سنم برای خواستگاری کمه، می ترسم اگر صبر کنم، فرد مورد علاقه ام را از دست بدهم
پرسش :
من ۱۶ سالمه عاشق دختر خانومى هم سن خودم شدم خیلى دوسش دارم به صورت غیرمستقیم هم سعى کردم بهش بفهمونم، البته اگه منظورمو درست فهمیده باشه. من اگه بخوام منتظر باشم سنم به حد مناسبش برسه شاید طرف تا اون موقع...
پاسخ :
ابتدا لازم به ذکر است که در این موقعیت سنی شما می بایست مانند تمام پسرهای هم سن و ساله خود که در دوره بلوغ با تمرکز بر کسب تجربه و افزایش مهارت های خود و تربیت خویش به سوی کمال و اهداف انسانی پیش بروید؛ هم احساس خودارزشمندی، احترام و کارآمدی و غرور و افتخار در میانسالی خواهید داشت و هم در آینده با آرامش ، قدرت انتخابی عاقلانه را تجربه می کنید.
باید خدمت شما عرض کنم الان در این سن بر اساس غریزه تصمیم گرفته اید و تصمیم بر اساس مسایل زیستی دوران بلوغ نگاه بسیار پایین و دست کم گرفتن مهمترین اتفاق زندگی شما خواهد بود. قطعا شما باید برنامه ای برای اینکه چگونه این وضعیت را کنار بگذارید و ترک ذهنی و بیرونی داشته باشید باید اجرا کنید؛ زیرا طبق گفته روان شناسان وابستگی و عشق در سنین پایین تنها حالت بیولوژی و جنسی داشته و فرد در این سنین فقط به این بعد جنسی فکر می کند. البته کمبودهای دوران کودکی که در کنار پدر و مادر باید برآورده شود هم در این وابستگی دخالت دارد.
پس کمی با خود بنشینید و با نگاهی به خود و سن و موقعیت خود و مراجعه به یک روان شناس با گرایش بالینی شما را به خودتان و موقعیتی که در آن هستید آشنا کند.
اما تا زمانی که شما به یک مشاوره حضوری اقدام کنید به راهکارهای زیر عنایت فرمایید:
۱- سعی کنید بر روی ترک این رابطه فکر کنید. ابتدا با نوشتن دلایل ترک سعی کنید شناختی نسبت به اینکه " چرا من ترک کنم" داشته باشید.
۲- آسیب هایی که تا کنون داشته اید و در آینده خواهید داشت را بنویسید.
۳- با خودتان لحظه ای فکر کنید و بگویید "چرا من باید گدای محبت فردی باشم؟"
۴- سعی کنید با ریشه یابی وضعیت خودتان ترجیحا با یک متخصص علت این احساس و کمبود محبت تان را کشف و درمان کنید.
۵- سعی کنید برای زندگیتان هدف های دراز مدت و کوتاه مدت ترسیم کنید و منطقی و عاقلانه زندگی کنید. (درس، شغل، ازدواج)
۶ - تمام محرک های بیرونی و آثاری که ایشان را در ذهن شما زنده می کند و تداعی می کند حذف کنید.(شماره ،تصویر ، اس ام اس ، مکان و زمان رفت و آمد)
۷- با خود بگویید" اگر ازدواج در این سن منطقی بود پس چرا اکثر افراد در این سن مشغول ساخت پشتوانه تحصیلی ، اقتصادی و اجتماعی و جایگاه خودشان هستند ؟" پس وجود فشارهای جنسی و عدم تخلیه هیجان و عواطف در خانواده باعث شده شما اینگونه شتاب زده رفتار کنید.
قطعا و قطعا بدانید این احساس در این سن برای شما مضر است و نشانه کمبود محبت والدینی است و باید در آنجا برآورده شود و سعی کنید با تلاش و کوشش به ذخیر سازی مهارت های زندگی، مفید بودن برای خود، خانواده و جامعه و برآورده کردن انتظارات خود، خانواده و جامعه مشغول شوید. از طرفی این را نیز بدانید که شما تا سن جوانی هر سال احساسات و عواطف متنوع و گوناگونی خواهید داشت! پس اگر هم این دختر خانم را می پسندید سعی کنید تا زمان مناسب و منطقی به آن فکر نکنید و با خود بگویید "باید آن زمان احساسم را ببینم، ممکن است در آینده دیگر چنین احساس کنونی را نداشته باشم."
منبع: www.soalcity.ir
ابتدا لازم به ذکر است که در این موقعیت سنی شما می بایست مانند تمام پسرهای هم سن و ساله خود که در دوره بلوغ با تمرکز بر کسب تجربه و افزایش مهارت های خود و تربیت خویش به سوی کمال و اهداف انسانی پیش بروید؛ هم احساس خودارزشمندی، احترام و کارآمدی و غرور و افتخار در میانسالی خواهید داشت و هم در آینده با آرامش ، قدرت انتخابی عاقلانه را تجربه می کنید.
باید خدمت شما عرض کنم الان در این سن بر اساس غریزه تصمیم گرفته اید و تصمیم بر اساس مسایل زیستی دوران بلوغ نگاه بسیار پایین و دست کم گرفتن مهمترین اتفاق زندگی شما خواهد بود. قطعا شما باید برنامه ای برای اینکه چگونه این وضعیت را کنار بگذارید و ترک ذهنی و بیرونی داشته باشید باید اجرا کنید؛ زیرا طبق گفته روان شناسان وابستگی و عشق در سنین پایین تنها حالت بیولوژی و جنسی داشته و فرد در این سنین فقط به این بعد جنسی فکر می کند. البته کمبودهای دوران کودکی که در کنار پدر و مادر باید برآورده شود هم در این وابستگی دخالت دارد.
پس کمی با خود بنشینید و با نگاهی به خود و سن و موقعیت خود و مراجعه به یک روان شناس با گرایش بالینی شما را به خودتان و موقعیتی که در آن هستید آشنا کند.
اما تا زمانی که شما به یک مشاوره حضوری اقدام کنید به راهکارهای زیر عنایت فرمایید:
۱- سعی کنید بر روی ترک این رابطه فکر کنید. ابتدا با نوشتن دلایل ترک سعی کنید شناختی نسبت به اینکه " چرا من ترک کنم" داشته باشید.
۲- آسیب هایی که تا کنون داشته اید و در آینده خواهید داشت را بنویسید.
۳- با خودتان لحظه ای فکر کنید و بگویید "چرا من باید گدای محبت فردی باشم؟"
۴- سعی کنید با ریشه یابی وضعیت خودتان ترجیحا با یک متخصص علت این احساس و کمبود محبت تان را کشف و درمان کنید.
۵- سعی کنید برای زندگیتان هدف های دراز مدت و کوتاه مدت ترسیم کنید و منطقی و عاقلانه زندگی کنید. (درس، شغل، ازدواج)
۶ - تمام محرک های بیرونی و آثاری که ایشان را در ذهن شما زنده می کند و تداعی می کند حذف کنید.(شماره ،تصویر ، اس ام اس ، مکان و زمان رفت و آمد)
۷- با خود بگویید" اگر ازدواج در این سن منطقی بود پس چرا اکثر افراد در این سن مشغول ساخت پشتوانه تحصیلی ، اقتصادی و اجتماعی و جایگاه خودشان هستند ؟" پس وجود فشارهای جنسی و عدم تخلیه هیجان و عواطف در خانواده باعث شده شما اینگونه شتاب زده رفتار کنید.
قطعا و قطعا بدانید این احساس در این سن برای شما مضر است و نشانه کمبود محبت والدینی است و باید در آنجا برآورده شود و سعی کنید با تلاش و کوشش به ذخیر سازی مهارت های زندگی، مفید بودن برای خود، خانواده و جامعه و برآورده کردن انتظارات خود، خانواده و جامعه مشغول شوید. از طرفی این را نیز بدانید که شما تا سن جوانی هر سال احساسات و عواطف متنوع و گوناگونی خواهید داشت! پس اگر هم این دختر خانم را می پسندید سعی کنید تا زمان مناسب و منطقی به آن فکر نکنید و با خود بگویید "باید آن زمان احساسم را ببینم، ممکن است در آینده دیگر چنین احساس کنونی را نداشته باشم."
منبع: www.soalcity.ir