حقّ تلاوت قرآن کریم
پرسش :
منظور از حقّ تلاوت قرآن چیست؟
پاسخ :
در آیه 121 سوره «بقره» مى خوانیم: (کسانى که کتاب آسمانى را به آنها دادیم آن را چنان که شایسته آن است [تفکر، اندیشه و سپس عمل] تلاوت مى کنند، آنها به پیامبر اسلام ایمان مى آورند)؛ «الَّذینَ آتَیْناهُمُ الْکِتابَ یَتْلُونَهُ حَقَّ تِلاوَتِهِ أُولئِکَ یُؤْمِنُونَ بِه».
حق تلاوت تعبیر پر معنائى است و خط روشنى براى ما در برابر قرآن مجید و کتب آسمانى مشخص مى سازد؛ چرا که مردم در برابر این آیات الهى چند گروهند: گروهى تمام اصرارشان بر اداى الفاظ و حروف از مخارج آن است آنها دائماً در فکر وقف و وصل و حروف یرملون و شدّ و مدّند و کمترین اهمیتى به محتوا و معنى نمى دهند، چه رسد به عمل کردن به آن، به گفته قرآن اینها همانند حیوانى هستند که کتاب هائى بر او حمل شده باشد «کَمَثَلِ الْحِمارِ یَحْمِلُ أَسْفاراً».(1)
گروهى دیگر، از الفاظ فراتر رفته، در معانى دقت مى کنند و در ریزه کارى ها و نکات قرآن مى اندیشند و از علوم آن آگاهند اما از عمل خبرى نیست!.
ولى گروه سومى هستند که مؤمنان راستینند، قرآن را به عنوان یک کتاب عمل، و یک برنامه کامل زندگى پذیرفته اند، خواندن الفاظ و اندیشه در معانى و درک مفاهیم این کتاب بزرگ را مقدمه اى براى عمل مى دانند، و لذا هر زمان قرآن مى خوانند روح تازه اى در کالبد آنها پیدا مى شود، تصمیم و اراده تازه، آمادگى و اعمال تازه، و این است حق تلاوت.
در حدیثى از امام صادق(علیه السلام) در تفسیر این آیه مى خوانیم که فرمودند: «یُرَتِّلُونَ آیاتِهِ، وَ یَتَفَقَّهُونَ فِیْهِ، وَ یَعْمَلُونَبِأَحْکامِهِ، وَ یَرْجُونَ وَعْدَهُ، وَ یَخافُونَ وَعِیْدَهُ، وَ یَعْتَبِرُونَ بِقَصَصِهِ، وَ یَأْتَمِرُونَ بِأَوامِرِهِ، یَتَناهُونَ عَنْ نَواهِیْهِ، ما هُوَ وَ اللّهِ حِفْظُ آیاتِهِ وَ دَرْسُ حُرُوفِهِ، وَ تَلاوَةُ سُوَرِهِ وَ دَرْسُ أَعْشارِهِ وَ أَخْماسِهِ حَفِظُوا حُرُوفَهُ، وَ أَضاعُوا حُدُودَهُ، وِ إِنَّما تَدَبُّرُ آیاتِهِ وَ الْعَمَلُ بِأحْکامِهِ، قالَ اللّهُ تَعالى کِتابٌ أَنْزَلْناهُ إِلَیْکَ مُبارَکٌ لِیَدَّبَّرُوا آیاتِهِ»؛ منظور این است: (آیات آن را با دقت بخوانند و حقایق آن را درک کنند و به احکام آن عمل بنمایند، به وعده هاى آن امیدوار، و از وعیدهاى آن ترسان باشند، از داستان هاى آن عبرت گیرند، به اوامرش گردن نهند و نواهى آن را بپذیرند، به خدا سوگند منظور حفظ کردن آیات و خواندن حروف و تلاوت سوره ها و یاد گرفتن اعشار و اخماس(2) آن نیست. آنها حروف قرآن را حفظ کردند اما حدود آن را ضایع ساختند، منظور تنها این است که در آیات قرآن بیندیشند و به احکامش عمل کنند، چنان که خداوند مى فرماید: این کتابى است پر برکت که ما بر تو نازل کردیم تا در آیاتش تدبر کنند).(3)
پینوشتها:
(1). سوره جمعه، آیه 5.
(2). منظور از«اعشار» و«اخماس» تقسیماتى است که در قرآن مى شود، مانند: تقسیم به سى جزء و یا هر جزء به چهار حزب و امثال آن.
(3). نقل از«ارشاد دیلمى»، جلد 1، صفحه 78(انتشارات شریف رضى)؛ تفسیر«المیزان»، ذیل آیات مورد بحث؛ «مجموعة ورام»، جلد 2، صفحه 237( انتشارات مکتبة الفقیه).
منبع: تفسیر نمونه، آیت الله العظمی مکارم شیرازی، انتشارات دارالکتب الإسلامیۀ، چاپ پنجاه و پنجم، ج 1، ص 492.
در آیه 121 سوره «بقره» مى خوانیم: (کسانى که کتاب آسمانى را به آنها دادیم آن را چنان که شایسته آن است [تفکر، اندیشه و سپس عمل] تلاوت مى کنند، آنها به پیامبر اسلام ایمان مى آورند)؛ «الَّذینَ آتَیْناهُمُ الْکِتابَ یَتْلُونَهُ حَقَّ تِلاوَتِهِ أُولئِکَ یُؤْمِنُونَ بِه».
حق تلاوت تعبیر پر معنائى است و خط روشنى براى ما در برابر قرآن مجید و کتب آسمانى مشخص مى سازد؛ چرا که مردم در برابر این آیات الهى چند گروهند: گروهى تمام اصرارشان بر اداى الفاظ و حروف از مخارج آن است آنها دائماً در فکر وقف و وصل و حروف یرملون و شدّ و مدّند و کمترین اهمیتى به محتوا و معنى نمى دهند، چه رسد به عمل کردن به آن، به گفته قرآن اینها همانند حیوانى هستند که کتاب هائى بر او حمل شده باشد «کَمَثَلِ الْحِمارِ یَحْمِلُ أَسْفاراً».(1)
گروهى دیگر، از الفاظ فراتر رفته، در معانى دقت مى کنند و در ریزه کارى ها و نکات قرآن مى اندیشند و از علوم آن آگاهند اما از عمل خبرى نیست!.
ولى گروه سومى هستند که مؤمنان راستینند، قرآن را به عنوان یک کتاب عمل، و یک برنامه کامل زندگى پذیرفته اند، خواندن الفاظ و اندیشه در معانى و درک مفاهیم این کتاب بزرگ را مقدمه اى براى عمل مى دانند، و لذا هر زمان قرآن مى خوانند روح تازه اى در کالبد آنها پیدا مى شود، تصمیم و اراده تازه، آمادگى و اعمال تازه، و این است حق تلاوت.
در حدیثى از امام صادق(علیه السلام) در تفسیر این آیه مى خوانیم که فرمودند: «یُرَتِّلُونَ آیاتِهِ، وَ یَتَفَقَّهُونَ فِیْهِ، وَ یَعْمَلُونَبِأَحْکامِهِ، وَ یَرْجُونَ وَعْدَهُ، وَ یَخافُونَ وَعِیْدَهُ، وَ یَعْتَبِرُونَ بِقَصَصِهِ، وَ یَأْتَمِرُونَ بِأَوامِرِهِ، یَتَناهُونَ عَنْ نَواهِیْهِ، ما هُوَ وَ اللّهِ حِفْظُ آیاتِهِ وَ دَرْسُ حُرُوفِهِ، وَ تَلاوَةُ سُوَرِهِ وَ دَرْسُ أَعْشارِهِ وَ أَخْماسِهِ حَفِظُوا حُرُوفَهُ، وَ أَضاعُوا حُدُودَهُ، وِ إِنَّما تَدَبُّرُ آیاتِهِ وَ الْعَمَلُ بِأحْکامِهِ، قالَ اللّهُ تَعالى کِتابٌ أَنْزَلْناهُ إِلَیْکَ مُبارَکٌ لِیَدَّبَّرُوا آیاتِهِ»؛ منظور این است: (آیات آن را با دقت بخوانند و حقایق آن را درک کنند و به احکام آن عمل بنمایند، به وعده هاى آن امیدوار، و از وعیدهاى آن ترسان باشند، از داستان هاى آن عبرت گیرند، به اوامرش گردن نهند و نواهى آن را بپذیرند، به خدا سوگند منظور حفظ کردن آیات و خواندن حروف و تلاوت سوره ها و یاد گرفتن اعشار و اخماس(2) آن نیست. آنها حروف قرآن را حفظ کردند اما حدود آن را ضایع ساختند، منظور تنها این است که در آیات قرآن بیندیشند و به احکامش عمل کنند، چنان که خداوند مى فرماید: این کتابى است پر برکت که ما بر تو نازل کردیم تا در آیاتش تدبر کنند).(3)
پینوشتها:
(1). سوره جمعه، آیه 5.
(2). منظور از«اعشار» و«اخماس» تقسیماتى است که در قرآن مى شود، مانند: تقسیم به سى جزء و یا هر جزء به چهار حزب و امثال آن.
(3). نقل از«ارشاد دیلمى»، جلد 1، صفحه 78(انتشارات شریف رضى)؛ تفسیر«المیزان»، ذیل آیات مورد بحث؛ «مجموعة ورام»، جلد 2، صفحه 237( انتشارات مکتبة الفقیه).
منبع: تفسیر نمونه، آیت الله العظمی مکارم شیرازی، انتشارات دارالکتب الإسلامیۀ، چاپ پنجاه و پنجم، ج 1، ص 492.