يکشنبه، 29 فروردين 1400
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

علت حرمت روزه در سفر

پرسش :

چرا شیعه روزه در سفر را حرام مى داند؟


پاسخ :
همه فقهاى اسلام اتفاق دارند که مسافر مى تواند در سفر روزه نگیرد، و تنها اختلاف در اینجاست که آیا افطار در سفر یک امر الزامى است و یا یک امر ترخیصى و تسهیلى براى مسافر است؟

فقهاى امامیه به پیروى از اهل بیت (علیهم السلام) و نیز فقیهان ظاهریه و گروهى از صحابه، افطار در سفر را الزامى و روزه گرفتن مسافر را حرام مى دانند.(1)

در حالى که فقهاى چهار مذهب معتقدند که افطار در سفر اختیارى است، ولى برخى از آنها افطار را بر روزه گرفتن ترجیح مى دهند و برخى دیگر بر عکس. چنانکه شافعى مى گوید: «افطار کردن بهتر از روزه گرفتن است»، در حالى که مالک مى گوید: «روزه در سفر بهتر از افطار است».(2)

امّا آنچه مهم است، بررسى ادلّه مسأله از دیدگاه کتاب و سنّت است.
 

قرآن و روزه گرفتن در سفر

خداوند می فرماید: «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیامُ کَما کُتِبَ عَلَى الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ* أَیَّاماً مَعْدُوداتٍ فَمَنْ کانَ مِنْکُمْ مَرِیضاً أَوْ عَلى‏ سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِنْ أَیَّامٍ أُخَرَ وَ عَلَى الَّذِینَ یُطِیقُونَهُ فِدْیَةٌ طَعامُ مِسْکِینٍ فَمَنْ تَطَوَّعَ خَیْراً فَهُوَ خَیْرٌ لَهُ وَ أَنْ تَصُومُوا خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ تَعْلَمُونَ»؛(3) 
(اى افرادى که ایمان آورده‏ اید! روزه بر شما نوشته شده، همان ‏گونه که بر کسانى که قبل از شما بودند نوشته شد تا پرهیزکار شوید. چند روز معدودى را [باید روزه بدارید!] و هر کس از شما بیمار یا مسافر باشد تعدادى از روزهاى دیگر را [روزه بدارد] و بر کسانى که روزه براى آنها طاقت‏ فرساست [همچون بیماران مزمن، و پیر مردان و پیر زنان،] لازم است کفّاره بدهند: مسکینى را اطعام کنند و کسى که کارِ خیرى انجام دهد، براى او بهتر است و روزه داشتن براى شما بهتر است اگر بدانید!).

آیه نخست روزه را یک فریضه و امر واجب مى داند، به گونه اى که از آن، با جمله «کُتِبَ عَلَیْکُم» تعبیر مى کند، یعنى این مطلب بر شما نوشته شده است، و نوشته شدن کنایه از این که عمل براى همه، امرى الزامى است، ولى در آیه دوم، سه گروه را استثنا مى کند:
1. مریض: «وَمَنْ کانَ مِنْکُمْ مَریضاً».
2. مسافر: «أو عَلى سَفَر».
3. کسانى که روزه گرفتن براى آنها طاقت فرسا است: «وَعلَى الّذینَ یُطیقُونهُ».

در آیه دوم زمان روزه براى حاضر و غیر بیمار، ماه رمضان دانسته شده که از آن با جمله «أَیّام مَعْدُودات» تعبیرشده است، ولى زمان روزه گیرى دو گروه دیگر یعنى مریض و مسافر «روزهاى دیگر» است، چنان که مى فرماید: «فَعِدَّةٌ مِنْ أَیّام أُخَر» یعنى در روزهاى دیگر غیر از رمضان روزه بگیرد.

به تعبیر دیگر، توده مردم باید در ماه رمضان روزه بگیرند، ولى زمان روزه گیرى گروه معذور به نام مریض و مسافر روزهاى دیگر است، با این دو تعبیر روشن، چگونه مى توان گفت روزه گرفتن براى مسافر امر ترخیصى است و مى تواند مثل افراد دیگر روزه بگیرند، در حالى که آیه براى روزه دو زمان معرفى مى کند: زمانى براى عامّه مردم، و زمانى دیگر براى دو گروه مریض و مسافر.

بسیارى از مفسران اهل سنت که مقلد ائمه خود مى باشند، آنگاه که ظهور آیه را در لزوم افطار مى نگرند و احساس مى کنند که قرآن زمان روزه گیرى را براى نوع مردم، ماه رمضان و براى دو گروه دیگر، غیر رمضان به نام «أیّام أُخر» معرفى مى کند، ناچار مى شوند در آیه، جمله اى را مقدر بگیرند، تا از این طریق فتواى امام مذهب خود را توجیه کنند. به عقیده آنان، پیش از کلمه «فعدّة من أیّام أُخر» جمله «إن أفطر» مقدّر است، گویا آیه چنین است: «فَمَنْ کانَ مِنکم مَریضاً أو على سفر- فأفطر-، فعدّة من أیام أُخر»؛ (اگر مریض و مسافر، افطار کرد، مى تواند در روزهاى‏ دیگر روزه بگیرد)، و گرنه زمان روزه گیرى این دو گروه با توده مردم، یکسان است.

ناگفته پیداست این نوع تفسیر، جز تفسیر به رأى براى حفظ اعتبار فقه ائمه اربعه چیز دیگرى نیست.
 
تفسیر ذیل آیه‏:
شاید کسانی بخواهند با آیه «وَأَنْ تَصُومُوا خَیْرٌ لَکُم»، بر جواز روزه در سفر استدلال کنند.

در پاسخ آنان یادآور می شویم خطاب مزبور، اختصاص به مسافر ندارد، بلکه همه گروه هاى چهارگانه را در بر مى گیرد:
1. توده مردم که هیچ عذرى ندارند.
2 و 3. مریض و مسافر.
4. کسانى که روزه گرفتن آنها با مشقت همراه است.

آیه همگان را خطاب مى کند و مى گوید: «خوب است همه شما روزه بگیرید، به نحوى که در آیه بیان گردید، یعنى توده مردم در ماه رمضان، بیمار و مسافر در دیگر روزها که عذرشان برطرف مى شود و سالخوردگان در ماه رمضان، هر چند روزه گیرى براى گروه چهارم به خاطر تجویز بدل (کفاره)، الزامى نیست».

بنابراین جمله خطاب، تنها به مسافر- که در وسط وارد شده - اختصاص ندارد، بلکه مربوط به آغاز آیه نخست تا پایان آیه دوم است و ناگفته پیداست روزه سپر عذاب و آتش الهى است و با گرفتن روزه، شعله هاى آتش فروکش مى کند، ولى هر فرد باید در زمانى که براى او تشریع شده است روزه بگیرد.

تا اینجا با دلالت آیه بر لزوم افطار، آشنا شدیم، وقت آن رسیده است با روایات پیامبر گرامى (صلَّى اللّه علیه و آله) درباره روزه در سفر آشنا شویم:
روایات نبوى حاکى است که پیامبر گرامى روزه در سفر را گناه تلقى مى کرد و روزه داران را گنهکار مى شمرد چنان که:

1. مسلم در صحیح خود از جابر بن عبداللّه نقل مى کند: رسول خدا (صلّى اللّه علیه و آله) در سال هشتم و در ماه رمضان، عازم مکه شد. آن گاه که به نقطه «کراع الغمیم» رسید، ظرف آبى خواست و آن را با دست خود بلند کرد و همگان دیدند، آنگاه آن را نوشید، یعنى اى مردم، همگى روزه خود را بشکنید. براى رسول خدا (صلّى اللّه علیه و آله) خبر آوردند که برخى از کسانى که در رکاب شما هستند، روزه خود را نشکسته اند. حضرت فرمودند: «اولئک العصاةُ، اولئک العصاةُ»؛ (آنها گنه کارند، آنها گنه کارند).(4)

2. ابن ماجه قزوینى در سنن خود از عبدالرحمن بن عوف نقل مى کند که پیامبر (صلّى اللّه علیه و آله) فرمودند: «صائِمُ رَمضان فِى السَّفَرِ کَالْمُفْطِرِ فِى الحَضَر»؛ (روزه دار در سفر مثل روزه خوار در حضر است).(5)

3. بخارى در صحیح خود از جابر بن عبداللّه انصارى نقل مى کند: پیامبر اکرم (صلّى اللّه علیه و آله) در یکى از سفرهاى خود، گروهى را دید که در کنار فردى گرد آمده و براى او سایه بانى درست کرده اند. حضرت پرسیدند: این فرد کیست؟  گفتند: روزه دار است. سپس پیامبر اکرم (صلّى اللّه علیه و آله) فرمودند: «لَیْسَ مِنَ البِرِّ الصَّومُ فِى السَّفر»؛ (روزه دارى در سفر کار خوبى نیست).(6)

واژه «برّ» در قرآن در مقابل «اثم» وارد شده است، چنان که مى فرماید: «وَ تَعاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَ التَّقْوى‏ وَ لا تَعاوَنُوا عَلَى الْإِثْمِ وَ الْعُدْوانِ»؛
(در راه نیکى و پرهیزکارى به یکدیگر کمک کنید و در راه گناه و ستمکارى با یکدیگر همکارى نکنید).(7)

بنابراین، با توجه به تقابل «برّ» با «إثم» روشن مى شود که اگر روزه دارى در سفر از کارهاى نیک نباشد، پس حتماً خطا و گناه خواهد بود.

روایات ائمه اهل بیت (علیهم السلام) درباره وجوب افطار بر مسافر نیز فراوان است و علاقه مندان مى توانند به کتاب «وسایل الشیعه، ج 7» مراجعه کنند.

پی‌نوشت‌ها:
(1). المُحلّى، ج 6، ص 258.
(2). أحکام القرآن، ج 1، ص 215؛ المبسوط، سرخسى، ج 3، ص 91-92.
(3). سوره بقره، آیات 183و184.
(4). شرح صحیح مسلم، نووى، ج 7، ص 232.
(5). سنن ابن ماجه، ج 1، ص 532، حدیث شماره 1666؛ سنن ابى داود، ج 2، ص 217، حدیث شماره 2407.
(6). صحیح بخارى، ج 3، ص 44؛ صحیح مسلم، ج 7، ص 233.
(7). سوره مائده، آیه 2.

منبع: راهنمای حقیقت، آیت الله جعفر سبحانی تبریزی، نشر مشعر، تهران،  ١٣٨٧  ش، صص 556-552.


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.