر این روایات جمع آورى شود بحثى جالب و گسترده خواهد بود؛ و نشان مى دهد که چگونه نور ایمان در دل هاى بیدار با مشاهده بعضى از این قرائن و بدون درخواست هیچ گونه معجزه اى مى درخشیده است.
منبع: پیام قرآن، آیت الله العظمى ناصر مکارم شیرازى، دار الکتب الاسلامیه، تهران، 1386 ه.ش، ج 7، ص 303