چطور خانواده ام را برای ازدواج با خواستگار مورد علاقه ام راضی کنم؟
پرسش :
من دختری ۲۷ ساله هستم. حدود ۵_۶ سال پیش همکلاسیم بهم ابراز علاقه کرد. با خواهرم در میان گذاشتم که گفت بچه اید و به این چیزا فکر نکنید. ما به هم علاقه مند بودیم و به صحبت کردن ادامه دادیم. ایشون اهل استان مازندران و من اهل شیرازم. خانواده اون کاملا موافق ازدواج ما بودن ولی خانواده من مخالف بودن. دو سال پیش اومدن خاستگاری ولی مخالفت کردن. البته مادرم حرفی نداره، پدرم فوت شده و این برادرخواهرامن که کاملا مخالفن. ایشون یه سال از من بزرگتره و الان در حال گذراندن سربازیه و کارشناسی ارشد داره و من دانشجوی دکتری در تهران. خونواده من اول گفتن که چون غریبه و از شهر دیگه ای هست به هیچ عنوان قبول نمیکنیم و الان که پدر ایشون دوباره زنگ زدن گفتن که چون هنوز کار نداره نمیشه. من این وسط موندم چیکار کنم. من بهش علاقه دارم و به نظرم غیر از کار مشکلی از نظر من نداره و معتقدم تا پایان سربازیش که امساله کار هم پیدا میکنه، ولی خانواده من انگار دارن بهانه میارن و اونا کلافه شدن و ازم میخوان حرف بزنم برادرمو راضی کنم ولی متاسفانه من توان بیان درخواستمو به برادرم به خاطر خجالت ندارم. نمیدونم چی بگم و چیکار کنم... ممنون میشم راهنماییم کنید.
پاسخ :
واهر گرامی، اگر واقعا چنین تمایلی در هر دو طرف هست و ملاکهای ازدواج در هر دوی شما وجود دارد، بهتر است خجالت و حیا را کنار بگذارید.
یکی از راههای رسیدن به هدف برای شما ، واسطه کردن کسانی است که هم شما را به خوبی درک می کنند هم برای برادرتان (یا هر مخالف دیگر) محترمند. مثلا مادرتان یا پدربزرگ و مادر بزرگ یا مثلا دایی و امثال این افراد. این که شما در دلتان و فکرتان چیزی باشد و آن را بروز ندهید، نه تنها مشکلی از شما حل نخواهد کرد، بلکه به مرور زمان روان شما را فرسوده و خسته خواهد نمود.
ضمنا شما برای آغاز چنین بحثی نباید خواسته نهایی خود را یعنی ازدواج مطرح کنید. تمام خواسته و صحبت شما در بین افراد خانواده خودتان، فقط اجازه برای آمدن به خواستگاری باشد. اجازه دهید مرحله به مرحله این مسئله پیش برود.
البته این نکته را هم خودتان درنظر داشته باشید و هم در ضمن بیان خواسته خود به خانواده بیان کنید که: در صورت اجازه دادن ایشان و انجام خواستگاری (انشالله) قطعا لازم است که تحقیقات کامل از سوی شما و خانواده شما به عمل بیاید و صرفا به اطلاعات داشته خود اکتفا نکنید.
همچنین توصیه می شود در صورت موافقت اولیه، حتما هردوی شما بصورت حضوری نزد یک مشاور ازدواج بروید تا از یک سری از ملاکها و مسائل روانشناختی و شخصیتی که میتواند در ازدواج شما تأثیرگذار باشد نیز اطمینان حاصل نمایید.
منبع: www.soalcity.ir
واهر گرامی، اگر واقعا چنین تمایلی در هر دو طرف هست و ملاکهای ازدواج در هر دوی شما وجود دارد، بهتر است خجالت و حیا را کنار بگذارید.
یکی از راههای رسیدن به هدف برای شما ، واسطه کردن کسانی است که هم شما را به خوبی درک می کنند هم برای برادرتان (یا هر مخالف دیگر) محترمند. مثلا مادرتان یا پدربزرگ و مادر بزرگ یا مثلا دایی و امثال این افراد. این که شما در دلتان و فکرتان چیزی باشد و آن را بروز ندهید، نه تنها مشکلی از شما حل نخواهد کرد، بلکه به مرور زمان روان شما را فرسوده و خسته خواهد نمود.
ضمنا شما برای آغاز چنین بحثی نباید خواسته نهایی خود را یعنی ازدواج مطرح کنید. تمام خواسته و صحبت شما در بین افراد خانواده خودتان، فقط اجازه برای آمدن به خواستگاری باشد. اجازه دهید مرحله به مرحله این مسئله پیش برود.
البته این نکته را هم خودتان درنظر داشته باشید و هم در ضمن بیان خواسته خود به خانواده بیان کنید که: در صورت اجازه دادن ایشان و انجام خواستگاری (انشالله) قطعا لازم است که تحقیقات کامل از سوی شما و خانواده شما به عمل بیاید و صرفا به اطلاعات داشته خود اکتفا نکنید.
همچنین توصیه می شود در صورت موافقت اولیه، حتما هردوی شما بصورت حضوری نزد یک مشاور ازدواج بروید تا از یک سری از ملاکها و مسائل روانشناختی و شخصیتی که میتواند در ازدواج شما تأثیرگذار باشد نیز اطمینان حاصل نمایید.
منبع: www.soalcity.ir