محدوده ی ارتباط دختر و پسر
پرسش :
محدوده ی ارتباط دختر و پسر در شرع اسلام چقدر است؟
پاسخ :
واقع امر این است که آنچه یک ارتباط را شکل مى بخشد، محتواى آن است. درستی ارتباط انسانها با هم بر اساس معیارى خاصّ که محتواى آن ارتباط را بیان مىکند، تعیین مىشود.در هر شکلى از ارتباط، چیزى معین و به شیوهاى خاصّ مبادله مى شود و همین عنصر سبب تنوع روابط مى شود. ارتباط مادر با فرزند خردسالش، قبل از هر چیز، یک رابطه عاطفى است و پیامى که مبادله مىشود محبت است. آیا رابطه معلّم و شاگرد هم بر همین اساس استوار است؟
طبیعتا جنسیت هرگز تعیین کننده محتواى ارتباط نیست تا بر پایه آن درباره درستى و نادرستى یک رابطه داورى کنیم و بگوییم آیا ارتباط دختر و پسر خوب است یا نه؟ چه بسیار زنانى که با مردان ارتباط اقتصادى یا فرهنگی و ...دارند. آیا در صحت یا غلط بودن این ارتباطها مىتوان با نگاه به جنسیت قضاوت کرد؟ وقتى از ارتباط دختر و پسر سخن مىگویید، منظور شما چه نوع ارتباطى است؟ باید نوع آن مشخص شود تا بتوان درباره درستى و نادرستى اش داورى کرد. آیا منظور از ارتباط، ارتباط آموزشى و تحصیلى است یا اقتصادى یا اجتماعى و یا...؟
اختلاف جنسیت طرفین ارتباط، در مقررات کلى و بعضی از شرایط روابط انسانى مؤثر است ولى محتواى روابط را تعیین نمىکند. برای همین، ارتباطى خاصّ به نام ارتباط دختر و پسر نداریم. ما در کلاس درس شرکت مىکنیم و از محضر استادى که از جنس مخالف است، بهرمند مىشویم و ارتباط آموزشى برقرار مى شود ولى هرگز در درستى این ارتباط که بر مقررات یاد دهى و یادگیرى استوار است، تردید نداریم. البته اگر در همین کلاس پیامى جز یاددهى و یادگیرى مبادله شود ما را از تحصیل که هدف اصلى است، دور کند این ارتباط ارتباط منفی خواهد بود.
ارتباط با جنس مخالف چه نوع ارتباطى است و در پى برقرارى چه نوع ارتباطى هستند؟
اگر این ارتباط آموزشى است و نقش هر یک تعریف شده است- براى مثال شما معلّم هستید و طرف دیگر دانشآموز و در این ارتباط جز پیام آموزشى مبادله نمىشود - هرگز مطرود نیست. ناگفته پیدا است، اگر در ضمن همین ارتباط آموزشى، ارتباطى دیگر شکل بگیرد براى مثال استاد و دانش آموز به مبادله کالا (خرید و فروش) یا محبت و معاشقه و ...روى آورند، ارتباط آموزشى آنها سالم و قابل اعتماد و صحیح نخواهد بود و از اهداف آموزشى باز مىمانند. بى تردید این نوع ارتباط آموزشى نادرست است. بنابراین، آنچه درستى یا نادرستى ارتباط را تعیین مىکند رعایت مقررات و شرایط حاکم بر ارتباط و پایبندى به نقش و حدود رفتارى تعیین و تعریف شده دو طرف است نه جنسیت آنها.
نکتهاى که یادآوری آن ضرورت دارد، دقّت و توجّه مستمر به عوامل تهدید کننده ارتباط سالم است. همان طور که ارتباط اقتصادى با غیر مسلمان حساسیت بیشتر مىجوید، هر نوع ارتباط با جنس مخالف هم به حساسیت و مواظبت نیاز دارد چون جاذبه طبیعى و زیستى دختر و پسر، به ویژه در سنین جوانى، زمینه انحراف ارتباطهاى انسانى را فراهم مى کند و ارتباطها را تحت تأثیر قرار مىدهد. بنابراین، حتّى در روابط آموزشى نباید از آفاتى که در جاذبههاى زیستى ریشه دارد، غفلت کرد چون روابط انسانى سخت از این ناحیه آسیب مىپذیرد. بر این اساس، شارع مقدس به ما هشدار مىدهد که هر گاه دو غیر همجنس، در قالب هر ارتباطى، در مکانى خلوت و دور از دید دیگران قرار بگیرند شیطان هم با آنها خواهد بود و روابط صحیح را تهدید مىکند.
نکته دیگرى که حساسیت این نوع ارتباط را بیشتر می کند، پیامد منفى شکست یا منحرف شدن روابط انسانى از ناحیه جاذبه جنسى و زیستى است. اگر ارتباط درستى از این ناحیه به انحراف گراید، یاعث از دست رفتن آبرو و حیثیت اجتماعى و ارزش و کرامت انسانى دو طرف مى شود که هرگز جبران پذیر نیست هر چند آسیبهاى دیگر چون شکست مادى و ناتوانى در یادگیرى و یاددهى و از دست رفتن فرصتها قابل جبران و ترمیم هستند. از سوى دیگر، گستردگى تأثیر آسیب بر آمده از جاذبه جنسى به گونه اى است که تنها به دو طرف رابطه محدود نمى شود و افراد بسیار و حتّى نسل های بعدی را هم فرا مى گیرد. این آسیب که به فروپاشى خانواده ها مى انجامد، در آغاز چنین عمیق و گسترده نمى نماید.
تجربه خسارت دیدگان این عرصه نشان مىدهد که افراد خسارت دیده هرگز در آغاز عمق فاجعه را درک نمىکردند و تصور خروج از جاده عصمت و تقوا حتّى براى یک لحظه در خاطرشان نمىگنجید. نکته دیگرى که در آسیبهاى ناشى از جاذبه جنسى قابل توجّه است، تهدید مستمر و لحظه به لحظه است یعنى دیگر عوامل براى آسیب رساندن به روابط انسانى به فراهم بودن شرایط و زمینههاى زمانى و مکانى خاصّ نیازمندند ولى آسیب و انحراف ناشى از جاذبه جنسى چنان قوى و نافذ است که به هیچ شرطى نیازمند نیست. این عامل چنان قدرتمند است که شرایط را تحت الشعاع قرار مىدهد و به تناسب خواست خود رقم مىزند. همین ویژگى سبب مىشود روابط انسانى همواره از این ناحیه در معرض تهدید قرار بگیرد.
در صحبت دو غیر هم جنس که نسبت به هم نامحرم شمرده می شوند قیدی که زده شده است این است که:
۱- مسائل محرک جنسی در بین نباشد.
۲- ابراز احساسات عاطفی انجام نشود.
منبع: www.soalcity.ir
واقع امر این است که آنچه یک ارتباط را شکل مى بخشد، محتواى آن است. درستی ارتباط انسانها با هم بر اساس معیارى خاصّ که محتواى آن ارتباط را بیان مىکند، تعیین مىشود.در هر شکلى از ارتباط، چیزى معین و به شیوهاى خاصّ مبادله مى شود و همین عنصر سبب تنوع روابط مى شود. ارتباط مادر با فرزند خردسالش، قبل از هر چیز، یک رابطه عاطفى است و پیامى که مبادله مىشود محبت است. آیا رابطه معلّم و شاگرد هم بر همین اساس استوار است؟
طبیعتا جنسیت هرگز تعیین کننده محتواى ارتباط نیست تا بر پایه آن درباره درستى و نادرستى یک رابطه داورى کنیم و بگوییم آیا ارتباط دختر و پسر خوب است یا نه؟ چه بسیار زنانى که با مردان ارتباط اقتصادى یا فرهنگی و ...دارند. آیا در صحت یا غلط بودن این ارتباطها مىتوان با نگاه به جنسیت قضاوت کرد؟ وقتى از ارتباط دختر و پسر سخن مىگویید، منظور شما چه نوع ارتباطى است؟ باید نوع آن مشخص شود تا بتوان درباره درستى و نادرستى اش داورى کرد. آیا منظور از ارتباط، ارتباط آموزشى و تحصیلى است یا اقتصادى یا اجتماعى و یا...؟
اختلاف جنسیت طرفین ارتباط، در مقررات کلى و بعضی از شرایط روابط انسانى مؤثر است ولى محتواى روابط را تعیین نمىکند. برای همین، ارتباطى خاصّ به نام ارتباط دختر و پسر نداریم. ما در کلاس درس شرکت مىکنیم و از محضر استادى که از جنس مخالف است، بهرمند مىشویم و ارتباط آموزشى برقرار مى شود ولى هرگز در درستى این ارتباط که بر مقررات یاد دهى و یادگیرى استوار است، تردید نداریم. البته اگر در همین کلاس پیامى جز یاددهى و یادگیرى مبادله شود ما را از تحصیل که هدف اصلى است، دور کند این ارتباط ارتباط منفی خواهد بود.
ارتباط با جنس مخالف چه نوع ارتباطى است و در پى برقرارى چه نوع ارتباطى هستند؟
اگر این ارتباط آموزشى است و نقش هر یک تعریف شده است- براى مثال شما معلّم هستید و طرف دیگر دانشآموز و در این ارتباط جز پیام آموزشى مبادله نمىشود - هرگز مطرود نیست. ناگفته پیدا است، اگر در ضمن همین ارتباط آموزشى، ارتباطى دیگر شکل بگیرد براى مثال استاد و دانش آموز به مبادله کالا (خرید و فروش) یا محبت و معاشقه و ...روى آورند، ارتباط آموزشى آنها سالم و قابل اعتماد و صحیح نخواهد بود و از اهداف آموزشى باز مىمانند. بى تردید این نوع ارتباط آموزشى نادرست است. بنابراین، آنچه درستى یا نادرستى ارتباط را تعیین مىکند رعایت مقررات و شرایط حاکم بر ارتباط و پایبندى به نقش و حدود رفتارى تعیین و تعریف شده دو طرف است نه جنسیت آنها.
نکتهاى که یادآوری آن ضرورت دارد، دقّت و توجّه مستمر به عوامل تهدید کننده ارتباط سالم است. همان طور که ارتباط اقتصادى با غیر مسلمان حساسیت بیشتر مىجوید، هر نوع ارتباط با جنس مخالف هم به حساسیت و مواظبت نیاز دارد چون جاذبه طبیعى و زیستى دختر و پسر، به ویژه در سنین جوانى، زمینه انحراف ارتباطهاى انسانى را فراهم مى کند و ارتباطها را تحت تأثیر قرار مىدهد. بنابراین، حتّى در روابط آموزشى نباید از آفاتى که در جاذبههاى زیستى ریشه دارد، غفلت کرد چون روابط انسانى سخت از این ناحیه آسیب مىپذیرد. بر این اساس، شارع مقدس به ما هشدار مىدهد که هر گاه دو غیر همجنس، در قالب هر ارتباطى، در مکانى خلوت و دور از دید دیگران قرار بگیرند شیطان هم با آنها خواهد بود و روابط صحیح را تهدید مىکند.
نکته دیگرى که حساسیت این نوع ارتباط را بیشتر می کند، پیامد منفى شکست یا منحرف شدن روابط انسانى از ناحیه جاذبه جنسى و زیستى است. اگر ارتباط درستى از این ناحیه به انحراف گراید، یاعث از دست رفتن آبرو و حیثیت اجتماعى و ارزش و کرامت انسانى دو طرف مى شود که هرگز جبران پذیر نیست هر چند آسیبهاى دیگر چون شکست مادى و ناتوانى در یادگیرى و یاددهى و از دست رفتن فرصتها قابل جبران و ترمیم هستند. از سوى دیگر، گستردگى تأثیر آسیب بر آمده از جاذبه جنسى به گونه اى است که تنها به دو طرف رابطه محدود نمى شود و افراد بسیار و حتّى نسل های بعدی را هم فرا مى گیرد. این آسیب که به فروپاشى خانواده ها مى انجامد، در آغاز چنین عمیق و گسترده نمى نماید.
تجربه خسارت دیدگان این عرصه نشان مىدهد که افراد خسارت دیده هرگز در آغاز عمق فاجعه را درک نمىکردند و تصور خروج از جاده عصمت و تقوا حتّى براى یک لحظه در خاطرشان نمىگنجید. نکته دیگرى که در آسیبهاى ناشى از جاذبه جنسى قابل توجّه است، تهدید مستمر و لحظه به لحظه است یعنى دیگر عوامل براى آسیب رساندن به روابط انسانى به فراهم بودن شرایط و زمینههاى زمانى و مکانى خاصّ نیازمندند ولى آسیب و انحراف ناشى از جاذبه جنسى چنان قوى و نافذ است که به هیچ شرطى نیازمند نیست. این عامل چنان قدرتمند است که شرایط را تحت الشعاع قرار مىدهد و به تناسب خواست خود رقم مىزند. همین ویژگى سبب مىشود روابط انسانى همواره از این ناحیه در معرض تهدید قرار بگیرد.
در صحبت دو غیر هم جنس که نسبت به هم نامحرم شمرده می شوند قیدی که زده شده است این است که:
۱- مسائل محرک جنسی در بین نباشد.
۲- ابراز احساسات عاطفی انجام نشود.
منبع: www.soalcity.ir