برجام و مسأله تعهد در مقابل تعهد
پرسش :
در بیانات مقام معظم رهبری «تجربهی برجام» یک کلیدواژهی مهم است. در سخنرانی تلویزیونیشان در سالروز قیام ۱۹ دی هم به بحثِ «تعهد در مقابل تعهد» اشاره کردند. اگر بخواهیم با این نگاه تجربی به مسئله برگردیم و بیشتر از این تجربه برای تأمین منافع ملی در رویکرد جدید استفاده بکنیم، به نظر شما چگونه تعهد در مقابل تعهد به شکل دقیقی اتفاق میافتد؟
پاسخ :
در اینجا لازم است این نکته را بگویم؛ با تجربهی بیستسالهای که من در این مسائل در جلسات مختلف دارم، کسی که واقعاً از حقوق ملت با تعقل و دقت کافی صیانت و مراقبت میکند و زمینههای مناسبسازی در این جلسات را انجام میدهد، رهبر انقلاب هستند. ایشان واقعاً در شرایط سخت هم از حقوق مردم صیانت کردند و هم راه را به بنبست نکشاندند. یکی از مسائلی که رهبر انقلاب همیشه تأکید میکردند این بود که این عَلَم مذاکره باید در دستتان باشد؛ یعنی ما در شرایطی که حتی میخواستیم یک زنجیره [سانتریفیوژ] را درست کنیم، عَلَم مذاکره را زمین نگذاشتیم؛ حتی گاهی ما مسائل داخلی داشتیم که نمیشد به سادگی حل کرد و ایشان در این حال هم این نظر را داشتند.
ایشان در جلسات با یک درک دقیقی موضوعات را به سامان میرساندند. در همین بحث برجام که جلسات مختلفی در محضر رهبر انقلاب بود، ایشان اصولی که میگذاشتند، فکرشده و سنجیده بود و خیلی کمک میکرد که مذاکرهکنندگان چهارچوب مدون و دقیقی برای بحثکردن داشته باشند. لذا نقش ایشان واقعاً صیانتکننده از حقوق ملت است.
امّا چگونه میشود این را صیانت کرد؟ و چگونه باید عمل بشود که اینها دیگر آن را تکرار نکنند؟ در این جلسات همیشه نظر من این بود که ما باید بهجای ریزهکاری، به آنها بگوییم که کلاً تحریمهایتان را بردارید و روشن و مستند ابلاغ کنید و بعد ما اقداماتمان را عملی کنیم. خب این یک مقدار متفاوت پیش رفت. برداشت من این است که تدریجی عملکردن به نفع ما نیست؛ یعنی این که آنها یک گام کوچک بردارند، بعد ما هم یک گام برمیداریم [نفعی برای ما ندارد]. وقتی مذاکره در چالشهای چانهزنیهای خُرد بیفتد و آنوقت گروههای کارشناسی از هر دو طرف بنشینند گاهی یک شیطنتهایی میشود که حلش مشکل است. به نظر من، کلی عملکردن دقیقتر است؛ باید یکجا رفع تحریم را بپذیرند.
یک دوگانهای را رهبر معظم انقلاب با عنوان «خنثیسازی تحریم» و «رفع تحریم» مطرح کردند. ضمن اینکه فرمودند رفع تحریمها را دنبال بکنید که این سر جای خودش لازم است، اما اولویت را به خنثیسازی تحریمها دادند. رویکردی که به نظر میرسد در چند سال اخیر از آن غفلت شده یا حداقل در اولویت قرار نداشته است.
نکتهای که ایشان فرمودند مبنی بر اینکه ما بیش از حدی که دنبال این باشیم که حتماً تحریمها برداشته بشود، باید به صیانت از اقتصاد ملیمان توجه کنیم و تحریمها را بیاثر کنیم. یک ظرفیت بزرگی داریم که جوانها و افراد با استعداد میتوانند هم رشد اقتصادی ایجاد بکنند، هم در یک جاهایی که ما نیاز به خارج داریم، حداقل نیازمان را کم کنند.
یک وقتی میگوییم ما اصلاً به مراودهی خارجی نیاز نداریم. این حرف، حرف دقیقی نیست؛ چون شما هرچقدر هم در داخل تولید کنید، تولیدتان را باید با خارج مبادله کنید که ثروت ایجاد بشود. به نظر من باید قبول کرد که مراودهی خارجی مهم است. بنابراین ابزارش هم مهم است و باید تحریم برداشته شود؛ چون در تحریم بانکها نمیتوانند کار بکنند و در مراودهی خارجی مشکل ایجاد میشود. اصل این است که ما روی استقلال اقتصادی خودمان کار را کنیم و برای استقلال اقتصادی احتیاج به مراودهی خارجی هم داریم و برای اینکه مراودهی خارجیمان شکل بگیرد، باید تحریمها برداشته بشود.
شهید مطهری در کتاب اقتصادشان یک نکتهای دارند که شاید قدری کم به آن توجه کردیم. ایشان میگوید برای اینکه ما به اهداف عالیهی حکومت برسیم باید حتماً از یک اقتصاد سالم برخوردار باشیم و اگر حکومتی اقتصاد سالم نداشته باشد هر چند هم اهداف عالیهای داشته باشد، در حکومت به آن نمیرسد و اقتصاد سالم باید یک اقتصاد زاینده و ثروتزا باشد. ما باید به استقلال اقتصادی مثل استقلالهای دیگر توجه کنیم. این نکته در قانون اساسی ما هم هست. گاهی تصور میشود که استقلال اقتصادی معنیاش این است که ما درهایمان را روی کشورهای دیگر ببندیم. این تصور غلطی است. استقلال اقتصادی این است که نتوانند به شما زور بگویند.
درونزایی اقتصاد هم خیلی مهم است و باید قبول کنیم که ظرفیت درونزایی ما فعلیت پیدا نکرده است؛ چون ما کشور نفتی هستیم و پول زیاد نفت را خرج امور جاری کردیم و در کار تحقیقاتی و دانشگاهی ثروتزایی را مبنا قرار ندادیم؛ چون پول نفت را به وزارت صنایع، وزارت کار، دانشگاهها و... میدهیم. نه تولید ما به دانشگاه متصل میشود، نه دانشگاه از نظر ادارهی خودش لزومی میبیند به تولید وصل شود، ولی بهصورت طبیعی باید به هم متصل شوند و نیازمند هم باشند. این مشکل از آنجاست. لذا راحت حکومتکردن به این معنا نیست که یک پول بادآوردهای را خرج کنیم تا این دورهی چهارساله تمام شود. این مشکلی است که در دورههای مختلف وجود داشته است.
منبع: پایگاه دفتر حفظ و نشر آثار مقام معظم رهبری
پاسخ از آقای دکتر علی لاریجانی، مشاور رهبر انقلاب و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام:
اولاً برای خودمان روشن باشد که مسئلهی هستهای جزو مقدورات استراتژیک کشور و جزو شئون رهبری است. بنابراین اگر رهبر انقلاب در این قضیه نظر میدهند، اقتضای قانون اساسی است که در این مسائل نظر نهایی را ایشان باید بدهند؛ یعنی نظر شورایعالی امنیت ملی باید به تأیید رهبری برسد. پس بهجا و لازم است. ثانیاً مسئلهی هستهای مثل معاملات و تجارت معمولی نیست و موضوع بسیار پیچیدهای است. ثالثاً راجع به این موضوعات جلسات مختلف در سطوح مختلف خدمت رهبر انقلاب برگزار شده و راجع به اینها بحث شده است.در اینجا لازم است این نکته را بگویم؛ با تجربهی بیستسالهای که من در این مسائل در جلسات مختلف دارم، کسی که واقعاً از حقوق ملت با تعقل و دقت کافی صیانت و مراقبت میکند و زمینههای مناسبسازی در این جلسات را انجام میدهد، رهبر انقلاب هستند. ایشان واقعاً در شرایط سخت هم از حقوق مردم صیانت کردند و هم راه را به بنبست نکشاندند. یکی از مسائلی که رهبر انقلاب همیشه تأکید میکردند این بود که این عَلَم مذاکره باید در دستتان باشد؛ یعنی ما در شرایطی که حتی میخواستیم یک زنجیره [سانتریفیوژ] را درست کنیم، عَلَم مذاکره را زمین نگذاشتیم؛ حتی گاهی ما مسائل داخلی داشتیم که نمیشد به سادگی حل کرد و ایشان در این حال هم این نظر را داشتند.
ایشان در جلسات با یک درک دقیقی موضوعات را به سامان میرساندند. در همین بحث برجام که جلسات مختلفی در محضر رهبر انقلاب بود، ایشان اصولی که میگذاشتند، فکرشده و سنجیده بود و خیلی کمک میکرد که مذاکرهکنندگان چهارچوب مدون و دقیقی برای بحثکردن داشته باشند. لذا نقش ایشان واقعاً صیانتکننده از حقوق ملت است.
امّا چگونه میشود این را صیانت کرد؟ و چگونه باید عمل بشود که اینها دیگر آن را تکرار نکنند؟ در این جلسات همیشه نظر من این بود که ما باید بهجای ریزهکاری، به آنها بگوییم که کلاً تحریمهایتان را بردارید و روشن و مستند ابلاغ کنید و بعد ما اقداماتمان را عملی کنیم. خب این یک مقدار متفاوت پیش رفت. برداشت من این است که تدریجی عملکردن به نفع ما نیست؛ یعنی این که آنها یک گام کوچک بردارند، بعد ما هم یک گام برمیداریم [نفعی برای ما ندارد]. وقتی مذاکره در چالشهای چانهزنیهای خُرد بیفتد و آنوقت گروههای کارشناسی از هر دو طرف بنشینند گاهی یک شیطنتهایی میشود که حلش مشکل است. به نظر من، کلی عملکردن دقیقتر است؛ باید یکجا رفع تحریم را بپذیرند.
یک دوگانهای را رهبر معظم انقلاب با عنوان «خنثیسازی تحریم» و «رفع تحریم» مطرح کردند. ضمن اینکه فرمودند رفع تحریمها را دنبال بکنید که این سر جای خودش لازم است، اما اولویت را به خنثیسازی تحریمها دادند. رویکردی که به نظر میرسد در چند سال اخیر از آن غفلت شده یا حداقل در اولویت قرار نداشته است.
نکتهای که ایشان فرمودند مبنی بر اینکه ما بیش از حدی که دنبال این باشیم که حتماً تحریمها برداشته بشود، باید به صیانت از اقتصاد ملیمان توجه کنیم و تحریمها را بیاثر کنیم. یک ظرفیت بزرگی داریم که جوانها و افراد با استعداد میتوانند هم رشد اقتصادی ایجاد بکنند، هم در یک جاهایی که ما نیاز به خارج داریم، حداقل نیازمان را کم کنند.
یک وقتی میگوییم ما اصلاً به مراودهی خارجی نیاز نداریم. این حرف، حرف دقیقی نیست؛ چون شما هرچقدر هم در داخل تولید کنید، تولیدتان را باید با خارج مبادله کنید که ثروت ایجاد بشود. به نظر من باید قبول کرد که مراودهی خارجی مهم است. بنابراین ابزارش هم مهم است و باید تحریم برداشته شود؛ چون در تحریم بانکها نمیتوانند کار بکنند و در مراودهی خارجی مشکل ایجاد میشود. اصل این است که ما روی استقلال اقتصادی خودمان کار را کنیم و برای استقلال اقتصادی احتیاج به مراودهی خارجی هم داریم و برای اینکه مراودهی خارجیمان شکل بگیرد، باید تحریمها برداشته بشود.
شهید مطهری در کتاب اقتصادشان یک نکتهای دارند که شاید قدری کم به آن توجه کردیم. ایشان میگوید برای اینکه ما به اهداف عالیهی حکومت برسیم باید حتماً از یک اقتصاد سالم برخوردار باشیم و اگر حکومتی اقتصاد سالم نداشته باشد هر چند هم اهداف عالیهای داشته باشد، در حکومت به آن نمیرسد و اقتصاد سالم باید یک اقتصاد زاینده و ثروتزا باشد. ما باید به استقلال اقتصادی مثل استقلالهای دیگر توجه کنیم. این نکته در قانون اساسی ما هم هست. گاهی تصور میشود که استقلال اقتصادی معنیاش این است که ما درهایمان را روی کشورهای دیگر ببندیم. این تصور غلطی است. استقلال اقتصادی این است که نتوانند به شما زور بگویند.
درونزایی اقتصاد هم خیلی مهم است و باید قبول کنیم که ظرفیت درونزایی ما فعلیت پیدا نکرده است؛ چون ما کشور نفتی هستیم و پول زیاد نفت را خرج امور جاری کردیم و در کار تحقیقاتی و دانشگاهی ثروتزایی را مبنا قرار ندادیم؛ چون پول نفت را به وزارت صنایع، وزارت کار، دانشگاهها و... میدهیم. نه تولید ما به دانشگاه متصل میشود، نه دانشگاه از نظر ادارهی خودش لزومی میبیند به تولید وصل شود، ولی بهصورت طبیعی باید به هم متصل شوند و نیازمند هم باشند. این مشکل از آنجاست. لذا راحت حکومتکردن به این معنا نیست که یک پول بادآوردهای را خرج کنیم تا این دورهی چهارساله تمام شود. این مشکلی است که در دورههای مختلف وجود داشته است.
منبع: پایگاه دفتر حفظ و نشر آثار مقام معظم رهبری